همان. ↑
همان. ↑
طباطبایى، محمد حسین، همان. ↑
ابطحی اصفهانی، همان، دعای ۱۵۱ . ↑
کهف / ۴۱ . ↑
همان،دعای ۲۰۳. ↑
دعای شماره۲۳. ↑
دعای ۲۶. ↑
دعای ۲۶. ↑
دعای ۴۵. ↑
دعای ۵۹. ↑
دعای ۷۶. ↑
ابن فارس، همان، ج۴، ماده غوث . ↑
راغب اصفهانی، همان، ،ماده غوث . ↑
الطریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق احمد حسینی، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۳۰۴ هـ.ق، چاپ دوم، ج۲، ص ۲۰۶. ↑
حسن، عباس، النحوالوافی، تهران، آوند آویش، ۲۰۰۴م، چاپ اول، ج۴، ص ۶۸. ↑
همچون “انی استغیث بک یا والدی” . همان، ص ۶۸. ↑
ابطحی،دعای شماره ۸. ↑
همان، دعای ۱۰۵. ↑
همان، دعای۲۲۰. ↑
دعای ۲۳۱. ↑
مصطفوی، همان ، ج۱۳ ،ص۸۵. ↑
حسینی طهرانی، محمد محسن، شرح حدیث عنوان بصرى، بی نا،بی تا ، ص ۱۶۱. ↑
موسوی، فاطمه، دانای اسرار ( زندگی نامه علمی و عملی حضرت آقا سید موسی زرآبادی ( قدس سره)، قزوین، نشر مهرگان دانش، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۵۸و۵۹. ↑
وِرد بر چهار قسم است: قالبى و خَفى. و هر یک یا اطلاقى است و یا حَصرى. و اهل سلوک را به قالبى اعتنایى نیست، زیرا ذکر قالبى عبارت است از: تلفظ به زبان بدون التفات به معنا و در واقع، لقلقه لسان است و چون سالک در جستوجوى معناست، نه چیز دیگرى، لذا ذکر قالبى براى او مفید فایده نخواهد بود. ↑
طباطبایى، محمد حسین، رساله لب اللباب به ضمیمه مصاحبات علامه سید محمد حسین طباطبائى (طبع جدید)، ۱جلد، قم، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ۱۳۸۹، چاپ اول، ص۱۱۵. ↑
شجاعی، محمد، مقالات (طریق عملی تزکیه ۲) ، تهران، سروش، ۱۳۹۳، چاپ یازدهم ، جلد سوم، ص ۲۶۴ و ۲۶۵. ↑
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه ، مقرر آیت الله سید عبد الغنى اردبیلى،تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى( س) ، ۱۳۸۵، چ دوم، حضرت امام خمینی درباره این فراز از دعای کمیل می فرماید: «یعنى هیچ وردى غیر رضاى او نباشد.» تقریرات فلسفه، ج۳، ص: ۱۱۴؛ «معناى اینکه همه اوراد و اذکار ورد واحد و ذکر واحد باشد چیست؟ یعنى «سبحان اللَّه» «الحمد للَّه» باشد، یا «لا اله الّا اللَّه» «الحمد للَّه» بشود؟ این ورد واحد شدن اوراد چیست تقریرات فلسفه، ج۳، ص: ۲۳۱؛ خداوند متعال فرمود: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً» به گمان حقیر، وجه و علت مفرد آورده شدن عمل صالح آن است که غیر از عمل واحد که عبارت از عمل للَّه باشد عملى سازگار مقام انسانى نیست، چنانکه آیه شریفه «إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ» «۲» شاهد آن است، و چنانکه حضرت امیر علیه السلام در دعاى کمیل این معنى را مىفرماید:«حتى تکون أعمالی و أورادی کلها وردا واحدا» که با ورد واحد باشد، پس اگر انسان در کثرت باشد، در عمل صالح نیست؛ چون اوراد متعدد، با انسان ناسازگار است. و بالجمله: هواهاى متعدد داریم، وردهاى مختلف داریم، ورد صحت بدن داریم، ورد شکم داریم، ورد جمع مرید داریم، ورد جاه و دولت و مال و منال داریم، ورد فرش و مسند و قالى داریم، ورد خانه و لانه و آشیانه داریم، ورد صدر مجلس و اطاعت مردم داریم و ورد نفوذ کلمه و استعلا داریم. این اوراد مختلف و هواهاى متعدد، سازگار با انسان نیست، بلکه انسان را از سعادت بازمىدارد. آنچه با انسان سازگار است، عمل صالح است و آن هم واحد است.
