و ریسک پذیری ۵سوال درمجموع ۲۹ سوالبراساس مقیاس ۵ گزینه ای لیکرت از (۱=بسیارمخالف تا ۵ = بسیارموافق ) دسته بندی شده است.
۱-۱۰-۲) عملکرد صادراتی
برای این متغیرپنج مولفه شامل رشدفروش های صادراتی، حجم فروش صادراتی، تراکم بازارصادراتی، عملکردرقابتی ورضایت ازعملکرد صادراتی انتخاب شده و برای هرمولفه یک سوال و درمجموع پنج سوال براساس مقیاس ۵ گزینه ای لیکرت از (۱=بسیارمخالف تا ۵ = بسیارموافق ) دسته بندی شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۱۱) قلمرو تحقیق
گستره این تحقیق در سه قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی قرار می گیرد که عبارتند از:
۱-۱۱-۱) قلمرو موضوعی تحقیق
تحقیق حاضر به تاثیرجهت گیری استراتژیک برعملکردصادراتی صادرکنندگان استان پرداخته است.
۱-۱۱-۲) قلمرو مکانی تحقیق
استان گیلان به عنوان قلمرو مکانی تحقیق می باشد که انجام عملیات میدانی و تکمیل پرسشنامه های تحقیق در این استان صورت گرفته است.
۱-۱۱-۳) قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق دی ماه۹۱ تا مرداد۹۲ می باشد. که پرسشنامه ای در فواصل زمانی اول تیر تا ۱۰ مرداد بین صادرکنندگان استان توزیع گردید.
۱-۱۲) جمع بندی فصل اول
در فصل حاضر مساله تحقیق، دربیان مسئله موضوع تعریف ودلایل انتخاب موضوع و فواید ناشی از اجرای موضوع تحقیق اشاره، درادامه ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف تحقیق حاضر، چاچوب نظری، فرضیات، قلمروها تشریح شده است.
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
بخش اول
جهت گیری استراتژیک
۲-۱-۱) مقدمه
فصل دوم تحقیق، مربوط به مباحث نظری و پیشینه تحقیق می باشد. این فصل دارای دو بخش می باشد که در بخش آغازین به مدل ارائه شده در این تحقیق وبیان مختصری تعاریف اصطلاحات استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک، تفکر استراتژِی، فرایند مدیریت استراتژیک و جهت گیری استراتژیک و ابعاد آن پرداخته شده است و در بخش دوم به بحث صادرات و عملکرد صادراتی ودر بخش سوم به پیشینه تحقیق که در آن نتایج برخی تحقیقات مرتبط با جهت گیری استراتژیک ارائه خواهد شد می پردازیم.
۲-۱-۲) تعریف مفاهیم اصلی مدیریت استراتژیک
در این جا برای آشنایی بهتر و روشن تر شدن موضوع بحث به تعریف برخی از اصلاحات مرسوم در این حوزه می پردازیم.
۲-۱-۲-۱) استراتژی
مفهوم استراتژی از سال ۱۹۶۰ در مطالعههای کسب و کار به کار برده شده و با وجود پذیرش گسترده آن، هنوز مفهومی مبهم و خاص در مدیریت است. تعریف مفهوم استراتژی از یک پژوهش گر به پژوهش گر دیگر متفاوت است. اما در جوهره بسیاری از تعاریف، مفهوم استراتژی چنین بیان شده است. الگوی به جریان انداختن تصمیمات و فعالیتهاست که خصیصه اصلی آن، ارتباط با محیطاش است و عاملی تعیین کننده در دستیابی به اهداف است (زارعی متین و همکاران، ۱۳۸۹).
براساس تعریف مینتز برگ از استراتژی که به ۵P معروف است. استراتژی را میتوان به پنج شکل توصیف کرد.
Plan[1] : طرح و نقشه یا برنامه ریزی
Ploy[2]: صف آرایی / ترفند
Pattern[3] : الگو
Position[4]: موقعیت یا جایگاه
Perspective[5] : چشم انداز یا دیدگاه
استراتژی یک چارچوب فکری که در یک چشمانداز معین، در چارچوب یک طرح و الگو و با صف آرایی مشخص اهداف، سیاستها و زنجیره عملیاتی را در قالب یک کل بهم پیوسته و در جهت رسیدن به یک موقعیت ویژه ترکیب و راهبری میکند.
