از حفظ و آبادانی فضاهای تاریخی مثل خانههای روستایی، باغها و گردشگاهها حمایت می کند.
حضور تعداد زیاد بازدیدکنندگان و فراهم آوری امکانات تفریحی برای برآورده کردن نیارهای آنها، اگر به طور صحیح کنترل و اداره نشود، ویژگیهای زیست محیطی که گردشگران را به مناطق روستایی می کشاند، کاهش می دهد و یا حتی نابود می کند. همچنین گردشگری :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
باعث ویرانیهایی در محیط زیست ساخته دست بشر می شود ( فعالیتهایی مانند اسکی،هاکی، صخره نوردی و اتومبیل رانی در محیط زیست تأثیرگذار هستند و خانههای روستایی، باغها و پارکها در اثر استفاده بیش از حد گردشگران آسیب می بینند؛
آلودگی را در مناطق روستایی افزایش می دهد که شامل آلودگی زیست محیطی و صوتی است (Sharpley by Richard & Julia, 1997: 41-44).
۲-۳ اکوتوریسم
اکوتوریسم، مفهوم نسبتا جدیدی است که هنوز هم اغلب درست درک نشده است و صحیح به کار نمی رود اکوتوریسم که ازEcological-Tourism گرفته شده است در ادبیات فارسی حهانگردی،زیست محیطی طبیعت گردی نام گرفته است، بدان مفهوم که محیط یا طبیعتی که نه تنها یک جهانگرد بلکه سایر انسانها نیز در آن زندگی می کنند. طبیعت با هرچه درآن است برداشت و مفهموم بنیادین این واژه اصطلاحی- ترکیبی است(رضوانی۱۳۷۹،۲۳۳). اکوتوریسم هر نوع توریسمی است که به طبیعت مرتبط باشد به طوری که انگیزه اصلی در این نوع توریسم بهره جستن از جذابیتهای طبیعی یک منطقه،شامل ویژگیهای فیزیکی وفرهنگ بومی است و توریست پس از مشاهده جذابیتها بدون اینکه خللی در آن وارد یا آن را تخریب کند، محل را ترک می گوید. بدین ترتیب ضمن بهرهگیری از فرهنگ، سوابق تاریخی ونمونههای طبیعی منطقه، حفظ واحترام به اکوسیستم،فرصتهای اقتصادی ودرآمد زایی نیز برای مردم محلی ایجاد می شود وزمینه حفظ وحمایت جدی تر از جذابیتها با منابع مالی تازه تر فراهم می آید. در واقع اکوتوریسم آنتی تزی است برای توریسم که به منافع کوتاه مدت می اندیشد (سازمان اکوتوریسم۲۷،۱۳۸۰). این شکل از گردشگری فعالیتهای فراغتی انسان را بیشتر در طبیعت امکان پذیر می سازد و مبتنی بر مسافرتهای هدفمند همراه با دیدار و برداشتهای فرهنگی و معنوی از جاذبههای طبیعی و لذت جویی از پدیدههای گوناگون آن است (Yaghmaiyan , 2003:235). اکوتوریسم یکی از زیر شاخههای بخش توریسم پایدار است. اکوتوریسم به مفهوم شکل پایدار توریسم طبیعت مطرح می شود و بخشهایی از توریسم روستایی و فرهنگی را نیز در بر می گیرد. همانند سایر اشکال فعالیتهای گردشگری که با اهداف مختلفی صورت می گیرد، هدف اکوتوریسم نیز رسیدن به نتایج توسعه پایدار است (اپلروود، ۱۳۸۷:۱۳). اکوتوریسم از دو واژه ” اکو” برگرفته از لغت ” اکولوژی ” و” توریسم ” مشتق شده است که مستقیما با محیطهای طبیعی بکر و بخشهای وابسته به آن مانند جوامع بومی ساکا در منطقه و یا حتی فرهنگ این جوامع سروکار دارد. اکوتوریسم به حفظ اکوسیستم کمک می کند و برای منابع طبیعی و ارزشهای بومی و محلی احترام وارزش قایل است (زاهدی، ۱۳۸۵:۲۹). از اواسط قرن بیستم، اکوتوریسم در جهان طرفداران بسیاری پیدا کرد. طرفداران این موج، سفرهای هدف دار و موضوعی را جایگزین سفرهای صرفًا تفریحی کردند. این نوع سفر که با دستاوردهای بوم شناختی همراه است در مقایسه با انواع دیگر سفرها جاذبههای متفاوتی دارد. لذت کشف ناشناختههای طبیعت و فرهنگ در گوشه و کنار این جهان پر رمز و راز در کنار اهمیت به مسایل زیست محیطی، انگیزه سفر بسیاری از افراد، مخصوصا طرفداران محیط زیست است. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری میزان رشد اکوتوریسم در جهان بیش از گردشگری فرهنگیست، وهمین عامل سبب توجه بیشتر دولتها و سرمایه گزاران توریسم در بخش اکوتوریسم شده است. رشد بالای اکوتوریسم در سالهای اخیر در حوزه پیدایش اصطلاحات تازه در این رشته نیز بازتاب یافته است. اصطلاحاتی مانند حساس به محیط زیست، مهربان با محیط زیست، اقامتگاه زیست محیطی، تکنیکهای زیست محیطی، اخلاق زیست محیطی برچسب یا گواهینامه زیست محیطی و نظایر آن.
