موارد استعمال دعا در قرآن
۱. خواندن و ندا کردن
«هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِیَّهٌ طَیِبَّه إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء[۳۱] در آن هنگام که زکریا آن همه لیاقت و شایستگی را در مریم دید) پروردگار خویش را خواند و عرضه کرد: خداوندا، از ناحیه خود فرزند پاکیزهای به من عطا فرما که تو شنونده دعایی.»
زکریا u از دیدن آن معجزات برمریم (سلاماللهعلیها) به طمع فرزند افتاد که خداوند از راه خرق عادت به وی فرزد دهد و اگرچه قبل از این هم به قدرت خدا بر این کار ایمان داشت ولی فکر میکرد که روی مصالحی چنین نخواهد کرد ولی چون خرق عادت را دربارهی مریم سلاماللهعلیها مشاهده نمود[۳۲] خدا را خواند و او را صدا کرد و از او طلب فرزند نمود، خدا هم خواستهی او را اجابت کرد.
«فَادعُوُاللهَ مُخلِصِینَ لَهُ الدِّین[۳۳] پس خدا را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص کردهاید.» در آیات ۶۰ سوره مؤمن، ۱۸۶ سوره بقره، ۵۴ و ۵۵ سوره اعراف «دعا» به معنی خواندن بکار برده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: وقتی آیات قبل بر وحدانیت خدای تعالی دلالت کرد، و معلوم شد که تنها رازق او است، لاجرم بر همه مردم البته غیر آن کفاری که آیات را تکذیب کرده و مجادله نمودند ـ لازم است که او را بخوانند، …[۳۴]
۲. پرسش کردن
«قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لّنَا مَا هِیَ[۳۵] بنی اسرائیل به موسی گفتند از پروردگارت سؤال کن که برای ما روشن کند این ماده گاو چگونه ماده گاوی است.»
هنگامی که مردی از بنیاسرائیل کشته شد برای مشخص شدن قاتل، حضرت موسی u فرمود: گاوی ذبح کنند. بنیاسرائیل بهانهجو بر اثر ضعف معرفت و ضعف روح تسلیم در برابر اوامر حق پنداشتند که موسای کلیم u آنان را مسخره کرده است. حال این که آن حضرت خردمند بود و مرتکب هیچ گناهی از جمله استهزاء در حین انجام مأموریت الهی نمیشد؛ از این رو در تنزیه نفس خویش فرمود: به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم. آنان با گستاخی، تکبر و برخوردی طلبکارانه و ناسازگار با روح توحید گفتند: از خدایت بخواه و پرسش کن که ویژگیهای گاو را برای ما بیان کند.[۳۶]
۳. فریادرس خواستن
«قُلْ أَرَأَیْتُکُم إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ…[۳۷] بگو اگر راست میگویید به من خبر دهید اگر عذاب خدا به شما رو آورد و یا قیامت شما را درگیرد آیا غیر از خدا کسی را به فریادرسی خود میخوانید؟ بلکه تنها او را به فریادرسی میخوانید.»
ای پیامبر گرامی e به این کفار بگو؛ اگر شما مانند مشرکین گذشته گرفتار عذابهای سخت خدا شوید یا آن که ساعت قیامت و هول محشر که از طرف خدا به شما وعده داده شده، فرارسد چه میکنید؟ و به چه کسی پناه خواهید برد؟ آیا باز هم دست به دامان همان بتان خواهید شد و از آنها استمداد و کمک خواهید گرفت؟ هرگز، در چنین حالی فقط از خدا کمک میخواهید.[۳۸]
۴. تشویق و ترغیب کردن به چیزی(البته اگر بعد از آن کلمه الی ذکر شود)
«وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِِ السَّلاَمِ[۳۹] و خداوند به خانه امن و سلامت تشویق میکند.»
