همانند هر قدرت و بازیگر منطقهای دیگر، جمهوری اسلامیایران نیز کشوری است که :
الف: دارای نگرانیهای مشروع امنیتی ناشی از گسترش بی ثباتی در اطراف مرزهای خود است.
ب: دارای دامنه ی نفوذ طبیعی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در سطح منطقه است.
ج: استراتژیهای مستقل امنیت ملی برای حفظ خود و مبارزه با تهدیدات خارجی دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
د: فلسفه و جهان بینی خاص برای نقش آفرینی، افزایش اعتبار و رشد و توسعه دارد. وبه گفته تحلیل گران آمریکایی آمریکا نمیتواند بدون در نظر گرفتن بافتاین منطقه و یا بی میلی نسبت به گفتگوهای جدی باتهران وانجام مذاکراتی که بتواند به تفاهم متقابل منجر شود، به رفع تنش در منطقه کمک کرده و از باتلاق عراق بیرون آید.
بااین حال به نظر غیر منطقی میآید که ازایران انتظار داشت که به آمریکا در عراق کمک کند، در حالی کهاین کشور آشکاراایران را تهدید به حمله نظامیمیکند. طبیعی است که باتوجه به تهدیدات آمریکا از مرزهای همسایه، درصورت حمله، جبهه بسیاری از جنگ وبی ثباتیها به محل حمله انتقال خواهد یافت و آن وقت مهمل تصمیمات امنیت ملی است. بنابراین بایستی یکی از تاکتیکهای راهبردی در مقابل آمریکا در شرایط بحرانی را درگیر سازیاین کشور در عراق دانست(احدی، ۱۳۸۷، ص۵۱) .
پ ) مسائل مرزی ( معاهدات، غرامت، توافق نامه صلح و. . )
مسائل مرزی، در کنار حوادث ناشی از جنگ تحمیلی از اساسی ترین مؤلفههای تاثیر گذاری است که بر روابط دو کشور سایه افکنده است. ازیک نگاه کلی واز زاویه منافع ملیایران، عراق یک کشور چند قومی، از لحاظ جغرافیایی ساختگی ومحصول سیاست خارجی دولت انگلستان است که برای حفظ تعادل قدرت در منطقه وعمدتا کنترل قدرتایران پدید آمد( برزگر، ۱۳۸۶، ص۶۰).
) در طول دهههای گذشته رژیم بعث با نگرشیایدئولوژیک وبا هدف رهبری جهان عرب، نه تنها اختلافات مرزی را شدت بخشید، بلکه یک جنگ ۸ ساله را با تقریب یک میلون تلفات وجراحات به همراه ۱۰۰۰میلیارد دلار خسارت بهایران تحمیل کرد. عراق جدید، تحولات داخلی آن، هرم سیاسی وساختار قدرت اگرچه تغییر کرده اند ؛ لیکن مسایل بسیاری لاینحل مانده اند. «هرچند نیروهای عراقی از خاکایران بیرون رفته، اسرای جنگی مبادله شده اند وعراق قرار داد الجزایر را پذیرفته است هنوز سخن از قرار داد رسمیبرای” صلح ” در میان نیست»( رمضانی، ۱۳۸۶ ص۸۷).
درباره مسایل مرزی دولت دموکراتیک فعلی، اشاراتی مختصر مبنی بر لزوم مذاکرات داشته اند اما هنوز ارادهای درمیان مسئولین عراقی مشاهده نشده است. هرچند دولت عراق هنوز اختیارات تام نداشته واستقرار نیافته است، لیکن بایستیایران دراین شرایط بتواند دلیرانه وبا صراحت خواستههایش را مطرح نماید وقراردادهای لازم را بااین کشور امضاء نماید ؛ چه بسا عراق قدرتمنداینده دوباره باتوجه به همان محدودیتهای ژئوپلیتیکی اش معاهدات گذشته را به رسمیت نشناخته و وضعیت گذشته را باز آفرینی نماید بنابراین از آنجا که دوکشور ازهنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ درسال۱۹۸۸ آتش بس را پذیرفته ودر وضعیت"نه جنگ، نه صلح” به سرمیبرند، ضرورت دارد تا تجدید پیمان ۱۹۷۵ الجزایر به عنوان مقدمهای برای امضاء قرار داد صلح میان دوکشور هرچند زود تر مورد بحث وگفتگو قرار بگیردو تکلیف غرامت جنگی که طبق اعلام دبیرکل سازمان ملل متحد برعهده عراق است مشخص شده ومسایل اختلافی دوکشور رفع گردد(تیشه یار وظهیر نژاد، ۱۳۸۸، ص ۱۴۲).
