فایل های متن کامل پایان نامه - مقاله - تحقیق - پروژه

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پایان نامه ارشد : پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی میزان بار میکروبی ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

طول موج (نانومتر): ۲۲۰ پنی‌سیلین، ۲۸۰ کلرامفنیکل، ۳۲۰ تتراسایکلین
سرعت جریان: ۱ ml/min
حجم تزریق: ۲۵ میکرولیتر
نوع آشکارساز: UV
برنامه نرم‌افزاری برای کنترل سیستم و جمع‌ آوری اطلاعات:milinium

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کاتر
Zipe Kipe
Bag Mixer
Sigma 500cc
Plate
Pipet 10cc
ارلن مایر ۵۰۰cc
ارلن مایر ۲۵۰cc
لوله آزمایش
حلقه کشت
گرم خانه ۳۷ درجه سانتی‌گراد
گرم خانه ۴۲ درجه سانتی‌گراد
لام و لامل
کواکس
لوله دورهام
ترازو
سوزن کشت

روش اریمونواسی

ایمونواسی یک راه ساده و کوتاه از تقابل آنتی‌ژن و آنتی‌بادی است. این روش خیلی قوی و مؤثر برای اندازه‌گیری واحد‌های خیلی کوچک مانند ng/ml و pg/ml در محلول‌هایی همچون پلاسما، ادرار و محیط‌کشت‌های سوپرناتانت استفاده می‌شوند. به طور اساسی در روش ایمونواسی از یک آنزیم برای اتصال آنتی‌ژن به آنتی‌بادی استفاده می‌شود. این آنزیم باعث می‌شود که سوبسترای بی‌رنگ دارای یک رنگ خالص شوند که این امر نشان دهنده آنتی‌ژن به آنتی‌بادی است. این روش می‌تواند به صورت‌های مختلف آنتی‌ژن و آنتی‌بادی را شناسایی کند. این موضوع بستگی به طراحی آزمایش مورد نظر دارد.

بررسی باقیمانده تتراسایکلین‌ها با روش ایمونواسی

روش آماده‌سازی نمونه‌های

شیر:

ابتدا باید چربی شیر گرفته شود چون چربی شیر می‌تواند یکی از عوامل باشد که باعث مخدوش شدن جواب های آزمایش شود. PH شیر نیز باید در نظر گرفته شود چون شیر ترش شده می‌تواند کیفیت آزمایش را تحت تأثیر قرار دهد.
۱-شیر سرد را در دما °c4 به مدت ۱۵ دقیقه در دور ۲۰۰۰ سانتریفوژ کرده
۲-به وسیله یک کاردک چربی جمع شده بر سطح نمونه را جمع آوری کرده
۳-۰/۷۵ml از نمونه ای که چربی آن گرفته شده را به یک لوله تمیز منتقل می کنیم و ۰/۲۵ml MTC بافر به آن اضافه نمود و به وسیله vortex آن را محفوظ می کنیم.
۴-۱۰۰µl از شیر بدون چربی را در ۲۰۰µl Sample dilution buffer اضافه کرده و سپس با vertex آن را مخلوط می کنیم.
۵- ۵۰این محلول را برای آزمایش الایزا استفاده می کنیم.

گوشت (قرمز، سفید):

۱-۱گرم از بافت گوشت را بریده و آن را چرخ می کنیم و در یک لوله تمیز می ریزیم.
۲-./۵mL آب مقطر به آن اضافه می کنیم و ۱/۵ mL متانول ۱۰۰% سپس به وسیله vortex آن را به خوبی مخلوط می کنیم.ذ
۳-در دمای °۲۵-°۲۰ در دور ۲۰۰۰ آن را سانتریفیوژ می کنیم.
۴- ۶۰ از محلول را بهdilution buffer350 اضافه کرده و آن را به وسیله vortex به خوبی مخلوط می کنیم.
۵-۵۰µl از محلول را برای آزمایش الایزا استفاده می کنیم.

تخم مرغ:

۱-۱گرم از یک تخم مرغ یک دست مخلوط شده را به یک لوله ۱۵mL پلاستیکی اضافه می کنیم.
۲-McIIvain buffer l mL با ۱ PH به آن اضافه می گردد (۱ : ۱ با متانول رقیق می‌شود).
۴- ۵۰ از محلول سوپر ناتانت را به یک لوله تمیز جدید منتقل می کنیم و ۲۰۰ml dilution buffer به آن اضافه می کنیم.
۵- از محلول را بر آزمایش الایزار استفاده می کنیم.