چندلر به عنوان یکی از پیشگامان نظریه پردازی در حوزه مفاهیم استراتژی، استراتژی را اینگونه تعریف میکند.
استراتژی عبارتست از تعیین اهداف و مقاصد بنیادین شرکت و انجام سلسله اقداماتی به منظور تخصیص منابع ضروری برای اجرای این اهداف.
بروس هندرسون: استراتژی یک مزیت منحصر به فرد برای تمایز سازمان از رقبا و مشاوران.
مک کینزی: استراتژی درک ابعاد مختلف ساختار صنعت و مبانی رقابت در آن.
اموری استراتژیک نامیده میشوند که حداقل دارای سه شرط باشند:
بلند مدت باشند،
در محیط رقابتی باشند
جنبه حیاتی داشته باشند.
مورگان و استرانگ (۲۰۰۳)، استراتژی را براساس ویژگیها یا ابعاد چندگانه برای همه بنگاهها مشترک دانسته است و استراتژی را نه براساس طبقهبندی، بلکه براساس اهمیت آن در بنگاه مورد ارزیابی میتوان قرار داد.
پورتر ماهیت تدوین استراتژی را مرتبط کردن یک شرکت با محیط اطرافش بیان کرده است.
استراتژی کسب و کار طریقی است که شرکت با کمک آن در بازار به رقابت میپردازد و تأکید آن بر حفظ مزیت رقابتی در یک صنعت است. اگر کارکرد استراتژی خلق مزیت رقابتی دانسته شود، تفکر استراتژیک برای بقا و رشد سازمان در محیط پر رقابت امروز امری اجتنابناپذیر خواهد بود. مزیت رقابتی مستلزم تمایز جهتگیری نسبت به رقیب است و تمایز در جهتگیری به دیدگاههای متفاوت و تازهای نیاز دارد.
۲-۱-۲-۲) برنامهریزی استراتژیک
کوششی سازمان یافته و منظم برای تصمیمات مبنایی و اجرای اقدامات زیربنایی است که ماهیت فعالیت یک سازمان را در موقعیت محیطی و در ارتباط با دیگر سازمانها در چارچوب قانون نشان میدهد و آن عبارتست از مجموعه تصمیمات و فعالیتهایی است که از تنظیم و اجرای استراتژیهای طراحی شده برای کسب اهداف یک سازمان ناشی شده باشد. اگربخواهیم در محیطی پویا، پیچیده و متحول برنامه ریزی نمائیم، صرفاً نمی توان به قلمرومدیریت دردرون سازمان تکیه کردوتحولات بیرونی وتاثیرگذاربرسازمان و ماموریت های آن ویادستیابی به چشم اندازرانادیده انگاشت، بنابراین می توان برنامه ریزی استراتزیک را برنامه ریزی درمحیط های پویا قلمدادنمود که ازطریق مدیران ارشداجرایی وتیم های برنامه ریزی بصورت گروهی تهیه می گردد. برنامه ریزی استراتژیک ازیک سوتوجه خودرابه ماموریت های سازمانی و ارزشهای بنیادی ومدیران ارشداجرایی وذینفعان استراتژیک معطوف نموده وازسویی دیگر، آن بایدبه تحولات محیطی ونقاط کلیدی وبحرانی محیط درونی وبیرونی وتجزیه وتحلیل وارزیابی آن بپردازد. بنابرایناگربرنامه ریزی استراتژیک رابه عنوان یک سیستم تلقی نمائیم اگرچه خودیک زیرسیستم ازمدیریت استراتژیک می باشد، آنگاه اجزای این سیستم شامل:
ورودی های فرایند برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
الف-ماموریت هاوفلسفه ایجادسازمان
ب-ارزشهای بنیادی سازمان ومدیران ارشداجرایی
ج-شناخت و تعیین حوزه تاثیرات محیط درونی وبیرونی سازمان وجمع آوری داده های موردنیاز
د-اهداف والگوهای رفتاری ذینفعان سازمان
فرایندتغییرشکل دربرنامه ریزی استراتژیک
الف-تعیین رویکردها، پارادایم ها ومکاتب
ب-بکارگیری چرخه تحلیل محیط شامل