۴-۱۰- جمع بندی
پس از گذشت چندین سال از اشغال عراق، آمریکا متحمل هزینههای فراوانی گردیده و سیاستهای این کشور بر پیچیدگیهای مسایل منطقه افزوده است. به دست گیری قدرت توسط یک دولت شیعی و خروج شیعیان و اکراد از انزوای سیاسی پس از حدود ۸۰ سال، تحولات ژئوپلیتیکی جدیدی را در عراق رقم زده که علاوه بر تحت تأثیر قرار دادن عراق و منطقه خاورمیانه، روابط راهبردی قدرتهای بزرگ را نیز متأثر ساخته و موجب واکنش برخی کشورهای منطقه مانند عربستان و اردن گردیده است، تا جایی که پادشاه اردن با ابراز نگرانی از تحولات عراق در دسامبر سال ۲۰۰۵ از موضوعی تحت عنوان «هلال شیعی» صحبت به میان آورد. بدون تردید تحولات اخیر در عراق روابط کشورهای منطقه را هم متأثر ساخته است.
روابط خارجیایران و عراق در گذشته و حال واینده همواره متاثر از مسائل سیاسی و امنیتی بوده و خواهد بود؛ عراق همیشه رقیب اصلیایران بود، شرایط کنونی عراق در نتیجه ضعف و عدم وجود استراتژی بلند مدت است اما دلایل متعددی وجود دارد که بعد از برقراری ثبات در عراق بار دیگراین کشور را تبدیل به چالشی بزرگ برای امنیت قومیایران در منطقه و در معادلات سیاسی و طرحهای استراتژیک میکند.
ایران برای رسیدن به مصالح خود در عراق و پشتیبانی از آن استراتژی واقع گرایانهای را در پیش میگیرد کهاین استراتژی به وسیلهاین عوامل شکل میگیرد: موضع گیری در قبال رقبای منطقهای و بین المللی، تغییرات در شمال عراق، نیروی سیاسی شیعه.ایران معتقد است که عراق پیوسته تهدیدی برای منافع ملیاین کشور است. استراتژی ایران در قبال عراق میان «ایجاد امنیت» و «فرصت سازی» در نوسان است. همچنین مجموعهای از مسائل و عوامل و نگرانیها در سیاستایران در قبال عراق وجود دارد. از مجموع این مسائل و در راس آنها عامل شیعی است که عناصر استراتژیایران را شکل میدهد. قدرت گرفتن شیعیان بالاترین مصلحت ایران محسوب میشود واینجاست که دو عنصر شیعه و کرد در تدوین استراتژی سیاسی و امنیتی ایران در قبال عراق نقش بزرگیایفا میکند. در همین زمینه، بازیگران بین المللی مانند آمریکا بازیگر اصلی در عرصه عراق بوده و همچنان خواهند بود واین یعنی برخورد با سیاست خارجیایران. به نظر میرسد که تهران در حوادث عراق فرصت به کار بردن شعار «مبارزه با تروریسم» را مییابد. همان گونه که زیر چتراین شعارایران باایالات متحده در افغانستان همکاری کرد،این امر میتواند در عراق هم تکرار شود، البته همکاری با واشنگتن در عراق پیامدهایی دارد و تهران را وادار میکند تا همکاری با عربستان را ترجیح دهد. درنتیجه نگرانی آمریکا از ادامه و گسترش نفوذایران در عراق بیشتر میشود. منافع استراتژیک آمریکا در عراق محدود به مرزهای جغرافیاییاین کشور نیست بلکه به طور کلی شامل منطقه میشود.ایالات متحده بهایران به عنوان عامل بازدارنده و مانعاین منافع مینگرد. اما بااین وجود دو طرف اهداف مشترکی در عراق یافتند، واشنگتن دراین زمینه سیاستی بر پایه همکاری تاکتیکی، محدود و موقت باایران را در عرصه عراق پی گرفت، به موازات آن به دنبال سیاستی دیگر بهایران به چشم معضل امنیتی که مانع نفوذاین کشور درعراق و منطقه است، مینگرد.ایران هم سیاست مشابهی را پیگیری کرد. اما با به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی درایران در سال ۲۰۱۳، روابطایران با دنیای غرب بطورکلی و به ویژه با آمریکا شاهد تغییر بود.ایران شروع کرد به مطرح کردن همکاری با واشنگتن در موضوعات و عنوانهایی که در مقدمه با نام «مبارزه با تروریسم» آمد.