روش‌های آماده‌سازی محلول‌های مورد استفاده در آزمون :

Microtiter plate : نوارهایی که برای آزمایش قابل استفاده نیستند به سرعت باید به داخل یخچال برگردانده شود اما نوارهایی که باید برای آزمایش استفاده می‌شود باید به دمای محیط برسند.
در این کیت دو بافر وجود دارد TC buffer, dilution buffer M
Dilution buffer : بافر برای آماده سازی کونژوگه و Sample dilation buffer استفاده می‌شود و قبل از مصرف باید به نسبت ۴ : ۱ به وسیله آب مقطر رقیق شود. بافر دیگر به نام buffer MTC است که برای رقیق کردن نمونه شیر از آن استفاده می‌شود.
Sample dilution buffer : این بافر به صورت آماده در کیت وجود نداشته و باید آماده شود. Dilution buffer 18mL را به همراه ۲mL متانول ۱۰۰% مخلوط کرده آن را تا زمان استفاده در °c8 - °c2 نگهداری می‌کنیم.
McIIvain buffer : 0/2 از محلول سدیم دیباکسید را به همراه ۰/۲ از محلول تری سدیم سیترات دهیرات را آماده می کنیم و هر دو را با آب مقطر به حجم ۱ لیتر می رسانیم دو محلول را مخلوط کرده و آن را با HCLبه PH 7می رسانیم قبل از مصرف با متانول به نسبت ۱ : ۱ باید رقیق شود.
Standarl 2ng/ml :
باید چند رقت از استاندارد تتراسایکلین تهیه شود. ابتدا ۲ml sampel dilution buffer به استاندارد تتراسایکلین اضافه می کنیم این محلول حاوی ۲ng تتراسایکلین در ml است. ۰٫۲۵ml از این محلول را به یک لوله تمیز منتقل کرده و Sample dilution buffer 0.25ml به آن اضافه کرده این عمل را تکرار می‌کنیم تا رقت های ۱/۰ ، ۰/۵ ، ۰/۲۵ ، ۰/۰۲۵ ، ۰/۰۶۲۵ را بسازیم.
Conjugate: ویال لیوفیلیزه کونژگه را با ۶ml از dilution buffer مخلوط کرده و آن را در یک جای تاریک نگهداری می کنیم.

