جدول (۴-۲۷) توصیف نشانگرهای مولفه شفافیت کارآیی و اثر بخشی ۷۶
جدول (۴-۲۸) سطحبندی ارزیابی وضعیت حکمروایی شایسته ۷۷
جدول (۴-۲۹) توصیف فراوانی سطوح حکمروایی شایسته ۷۷
جدول (۴-۳۰) رابطه بین مولفههای سرمایه اجتماعی و مولفههای حکمروایی شایسته ۷۸
جدول (۴-۳۱) رابطه بین برخی متغیرهای فردی پاسخگویان با سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته ۷۹
جدول (۴-۳۲) مقایسه میانگین سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در بین گروههای مختلف پاسخگویان ۸۰
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول (۴-۳۳) مقایسه ارزیابی پاسخگویان دارای سطوح تحصیلاتی مختلف از سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته ۸۱
جدول (۴-۳۴) مقایسه سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته بین پاسخگویان ساکن در روستاهای با سطوح جمعیتی مختلف ۸۲
جدول (۴-۳۵) نتایج آزمون t تکنمونهای برای ارزیابی سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در روستاهای مورد مطالعه ۸۲
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل (۱-۱) روند اجرایی تحقیق ۸
شکل (۲-۱) عوامل تبیینکننده حکمروایی روستایی ۱۶
شکل (۲-۲) الگو پیشنهادی گراهام و همکاران برای دستاندرکاران حکمروایی شایسته روستایی ۲۰
شکل (۲-۳) هرم کنشگران حکمروایی شایسته ۲۰
شکل (۲-۴) دستاندرکاران حکمروایی شایسته ۲۱
شکل (۲-۵) مولفههای حکمروایی شایسته ۲۲
شکل (۲-۶) الگوی نظری تحقیق ۴۶
شکل (۳-۱) موقعیت جغرافیایی ناحیه مورد مطالعه ۵۸
فصل اول
مقدمه و کلیات
۱-۱- مقدمه
توافق جمعی بین المللی رو به رشدی وجود دارد که حکمروایی شایسته[۱] برای دستیابی به توسعه پایدار در قلمرو هر سرزمین جزو ضروریات است. در این میان، سازمانهای بین المللی در صف مقدم این باور قرار دارند و تأکیدی جدی دارند که برای مدیریت درست و مطلوب، باید ابزار اولیه ریشهکن کردن فقر و بهرهمند شدن عادلانه و برابر همه اقشار مردم از مواهب زندگی و مشارکت آنان در تمام امور تصمیم گیری و اجرا، را در اختیار داشت. در چنین برداشتی حکمروایی شایسته، فرایند رابطه صحیح و منطقی بین حکومتکنندگان و شهروندان با هدف به حداکثر رساندن بهزیستی عمومی و توجه به بهرهمندی مادی و معنوی انسانها و رفع نیازهای آنان و حمایت از حقوق اساسی و آزادی شهروندان در همه مکانها و زمانها تلقی میشود. علاوه بر آن حکمروایی شایسته بر چگونگی دست یافتن به حکومتی که بتواند زمینه ساز توسعهای مردمسالار و برابری خواهانه باشد، تأکید دارد (افتخاری و همکاران، ۱۳۹۰). با توجه به این برداشت، حکمروایی روستایی عبارت است از فرایند تأثیرگذاری همه مردم روستایی در مدیریت روستایی، با تمام سازوکارهایی که با آنها بتوان به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. به عبارت دیگر، حکمروایی روستایی همانا به اجرا در آوردن تصمیمات و سیاستهای توسعه روستایی، هم سو با منافع مردم روستایی است که در عین حال با منافع ملی، منطقهای و محلی نیز سازگار است. در این میان نقش دولتها بیشتر در چارچوب فراهمکننده بسترهای سختافزاری و نرمافزاری، از جمله هماهنگسازی و پاسداری از قوانین و میثاقهای ملی محدود می شود و از دخالت مستقیم آنها در تصمیم گیری و همچنین اداره و اجرای امور مربوط به زندگی مردم کاسته می شود. در حکمروایی شایسته روستایی، تأکید عمده بر این است که مسیر عمومی اندیشه و مدیریت توسعهای تقویت گردد و مردم روستایی، خود برای سرنوشتشان تصمیم گیری کنند. همچنین فرایند حکمروایی خوب روستایی این تضمین را میدهد که اولویتهای توسعه پایدار سرزمین، مبتنی بر اجماع و اتفاقنظر جامعه محلی باشد و صدای فقیرترین و آسیبپذیرترین اقشار نیز در فرایند تصمیمگیری درباره تخصیص منابع توسعه شنیده شود (UNDP, 2002).