یکی از معتبرترین تعاریف اکوتوریسم در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط یک مشاور گردشگری به نام هکتور سبالوس – لاسکوراین ارائه شده است: “اکوتوریسم سفری است به مناطق طبیعی نسبتاً بکر و دست نخورده، به قصد یادگیری، تحسین و لذت بردن از مناظر تماشایی و گیاهان و حیوانات وحشی و وجوه فرهنگیای (گذشته و حال) که در آنجا یافت میشود” بنابراین، اکوتوریسم شامل طیف وسیعی از فعالیتهای گردشگری است از قبیل کوهپیمایی و جنگلپیمایی، بازدید از اکوسیستمهای بیبدیل چون جنگلهای بارانی و صخرههای مرجانی، دیدن حیات وحش مانند گوریلهای کوهی، دلفینها و والها و همچنین تورهای سافاری. اکوتوریسم پدیدهای جهانی است، با این حال مناطقی از جهان بهعنوان مقصدهای محبوب اکوتوریسم شناخته میشوند. برای مثال، میتوان از استرالیا و قطب جنوب نام برد. این مناطق به سبب داشتن محیطها و حیات وحش بیهمتا مشهور و محبوب شدهاند. اکوتوریسم در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی، بهعنوان بخشی از گردشگری علائق ویژه، در پاسخ به افزایش علاقهی مردم به مسائل محیطی ظهور کرد. این بخش اکنون سریعترین نرخ رشد را در صنعت گردشگری دارد و براساس آمار جامعه بینالمللی اکوتوریسم، سرعت رشد آن سه برابر نرخ رشد سایر بخشهای گردشگری است. با این حال، این شکل از گردشگری، علیرغم رشد اخیرش، پدیدهای نوین نیست زیرا کاشفان و ماجراجویان نخستین، رغبت فراوانی برای دیدن گونههای جانوری و گیاهی و محیطهای کشف نشده داشتند. از دهه ۱۹۸۰ میلادی، علاقهی فعالان صنعت، مشتریان و جامعهی دانشگاهی به اکوتوریسم بهشدت افزایش یافت و در سال ۲۰۰۱ میلادی، دیوید فنل بیش از ۸۰ تعریف متفاوت از این اصطلاح را از منابع دانشگاهی و صنعت گردآوری کرد. علیرغم فراوانی تعریف و رویکردهای موجود به اکوتوریسم، نویسندگان عموماً از ۵ اصل اساسی بهعنوان مبنای مفهوم اکوتوریسم نام میبرند (www.zistboom.com).
سفری مسوولانه به مناطق طبیعی است، که کمترین تاثیر منفی را بر فرهنگ و طبیعت منطقه دارد. این نوع سفرها به بهبود زندگی جامعه محلی کمک می کند (Wood , 2002:9). به طور کلی، اصطلاحات متفاوتی از نویسندگان مختلف چه آکادمیک و غیر آکادمیک برای مفهوم اکوتوریسم وجود دارد. اکثر این اصطلاحات نسبتاً مبهم هستند. برخی از این اصطلاحات برای دوره کوتاهی رایج بودند و مورد استفاده قرار میگرفتند. برخی دیگر در استفاده کنونی رایج هستند اما معانی متفاوتی از خود اصطلاح “اکوتوریسم” دارند. همچنین واژههای متفاوتی وجود دارد که برای نشان دادن زیر مجموعه ها یا انواع متفاوتی از اکوتوریسم مورد استفاده قرار میگیرد (Buckley , 2009:4)
به دلیل اهداف متعددی که اکوتوریسم به دنبال دستیابی به آنهاست وتعاریف متعددی از اکوتوریسم در سطح دنیا ارائه شده است. اکوتوریسم از نظر بازار کار نوعی جهانگردی طبیعت گرا تعریف شده است، ولی از سال ۱۹۹۰ به بعد از سوی NGOها، کارشناسان و دانشگاهیان به عنوان ابزاری جهت حصول توسعه پایدار مطرح و مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین عبارت اکوتوریسم از یکسو به مفهومی اشاره دارد که تحت یکسری اصول و قوانین قرار دارد و از سوی دیگر به یک بخش خاص از بازار کار می پردازند مؤسسه بین المللی اکوتوریسم در سال ۱۹۹۱ یکی از اولین تعاریف اکوتوریسم را ارائه داد. که عبارت است اکوتوریسم یک مسافرت مسوولانه به مناطق طبیعی که محیط زیست را حفظ و زندگی راحت مردم محلی را تثبیت می نماید. IUCN نیز در سال ۱۹۹۶ اکوتوریسم را چنین تعریف کرد : اکوتوریسم یک مسافرت و دیدار زیست محیطی مسوولانه به مناطق طبیعی دست نخورده بوده و هدف آن لذت بردن و استفاده از طبیعت (و هر پد یده فرهنگی همراه آن چه در گذشته و چه در حال است. که باعث تقویت حفاظت منابع شده، دارای تأثیرات منفی اندکی است و باعث فعال شدن جمعیتهای محلی می شود که از نظر اجتماعی اقتصادی برای آنان مفید است (آذرنیوند و همکاران، ۱۳۸۵:۴). اکوتوریسم پایدار توریسمی است که از نظر اکولوژیکی پایدار باشد، یعنی به نیازهای فعلی اکوتوریستها پاسخ دهد وبه حفظ وبسط فرصتهای اکولوژیکی برای آینده بپردازد وبه جای صدمه زدن به اکولوژی در جهت پایداری آن تلاش ورزد. اصولا ارزش منابع موجود در طبیعت را از دومنظر می توان بررسی کرد( Hall,C.M. and S.T.Page,1999,233) :
ازمنظر انسان به عنوان اشرف مخلوقات
ازمنظر کلیه موجودات جهان
در دیدگاه اول: منابع طبیعی زمانی ارزش دارند که بتوانند مورد استفاده بشرقرار گیرند. دراین نگرش ارزشهای اجتماعی بالاتر از ارزشهای اکولوژیکی قرار می گیرند وبربهرهگیری ازمحیط بیش از حفظ کیفیت آن توجه می شود.