نظر دهید »
دانلود منابع تحقیقاتی : پایان نامه های انجام شده درباره تاثیرفناوری اطلاعات ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سبک یادگیری همگرا از ترکیب تجربه ی عینی و مشاهده ی تاملی حاصل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری موقعیت های عینی را از زوایای مختلف می بینند. رویکرد آنان نسبت به موقعیت ها مشاهده کردن است تا عمل کردن. از آنجا که به این افراد دارای سبک همگرا می گویند که وقتی با مسئله ای روبه رو می شوند به سرعت برای یافتن راه حل درست می کوشند یا کوشش های خود را بر آن راه حل واحد متمرکز می کنند. همچنین، افراد دارای سبک یادگیری همگرا در کارهای تخصصی و تکنولوژی موفق اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سبک یادگیری واگرا از ترکیب تجربه ی عینی و مشاهده ی تاملی حاصل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری موقعیت های عینی را از زوایای مختلف می بینند. رویکرد آنان نسبت به موقعیت ها مشاهده کردن است تا عمل کردن. این افراد موقعیت هایی را که نیاز به ابراز اندیشه های متنوع دارند می پسندند به جاذبه های متنوع فرهنگی و جمع آوری اطلاعات علاقه نشان می دهند. از آنجا که این افراد قادر به تولید اندیشه های گوناگون هستند سبک آن ها را واگرا می نامند. به طور کلی، افراد دارای سبک واگرا از قدرت تخیل و احساس برخوردارند، و این ویژگی ها برای موفقیت در فعالیت های هنری و امور تفریحی مفیدند.
سبک یادگیری جذب کننده از ترکیب مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده ی تاملی تشکیل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری در کسب و درک اطلاعات گسترده و تبدیل آن به صورتی خلاصه، دقیق، و منطقی توانا هستند. این افراد، به طور عمده، بر اندیشه ها و مفاهیم انتزاعی تاکید می ورزند. از دیدگاه این افراد، نظریه هایی که از لحاظ منطقی درست هستند بر نظریه هایی که قابلیت کاربرد عملی دارند ترجیح داده می شوند. علت نامیدن این سبک یادگیری به جذب کننده آن است که افراد دارای این سبک قادر به دریافت داده های گوناگون و سازمان دادن به آن ها هستند. افراد دارای این سبک یادگیری در مشاغل علمی و اطلاعاتی موفق اند.
سبک انطباق یابنده از اجتماع دو شیوه ی یادگیری تجربه ی عینی و آزمایشگری فعال ایجاد می شود. افراد دارای این سبک یادگیری از تجارب دست اول می آموزند و از اجرای نقشه و درگیر شدن با اعمال چالش انگیز لذت می برند. این افراد بیشتر از آنکه به تحلیل های منطقی بپردازند امور محسوس را ترجیح می دهند. همچنین این افراد در حل مسائل اطلاعاتی که از دیگران به دست می آورند وابسته اند تا به اطلاعاتی که خودشان از راه تحلیل های تخصیصی کسب می کنند. سبب نامیدن این سبک به انطباق یابنده آن است که افراد دارای این سبک در انطباق یافتن با موقعیت های جدید توانا هستند. افراد دارای این سبک یادگیری در مشاغل بازاریابی و فروشندگی موفق تر از دیگران اند.
کلب و فرای (۱۹۷۵) می گویند هریک از سبک های فوق دارای نقاط قوت و ضعف مخصوص به خودش است، و لذا یادگیرنده ای که فقط از یک سبک خاص استفاده می کند، یادگیرنده ی کاملی نیست؛ برای این که صورت یادگیرنده «کامل« درآید باید بتواند در موقعیت های مختلف از سبک های یادگیری متناسب با آنها استفاده کند. کلب و فرای در توصیف یادگیرنده ی کامل می گویند یادگیرنده ی کامل «کسی است که در برخورد با جهان و تجارب خود بسیار انعطاف پذیر و نسبیت گراست و به راحتی می تواند تعارض های دیالکتیکی میان چهار شیوه ی اصلی یادگیری یعنی تجربه ی عینی، مشاهده ی تاملی، مفهوم سازی انتزاعی، و آزمایشگری فعال را از راه ادغام آن ها با یکدیگر حل کند». (کلب و فرای؛ همان، ص ۴۱)
سنجش ابزار سبک های کلب یک پرسشنامه ۱۲ سئوالی است به نام سیاهه ی سبک یادگیری[۵۶]. هریک از سئوال های این پرسشنامه شامل تعدادی کلمه است که پاسخ دهنده آن ها را طبق سبک یادگیری خودش به دنبال هم مرتب می کند. برای نمونه اگر پاسخ دهنده ای کلمات تحلیلی، فکری، منطقی، مفهومی، و عقلایی را به پذیرش، احساسی، اکتشافی، حال گرا، و تجربه گرا ترجیح دهد باید نتجیه گرفت که او شیوه ی مفهوم سازی انتزاعی را به شیوه ی عینی ترجیح می دهد.
۲-۲-۴-۴ سبک های عمقی[۵۷] و سطحی[۵۸]
گونه ی دیگر دسته بندی سبک های یادگیری دسته بندی آن ها به سبک های عمقی و سطحی است. این دسته بندی به چگونگی برخورد یادگیرندگان با مطالبی که می خواهند یاد بگیرند، اشاره می کند. اگر برخورد دانش آموز با مطالب یادگیری به گونه ای باشد که بخواهد معنی را یاد بگیرد سبک یادگیری او عمقی است. در مقابل، اگر دانش آموز تنها به دنبال حفظ کردن مطالب باشد سبک او سطحی است.