و در آیه ۴۱ سوره غافر میفرماید:
«وَیَا قَوْمِ مَا لِی أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجَاهِ وَتَدْعُونَنِی إِلَى النَّارِ [۴۰] مؤمن آل فرعون گفت: ای قوم چرا من شما را به نجات تشویق میکنم و شما مرا به آتش تشویق میکنید؟»
در جمله «اَدعُوُکُم اِلَی النََّجَوه»، فعل دعا هم به الی متعدی و هم به لام؛ و هنگامی که با الی متعدی میشود به معنی تشویق و ترغیب کردن است.[۴۱]
در آیه قبل خداوند ترسیم روشن و گویایی از زندگی زودگذر و فریبنده و پرزرق و برق دنیای مادی نشان میدهد. لذا در آیه ۲۵ سورهی یونس، خداوند به دار السلام، خانه صلح و سلامت و امنیت دعوت میکند و بندگانش را تشویق میکند که به دنیایی قدم گذارند که نه از کشمکشهای غارتگران دنیای مادی خبری است و نه از مزاحمتهای احمقانهی ثروتاندوزان از خدا بیخبر، و نه جنگ و خونریزی و …[۴۲]
۵. کمک خواستن
«فَأْتُواْ بِسُورَهٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ[۴۳] بیاورید سورهای مثل قرآن و کمک بخواهید از زبدگان غیر از خدا، اگر راست میگویید؟»
طریقه اثبات نبوت پیامبر اکرم این است که:قرآن گروهی که عاقل وفصیح بودندرا مورد خطاب قرار دادوفرمود:از هم کمک بگیرید تعداد ده سوره یا یک سوره نظیر قرآن بیاورید،عجز آنان موجب اتمام حجت بر آنان وصدق گفتار پیامبر شد. [۴۴]
دعا در قرآن
۱. عبادت بودن دعا
خداوند در قرآن میفرماید:«وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[۴۵] در این آیه، دعا کردن، عبادت محسوب شده و به متخلف متکبر وعدهی عذاب داده شده است، زیرا وقتی دعا نکردن و از خدا نخواستن کسی به دلیل تکبر و خود بزرگبینی در مقابل خداوند باشد در نتیجه به دلیل آن غرور و خودخواهی خود را توانا و قادر میداند و به قدرت کاملهی لایزال الهی معتقد نیست و تابع مقررات سعادتبخش الهی نیست؛ بلکه تابع هوا وهوس است.
در نتیجه از قدرت و توان خود استفاده میکند و تا آنجا که بتواند حقوق جامعه را تضییع میکند و ارزشی برای آنها قائل نمیشود و آنها را ناچیز و بردهی خود میداند. [۴۶]
۲. پذیرفتن دعا از جانب خداوند
در قرآن اجابت و پاسخگویی به دعای دعاکنندگان به صراحت وعده داده شده است. «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ…»[۴۷]
جمله «فَإِنِّی قَرِیبٌ» حاکی است که در هر حال و در هر شرایط و هر مکان رابطه با خدا و خواندن خدا میسر است، خدایی که به انسان از خود انسان نزدیکتر است، جمله «اُجِیبُ دَعوَه الدَّاعِ» در این آیه دلالت دارد که استجابت دعا از جانب خدا حتمی است مگر آن که دعا برخلاف طبیعت، یا نفرین به مردم یا موانع دیگری داشته باشد که آن موقع صورت دعا را دارد ولی در واقع دعا نیست و یا چیزی میخواهد که صلاح او نیست و اگر حقیقت آشکار شود میبیند که به ضرر او است.[۴۸]
۳. راهنمایی در قالب دعا
در برخی آیات که در آنها به دعا امر شده یا آیههایی که در قالب دعا بیان شده، عمیقترین مضامین اخلاقی و عالیترین ارزشهای معنوی دیده میشود، که به انسان میآموزد از خدا چه بخواهد و حتی چگونه بخواهد. [۴۹]
«رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا…»[۵۰]
از این برداشت میشود که صبر و پیروزی ملازم یکدیگر هستند. در اثر صبر، ظفر و پیروزی میآید.[۵۱]
«رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ…»[۵۲]
و چون صاحبان خلقت (بطلان) را از خلقت و نظام آفرینش نفی کردند نتیجه گرفتند که خداوند متعال به زودی برای روز پاداش و جزاء محشورشان خواهد کرد و در آن روز است که خداوند پاداش خوارکنندهای که آتش است به ظالمین خواهد داد و کسی نمیتواند منکر مصلحت عقاب شود چه آن که، در غیر این صورت خلقت باطل خواهد بود.[۵۳]
طبق این آیه، جهان بیهدف آفریده نشده و انسان نیز که جزء این جهان است. هدفدار است، زیرا بیهودگی، خلاف نظام خلقت است.