در دیدگاه دوم: کل موجودات، مدنظر قرار می گیرند وبرحفظ نظم طبیعت تاکید می شود. برخی ازاکولوژیستها براین باورند که به طبیعت نباید صرفا به عنوان ابزاری که نیازهای بشری را ارضاء می کند نگاه کرد، بلکه باید طبیعت را به عنوان موجودیتی دانست که دارای ارزش ذاتی است. باید آن را به عنوان یک هدف ونه یک ابزار تلقی کرد. ارزش ابزاری در تقابل با دید کل گرا یا سیستمی قرار می گیرد و دید سیستمی با مفهوم اکولوژیکی طبیعت همخوانی دارد. بر اساس همین دیدگاه توجه به محیط زیست وحفظ کیفیت آن ضرورت می یابد(Godfrey-smith,1979,316). در اکوتوریسم پایدار، استمرار منافع بلند مدت مطرح است و دراین رابطه،اکوتوریست کسی است که در جستجوی کسب تجربه صحیح ومعتبر از طریق چالشهای فیزیکی وفکری است وحاضر است سختیها وناراحتیهای سفر را برای اکتساب تجربه وآگاهی تحمل کند. اکوتوریسم پایدار یک رویکرد مدیریتی است که با توجه به هدفهای ارزش واقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی،با همکاری وهمیاری مسئولان ومردم جامعه از طریق وضع قوانین ومقررات مناسب واعمال موثر آنها،به طورمستقیم وغیر مستقیم به حفظ طبیعت بینجامد.
صنعت توریسم را می توان در چهار گروه اصلی طبقه بندی نمود :
منابع طبیعی: این گروه شامل منابع طبیعی است که به صورتهای متفاوت در هر منطقه ای وجود دارد و برای جلب نظر جهانگردان از آنها بهره برداری می شود. ترکیب متنوعی از منابع را می توان به منظور ایجاد محیط جذابی برای توسعه جهانگردی به کار گرفت.
زیربناهای صنعت توریسم: برای موفقیت صنعت توریسم وجود عوامل زیربنایی از اهمیت زیادی برخورد می باشد. این زیربناها عبارتند از : شاهراهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، جادهها، پارکینگها، پارکها، امکانات روشنایی، تسهیلات دریایی و بندیر، اتوبوس و ایستگاه را آهن، هتلها، متلها، رستورانها، مراکز خرید، اماکن تفریحی، موزهها و مغازهها می باشد.
تجهیزات حمل ونقل: تجهیزات حمل ونقل شامل کشتیها، هواپیماها، ترنها، اتوبوسها، خودروهای سواری، تاکسیها، ترنهای هوایی و تسهیلات مشابه از جمله تجهیزات حمل ونقل مسافران می باشد.
منابع فرهنگی و روحیه مهمان نوازی : منابع فرهنگی هرمنطقه نیز شامل هنرهای ظریف، ادبیات تاریخ، موسیقی، هنرهای نمایشی،ورزشها وسایر فعالیتهای فرهنگی است، همچنین جاذبههای جهانگردی موفق را می توان از ترکیب منابع فرهنگی بدست آورد. بعنوان مثال : وقایع و مسابقات ورزشی، جشنوارههای ملی و سنتی، بازیها و مسابقهها از زمره این ترکیبات فرهنگی می باشد (آذرنیوند و همکاران، ۶-۵-۱۳۸۵). اکوتوریستها عموما به دنبال تجاربی هستند که به آنها حس نزدیکی به جذابیتهای طبیعت و جوامع بومی را القا کند و در درجه اول این امر موجب جذب آنها به این مناطق می شود. مناطقی که به دنبال جذب گردشگر هستند باید از منابع طبیعی خود حفاظت کنند و همکاری خود را با جوامع محلی افزایش دهند. برخلاف تصور رایج که بخش خصوصی را تنها مسوول حفاظت از محیط زیست و بافت بومی می داند، همه گروههای ذینفع اعم از منطقه ای و ملی باید در این کار مشارکت داشته باشند. نخستین مسئولیت دولتها برنامه ریزی، سیاست گذاری و تقسیم بندی مناطق است که باعث می شود ساخت و ساز بی رویه در این مناطق به حداقل برسد. دولتها موظف به تامین منابع انرژی و ایجاد سیستمهای آب و فاضلاب اند. به کارگیری روشهای دوستدار محیط زیست و سازگار با اصول پایداری به سود دولتها نیز هست. اگر قوانین موثری در زمینه محیط زیست وجود نداشته باشد و اگر مناطق طبیعی بدون توجه به آینده توسعه یابند، رشد پایداری به وجود نخواهد آمد. حتی در مناطق دور دست هدف اکوتوریسم هم تنظیم استاندارهای توسعه با همکاری گروههای ذینفع محلی به ویژه نمایندگان جوامع محلی ضروری است. برنامه ریزی و مدیریت هر منطقه مهمترین عامل تعیین میزان پیشرفت در منطقه است، به ندرت می توان یک برنامه ی استاندارد گردشگری منطقه ای یافت که در آن ملاحظات اکولوژیک و اجتماعی منظور نشده باشد. برنامه ریزی برای مراکز اکوتوریستی نیاز به اطلاعات پایه درباره ی عوامل اجتماعی و محیط زیستی، استراتژیهای تقسیم بندی منطقه ای (زون بندی)، قوانینی که بتواند از تخریب عمدی اکوسیستمهای شکننده جلوگیری کند، کمک مردم بومی در ایجاد مجموعه ای از استانداردها برای تعیین میزان تغییرات مجاز و پایش بلند مدت دارد. نکته این است که ایجاد و یا ساخت مقاصد مرتبط با گردشگری طبیعی غالبا هزینه سنگینی به دنبال نخواهد داشت.زیرساختهای مورد استفاده در اکوتوریسم اغلب ساده و با ایجاد کمترین تغییرات در منابع و چشم اندازهای طبیعی احداث می شوند. منبع اصلی و مورد نیاز در برنامه ریزی اکوتوریسم وجود منابع طبیعی است که با سرمایه گذاری اندکی می توان این منابع بالقوه را بالفعل کرده و از آنها یک مقصد اکوتوریستی استاندارد ساخت.
