“
-تهیه و تدوین چارچوب راهنما،فرم های خود ارزیابی (ارزیابی درونی)ارزیابی بیرونی و اعتباربخشی نهایی بر اساس مؤلفه هاو شاخص های عملکرد و استانداردهای اساسی ارتقاء کیفیت توسط کمیسیون های منطقه ای و ارائه به شورای اعتباربخشی و تصویب آن.
۴-بقایی شیوا (۱۳۷۴) در یک طرح پژوهشی خود تحت عنوان «الگوی اعتبارسنجی برای نظام جدید آموزش متوسطه» را طراحی و در بعضی از دبیرستان ها به کار برده است.پژوهشگر بعد از مورد نظر قرار دادن عوامل اعتبارسنجی(کارد آموزشی،دانش آموز،منابع کالبدی،برنامه ریزی و فعالیت ها ارزیابی،مدیریت)،ضمن مراجعه به اسناد و مدارک نظام آموزش متوسطه و مصاحبه با کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی آموزشی یک مجموعه استاندارد پیشنهادی( ۱۳استاندارد مربوط به کادر آموزشی،۵استاندارد مبربوز به دانش آموزان،۴ استاندارد مربوز به منابع کالبدی،۳ استاندارد مربوط به مدیریت و ۳ استاندارد مربوط به برنامه ریزی و فعالیت های ارزیابی)را تدوین نمود سپس برای تعیین وزن و اعتبار هر یک از عوامل و اجزاء،از طریق نگرش سنجی تعدادی از متخصصان و کارشناسان ستادی آموزش و پرورش را جویا شده و بر این اساس ضرایبی را برای هر یک از عوامل یاد شده تعیین کرده و الگوی ارائه داده که برای رتبه بندی دبیرستان ها به کار بسته است.
۵- جوادی (۱۳۸۸) پژوهشی را تحت عنوان «ضرورت ها و چگونگی ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش» را مورد بررسی قرار داده.در این پژوهش محقق به تعریف اصطلاحات مربوط به تضمین کیفیت در آموزش و پرورش پرداخته و سپس به هدف های تضمین کیفیت در آموزش و پرورش، سابقه موضوع،چگونگی ایجاد نظام تضمین کیفیت در این نظام،رویکردهای عمده برای تضمین کیفیت و در آخر به ارئه چند پیشنهاد پرداخته است. در این پژوهش،پژوهشگر هدف های ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش را ایجاد یک نظام نظارت و ارزشیابی به منظور فراهم کردن اطلاعاتی شفاف و عینی از دانش آموزان،مدیران.معلمان والدین ؤمسؤلین و سیاستگذارن کشور،ایجاد یک نظام برانگیزنده به منظور کارآمد کردن مؤسسات آموزشی و در نتیجه فراهم کردن یک محیط رقابت برانگیز آموزشی میداند همچنین در این پژوهش برای ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش چند پیشنهاد داده که شامل:استفاده از تجارب سایر کشورها و تدوین آن ها به شکلی که کلیه نکات برجسته این تجارب و نیز ناکامی ها و عدم موفقیت های آن ها را در بر داشته باشد،ایجاد یک فرهنگ مدیریتی در کشور برای برای این کار اولاً باید اهداف ایجاد نظام تضمین کیفیت کاملاً روشن شود و همچنین مدیران آموزشی باید از خواسته ها و نیازهای جامعه خود آگاه باشند،ضرورت ایجاد و راه اندازی نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش از طریق طرح در برنامه های توسعه و تصویب در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک سیاست گذاری ملی با هدف بهبود استانداردهای آموزشی و با توجه به پاسخگویی به نیازهای دانش آموزان و کارفرمایان ،شکل قاننی به خود بگیرد،شورای عالی وزارت آموزش و پرورش و ورارت آموزش و پرورش وظیفه راه اندازی نظام تضمین کیفیت وسازکارهای لازم برای ایجاد و تداوم تشکیلاتی را به این منظور به عهده بگیرد،آموزش از ضروریات است.بدیهی است که ارزشیابی درونی به وسیله خود مدارس یا مناطق با توجه اهداف آموزشی صورت خواهد گرفت ،حال آن که ارشیابی بیرونی به وسیله افرادی خارج از مدرسه و با توجه به استانداردهای تعیین شده به عمل خواهد آمد.