بسیاری از سیاستمدارانایران معتقدند که موفقیت در دستیابی به توافق برسر مسئله هستهای صفحه تلخ روابط پر تنش بینایران و آمریکا را بسته و درهای پیشرفت را برای حل درگیریهای دیگر باز خواهد کرد و شاید مهمترین آن همکاری بین دوکشور وتلاش برایایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه باشد. و معتقدند که در کنار هم پیمانانشان در منطقه و با همکاری آمریکا باایران امکان تشکیل سیستم امنیتی منطقهای برای مبارزه با تهدید امنیتی بزرگ ونزدیک شدن به مصالح و امنیت همه طرفها، به وجود میآید. تصمیم گیرندگانایرانی معتقدند « افزایش افراطی گری وگروههای جهادی درسایه شرایط فعلی ضروری میسازد که آمریکا وایران در حالت دشمنی نباشند، زیرا ازاین حالت تنها گروههای تروریستی سود میبرند و زیاد شده و ازکشوری به کشور دیگر کشیده میشوند. »با وجود صحبتهای رهبر انقلاب اسلامیدرایران مبنی بر مخالفت با دخالت آمریکا در عراق، تیم حسن روحانی با لحنی متفاوت صحبت میکند، حمید ابوطالبی نماینده روحانی در تویتر نوشت: «ایران و آمریکا دو کشور بی مانند از لحاظ قدرت منطقهای هستند و قادر به حل و فصل صلح آمیز بحران عراق میباشند. » و امکان همکاری میان دو کشور را بعید ندانست.
فصل پنجم
ارزیابی فرضیهها، نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱- ارزیابی فرضیهها
- حضور آمریکا در عراق بر ژئوپلیتیکایران تاثیر دارد.
یکی از اهدافی که آمریکاییها برای آن به عراق آمده بودند به دست آوردن نفت بود. آمریکاییها به رقماینکه نفت زیادی دارند اما نیازمند نفت خارجی هستند و عراق با منابع نفتی عظیم در رفعاین نیاز آمریکاییها نقش به سزاییایفا میکرد. عامل دیگری که آمریکاییها را روانه عراق کرده بود موقعیت ویژه آن است زیرا از سویی عراق نزدیک بهایران یعنی دشمن آمریکاست و از سوی دیگر با توجه به سابقه نفوذ روسها در عراق به ویژه پس از سرنگونی رژیم پادشاهی و روی کار آمدن نظام جمهوری و تا پایان دوره بعثی آمریکا در واقع قصد داشت که عراق در کنترل خود بگیرد و مانع از نفوذ و رخنه روسها در آن شود. عامل دیگری که آمریکاییها رابه جنگ و اشغال عراق ترغیب کرد رونق شرکتهای تسلیحاتی آمریکا و حمایت از آنها در رقابت با همتایان روس بود.
در واقع آمریکاییها قصد نداشتند که از عراق خارج شوند اما با کوشش مرجعیت دینی عراق و عدهای از رجال عراقی آنها بدون تحقق اهداف خود عراق را ترک کردند. آنها از زمان خروج به دنبال بازگشت به عراق بودند واین بهانه را داعش که گروهکی افراطی و تکفیری است به دست آنها داد. آنها که از درب رانده شده بودنداین بار از پنجره وارد شده اند. آمریکاییها که مطابق توافقنامه امنیتی موظف به انجام تعهدات خود به عراقیها بودند در حالی که داعش در عراق جولان میداد هیچ اقدامیبه عمل نیاوردند. آنها در ابتدای یورش داعش فقط نقش تماشاگر داشتند و حتی اوباما زمانی که درخواستهای عراقی مبنی بر کمک جدی و موثر زیاد شد اعلام کرد که نیروی هوایی آمریکا نیروی هوایی شیعیان نیست.
داعش وتروریسم با سلاحهای جدید پیشتازی میکرد اما آمریکاییها نه کمک تسلیحاتی میکردند و نه جنگندههای اف شانزدهای که عراق به آنها نیاز مبرم داشت را به عراق میدادند وهربار بهانهای را مطرح میکردند.این در حالی است که رسانهها عراق اخباری درباره کمکهای پنهان آمریکا به داعش از طریق انداختن محموله برای آنها، هدف قرار دادن نیروهای مردمیو امنیتی برای کاستن ازحجم فشار علیه آنها و انواع کارشکنیها را مطرح میکنند.