۲-۳-۱ اصول اکوتوریسم
طبیعت – محور
اکوتوریسم به محیط طبیعی وابسته است؛ این محیط طبیعی ممکن است تعدادی شاخصه فرهنگی نیز داشته باشد. حفاظت از محیط طبیعی برای توسعه این بخش، حیاتی است.
پایدار از لحاظ بومشناختی
تمام اَشکال اکوتوریسم باید از حیث بومشناختی پایدار باشند و در محیطی طبیعی انجام شوند. البته این کار از فعالیتی به فعالیت دیگر متغیر است.
آموزنده از زیست بوم شناختی
آموزش و تفسیر محیط زیست جزء ویژگیهای متمایز و اساسی اکوتوریسم است. اکوتوریستها انتظار دارند درباره چگونگی حفاظت از زیست بوم را آموزش ببینند.
سودآور برای جامعه محلی
طرحهای اکوتوریسم باید با مشارکت جامعه محلی انجام شوند تا از این طریق اجتماع و محیط زیست سود برده و کیفیت تجربه گردشگران نیز بهبود یابد.
رضایتبخش برای گردشگران
پایداری آینده صنعت اکوتوریسم به رضایت بازدیدکننده از تجربه و همچنین تأمین ایمنی وابستگی دارد.
تمام طرحهای توسعه اکوتوریسم باید به این ۵ اصل پایبند باشند. البته، در عمل با توجه به “سخت” یا “نرم” بودن نوع فعالیت، میزان تأکید نیز تغییر میکند. گروههای کوچک به انجام گونههای سخت اکوتوریسم مبادرت میورزند؛ آنها برای مدتی طولانی در محیطهای دورافتاده میمانند و معمولاً سراغ فعالیتهایی میروند که از لحاظ جسمی و روانی دشوار هستند. اکوتوریستهای سخت انتظار وجود زیرساختهای گردشگری را ندارند و عموماً خوداتکا هستند. بالعکس، اکوتوریسم نرم به گردشگری انبوه نزدیکتر است. سفرهای کوتاه، فعالیتهای غیرچالشی، و محیطی نسبتاً راحت با تسهیلات حمایتی از ویژگیهای اکوتوریسم نرم است. بنابراینف پیوستار حاصل، از گونههای سخت اکوتوریسم به گونههای نرم و از تجربه عمیق و در گیر به سمت تماسهای سطحی و منفعلتر حرکت میکند. صنعت اکوتوریسم از ۳ بخش وسیع تشکیل شده است: تورگردانان، اقامتگاههای زیستمحیطی و جاذبههای اکوتوریستی در حوزه تورگردانی، افزایش قابل توجهی در تدارک تورهای اکوتوریستی حاصل شده است. تورگردانان باید به ۵ اصل بالا متعهد باشند و یکی از مجموعه قوانین رفتاری که منحصراً برای اکوتوریسم تدوین شده است را راهنمای عمل خویش قرار دهند. در سالهای اخیر محبوبیت اقامتگاههای زیستمحیطی نیز افزایش یافته است. این مکانها از حیث راحتی دارای سطوح متفاوتی هستند و عموماً در مجاورت محیطهای حفاظت شده قرار دارند و به سبک و با مصالح محلی ساخته میشوند و از ساختمانها و فناوریهای سبز بهره میگیرند. این اقامتگاهها معمولاً در مالکیت اجتماعات و کارآفرینان محلی هستند. جاذبههای اکوتوریستی برای تسهیل دسترسی گردشگران به محیطهای حفاظت شده توسعه یافتهاند؛ این جاذبهها در بین اکوتوریستهای طرف نرمتر پیوستار از محبوبیت بالایی برخوردارند. نمونهای از این جاذبههای اکوتوریستی مسیرهای بالای درختان است که به بازدیدکنندگان امکان میدهند تا جنگلهای بارانی را بدون فرسایش سطح جنگل تجربه کنند. یکی از مسائل کلیدی در تدارک محصولات اکوتوریسم، مقوله کنترل کیفیت است. اکوتوریست چگونه میتواند مطمئن شود که تورگردان یا اقامتگاه زیستمحیطی، اصول اکوتوریسم را رعایت میکند؟ صنعت اکوتوریسم فعالترین بخش گردشگری در بهکارگیری سازوکارهای کنترل کیفیت بوده است. شاهد این مدعا طرحهای ابتکاری کنترل کیفیت فراوانی است که برای کل صنعت اکوتوریسم و زیربخشهای آن ارائه شده است. برای مثال، میتوان به گروههای کوچکی از تورگردانان فعال در مناطق قطب جنوب اشاره کرد. برآورد فونت و باکلی در سال ۲۰۰۱ میلادی نشان داد که بیش از ۲۶۰ طرح داوطلبانه اینچنینی وجود دارد. البته، فراوانی این طرحها سبب سردرگمی مصرفکنندگان شده است. مشارکتکنندگان در یک پیمایش بیان کردند که فراوانی استانداردها و عناوین زیستمحیطی سبب گشته تا شناسایی برنامههای مناسب و مجاز گواهینامهدهی بسیار دشوار شود. احتمالاً مشهورترین و معتبرترین برنامه، برنامهی گواهینامهدهی محیط زیست استرالیا است که توسط سازمان اکوتوریسم استرالیا اداره میشود و از سال ۱۹۹۶ میلادی در حال فعالیت است. این برنامه در حال حاضر یک استاندارد بینالمللی برای اکوتوریسم تلقی میشود که از استرالیا به سایر نقاط