اهمیت دعا از دیدگاه قرآن
در قرآن، آیات فراوانی عظمت دعا را بیان نموده است و دعا را یکی از مصادیق بارز و روشن عبادت خداوند میداند و کوتاهی و رویگردانی از نیایش و دعا را از مصادیق استکبار و تارک دعا را جزء مستکبرین معرفی کرده است. [۵۴] برای نمونه به برخی از آن آیات اشاره میشود:
الف) «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛[۵۵]بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»، بدرستی آنانی که از عبادت خدا سرپیچی مینمایند و کبر میورزند خوار و ذلیلانه وارد دوزخ خواهند شد.»
در این آیهی شریفه فرمان دعا و وعدهی استجابت داده و سرپیچان از دعا را مستکبران دانسته است. ذیل آیهی شریفه حدیثی از زراره نقل شده که امام باقرu فرمودند: «اِنََّّ اللهَ تَعَالَی یَقُول: اِنَّ الَّذِینَ یَستَکبِرُونَ… [۵۶] قَالَ: هُوَدُعَاءُ وَ اَفضَلُ العِبَادَه الدُّعَاءُ:قَُلتُ اِنَّ اِبراهِیمَ لاوهٌ حَلِیم[۵۷]؛ قَالَ اَلاوَاهُ: هُوَالدُّعَاءُ منظور از عبادت، دعاست. ارزشمندترین و بهترین عبادت دعا میباشد و نیز مراد از اواه در انَّ ابراهیم لاواه حلیم، دعاست.»[۵۸]
پروردگار شما فرموده مرا از روی خلوص بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. انس بن مالک از پیغمبر اکرم e روایت کرده فرمود: «هرگاه یکی از شما حاجتی دارد باید از خدا بخواهد، تا جایی که اگر بند نعلین یکی گسسته شود باید در اصلاح آن به خدا استعانت بجوید.» و فرمود: «دعا عبادت است و آنهایی که از نیایش در پیشگاه خدا اعراض و سرکشی میکنند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ خواهند شد.»[۵۹]
ب) «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ؛[۶۰] ای رسول ما به امت بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما توجه و اعتنایی نداشت، ارزش انسان از دیدگاه خداوند در دعای او نهفته است.»
خلاصه این آیه تأکید به دعا نموده و خطاب به رسول خود می کند که به اینها تذکر بده و بگو که اگر دعاء شما و استعانت شما نبود، پروردگار من به شما اعتنایی نمینمود، چیزی که بنده را به خدا نزدیک میگرداند همان عبادت ذکر و دعا است که سبب مزیت انسان، نزد خدا میگردد و به همین واسطه او را گرامی میدارد و مورد نظر لطف پروردگارش قرار میگیرد.[۶۱]
ج) «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ؛[۶۲] و هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند بگو من نزدیکم!»
این آیه روی سخن خود را به پیامبر کرده، میگوید: هنگامی که بندگانم از تو درباره من سؤال میکنند بگو نزدیکم، نزدیکتر از آنچه تصور کنید، نزدیکتر از شما به خودتان و من دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا میخواند اجابت میکنم. بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه خود را پیدا کنند و به مقصد برسند.[۶۳]
دعا در کلام معصومین(علیهم السلام)
گستردهترین مباحث مربوط به دعا را در کلام رسولاللهe و امامان معصوم (علیهمالسلام) میتوان دید. ما در این نوشتار مباحثی را برگزیده به اختصار درباره آنها بحث خواهیم کرد:
۱) برتر از تلاوت قرآن
از امام صادقu سؤال شد: «فَاَیَّهُمَا اَفضَلُ کَثرَهَ القِرَاءَهُ اوکَثرَه الدُّعَاء؟ قَالَ الدُّعَاء؟[۶۴]؛ زیاد خواندن قرآن افضل است یا زیاد خواندن دعا؟ فرمودند: دعا»
۲) کلید خزائن الهی
قال علیu: «اِعلَم اَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ مَلَکُوتُ الدُّنیَا وَ الاخِرَه قَد اَذِنَ لَکَ فِی الدُّّعَاء و تَکَفَّلَ لَکَ بِالاِجَابَه وَ اَمَرَکَ اِن تَسألَهُ لِیُعطِیکَ وَ هُوَ… ثُمَ جَعَلَ فِی یَدِکَ مَفَاتِیحَ خَزَائِنُهُ بِمَا اَذِنَ…؛ [۶۵] بدان آن خدایی که خزانههای آسمانها و زمین در دست اوست و به تو اجازهی دعا کردن داده و ضامن پذیرفته شدن آن گشته است و فرموده که از او بخواهی تا ببخشد و رحمت و مهربانی بطلبی تا مهربانی کند و بین تو و خود کسی را نگذاشته که او را از تو بپوشاند و تو را ناچار نگردانیده که نزد او شفیع و میانجی ببری… و کلید خزانه هایش را در دست تو نهاده با آنچه که به تو اجازه داد تا از او بخواهی پس هرگاه بخواهی، با دعا درهای نعمتش را میگشایی.»
