پیوند عاطفی مثبت با برند← شیفتگی به برند
۰٫۱۵۴
۳٫۸۳۹
تایید می گردد
رابطه درازمدت با برند← شیفتگی به برند
۰٫۱۰۱
۲٫۵۹۸
تایید می گردد
اندوه ناشی از احتمال جدایی از برند← شیفتگی به برند
۰٫۱۶۳
۴٫۳۴۲
تایید می گردد
شکل دادن به یک نگرش کلی نسبت به برند← شیفتگی به برند
۰٫۱۸۸
۴٫۷۴۱
تایید می گردد
اعتماد به برند← شیفتگی به برند
۰٫۱۶۰
۳٫۵۰۳
تایید می گردد
حس تعلق به جامعه برند← شیفتگی به برند
۰٫۰۲۵
۰٫۷۵۵
رد می گردد
با توجه به نتایج حاصله از ضرایب مسیر، مقدار آماره t، مقدار ضریب تعیین و سطح معناداری میتوان گفت:
فرضیه ۱: رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بر شیفتگی به برند تاثیر معناداری دارد.
H0: رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بر شیفتگی به برند تاثیر ندارد.
H1: رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بر شیفتگی به برند تاثیر دارد.
بر اساس نتایج جدول ۷-۴ اثر رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بر شیفتگی به برند دارای ضریب مسیر ۲۰۸/۰ است که دارای مقدار t 748/4 میباشد. مقدار t برای این پارامتر (طبق قاعده خطای پنج درصد در ناحیه رد فرض صفر برای مقادیر بالای ۹۶/۱ در هر پارامتر مدل)، بالای ۹۶/۱ محاسبه شده است. لذا میتوان بیان نمود که فرض صفر با ۹۵ درصد اطمینان رد میشود، به عبارت دیگر رفتارهای مبتنی بر اشتیاق، بر شیفتگی به برند دارای اثر معنیداری به لحاظ آماری است و هر چه رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بیشتر مورد توجه قرار گیرد، شیفتگی به برند افزایش مییابد. این نتایج نشان می دهد که رفتارهای مبتنی بر اشتیاق با شیفتگی به برند در ارتباط است و رفتارهای مبتنی بر اشتیاق نقش مهمی در شیفتگی به برند دارد و هر گونه تغییر در رابطه با رفتارهای مبتنی بر اشتیاق، تغییر معناداری شیفتگی به برند به دنبال خواهد داشت. لذا این فرضیه تحقیق پذیرفته میشود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فرضیه ۲ : یکپارچه سازی خود با برند بر شیفتگی به برند تاثیر معناداری دارد.
H0: یکپارچهسازی خود با برند بر شیفتگی به برند تاثیر ندارد.
H1: یکپارچهسازی خود با برند بر شیفتگی به برند تاثیر دارد.
براساس نتایج جدول ۴-۷، اثر یکپارچهسازی خود با برند بر شیفتگی به برند دارای ضریب مسیر ۲۰۵/۰ است که دارای مقدار t 292/5 میباشد. مقدار t برای این پارامتر (طبق قاعده خطای پنج درصد در ناحیه رد فرض صفر برای مقادیر بالای ۹۶/۱ در هر پارامتر مدل)، بالای ۹۶/۱ محاسبه شده است. لذا میتوان بیان نمود که فرض صفر با ۹۵ درصد اطمینان رد میشود، به عبارت دیگر یکپارچهسازی خود با برند، بر شیفتگی به برند دارای اثر معنیداری به لحاظ آماری است و هر چه یکپارچهسازی خود با برند بیشتر مورد توجه قرار گیرد، شیفتگی به برند در جهت مثبت تغییر خواهد کرد. این نتایج نشان میدهد که یکپارچهسازی خود با برند با شیفتگی به برند در ارتباط است و یکپارچهسازی خود با برند نقش مهمی در شیفتگی به برند دارد و هر گونه تغییر در رابطه با یکپارچهسازی خود با برند، تغییر معناداری را در شیفتگی به برند به دنبال خواهد داشت. لذا این فرضیه تحقیق پذیرفته میشود.
فرضیه ۳ : پیوند عاطفی مثبت با برند بر شیفتگی به برند تاثیر معناداری دارد.
H0: پیوند عاطفی مثبت با برند بر شیفتگی به برند تاثیر ندارد.
H1: پیوند عاطفی مثبت با برند بر شیفتگی به برند تاثیر دارد.