۶-میرزا محمدی(۱۳۸۵) طرحی پژوهشی با عنوان «مبانی نظری احصاء شاخص های ارزشیابی نظام آموزش و پرورش» را انجام داده است. در طرح حاضر، مدل سه عاملی نظام آموزش و پرورش شامل درونداد، فرایند و برونداد(واسطهای و نهایی) مورد نظر قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این نکته که، بسیاری از ابعاد و قابلیت های مربوط به نظام آموزش و پرورش، صرفاً به عدد در نمی آیند و از سویی سنجش این ابعاد بسیار مهم میباشد، بنابرین لازم است که نظامی از شاخص های کمی و کیفی برای ارزیابی کامل کیفیت این نظام تدوین، مستقر و اجرایی گردد. بر این مبنا، پژوهش بر اساس الگوی اعتبارسنجی، ملاک ها و شاخص ها ی هر عامل در دو بخش کمی و کیفی تدوین شدهاند.
۷- رجایی پور(۱۳۸۶) پژوهشی را تحت عنوان «بررسی شاخص های مطلوب در فرایند ارزشیابی مدیریت مدارس از دیدگاه مدیران و دبیران متوسطه شهر کرد» را انجام داده است.پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی میباشد.جامعه آماری پژوهش حاضر ۷۰۱ دبیران و مدیران متوسطه شهر کرد میباشد.ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته شامل ۴۸ سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت بود.اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب الفای کرونباخ ۹۳/۰ براورد گردید.بر اساس یافته های پژوهش ،از نظر مدیران و دبیران مهمترین شاخص ها در ارزشیابی مدیریت مدارس مربوط به امور آموزشی میباشد.آنان به ترتیب شاخص های مربوط به امور مالی،فضا و تجهیزات آموزشی،امور کارکنان آموزشی،امور دانش آموزان و روابط مدرسه و اجتماع را به عنوان مهمترین شاخص ها در ارزشیابی عملکرد مدیر اعلام نموده اند.مقایسه نظرات آزمودنی ها بر حسب سمت تفاوت معناداری را نشان میدهد،اما بر حسب سایر عوامل دموگرافیک نظیر جنیست، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری بین نظرات آزمودنی ها مشاهده نگردید.
۸- عبداللهی(۱۳۸۶) به پژوهش تحت عنوان «طراحی سامانه نشانگرهای ارزیابی کیفیت مدارس ابتدایی و راهنمایی» پرداخته که در این پژوهش با بهره گرفتن از الگوی سیپ[۵۵] که شامل چهار عنصر:زمینه،درونداد،فرایند و برونداد است،به اعتباریابی و رواسازی نشانگرهای ارزیابی عملکرد کیفی آموزشگاهی پرداخته شده است.
عامل یکم:دروندادها(بودجه و اعتبارات،فضا و تجهیزات، کتابخانه،وسایل و مواد آموزشی)،عامل دوم:فرایند (فعالیت معلمان،رهبری آموزشی و بهداشت محیط آموزشی)،عامل سوم:فرایند(امور اداری)،عامل چهارم: فرایند(راهبردهای یاددهی-یادگیری)،عامل پنجم:فرایند (هزینه کردن بودجه)،عامل ششم:فرایند(فعالیت دانش آموزان)،عامل هفتم:درونداد(ویژگیهای کادر مدیریت)،عامل هشتم:بروندادها(دانش آموختگان)،عامل نهم:زمینه(محیط اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی)و عامل دهم:درونداها(ویژگیهای معلمان و دانش آموزان).
“