۳) برترین عبادت
زراره از امام باقرu روایت می کند که فرمود: خدای عزوجل میفرماید:
«اِنَّ الَّذِینَ یَستَکبِرُونَ عَن عِبَادَتِی سَیَدخُلُونَ جَهَنََّمَ دَاخِرِینَ[۶۶] ؛قَالَ هُوَ دُعَاء وَاَفضَلُ العِبَادَه الدُّعَاء…[۶۷] همانا آنان که از پرستش من روی بگردانند، زود است که سرافکنده به دوزخ درآیند.» و در این آیه مقصود از عبادت، دعا است و بهترین عبادت دعاست.
چرا دعا افضل است و چگونه لب و مغز عبادت است؟ چگونه دعا کردن، خواندن چند جمله دعا و یا ادعیه مأثوره، مثل دعای ابوحمزه ثمالی از همهی اعمال واجب و حتی از خود روزه ماه مبارک رمضان ثوابش بیشتر است؟ آیا باورکردنی است که خواندن دعای عرفه از حج واجب برتر است؟ اگر چنین است، پس چرا واجب نشده؟ یا چگونه دعا خواندن که ذکر زبانی است، لب و مغز روزه است؟[۶۸]
بانو امین در تفسیر خویش در مورد این آیه آورده است که: این آیه اشاره به عظمت و اهمیت دعا و طلب حاجت نمودن از خدا و قطع امید از غیر او دارد و آیات و اخبار در اهمیت و فضیلت دعا بسیار است، چنان چه در اول آیه امر می کند «ادعونی؛ بخوانید مرا» و امر مولوی دلالت بر وجوب دارد و در آخر آیه تهدیده به عذاب جهنم برای کسانی که از روی کبر از دعا خودداری مینمایند میکند زیرا کسی که خود را فقیر الی الله و خدا را غنی بالذات دانست البته در همه حال روی نیازمندی به سوی بینیاز مطلق میآورد و در ظاهر و باطن ملتجی و پناهنده به او خواهد گردید.[۶۹]
برای پیبردن به مفاهیم کلمات معصومین علیهمالسلام درحد توان باید توجه کرد که افضل بودن به معنی ارزش بیشتر داشتن و ترجیح داشتن بر بقیه است، لکن این افضلیت، به طور قطع از همهی جهات نیست، زیرا اول اینکه قابل باور نیست که یک دعای زبانی و یا یک خواسته قلبی، همراه با دعای زبانی از همه افضل باشد؛ و در ثانی چنین امری با وجود این همه احکام و قوانین سازش ندارد و لازمه اش آن است که فقط دعا واجب شده باشد و بس؛ امّا این افضل بودن از حیث تحریک کردن و منشأ بودن و از جهت اعتقاد توحیدی است. زیرا مراد از دعا خواستن است و خواستن از خداوند، منشأ همهی عبادتهاست و هنگامی که انسان سعادت اخروی و بهشت و نعم جاودانی را از خدا بخواهد، به طور قطع به دنبال امتثال و اطاعت از فرمانهای خداوند میرود و واجبات و مستحبات را انجام میدهد؛ و از جمله آنها خواندن خود ادعیه است که متضمن خواستههای معنوی و مادی و حتی توفیق در اطاعت و عبادت است. پس دعا به معنای خواستن، نه تنها عامل محرک برای عبادت الهی است، بلکه عامل ترک گناه و معصیت است؛ زیرا وقتی انسان میخواهد گرفتار عذاب نشود، گناه نمیکند. [۷۰]