۲-۲-۴-۵ سبک های محیطی، هیجانی، جامعه شناختی، فیزیولوژیکی و روانشناختی
دسته بندی معروف دیگری از سبک های یادگیری به وسیله ی دان[۵۹]، دان و پرایس[۶۰] (۱۹۸۹، ۱۹۹۷) انجام گرفته است. در این الگو، سبک یادگیری به عنوان راهی که در آن شخص موضوع های تازه و دشوار تحصیلی را مورد توجه قرار می دهد و آن ها را پردازش می کند، درونی می سازد، و به یاد می سپارد، تعریف شده است. این الگو شامل ۲۱ عنصر که در ۵ متغیر یا محرک دسته بندی شده اند. البته هیچ کس از همه ی ۲۱ عنصر تاثیر نمی پذیرد، اما نتایج پژوهش ها نشان داده اند که غالب دانش آموزان تحت تاثیر ۶ تا ۱۴ عنصر قرار می گیرند.(Denig , 2004 ,p 96-111)
۲-۲-۵ ماهیت یادگیری
ماهیت به طور کلی فعالیتی دگرگون‌ساز است. که افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده می‌سازد و در موقعیت های مختلف و در اکثر سطوح زندگی حیوانی از بازتاب های شرطی جانوران پست تا فرایندهای پیچیده‌شناختی افراد آدمی رخ می‌دهد. آزمایش های گوناگون پژوهشگران و زیست‌شناسان درباره گونه‌های جانداران در رده‌های بسیار پائین نشان داده است که محرک های معینی در شرایط خاصی موجب تغییر رفتار آنها می‌شوند.
انسان که کامل ترین و پیشرفته‌ترین موجود کره زمین است. هنگام تولد ناتوان‌ترین و درمانده‌ترین آنهاست و با بیشترین استعدادها برای یادگیری قادر است از تجربه‌های خود به بهترین وجه سود جوید و پاسخ ها و تجربه‌های آموخته او مهمترین اندوخته‌های رفتاریش را تشکیل می‌دهند.
یادگیری در واقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه‌ها. بعضی از فرایندهایی که در داد و ستد بین موجود آدمی و محیط انجام می‌گیرد عبارتند از احساس و ادراک، یادآوری، نمادسازی، اندیشه‌های مجرد و تخیلی و سرانجام رفتار.
یادگیری را نباید منحصراً به صورت پیشرفت های مواد درسی که در کانون های آموزشی انجام می‌شود، تصور نمود. وقتی کودکی بتواند توپی را بگیرد یا آن را پرتاب کند، راه برود، حرف بزند، یا آنکه نوجوانی دوچرخه‌سواری و موتور سواری کند و یا وقتی مادری از نوع گریه کودک خود به نیاز خاص یا ناراحتی او پی ببرد، در همه این حالت ها بی‌شک امر یادگیری به وقوع می‌پیوندد. گرچه گروهی از افراد به سبب آن که این گونه رفتارها با درس و مدرسه سر وکار ندارند آنها را یادگیری نمی‌دانند.
یادگیری در حقیقت دارای مفهوم بسیار گسترده‌ای است که در قالب های دگرگونی، عادت شکنی، ایجاد علاقه، نگرش های نو، درک ارزش، ذوق و سلیقه و پیشداوری یا حب و بغض پدیدار می‌شود. همچنین، شیوه ترکیب و کاربرد معلومات در استدلال،‌تفکر، نظریه‌پردازی، حل مسئله، احساس و عواطف عمیق انسانی، خودشناسی و دگرگونی هایی که در کل شخصیت به وجود می‌آیند همه از یادگیری مایه می‌گیرند.
۲-۲-۶ مفهوم یادگیری الکترونیکی
همانگونه که فناوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از فرایندهای کاری روزمره همانند بانکداری الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، پست الکترونیکی، دولت الکترونیکی و … مورد استفاده قرار می گیرد، حوزه یادگیری الکترونیکی یا E-Learning از این نوع فناوری بهره برده است. حذف محدودیت های مکان، زمان و سن یادگیرنده که روزگاری دسترس ناپذیر به نظر می رسیدند، امروز دیگر محدودیت های بزرگی به نظرنمی رسند. از طرفی باید توجه داشت که به وجود آمدن نیازهای گسترده و جدید درمیان جوامع با ادامه استفاده ازروش های سنتی نظام آموزشی قابل تامین نیست. یادگیری مبتنی بررایانه، یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعاتی، کلاس مجازی، کتابخانه های مجازی و … راه را برای پیدایی شیوه های نوین آموزش، هموار ساخته اند.
به لحاظ لغوی، به مجموعه فعالیت های آموزشی که با استفاده ازابزارهای الکترونیکی اعم ازصوتی، تصویری، رایانه های شبکه ای، مجازی صورت بگیرد یادگیری الکترونیکی گفته می شود.
یادگیری الکترونیکی، نظامی مبتنی برفناوری اطلاعاتی و ارتباطی ( همانند سخت افزار، نرم افزار و شبکه های رایانه ای) به منظورایجاد، نگهداری، توسعه و در دسترس قراردادن مواد مطالعاتی/آموزشی برای دانشجویان می باشد که فعالیت های مطالعاتی/آموزشی را هدایت می کند و ارزیابی دانشجویان را بدون نیاز به وجود محلی برای یادگیرندگان و معلمان امکان پذیر می کند.
۲-۲-۷ مدل های یادگیری در محیط های الکترونیکی وب
گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث تغییر چگونه، چه، چه کسی، کجا، چه وقت و چرایی یادگیری ها شده است. اختراع رایانه و اینترنت، نه تنها سرعت انتقال دانش را بالا برد، بلکه روش انتقال دانش را نیز از فردی به فرد دیگر تغییرداد. پیش بینی اینکه، فناوری چگونه طی ۵ تا ۵۰ سال آینده یادگیری را تحث تاثیر قرارخواهد داد، دشوار می باشد. نمودار زیر، سیرتحولات کاربرد فناوری دریادگیری از۵۰۰۰ سال پیش تا ۵۰ سال آینده را نشان می دهد.