ویژگیهای جغرافیایی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و مذهبی عراق به گونه است که ماهیت قدرت وسیاست دراین کشور و به تبع، نوع روابط آن با همسایگانش را پیچیده کرده است. عراق در همسایگی غربیایران بیشترین مرز مشترک جغرافیایی، وتقریبا بالاترین اشتراکات فرهنگی رابین کشورهای همسایه با ما دارد. روابط ایران و عراق همواره رابطهای پرچالش بوده است. تاریخ تعاملاتایران با منطقهای که در حال حاضر عراق نامیده میشود انعکاسی از پیچیدگیهای گوناگون است.
منطق اهمیت عراق جدید در حوزه سیاست خارجی، شکل گیری یک سری متغییرهای جدید همچون تقویت عنصر شیعی در ساخت قدرت وحکومت عراق، روند حرکت عراق از یک دشمن استراتژیک به یک همکار منطقهای وبه تبع، تعادل در سیاستایران با منطقه وجهان عرب، وهمچنین جایگاه عراق در روابط بین المللایران و تنظیم سیاست خارجی با قدرتهای بزرگ همچون آمریکا وآثار بر امنیت ومنافع ملیایران میباشد. اما ازطرف دیگر وجود یک سری اختلافات باتوجه به تاریخ روابط خارجی دوکشور، که هنوزبسیاری لاینحل مانده اند، روابط وتعاملات فعلی طرفین رانیز تحت الشعاع قرار داده است.
اختلافات مرزیایران وعراق همانند بسیاری کشورهای دیگر جهان سوم بدلیل نقشههای دوران استعمار است. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ م وسرنگونی رژیم بعثی عراق به عنوان عامل نا امنی وبی ثباتی منطقه، تقویت عنصرشیعی در ساخت سیاسی بغداد وکاهش تنشهای موجود بینایران وعراق، حضور بیگانگان، بالاخص دشمن استراتژیکایران یعنی آمریکا در جغرافیای فعلی عراق، رقابتایران وسایر کشورهای منطقه در این کشور و تغییرات ژئوپلیتیک ملموس در فضای جدید منطقه، افزایش حساسیت مسائل قومیدر منطقه ازجمله کردها، فرصتهای اقتصادی، فرهنگی، امنیتی فرارویایران در عراق نوین، و بسیار ی ازاین دست، مسائلی است که توامان و باهم سیاست خارجیایران را تحت الشعاع قرار میدهد. عراق جدید میراث دار تحولات ژرف تاریخی از حاکمان گذشته خویش میباشد؛ و در شرایط جدید آبستن یک سری مسائلی سیاسی – امنیتی برایایران است. دراین تحقیق سعی میشود استراتژی جمهوری اسلامیایران را در قبالاین رخدادها وفضای فعلی عراق تبیین نماییم. قدرت یابی گروه های شیعی و طرفدارانایران دراین کشور، آرام و دوستانه شدن ارتباطات طرفین، تحولات کردها و خودمختاری کردستان عراق و تاثیرات مرزی آن، حضور همچنان گروهک منافقین دراین کشور، مسائل ارضی ومرزی، عدم انعقاد تفاهم نامه صلح بین طرفین، غرامت جنگی و… ازجمله مسائلی است که استراتژی وراهبردی قوی وتوانمند را از طرف ایران در این کشور طلب میکند.
طی ده های گذشته توسعه طلبی ارضی همواره وجه بارز سیاست خارجی عراق بوده است. جغرافیای سیاسیاین کشور، به حاکماناین سرزمین اتخاذ سیاست تهاجمیرا برای حفظ حیات خود دیکته میکند. فرق ندارد که نظام پادشاهی در عراق حاکم باشد، کمونیستها زمام امور رادر دست گیرند ویا آنکه اندیشه “بعث” با آن تمایلات ناسیونالیستی عرب گرایانه، برکرسی قدرت تکیه زده باشد. و هیچ تضمینی وجود ندارد که سرکار آمدن حکومتی کثرت گرا ودموکراتیک دراین کشور بتواند از دغدغههای امنیتی کشورهای همسایه علی الخصوصایران بکاهد.
