سوال قابل طرح، بحث چگونگی مالکیت منتفع در افراز منافع است. در مورد ماهیت افراز منافع نظرات حقوق دانان و فقهاء بیان گردید و نظریهای که افراز منافع را از مصادیق ماده ۱۰ قانون مدنی دانست پذیرفته شده. بر این اساس، مالک یا مالکین مشاعی، منافع را دربازه زمانی یک هفته یا ماه در سال در مالکیت منتفع قرار می دهند و دربازه زمانی دیگر مثلاً هفته یا ماه دیگر در مالکیت شخص دیگر قرار میگیرد.
البته در ضمن العقد یا قرارداد شروط و تعهدات دیگر نیز میتوان قرارداد، مثلاً زمان تخلیه و واگذار آن به مالک منافع بعدی و در صورت عدم تخلیه یا تأخیر درآن، خسارت به عهده چه کسانی خواهد بود. یا هزینه نگهداری و تعمیرات عین به عهده چه کسی باشد و هر گونه شرطی که مخالف قانون و شرع نباشد میتوان در قرارداد افراز منافع منعقد نمود.
ب- مالکین مشاعی نسبت به تقسیم یا افراز اموال توافق ننمایند. یا مال قابلیت تقسیم نداشته باشد یا هر یک توافق کنند که منافع مال را در مالکیت یک شخص ثالثی قرار دهند.
مثلاً مورثی اموال متعدد در نقاط مختلف کشور داشته و هر یک از ورثه توافق نمایند که اموال تقسیم ننمایند یا توافق بر تقسیم اموال ایجاد نگردد و هریک در دوره خاص سال از منافع آن استفاده نمایند یا مال قابلیت تقسیم نداشته باشد با فروش و تقسیم ثمن آن، مثلاً مورث اسبی دارد که امکان تقسیم یا تفکیک آن به جز فروش آن وجود نداشته باشد در این صورت هر یک توافق کنند که در مدت زمان خاصی در سال از آن استفاده نمایند. یا هیچیک از شرکای حاضر به تقسیم نباشد و بر اساس قاعده «الحاکم ولی المتنع ملک را اجاره داده و منافع را بین شرکای تقسیم نماید یا منافع را مفروز و در بازه های زمانی در اختیار هر یک از مالکین مشاعی قرار دهند و سایر موارد مثل تلف عین یا هزینه نگهداری و … تابع قواعد عمومی قراردادها و شرایط خاص مندرج در قرارداد خواهد بود.
این مالکیت برخلاف مالکیت مشاع، بنا به ویژگی خاص آن، مالکیتی همزمان مملوک را در تصرف ندارند و انتفاع از آن را بر اساس تسهیم به بازه زمانی ساماندهی کرده اند.
بعضی از آثار مالکیت مثل حق دعوی، حق تصرف حقوقی(نقل و انتقال) در هر زمان برای مالکین زمانی برخوردار است اما بعضی از حقوق مثل حق انتفاع، استثمار و استقلال، هر چند به صورت دائمی برای هر یک از مالکین برقرار است، ولی فقط دربازه زمانی متعلق به خود، آن حقوق را می توانند اعمال کنند و مزیت آن نسبت به سایر انواع مالکیت مشاع این است که دربازه زمانی متعلق به خویش، به نوعی، همچون مالک مفروز به تصرف می پردازد.افراز منافع در واقع به معنای مالکیت نسبت به ملک واحد دربازه زمان و به تعبیری به معنای مالکیت زمانی است این مالکیت را اگر مسبوق به سابقه فقهی و عرفی «مهایات» بدانیم باید بگوییم که مالکیت در «مهایات» مشاع است که این امر از طرف محققین مورد تأیید قرار گرفته است[۱۱۰].