جهان عرضه شده است. تورگردانان، عرضهکنندگان محلهای اقامت و جاذبهها میتوانند برای دریافت اعتبارنامه اقدام کنند. دریافت این اعتبارنامه در گرو رعایت ۸ اصل محوری است که هر اصل، خود دارای شاخصهای مقدماتی و پیشرفته است. یک محصول اکوتوریستی برای دریافت اعتبارنامه باید معیارهای مقدماتی را بهطور ۱۰۰ درصد رعایت کند. علاوه بر این، تورگردانانی که میخواهند اعتبارنامه پیشرفته دریافت کنند باید حداقل ۷۵ درصد از معیارهای پیشرفته را رعایت نمایند. در مدت ۳ سالی که اعتبارنامه دارای اعتبار است تورگردانان ممیزی میشوند. تورگردانانِ دارای اعتبارنامه میتوانند از نشان تجاری این سازمان استفاده کنند. به گفته اکوتوریسم استرالیا، این نشان تجاری : یک برند شناخته شده جهانی است که به مسافران کمک میکند تا تورها، جاذبهها، سفرهای تفریحی یا اقامتگاههای واقعی و اصیلی را انتخاب و تجربه کنند که از حیث زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی پایدار هستند. برنامه گواهینامهدهی محیط زیست به مسافران اطمینان میدهد که محصولِ دارای گواهینامه، تعهدی قوی و مدبرانه به اِعمال رویههای پایدار داشته و تجارب گردشگریِ طبیعتمحور با کیفیتی را به آنان عرضه میکند.علیرغم الزامات اخلاقی و تلاشهای قابل تحسین در راستای تدوین استانداردی جهانی، اکوتوریسم همچنان از سوی گروهی از منتقدان بهعنوان مفهومی مشکلساز تلقی میشود. ویژگیهای معمول اکوتوریستها حاکی از آن است که این نوع گردشگری مورد علاقه مصرفکنندگانی نسبتاً متمول، تحصیل کرده و از طبقه متوسط است که به جای داشتن باورهایی ژرف به حفاظت از محیط، تنها بهدنبال متمایز کردن خود از گردشگران انبوه هستند. بنابراین، این گروه به جای داشتن نگرانی در مورد محیط، به جایگاه اجتماعیای میاندیشند که اینگونه تجارب تعطیلاتی عجیب و غریب برای آنان به ارمغان میآورد. صنعت گردشگری در فعالیتهای بازاریابی خود برای چنین تعطیلاتی، این مهم را به خوبی درک کرده است. برایان ویلر منتقد این اکوتوریستهای خودمحور است و میپرسد: چرا اکوتوریسم همواره در مقصدهای دورافتاده اتفاق میافتد و نیازمند پروازهای بینالمللی است ؟ اکوتوریستها (و شرکتهای به اصطلاح دوستدار محیط زیست) که بسیار نگرانند تا رفتار به ظاهر حساسی در قبال محیط زیستِ آسیبپذیر مقصد داشته باشند معمولاً چنین دغدغهای نسبت به کل محیط ندارند… در اینجا راحتی بر وجدان تقدم میگیرد – رفتن به فرودگاه با ماشین و سوار جامبو جت شدن را به سختی میتوان در چارچوب ارزشهای زیستمحیطی قرار داد. تناقض اکوتوریسم ریشه در این حقیقت دارد که با محبوبتر و عمومیتر شدن آن، عرضهاش نیز مشکلتر میشود. باید توجه داشت که در بطن اکوتوریسم، توسعه کوچک مقیاس و تورهای کوچک قرار دارند. هرچند با رشد اکوتوریسم دستیابی به این اهداف دشوار میشود ولی غیرممکن نیست (www.zistboom.com).
۲-۴ توسعه پایدار
امروز دیگر در تعریف توسعه نمی گویند که توسعه چیست بلکه می گویند توسعه چه باید باشد. در این بایدها و نبایدها است که ارزشهای مختلف مطرح می شوند و به توسعه جهت می دهند. در نگاه جدید به توسعه، تقابل منافع بین رشد و محیط مطرح می شود. عدالت بین نسلها مورد توجه قرار می گیرد و نیازهای ساده، مشروع و واقعی از خواستههای کاذب تفکیک می گردد (زاهدی، ۱۳۸۶:۲۰۶) که همان توسعه پایدار است . توسعه پایدار توسعه ای است که ضمن رفع نیازهای نسل امروز، نسل آینده را از نیازهای خود محروم نمی سازد (Fennell , 2004:8). از توسعه پایدار تعاریف متعدد و متفاوتی به عمل آمده است اما تعریف کامل و مورد قبول به وسیله کمسیون براتلند که نقل قولی با ارزش است انجام شده است : “توسعه ای است که نیازهای نسل حاضر را تامین کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده را برای برآوردن نیازهایشان از بین ببرد” (Quaddus , 2001:89). در واقع اصطلاح “توسعه پایدار” نخستین بار در سال ۱۹۸۰ و به دنبال تدوین “سیاست حفظ کره زمین” که حاصل فعالیت مشترک اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، سازمان جهانی محیط زیست،، صندوق جهانی طبیعت و هفتصد کارشناس بوم