به همین دلیل، امروزه گسترش رهیافت حکمروایی شایسته روستایی مستلزم آن است که مردم و جوامع روستایی در تشکلهای مدنی به صورت شبکه های کوچک اجتماعی سازماندهی شوند تا از تواناییها و استعدادها و خلاقیتهایشان به گونه ای مناسب استفاده کنند و به مدیریت آنها بپردازند. چنین نگرشهایی از ضروریات فرایند توسعه پایدار روستایی قلمداد می شود که از طریق سازوکارهای ظرفیتسازی، توانمندسازی و شبکهسازی بسان سرمایه نهادی محقق میشود (افتخاری و همکاران، ۱۳۸۸).
در ابتدای این فصل، که با هدف طرح کلیات تحقیق تدوین شده، مسئله تحقیق بیان میشود. سپس اهداف تحقیق، شامل هدف کلی و اهداف ویژه مطرح و در ادامه، ضرورت و اهمیت تحقیق مطرح میشود. محدودههای زمانی، مکانی و موضوعی، محدودیتهای تحقیق، تعریف مفهومی واژگان کلیدی تحقیق و سرانجام، روند اجرایی تحقیق مطالبی هستند که به ترتیب در این فصل بیان شدهاند.
۱-۲- بیان مسئله
توسعه روستایی به معنای فرایند توسعه دادن و مورد استفاده قرار دادن منابع طبیعی و انسانی، فناوری، تسهیلات زیربنایی، نهادها و سازمانها، سیاستهای دولت و برنامهها به منظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد اشتغال و بهبود کیفیت زندگی روستایی به شیوهای پایدار است (صیدالی و همکاران، ۱۳۹۰). این تعریف نشان میدهد که جهت دستیابی به توسعه روستایی نیاز به اجرای فعالیتهایی منظم و سیستمیک است. به همین منظور باید یک نظام مدیریتی شود و از آنجایی که روستا یک نظام با شرایط خاص خود است، به نهادها، قوانین و مقررات و ساختار مدیریتی خاصی نیاز است. مدیریت روستایی از دیرباز در روستاهای ایران وجود داشته است. در روزگار قدیم، مدیریت روستایی به شکلهای سنتی با محوریت کدخدا، امور عمومی ده را اداره میکرد؛ اما با گذشت زمان و استقرار دولت و گسترش مداخله آن به روستاها، و با تصویب قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و… (موسوم به قانون شوراها) و تأسیس دهیاریهای خودکفا، دهیاری در نوک پیکان مدیریت روستایی قرار گرفت و عملاٌ یکی از اجزای مهم مدیریت روستایی و حکومت محلی در سطح نواحی روستایی شکل گرفت (دربان آستانه و همکاران، ۱۳۸۹).
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهرهگیری از الگوها و رویکردهای مدیریتی و نهادی نوین است. یکی از این الگوها، حکمروایی شایسته است که نشاندهنده عملکرد خوب، شفافیت، مشارکت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، قانونمندی، توافق جمعی، کارآیی، اثربخشی و عدالت محوری است. پیادهسازی این الگو نیازمند بهرهگیری مقتضی از سرمایههای محلی، بویژه سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی شبکه ای از روابط و پیوندهای مبتنی بر اعتماد اجتماعی بین فردی و بین گروهی و تعاملات افراد با گروهها، سازمانها و نهادهای اجتماعی است که قرین همبستگی و انسجام اجتماعی و برخورداری افراد و گروه ها از حمایت اجتماعی و انرژی لازم برای تسهیل کنشها در جهت تحقق اهداف فردی و جمعی میباشد (بزی و همکاران، ۱۳۹۰).