اینترنت، اینترانت و کلیه روش های ارتباطی بی سیم[۶۱]، باعث از میان برداشته شدن موانع زمانی و مکانی شده است. اینترنت به عنوان یک وسیله ارتباطی سبب شده تا یادگیرنده بتواند با معلمان خود در ارتباط باشد.اغلب مدل های یادگیری در کلاس سنتی یا در خانه هستند که در چهار مرحله آمده اند:
مکان های متفاوت:
۱- تلفن، ویدئو کنفرانس؛ تالارهای گفتمان شبکه ای؛
۲- تبادل پست الکترونیکی.
مکان های مشابه:
۳- تدریس درکلاس، گروه های بحث، تدریس خصوصی در خانه؛
۴- تابلوهای اعلانات، گردهمایی ها.
در این حالت، مدل های اول و چهارم به صورت همزمان و مدل های دوم و سوم به صورت ناهمزمان انجام می شوند(Wallace, 1999.)
۲-۲-۸ مدل های مختلف فضاهای یادگیری
چهار مدل برای فضاهای یادگیری پیش بینی شده است که عبارتنداز:
۲-۲-۸-۱ مدل های یادگیری شبکه ای
در این مدل، اولین مساله تغییر در محیط یادگیری است، که به صورت خاص مربوط به تغییر فعالیت ها و محیط کلاسی به کمک ابزارهای ارتباطی موبایل و بی سیم است. این امر باعث تغییر در محیط کلاس، به خصوص نقش معلم می شود. این مساله به مدل یادگیری درکلاس های آینده نیز مرتبط می شود.
مساله دوم تغییر در هدف از آموزش است. یعنی چیستی و چرایی آموزش در قرن جدید نسبت به گذشته متفاوت است. هدف آموزش باید ورای یاد دادن کلیات دانش به یادگیرندگان باشد. آموزش باید به یادگیرندگان، اجازه تحصیل مهارت های صحیح فردی مدیریت انگیزه ها و توانایی جستجو و یکپارچه سازی اطلاعات برای حل مسائل را بدهد(پیشین)
۲-۲-۸-۲ یادگیری درکلاس های آینده
در این مدل، محدودیت مکانی و زمانی از میان برداشته می شود و مفهوم کلاس توسعه پیدا می کند. در این کلاس ها از تخته سفیدهای الکترونیکی استفاده می شود و سطح تعامل میان یادگیرندگان و معلم بسیار بالا می باشد. اتصال به کلاس از طریق رایانه صورت می گیرد و معلم بهتر می تواند فعالیت های یادگیری را به صورت مشارکتی طراحی کند. یادگیرندگان یک تیم را تشکیل می دهند و در یادگیری مشارکت می کنند. در این مدل یادگیری، استفاده ازکتاب ها و مجلات الکترونیکی و وب سایت های مختلف مورد نیاز، ضروری می نماید.
۲-۲-۸-۳- یادگیری ساختاردانش و توانایی حل مشکل
هدف از آموزش، تبدیل دانش آموز یا بهتر بگوییم شهروند به فردی با قدرت تصمیم گیری بالا و حل کننده خلاق مشکلات است که توان انطباق یافتن با قرن ۲۱ را داشته باشد. افزون براین، با توجه به رقابت غیرقابل اجتناب جهانی، هرکشوری مجبور است نظام آموزشی خود را طوری تغییر دهد که تمامی شهروندانش بتوانند آموزش های جدید را در کل مدت حیات یاد بگیرند یا دانش قدیمی خودرا روزآمد کنند.
این مدل درکشورهای آسیایی نظیر تایوان، هنگ کنگ، سنگاپور اجرا شده و در نظام آموزشی آنها اصلاحات اساسی به وجود آورده است. در این مدل یادگیری، علاوه برآموختن مهارت های پایه همانند نوشتن و خواندن، توانایی حل مشکل و مهارت های عرضه تخصص خود در اجتماع، نیز آموزش داده می شود و سبب گسترش اهداف آموزشی شده است. پس به طورکلی، محتوا و اهداف آموزشی دچارتحول می گردد. تفاوت های فردی و به کارگیری هوش و خلاقیت پس ازآموزش کلیات دانش مورد توجه قرارمی گیرند.
۲-۲-۸-۴- یادگیری مبتنی بر جامعه
آخرین مدل یادگیری، به صورت یادگیری مبتنی برجامعه می باشد. همانطورکه در عالم واقعی با جوامع سروکارداریم، کاربران اینترنت؛ اقدام به ایجاد جوامعی نموده اند که دارای زبان، عدات و فرهنگ خود هستند(همان) برای این مساله و ایجاد یک جامعه شبکه ای و وارد کردن فعالیت های آموزشی در آن، لازم است که به این حالت از آموزش، یادگیری مبتنی برچامعه اطلاق شود.
همانطورکه اینترنت و سایر شبکه های ارتباطی وارد زندگی روزمره ما می شوند، لازم است کاربران این شبکه ها را در سنین پائین طوری تربیت نمائیم که خود را شهروند شبکه ای احساس کنند. برای تامین این مساله باید یک جامعه شبکه ای ایجاد کنیم و سپس فعالیت های یادگیری را برای آنان به گونه ای نهادینه کنیم که تحت یادگیری مبتنی برجامعه باشد. یک شهروند شبکه ای می تواند یک معلم، یک دانش آموز، والدین یا هرکس دیگری باشد که از طریق شبکه های جامعه مدار به یادگیری می پردازد.
به طورکلی محیط یادگیری شبکه ای دارای دولایه است. لایه اول زیرساخت شبکه و سخت افزاراست و لایه دوم، ابزارهای نرم افزاری همانند مرورگرها، می باشد. ساختار لایه ای یادگیری شبکه ای به صورت زیر می باشد:
ارزیابی نظریه
آموزش هوشمند
زمینه یادگیری
مدل های فعالیت یادگیری