شناسی بود، مطرح شد. در مطالعه ای که تحت عنوان ” آینده مشترک ما” به صورت گزارش “کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه” در سال ۱۹۸۷ منتشر شد، توسعه پایدار به منظور “برآوردن نیازهای نسل حاضر بدون به مخاطره انداختن ثروت ملی نسلهای آتی” پایه گذاری شد. توسعه پایدار، به معنای ارائه راه حلهایی است که از بروز مشکلاتی مانند نابودی منابع طبیعی، تخریب اکوسیستمها، آلودگی، بی عدالتی و پائین آمدن کیفیت زندگی انسانها جلوگیری کند. بعد از اجلاس زمین در سال ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو، دولتها به سمت توسعه سیاست حفظ کره زمین تشویق شدند. به دنبال این اجلاس، اولین همایش جهانی گردشگری پایدار در سال ۱۹۹۱ در مادرید برگزار شد. برخی از نکات مطرح شده در این همایش پیرامون گردشگری پایدار به شرح زیر است : توسعه گردشگری باید بر اساس معیارهای توسعه پایدار باشد. بدین معنا که مسائل اکولوژیکی بلند مدت، مسائل اقتصادی و تعهدات لازم نسبت به جنبههای اجتماعی و فرهنگی باید در آن رعایت شود. ماهیت پایداری گردشگری مستلزم حفظ محیطهای طبیعی و ثروتهای ملی است. گردشگری باید جنبههای فرهنگی، ارزشی و سنتی جوامع محلی را مدنظر داشته باشد. سازمان جهانی گردشگری ” توسعه پایدار را فعالیتی می داند که نه تنها منابع طبیعی و فرهنگی را حفظ می کند بلکه اشتغال و درآمدزایی را نیز به طور مستمر افزایش می دهد". باتلر در سال ۱۹۹۳ گردشگری پایدار را گردشگری تعریف کرده است که بتواند در یک محیط در زمان نامحدود ادامه یابد و از نظرانسانی و فیزیکی به محیط زیست صدمه نزند و تا بدان حد فعال باشد که به توسعه سایر فعالیتها و فرایندهای اجتماعی لطمه ای وارد نیاورد (زاهدی، ۱۳۸۵:۱۱۱). با توجه به تعریف فوق گردشگری پایدار نوعی از گردشگری است که ما را در دستیابی به توسعه پایدار کمک کند. همچنین گردشگری پایدار، زمانی میسر می شود که گردشگری برای بهبود کیفیت زندگی ساکنین و حفاظت از محیط زیست و فرهنگ برنامه ریزی و مدیریت شود. اکوتوریستها عموما دارای گرایش زیست محیطی هستند و می توانند نقش موثری در پالایش آلودگیها، حفاظت محیط زیست و تبلیغ و گسترش فرهنگ زیست محیطی در بین مردم داشته باشند. با گسترش اکوتوریسم امکانات ایجاد کاربری اقتصادی برای چشم اندازهای طبیعی و درنتیجه تامین اعتبارات لازم در جهت حفظ آنها فراهم می شود. مجموعه گسترده ای از منابع طبیعی و فرهنگی با ارزش، داشتههای اکوتوریسم ایران را تشکیل می دهند که متاسفانه بسیاری از آنها پراکنده و ثبت نشده است و کمتر مستنداتی نظیر گزارش، عکس و فیلمهای قابل ارائه و استاندارد درباره آنها موجود است. این داشتهها طیف متنوعی از چشم اندازها و آثار و ذخایر طبیعی را شامل می شود. بررسی جغرافیای طبیعی ایران و همچنین امکان سنجی هر کدام از جاذبههای اکوتوریستی قابل سرمایه گذاری در کشور، حاکی از آن است که اکوتوریسم در ایران یک منبع اقتصادی کم نظیر و بسیار مستعد اما متاسفانه رها شده به حال خود است.
در برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم مناطق روستایی باید اصول و قواعد پایداری را رعایت نمود.سرمایهها و ارزشهای پنهان طبیعی،فرهنگی و تاریخی فراوانی در مناطق روستایی وجود دارند که قابلیت عرضه و معرفی به گردشگران داخلی و خارجی را دارد.این فرصتی است مغتنم که می تواند تحولی دراقتصاد مناطق کم درآمد روستایی درکشورهای درحال توسعه فراهم آورد و به عنوان ابزاری جهت ایجاد معیشتی نوین و پایداردررونق اشتغال بومی و افزایش درآمدهای محلی محسوب شود و به بهبود اقتصاد درزندگی مناطق محروم بینجامد. مردم بومی صاحبان اصلی زیستگاههای طبیعی هستند.قلمرویی که در آن زندگی می کنند، زبان، فرهنگ، روح و دانش آنها به این مردمان تعلق دارد (H.Zeppel , 2006:4). برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای گردشگری براساس اصول توسعه پایدار با درنظر گرفتن ملاحظات اجتماعی و طبیعی منطقه همچنین می تواند انگیزه ای برای باقی ماندن جوانان در روستا و پیش گیری از مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ باشد .