بنابراین، همسایگی با عراق با توجه به فضای درونی، تاریخی وژئوپلیتیکاین سرزمین یک سری الزاماتی را بر ایران تحمیل مینماید. الزاماتی که بیشتر در فضایی امنیتی– سیاسی تبیین و تحلیل میگردند. لذا ایران با توجه به اینکه بزرگترین تهدید منطقهای خویش راهمواره عراق تعریف کرده بود، وفضای ابهام آلود کنونی نیز روندی امنیتی به ارتباطات داده است؛ مبتنی برتاریخ تحولات روابط گذشتهاین دو کشور، نیازمند تعریف استراتژیهای سیاسی– امنیتی خاص خود باتوجه به فضای جدید بین المللی، منطقهای وداخلی عراق است. عراقی که میزبان بزرگترین دشمن استراتژیکایران یعنی آمریکاست، وضعیت امنیت داخلی آن وبه تبع، مرزهای آن به هم ریخته است، گروه های طرفدارایران همچون شیعیان وکردها قدرت را دردست دارند، پناهگاه بسیاری از مخالفان حکومتیایران بوده، فضای بسیار مناسبی است برای چانه زنیهای دیپلماتیک با آمریکا وهم پیمانانش، ظرفیتهای اقتصادی خوبی درحوزه آب، راه، کشاورزی دارد وبسیار جوانب دیگر. به هرروی فضای سیاسی– امنیتی عراق جدیدکه هم فرصت ساز است وهم تهدیدزا، نیازمند تدوین استراتژیهای سیاسی- امنیتی مختلفی است تا اهداف ومنافع ملی کشور را دراین بین ارضاء نماید. لذا تعامل ضرورتاً وجودخواهد داشت ودرنتیجه حضور آمریکا درعراق برژئوپلیتیکایران تاثیر دارد. و فرضیه فوق مثبت میباشد.
۲- موقعیت ژئوپلیتیکیایران میتواند مانع تحقق استراتژی رژیم آمریکا در عراق شود.
جایگاه استراتژیک حساس ومهم ایران درمیان کشورهای همسایه وخطیربودن این جایگاه درخاورمیانه، ایران را دچار مشکلاتی نموده ودرگیر مسائل سیاسی واتفاقات مهم پیش آمده درکشورهای همسایه کرده است. با اینکه درجنگهای به وجود آمده درکشورهای همسایه ایران خود را بی طرف اعلام نموده است ولی بازهم به دلیل همین موقعیت ژئوپلیتیکی درگیر جنگ شده وقدرتهای مهاجم مانند آمریکا ایران را از این وادی مجزا نکرده اند. سیاست خارجی دولتمردان ایران همواره درراستای مقابله مثبت وسازندگی در جهت پیشرفت امورجاری مملکت بوده است وهمواره سعی نموده اند باسیاست خاص خودکشور عزیزمان را ازگزند آسیبها وحملات دشمنان درامان نگاه دارند. عواملی مانندجمعیت وفضای کشورهمواره دراعمال سیاستهای خارجی تاثیرداردوبا افزون شدن رشد جمعیت ایران درطی سالهای گذشته، ایران با داشتن یک جمعیت ۷۵میلیون نفری وداشتن قلمرو وموقعیت ژئوپلیتیکی بالاودارا بودن خلیج فارس حساس ومنطقه پراستراتژیک تنگه هرمز بالاترین نقش رادرحوزه ژئوپلیتیکی خاورمیانه داشته باشدواین مسائل کارگزاران دولت راباامری خطیر مواجه نموده است.
آمریکا تصور میکرد به دلیل وجود خصومت تاریخی میانایران وعراق میتواند شرایط پس ازسقوط صدام را هم به گونهای طراحی نماید که مانع برقراری پیوند میاناین دوکشور شود. ازاینرو، آمریکا تلاش کرد تا میانایران وجریانات موثر موجود در صحنه عراق شکاف بیندازد و نقشایران را در معادلات آن کشور به حداقل برساند، اما با گذشت زمان پی برد که بدونایران نمیتواند تحولات عراق را رقم بزند. در نتیجه، آمریکادرابتداایران را به دخالت در امورعراق متهم کرد و تمام توان خودرا به کار گرفت تا درجبهه تبلیغاتی، عناصر وابسته به آمریکا در دولت عراقایران را متهم نمایند. در جبهه اطلاعاتی نیز آمریکا عوامل خود را بسیج کرد تا مستنداتی در خصوص دخالتهایایران به دست آورند، اما با گذشت زمان و ناکامی، بهاین واقعیت توجه کرده است که پیوندهای دو ملت عمیق است وایران نمیتواند از صحنه سیاسی عراق حذف شود.