لذا حق استثمار و انتفاع در مهایات یا افراز منافع در محدوده زمان مشخص مفروز و در اختیار یکی از شرکای یا با توافق شرکای در اختیار شخص ثالث قرار میگیرد، ولی عین مال مشاع و مالکیت مشاعی آن باقی است.اما اگر افراز منافع یا مالکیت زمانی را مسبوق به سابقه فقهی «مهایات» ندانیم و بگوییم مالکیت زمانی همان «Time sharing» است که در غرب ابداع شده و به همان شکل به سیستم حقوقی ایران وارده شده است با توجه به تعاریفی که ذیلاً اشاره می شود، به مشاع بودن مالکیت در تایم شر اشاره شده است. مثلاً «مایملک مشاع یا مایملک اجارهای (مثل مالکیت مشترک اماکن تفریحی) بین چند نفر که مال را به مدت کوتاه تصاحب میکنند»[۱۱۱]
«استفاده از خانههای تفریحی در زمانهای متفاوت مورد توافق به وسیله چند مالک مشاع»
«تایم شر، یک حق است به صورت مشاعی با دیگران، برای سکونت…»
۲- افراز منافع و مهایات
برخی معتقدند که «تایم شر» در حقیقت، عبارت دیگری از «مهایات» در فقه است. یعنی چند مالک که به صورت مشاع در ملکی شراکت دارند به دلیل آنکه نمی توانند به طور همزمان از آن ملک استفاده کنند، منافع ملک را به صورت زمانبندی شده بین خود تقسیم میکنند. بنابرین در این صورت، مالکیت مالکین به صورت مشاع بوده و تنها «حق انتفاع» از ملک، به صورت زمانبندی شده تقسیم شده است.
به نظر میرسد که «تام شر» با «بیع مشاع» با مهایات قابل تطبیق باشد، به بیان دیگر«تام شر» عبارت است از مالکیت زمانبندی شده مال، به این صورت که مالکیت یک ملک به صورت زمانبندی شده به چند نفر انتقال مییابد به گونه ای که هر کدام از آن ها در مدت مشخصی از سال، مالک آن ملک میباشند و از آن استفاده میکنند و این ترتیب، هر ساله تکرار می شود. چنان که اشاره شد، مالکیت زمانبندی شده به معنای فوق، در حقوق ایران در «مهایات» سابقه دارد[۱۱۲].
به نظر نویسنده مذکور، تایم شیر یا مالکیت زمانبندی شده همان مهایات در فقه است و از طرفی نیز مشابه بیع مشاع نیز دانسته اند. یعنی نهادی که در این چند دهه حقوق دانان با اقتباس از حقوق کشورهای اروپایی از آن دفاع کرده و قصد جایگزینی در رویه معمول حقوقی مردم دارند. همان موضوعی است که فقه چندین سال است از آن دفاع کرده و تقسیم منافع اموال مشترک را تحت عنوان مهایات تنفیذ و صحیح دانسته اند.
تفاوت افراز منافع با تایم شر و یا مالکیت زمانبندی شدهای که در این قسمت مشابه مهایات در فقه قرار داده شده در این است که مالکیت زمانبندی شده یا مهایات،مالکیت منافع است در زمان خاص و مشخصا با افراز منافع بدون قید مدت و زمان خاص، منافع ملک در مالکیت و تصرف احد از شرکای قرار میگیرد. یعنی تفاوت آن در زمان و مدت استفاده از منافع است که در تایم شر استفاده از منافع محدود در زمان خاص اما افراز منافع استفاده از منافع است بدون قید مدت.اما همان طور که در اقسام افراز منافع ذکر شد افراز منافع زمانی قید مدت دارد و در واقع همان تایم شر یا مالکیت زمانی است.
۳-افراز منافع با عقد بیع
عقد «بیع» از عقود معین است.عقود معین به قراردادهایی اطلاق می شود که در فقه و قانون نام خاص و مشخص داردو احکام و آثار ویژه آن ها به تفصیل بیان شده است. مانند: اجاره، بیع، قرض و… در اینگونه قراردادها که به دلیل اهمیت اجتماعی و اقتصادی خود از دیرباز مورد توجه قانونگذار بوده است قالب بیان اراده از پیش فراهم آمده و همه امور به حاکمیت اراده دو طرف عقد واگذار شده است[۱۱۳].
عقد «بیع» رایجترین و مهمترین عقد تملیکی است و به دلیل اهمیت و رواج، بخش عمده مباحث فقهی و حقوقی را به خود اختصاص داده است. مهمترین نکتهای که به نظر، باعث تمایز ماهوی این دو نوع قرار داد می شود، موقت بودن تملیک در قرارداد «تایم شر» است. زیرا در قرارداد، مالک عین را برای مدت محدود مثلاً یک فصل، به چند نفر منتقل می کند و این ترتیب، هر ساله تکرار می شود، اما ماهیت عقد بیع با تملیک موقت سازگار نیست[۱۱۴].یکی دیگر از ویژگیهای بیع، دوام آن میباشد، غالب «فقها» به این ویژگی تصریح نکرده اند، اما بیع به صورت دائم به طور شایع در جامعه و میان مردم رواج دارد[۱۱۵]. اما در فرضی که عین معینی، برای مدت مشخص تملیک شود، برخی چنین بیعی را باطل و فاسد میدانند[۱۱۶].
“