سرمایه اجتماعی شامل مولفههایی از جمله مشارکت مدنی و همیاری، اعتماد و قابلیت اعتماد و … میباشد. امروزه به دلیل عملکرد ضعیف دهیاریها و عدم توانایی آنها در جلب مشارکت مردمی و جامعه روستایی در مدیریت روستایی (دهیاری و شورای اسلامی روستا) الگوی مدیریتی از حالت دیوانسالار به حکمروایی شایسته میل کرده است. با وجود همگرایی مدیریت روستایی مبتنی بر حکمروایی شایسته با سرمایه اجتماعی، تاکنون مطالعه چندانی در این زمینه انجام نشده است و از اینرو، ملزومات بهرهگیری از سرمایه اجتماعی در تحقق حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی برای دستاندرکاران امر به خوبی شناخته نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که چه ارتباطی بین مولفههای حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی و سرمایه اجتماعی در سطح روستاها وجود دارد؟ و چگونه میتوان از سرمایه اجتماعی به منظور تحقق حکمروایی شایسته در مدیریت روستاهای مورد مطالعه در شهرستان جویبار به عنوان یک مطالعه موردی بهره گرفت؟
۱-۳- اهداف تحقیق
۱-۳-۱- هدف کلی
- ارزیابی رابطه سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی در شهرستان جویبار.
۱-۳-۲- اهداف ویژه
- شناسایی و ارزیابی مولفههای سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه؛
- ارزیابی مولفههای حکمروایی شایسته در مدیریت روستاهای مورد مطالعه؛
- ارزیابی همبستگی بین مولفههای سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در مدیریت روستاهای مورد مطالعه؛ و
- مقایسه گروههای مختلف روستاییان از منظر حکمروانی شایسته و سرمایه اجتماعی.
۱-۴- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
مدیریت روستایی در ایران تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. این تحولات از پذیرش رسمی کدخدا به عنوان مدیر روستا در دوران مشروطیت شروع شده و پس از پشت سر گذاشتن تجربیات برخاسته از اصلاحات ارضی در دهه چهل و انقلاب اسلامی در اواخر دهه پنجاه، در زمان حاضر به سازمان اجرایی جدیدی به نام دهیاری به مسئولیت دهیار انجامیده است (طالب، ۱۳۷۶). برای ارتقای عملکرد مدیریت روستایی (دهیاری و شورای اسلامی روستا) نیاز است الگوی نوین (حکمروایی شایسته) بر اساس کارمایههای آن زمینهسازی شود. حکمروایی شایسته راه حل توسعهیافتگی را در کاهش نظارت مستقیم دولت بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میداند. در نتیجه با جلب مشارکت روستاییان در امور اجرایی روستاها مدیریت روستا تسهیل می شود و نیل به اهداف مورد نظر در برنامه های توسعه روستایی امکان پذیر میگردد. براساس مطالعات انجام شده حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی متاثر از عوامل مختلفی است. سرمایه اجتماعی به علت تأثیر آن بر حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی دارای اهمیت ویژهای است. بنابراین، شناخت مولفههای حکمروایی شایسته و همچنین تأثیر سرمایه اجتماعی بر آنها میتواند دستاندرکاران مدیریت روستایی را در انجام بهتر کارکردهای مدیریتی خود توانمند سازد. نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده کارشناسان سازمانهای مسئول، دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستاهای مورد مطالعه و نیز پژوهشگران روستایی قرار گیرد.
۱-۵- محدودههای تحقیق
- محدوده زمانی: بازه زمانی انجام این تحقیق از فروردین ۱۳۹۲ تا شهریور ۱۳۹۳ بوده است؛
- محدوده مکانی: این تحقیق در مناطق روستایی شهرستان جویبار واقع در استان مازندران به انجام رسیده است؛ و
- محدوده موضوعی: محدوده موضوعی این تحقیق، رابطه سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی میباشد.
۱-۶- محدودیتهای تحقیق
- مشکل جمعآوری اطلاعات به دلیل کمسوادی و بیسوادی شماری از پاسخگویان و عدم همکاری آنها در گردآوری اطلاعات. برای حل این مشکل ضمن مصاحبه حضوری در حین تکمیل پرسشنامه، توضیحات لازم برای پاسخگویان ارائه و از همکاری دهیاران روستاها نیز استفاده شد،
- صرف هزینه و زمان زیاد برای جمعآوری اطلاعات،
- کمبود اطلاعات در زمینه موضوع تحقیق به ویژه برای تعریف و تدوین نشانگرهای عملیاتی مناسب برای حکمروایی شایسته که برای حل آن از راهنمایی کمیته پایان نامه بهره گرفته شد، و