اکوتوریسم شکل پایدار گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی است که به طور عمده بر دو فاکتور “کسب تجربه در طبیعت” و “یادگیری در مورد طبیعت” تأکید می نماید(فنل، ۱۳۸۳:۷۲) شکل بهینه از هر گونه گردشگری شکلی است که با در نظر گرفتن اصول پایداری توسعه یابد. اکوتوریسم نیز از این قاعده مستثنی نیست و توجه به اصل پایداری یک عامل اساسی در توسعه این نوع از گردشگری است. بنابراین، طبق تعریفهال می توان گفت: اکوتوریسم پایدار آن نوع از گردشگری است که از نظر اکولوژیکی پایدار باشد؛ یعنی، به نیازهای فعلی اکوتوریسم تها پاسخ دهد و به حفظ و بسط فرصتهای اکوتوریستی برای آینده بپردازد و به جای صدمه زدن به اکولوژی در جهت پایداری تلاش نماید (هال، ۱۹۹۹:۲۳۳). یکی از اصول توسعه پایدار در مناطق طبیعی حفاظت از منابع و جلوگیری از تخریب و کاهش ارز شهای آنهاست. منابع طبیعی از اصلی ترین داراییهای یک سایت اکوتوریستی هستند؛ بنابراین، برای حفاظت از این منابع لازم است که مدیریت درست و اصولی صورت گیرد. ارزیابی ظرفیت تحمل، اولین گامی است که برای پیشگیری از اثرات منفی اکوتوریستها برداشته شده، مانع تحمیل تغییرات غیرقابل کنترل بر مکان اکوتوریستی می شود. در مبحث مدیریت منابع بعد اکولوژیکی ظرفیت تحمل مورد توجه قرار می گیرد. در این بعد به ظرفیت محیط زیست در سازگاری با اثرات گردشگری و اکوتوریسم توجه می شود. گیاهان، خاک، آب، هوا وسایر اجزای اکوسیستمها، هم به تنهایی و هم در ارتباط با سایر اجزای اکوسیستم و گونههای زیستی در این بعد مورد توجه قرار می گیرند. اکوسیستمهای در معرض خطر شاخص مهمی در مدیریت منابع گردشگری است. این شاخص بر این اساس استوار است که هر چه گونههای جانوری کمیاب تر باشند، در نظر گردشگران جذاب ترند و بنابراین، چنین گونههای کمیابی بیشتر در معرض خطر بوده و آسیبپذیرتر خواهند بود. بنابراین، ضروری است که به کنترل و مراقبت از اکوسیستمها و گونههای جانوری در حال انقراض و در معرض خطر نابودی پرداخت، که این اقدام هم به خاطر محافظت از خود آ نها و هم به خاطر حفظ و حمایت از صنعت گردشگری صورت می گیرد که به وجود آنها بستگی دارد (سازمان جهانی گردشگری، ۱۳۸۰:۳۲). اکوتوریسم در جهان همواره با یک چالش عمده و اساسی روبرو بوده است و آن مسئله پایداری و چگونگی استفاده بهینه از منابع طبیعی است؛ به گونه ای که کمترین آسیب را برای آن منابع و نیز جوامع محلی داشته باشد. یکی از عمده ترین نظریاتی که در این راستا مطرح شده، نظریه فنل در مورد گردشگری پایدار با تأکید بر منابع طبیعی است. فنل در واقع چارچوبی را ارائه می دهد که شامل ۶ عنصر عمده برای توسعه اکوتوریسم پایدار است. این ۶ عنصر در ارتباط با یکدیگر و نیز منابع طبیعی قابل بهره برداری عمل می کنند. نمودار ۲-۲ این چارچوب را نشان می دهد. بر اساس این مدل اکوتوریسم عمدتاً متکی بر عوامل مهمی چون گردشگران، کالاها و خدمات ارائه شده به آنان، مدیریت منابع، تورگردانی و توسعه جامعه محلی است. فنل این موارد را در دو بخش تقسیم بندی می کند. بخش بازدیدکنندگان و بخش خدمات؛ بخش بازدیدکنندگان مربوط به چگونگی جذب، حفظ و کنترل تعداد بازدیدکنندگان سایتهای طبیعی و نیز تحقیقات، بازار برای درک پتانسیلهای بازار و ویژگیهای بازدیدکنندگان است و شامل بازاریابی مدیریت بازدیدکنندگان، نگرش بازدیدکنندگان بخش خدمات که به عرضه محصول اکوتوریسم مربوط می شود، شامل فعالیتهای تورگردانی، مدیریت منابع و مشارکت و توسعه جامعه محلی است.
نمودار ۲- ۳: مدل اکوتوریسم پایدار فنل، (فنل، ۲۰۰۳:۲۳)
۲-۴-۱ مدل اکوتوریسم پایدار
سدلر از اولین کسانی بود که مدل اکوتوریسم پایدار را در سال ۱۹۹۰ ارائه کرد. سدلر سه دسته هدفهای اساسی را در مدل خود گنجانده است : ۱- هدفهای اجتماعی، شامل تامین مزایای اجتماعی، مشارکت در برنامه ریزی، آموزش و اشتغال ۲-هدفهای اجتماعی، شامل مزایای اقتصادی برای جامعه محلی و پایایی اقتصادی صنعت ۳-هدفهای زیست محیطی، شامل کمک به حفظ منابع طبیعی، اجتناب از تخریب منابع، مدیریت عرضه، و پذیرش ارزش منابع. او محل تلاقی این سه هدف را «اکوتوریسم پایدار» خوانده است.