نظر دهید »
دانلود پایان نامه درباره استفاده از الگوریتم رقابت استعماری بهبود یافته ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

حاصل می­ شود. به طور مشابه با گرفتن مشتق جزئی از عبارت تابع هدف اصلاح­ شده نسبت به vi و مساوی صفر قرار دادن نتیجه، مرکز جدید خوشه iام به صورت:

(۴-۳)  

به دست می ­آید. مراحل الگوریتم پیشنهادی به صورت زیر است:

    1. تنظیم پارامترهای q (پارامتر فازی­سازی)، c (تعداد خوشه ­ها)، ε (مقدار حد آستانه) و مقایر vi (مراکز خوشه ­ها)
    1. محاسبه مقادیر عضویت با بهره گرفتن از رابطه تعیین عضویت پیشنهادی
    1. محاسبه مراکز خوشه جدید

به مرحله ۲ بروید و تا زمان همگرایی تکرار کنید. هنگامی که الگوریتم به همگرایی رسید، یک فرایند غیرفازی­سازی به منظور تبدیل ماتریس عضویت U به بخش­بندی غیرفازی داده ­ها انجام می­ شود. غیرفازی­ساز استفاده شده در اینجا داده k را به خوشه c که دارای بیشترین مقدار عضویت در آن خوشه است، تخصیص می­دهد.
۴-۲ بخش­بندی تصویر با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک مبتنی بر روش خوشه­بندی فازی
آ. هالدر[۱۸] و اس. پرامانیک[۱۹] و آ. کار[۲۰] در سال ۲۰۱۱[۵] رویکردی تکاملی برای بخش­بندی بدون­ مربی تصویر را پیشنهاد دادند که هدف آن انجام بخش­بندی تصویر با بهره گرفتن از اطلاعات شدت روشنایی و روابط همسایگی پیکسل­ها است. در روش مذکور الگوریتم Fuzzy C-means در تولید جمعیت الگوریتم ژنتیک برای بخش­بندی خودکار تصویر به کار رفته است. از یک شاخص اعتبار برای معرفی یک روش قوی به منظور تعیین تعداد نواحی تصویر استفاده شده است. بخش­بندی پیکسل فرایند تخصیص برچسب به پیکسل­ها