اگر کسى با عمل توانست این قیود را بشکند و عملها را به عمل صالح واحد برگرداند و اوراد را به ورد واحد ارجاع دهد. تقریرات فلسفه، ج۳، ص ۴۶۵. ↑
طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ۱جلد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه ، ۱۴۱۱ ه ق، چاپ اول. ج۲ ، ص۸۴۹. ↑
طبرسى، على بن حسن، مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ه ق، چ دوم، ص ۳۲۶ . ↑
همان، ص ۶۹۹. ↑
شاید ندا در دعا بدین معنی باشد که عبد خود را از مولی دور احساس می کند و با صدای بلند او را فریاد می کند و پس از طی مراحل قرب او آهسته صدا(دعا) می کند و سپس با او به نجوا مینشیند، در ادعیه ماثور می بینیم در ابتدا «یا رب» گفته و در انتها«رب» گفته می شود . ↑
مرتبه «ذکر» و یاد خدا بر مرتبه دعا تقدم دارد؛ولی از نظر ارزش در آیات و روایات «دعا» در مرتبه بالاتری قرار دارد. ↑
کلینی، همان ، ج۴ ،ص۳۰۱. ↑
مفید، همان، ج۲، ص۱۴۲. ↑
همان. ↑
ابن حمزه طوسى، محمد بن على، الثاقب فی المناقب، ۱جلد، قم، انصاریان ، ۱۴۱۹ ق ،چاپ سوم، ص۲۹۱ . ↑
مجلسی، همان، ج۹۱، ص ۹۶ . ↑
سعادت پرور، على، پاسداران حریم عشق، ۱۰جلد، تهران، احیاء کتاب ، ۱۳۸۸ ش ،چاپ اول، ج۹، ص ۲۶۷و۲۶۸. ↑
ظاهرا مقصود آیات ۱۹۰ تا آخر آیه شریفه ۱۹۴ مىباشد. ↑
ابن طاووس، على بن موسى ،فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان کتاب، ۱۴۰۶ ه ق، چ اول، ص۲۶۶ و .۲۶۷. ↑
همان. ↑
صدوق، همان، ص۷۹و۷۸. ↑
ابن بابویه، همان، ترجمه کمرهاى، ۱جلد، تهران،کتابچى ، ۱۳۷۶، چاپ ششم.ص ۷۷ - ۷۹. ↑
سخن رسول خدا به این عبارات نیز نقل شده است:« إِنِّی وَ اللَّهِ مَا انْتَجَیْتُهُ وَ لَکِنَّ اللَّهَ انْتَجَاه»، « مَا أَنَا أُنَاجِیهِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ انْتَجَاهُ.»،« ما أنا ناجیته بل اللَّه ناجاه.». ↑
حسکانی، عبید الله بن عبد الله ، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، ترجمه روحانی، احمد، قم، دار الهدى ، ۱۳۸۰ ه ش، چاپ اول، ص۲۸۷. ↑
نجاشی، ابوالعباس احمد ابن علی، رجال نجاشی، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۵، چ ششم،ص ۱۶۷. ↑
برای اطلاع بیشتر رک: صدرایی خوئی، علی، دانشنامه امام علی ( علیه السلام)، ج۱۲، «صحیفه علویه»ص ۲۷۷ الی ۲۹۲. ↑
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سماهیجى، همان،ص۲. ↑
دعاهای مذکور از این قرارند :
فی العوذَهِ لِعِرقِ النِساء … ؛ عوذهُ لِلْمصروع ؛ دعاوُه ـ علیه السلام ـ فی العوذَهِ لوجعِ الضَرسِ …؛ لوَجْعِ البطن …؛ دعاؤه للبواسیر ؛ دعاؤه للعُسرِ الولادهِ ؛ دعاؤه ـ علیه السلام ـ للحُمّی عَلَمَهُ النَبیُّ ـ صلی الله علیه و آله ؛ عوذه للخوف منَ الحَرْقِ و الغرقِ ؛ للثؤ لُولِ …؛ لإبطالِ السّحر ؛ دعاؤه علیه السلام فی الحرز ( یکتب و یشد علی العضد الأیمن (۲۰) برای اطلاع بیشتر رک: جویا جهانبخش، طبع جدید صحیفه علویه، کتاب ماه دین ش ۸۵ - ۸۶ ، آبان و آذر. ↑
برای اطلاع بیشتر رک: جهانبخش، جویا، «طبع جدید صحیفه علویه»، کتاب ماه دین ش ۸۵ - ۸۶ ، آبان و آذر ۱۳۸۳. ↑
صحیفه علویه سماهیجی و محدث نوری توسط بوستان کتاب قم با ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی به زیور طبع آراسته شده است . ↑
نوری، حسین، صحیفه ثانیه علویه، ترجمه رسولی محلاتی، قم، بوستان کتاب،۱۳۸۹،چ چهارم ، ص ۴۶۴. ↑
قیومی اصفهانی، جواد، صحیفه امام علی ( علیه السلام)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸، ، چ دوم، ج اول، ص۶۴. ↑
نحوه نقل آدرس، شباهت بسیار به آدرس دهی ابطحی اصفهانی در الصحیفه الجامعه العلویه دارد؛ اولین چاپ صحیفه ابطحی سال ۱۳۷۷ ه.ش بوده است و اولین چاپ جلدد اول صحیفه قیومی سال ۱۳۷۸ و چاپ جلد دوم ۱۳۸۱ بوده است. ↑