نمودار ۲- ۴: مدل اکوتوریسم پایدار
۲-۵ هدفهای زیست محیطی
۲-۵-۱ آثار و پیامدهای صنعت اکوتوریسم
گردشگری و محیط زیست به طور متقابل به یکدیگر وابسته اند. محیط زیست فیزیکی بسیاری از جاذبههای توریستی را تشکیل می دهد. توسعه این صنعت می تواند آثار متفاوتی بر محیط زیست داشته باشد. از این رو توسعه و مدیریت اکوتوریسم به گونه ای که با محیط سازگار باشد و به افت کیفیت آن نیانجامد، عامل اساسی در دستیابی به توسعه پایدار به حساب می آید. که از موارد آن می توان آثار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و… را نام برد. ظهور اشکال جدید شغلی به ویژه برای زنان و جوانانی که چندان به امور کشاورزی علاقمند نباشند. همچنین ایجاد مشاغل مکمل برای جوانان روستا از قبیل : کار در مساکن تهیه شده برای گردشگران و بازدید کنندگان، تهیه خرید و لوازم مورد نیاز آنها اعم از خوراکی و غیره و برای زنان روستائی تهیه و تولید صنایع دستی، لوازم زینتی، تهیه فرآوردههای دامی و … و فروش آن، از طریق اشتغالهای زیر:۱- اشتغال مستقیم : اشخاصی که در موسسات توریستی از قبیل هتلها، رستورانها، فروشگاه های توریستی و دفاتر سیاحت به خدمت اشتغال دارند. به عبارتی دیگر نیروی انسانی که نقش مستقیم دارند. ۲- اشتغال غیرمستقیم : مشاغلی که در بخشهای تدارکاتی همچون کشاورزی، ماهیگیری و تو لید ایجاد شده اند و نقش غیرمستقیم دارند به عبارت دیگر نیروهایی که صرفاً برای صنعت توریسم به کار گرفته نشده اند.۳- اشتغال القایی : اشخاصی که به واسطه هزینه کردن درآمدهای حاصل از اشتغال مستقیم و غیرمستقیم اشتغال می یابند برای مثال توسعه صنعت توریسم منجر به توسعه صنایع دستی شده و سطح اشتغال را بالا می برد. ایجاد انگیزه خود اتکائی، احساس اعتماد به نفس که خود موجبات جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها را به دنبال خواهد داشت. پیشرفت اجتماعی بهتر و بیشتر در مواجهه با تازه واردین به گونه ای که فرد روستائی احساس کند از مهارتهایش به طور موثرتر و سودمندتری بهره برداری می شود. صنعت جهانگردی نسبت به صنایع دیگر (صنایع شیمیائی، ذوب آهن، سیمان و …) کمتر محیط را آلوده می کند و این امر بستگی به رفتار و عملکرد جهانگرد دارد. در عصر حاضر که دوران مبارزه با آلودگی محیط زیست است به جهانگردی در مقام مقایسه با صنایع دیگر، صنعتی بدون آثار شدید آلودگی می نگرند. از طرف دیگر گسترش فعالیتهای مربوط به توسعه جهانگردی خاصه اکوتوریسم در منطقه طرح موجب تغییر چشم اندازهای طبیعی آن منطقه می گردد. برای مثال با گسترش فعالیتهای جهانگردی در محدوده فوق علاوه بر اثرات مثبتی که ذکر آن گذشت به مرور زمان جمعیت روستاهای آن افزایش می یابد، قیمت زمین بالا می رود و چشم اندازهای طبیعی روز به روز کمتر و چشم اندازهای ساخت دست بشر بیشتر می شود (آذرنیوند و همکاران ۶-۱۳۸۵:۵).
۲-۶ معیشت پایدار
یکی از راهبردهایی که در سالهای اخیر به خصوص در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته و در برخی از کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته است، توسعه و گسترش گردشگری در نواحی روستایی و استفاده از جاذبههای متعدد طبیعی و فرهنگی روستا به عنوان منبع درآمد و معیشت مردم روستا و در عین حال کمک به حفاظت از سرمایهها و جاذبههای منحصر به فرد طبیعی و فرهنگی روستاست. گردشگری به عقیده بسیاری از محققان، در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصادی مزایای بسیاری دارد که آن را به ابزاری موثر برای از بین بردن فقر تبدیل می کند. گرچه تحقق آن تا حد زیادی مستلزم این اسن که دستور کار فقر به طور مشخص تری در برنامهها و استراتژیهای ملی گردشگری برای تقویت مشارکت و فرصتهای بیشتر برای قشر فقیر گنجانیده شود (Ashley, Roe and Goodwin 2001 , UNWTO 2004b). رویکردهای موجود در تحقیقات گردشگری سنتی در سالهای اخیر، به علت کمبود توجه به مسئله معیشت و کاهش فقر روستایی بسیار مورد انتقاد بوده اند. برخی اعتقاد دارند که این کمبود و نقص می تواند با بهره گرفتن از رویکرد معیشت پایدار (SLA) برای هدایت و تحلیل نقش گردشگری در توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفته و برطرف شود (Ashley, 2000 & Tso & Wall , 2009). رویکرد معیشت پایدار، در دهه ۱۹۸۰، به عنوان رویکردی جدید در مقوله توسعه روستایی و با هدف کاهش و ریشه کنی فقر روستایی مطرح شد (Corney & Litvinoff , 1998). این رویکرد بر تفکری جامع و منسجم درباره کاهش فقر و توسعه روستایی تاکید کرده است و به سرعت محبوبیت زیادی در میان محققان و دست اندرکاران توسعه به دست آورد (دپارتمان توسعه بین الملل DFID , 1999).
توسعه روستایی مبتنی بر الگوهای نوسازی نه تنها صلاحیت و استعداد لازم برای ترویج توسعه پایدار را نداشت بلکه ناپایداری زیست محیطی و نهادی را نیز تشدید کرد. درحالی که توسعه پایدار به معیشتهایی اشاره دارد که زمینه مخرب و از بین برنده معیشت نسلهای بعدی را فراهم نسازد. از همین رو سازمان خواروبار جهانی (FAO) معیارهای زیر را برای تحقق توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ضروری میداند :
تامین نیازهای غذایی اساسی حاضر و آینده از نظر کمی و کیفی
ایجاد اشتغال دائمی، درآمد کافی و شرایط زندگی و کار
حفظ و در صورت امکان ارتقای ظرفیت تولیدی منابع طبیعی پایه و منابع تجدید شونده، بدون ایجاد اختلال در عملکرد چرخههای اساسی بوم شناختی و تعادلهای طبیعی جنبههای فرهنگی- اجتماعی جوامع روستایی
کاهش آسیب پذیری بخش کشاورزی نسبت به عوامل طبیعی و اقتصادی- اجتماعی و دیگر تهدیدها و تقویت خود اتکایی به این بخش (مطیعی لنگرودی، ۱۳۸۲:۹۱)
درهمین ارتباط برای بستر سازی مناسب توسعه پایدار روستایی پنج شرط اساسی وجود دارد که عبارتند از :
نگرش فرایندی به آموزش
اولویت دادن به مردم