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

می­باشد که پیکسل­های دارای برچسب یکسان، ویژگی­های مشابه و مشخصی دارند. از قابلیت جستجوی الگوریتم ژنتیک می­توان به منظور خوشه­بندی مجموعه n نقطه N بعدی به k خوشه بهره جست. در روش پیشنهادی این ایده به داده ­های پیکسل­های تصویر اعمال شده است. هر کروموزوم نماینده یک جواب که یک توالی از k مرکز خوشه است، می­باشد. برای فضای N بعدی هر مرکز خوشه به N عدد ژن پی­در­پی در کروموزوم نگاشت می­ شود. به منظور تولید P کروموزوم به عنوان جمعیت اولیه، الگوریتم FCM به تعداد P بار اجرا می­ شود که اندازه هر کروموزوم k*N است. الگوریتم FCM پیکسل­ها را به هر دسته با بهره گرفتن از
عضویت­های فازی[۲۱] اختصاص می­دهد. محاسبه برازندگی در دو مرحله انجام می­گیرد؛ در مرحله نخست مجموعه داده ­های پیکسل­های تصویر بر اساس مراکز خوشه­های کد شده در کروموزوم خوشه­بندی می­شوند، به طوری که هر مقدار شدت روشنایی x­i به خوشه­ای که نزدیکترین فاصله را با مرکز آن دارد،
تخصیص می­یابد. مرحله بعدی شامل به­ روزرسانی مقادیر مراکز خوشه­های کد شده در کروموزوم به صورت جایگزینی آنها با میانگین نقاط متعلق به هر خوشه است. در نهایت معیار خوشه­بندی M به صورت مجموع فواصل اقلیدسی پیکسل­ها از مرکز خوشه­شان محاسبه شده و مقدار برازندگی کروموزوم به صورت f=1/M به دست می ­آید. این الگوریتم یک فرایند دو مرحله­ ای در هر تکرار است که در مرحله اول الگوریتم FCM برای تولید جمعیت استفاده شده و در مرحله دوم الگوریتم ژنتیک بر روی این جمعیت اجرا می­ شود. سپس معیار اعتبار خوشه­ برای بهترین کروموزوم با k (تعداد خوشه­های) مشخص محاسبه شده و و برازنده­ترین کروموزوم برای آن مقدار k نگه داشته می­ شود. الگوریتم ژنتیک برای k=2 تا k=kmax اجرا می­ شود. معیار اعتبار خوشه استفاده شده، معیار اعتبار توری[۲۲] است که در فصل ۲ در مورد آن توضیح داده شد. تعداد k اجرایی که در آن معیار اعتبار کمینه شود، به عنوان تعداد بهینه خوشه ­ها انتخاب می­گردد.
۴-۳ الگوریتم FCMS
در سال ۲۰۰۲، احمد[۲۳] و همکارانش الگوریتم FCMS را به وسیله اصلاح تابع هدف الگوریتم FCM معرفی کردند [۱] که بعداً همین روش پیشنهادی آنها برای بخش­بندی و تخمین میدان جهت­دار[۲۴] تصاویر پزشکی مورد استفاده قرار گرفت. اصلاح اعمال ­شده به تابع هدف FCM استاندارد بر این اساس بود که
برچسب­گذاری یک پیکسل تحت تأثیر برچسب پیکسل­های همسایه­اش انجام گیرد. تأثیر همسایگی به عنوان تنظیم­کننده عمل می­ کند و جواب برچسب­گذاری پیکسل­ها را به سوی برچسب­گذاری همگن تکه­ای سوق می­دهد. تابع هدف به صورت زیر و با اضافه کردن جمله همسایگی تغییر می­یابد:

(۴-۴)  

که در آن N­k مجموعه پیکسل­های همسایه در داخل پنجره همسایگی به مرکز پیکسل xk ، NR تعداد پیکسل­های همسایه و α پارامتر کنترل­ کننده جمله همسایگی می­باشد. با کمینه­سازی تابع هدف فوق نسبت به درجه ­عضویت پیکسل­ها و مراکز خوشه ­ها، روابط جدید برای به ­روزرسانی عضویت­ها و مراکز خوشه ­ها به دست می ­آید.
۴-۴ الگوریتم EnFCM
در این روش که در سال ۲۰۰۳ توسط زیلگیی[۲۵] و همکارانش [۳] ارائه شد، از عبارت زیر برای صاف­کردن تصویر استفاده شد:

(۴-۵)  

در این رابطه β پارامتر وزن­دهی و kε مقدار فیلتر شده پیکسل است. بر اساس هیستوگرام تصویر جدید (فیلتر شده)، خوشه­بندی سریع FCM به منظور کمینه­ کردن تابع هدف زیر اجرا می­گردد.