بدون تردید هنگامیکه موقعیت ژئوپلیتیکیایران در سطح منطقه مورد بررسی قرار میگیرد کشور عراق از جایگاه ویژهای برخوردار است. چنانچه بخواهیم از نظر تاریخی به تحولات دوکشور و تأثیرات آن برهر یک از طرفین بپردازیم، میبایست به دهه دوم قرن بیستم بازگردیم؛ هنگامیکه با فروپاشی امپراتوری عثمانی و پس از یک دهه قیمومیت انگلیس بر عراق،این کشور استقلال خود را بدست آورد، دولتاین کشور اختلاف مرزی بینایران و عثمانی را به ارث برد و بهانه لازم برای تنش و درگیری را در دست گرفت. اختلافات و تنشهای دولت عراق باایران همواره وجود داشته و در مواقعی به درگیری نظامینیز انجامیده است. اما با پیروزی انقلاب اسلامیایران و روی کار آمدن صدام حسین در عراق فصل جدیدی در تیرگی روابط و تنشها آغاز گردید. با گذشت کمتر از دو سال از پیروزی انقلاب نوپای اسلامیدرایران صدام حسین یک جنگ همه جانبه وخونین را به مدت ۸ سال به جمهوری اسلامیایران تحمیل نمود. پس ازجنگ نیز، رژیم صدام حسین تازمان فروپاشی بزرگترین تهدید خارجیایران محسوب میگردید. ازنظرجغرافیایی، دو کشور ایران وعراق دارای۱۶۰۹کیلومترمرزمشترک هستندکه ازنظرجغرافیای سیاسی یکی ازبدترین حالات خطوط مرزی است. به همین دلیل همواره دو کشور برسرمسائل مرزی با یکدیگر مشکل داشته اند. به لحاظ ایدئولوژیک حدود ۶۰ درصدجمعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهندکه باایران پیوند عمیق ایدئولوژیک دارند.ایران وعراق هردودارای ذخایرعظیم نفت وگازوازاعضای اوپک هستند وهرگونه همکاری و همگرایی در خصوص نفت بین دوکشور میتواند تأثیرات زیادی برصنعت بین المللی نفت برجای گذارد.
از سوی دیگر روابط دو کشورایران و عراق هیچ گاه با ثبات و پایدار نبوده است. با توجه به وجود غیر طبیعی عراق که بر اثر مناسبات منطبق بر منافع قدرتهای بین المللی بویژه انگلستان و بدون توجه به واقعیات فرهنگی، جغرافیایی و انسانیایجاد گردیده است، شرایطی بوجود آمده که تحت تأثیر قدرتهای خارجی روابط بسیار پر افت و خیزی باایران شکل گرفته است. تنگنای ژئوپلیتیکی عراق، عامل انسانی و موقعیت جغرافیایی در حایل شدن بینایران و جهان عرب همواره بسترهایی بوده اند که قدرتهای بزرگ از آن در ایجاد تنش در روابط دو کشور بهره برداری نموده اند.
در مجموع، در هم تنیدگی مسائل عراق باایران بیش از هر کشور دیگری بوده است. به همین دلیل هرگونه تحولات دراین کشور بیشترین تأثیرات را برایران خواهد داشت. عراق با تولید ۵۲ درصد کل تولید نفت کشورهای نفت خیز بزرگ ترین تولید کننده نفت در جهان بوده است. علاوه براین عراق دومین کشور دارنده ذخایر نفت در جهان است کهاین خود به عنوان یک عامل مهم ژئواکونومیک از گذشته تأثیرگذار بوده است. همچنین دو کشورایران و عراق از اعضای فعال کشورهای صادر کننده نفت اوپک میباشند. بنابراین بجز تأثیر بر تحولات بازار نفت، تحولات هریک از دو کشورایران و عراق علاوه بر مسیرهای دیگر از طریق نفت نیز بر کشور مقابل تأثیر دارد. طی دو جنگ سالهای دور، زیر ساختهای اقتصادی عراق از جمله تأسیسات نفتیاین کشور متحمل آسیبهای جدی شده اند، به همین دلیل میزان تولید و صادرات نفت عراق به شدت کاهش یافته است. اما تلاش شرکتهای نفتی غربی و به ویژه شرکت