(۴-۶)
نظر دهید »
دانلود پروژه های پژوهشی درباره بررسی تاثیر ساختار هیات مدیره ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

— اعتباردهی به صورتهای مالی و تعیین درجه قابلیت اتکای اقلام مندرج در صورتهای مالی.
— اظهارنظر نسبت به کفایت و اجرای صحیح دستورالعملها، روش های حسابداری و کنترلهای داخلی.
لازم به ذکر است کشف اشتباهها، سوء استفادهها، تقلبها و تخلفها از اهداف اصلی حسابرسی نیست اما در مواردی ممکن است در حین رسیدگیها، اشتباهها و تخلفهایی نیز کشف گردد. کشف اشتباهها و تقلبها از وظایف اصلی بازرس قانونی است(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
۱۱– ۲- کیفیت حسابرسی
کیفیت حسابرسی به شیوه های مختلفی تعریف شده است. در ادبیات کاربردی، کیفیت حسابرسی را اغلب از طریق میزان تطابق آن با استانداردهای حسابرسی تعریف نمودهاند. در مقابل، پژوهشگران حسابداری و حسابرسی، ابعاد چندگانه کیفیت حسابرسی را مورد توجه قرار دادهاند. ابعاد مذکور اغلب به تعاریف متفاوتی منجر شده است. برخی از رایج ترین تعاریف در مورد کیفیت حسابرسی عبارت است از ارزیابی بازار از احتمال اینکه صورتهای مالی حاوی تحریفهای با اهمیت است و حسابرس این تحریفها را کشف و گزارش مینماید. احتمال آن که حسابرس نسبت به صورتهای مالی که حاوی تحریفهای بااهمیت است گزارش مقبول صادر ننماید. صحت اطلاعات گزارش شده توسط حسابرسان. اندازه گیری توانایی حسابرس برای کاهش پارازیت و سوگیری و بهبود کیفیت داده های حسابداری. تعاریف مذکور درجات متفاوتی از ابعاد شایستگی و استقلال حسابرسان در انجام حسابرسی(استقلال واقعی) و همچنین چگونگی درک استفادهکنندگان از استقلال آنها را در بر میگیرند. اگر چه کیفیت درک شده حسابرسی میتواند با کیفیت واقعی حسابرسی مرتبط باشد، اما لزوماً یکسان نیست. بنابراین، از حسن شهرت و مراقبت حرفهای برای حفظ ویژگیهای واقعی کیفیت حسابرسی و کیفیت درک شده استفاده میشود. به علاوه، باید در نظر داشت که مراقبت حرفهای حسابرس کیفیت اطلاعات صورتهای مالی را تحت تأثیر قرار میدهد، در حالی که حسن شهرت حسابرس چگونگی درک ذینفعان از اطلاعات مذکور را متأثر میسازد(نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱۲ -۲- چارچوب کیفیت حسابرسی
کیفیت حسابرسی در اغلب پژوهشهای تجربی انجام شده پیرامون کیفیت حسابرسی به نوعی در رابطه با ریسک حسابرسی تعریف شده است. ریسک حسابرسی آن ریسکی است که حسابرس درباره صورتهای مالی حاوی تحریف با اهمیت، نظر نامعتبر ارائه کند. برای مثال، دی آنجلو[۵۴](۱۹۸۱)، کیفیت حسابرسی را به عنوان احتمال ارزیابی بازار از (الف) تحریفهای با اهمیت موجود در صورتهای مالی که توسط حسابرس کشف نشده است، و (ب) گزارش تحریفهای مذکور، تعریف نموده است. اکثر تعاریف دیگر از کیفیت حسابرسی به رغم تفاوتها، برخی از ویژگیهای دی آنجلو را بازتاب می دهند.
تعریف دی آنجلو، ویژگی انتقادی از درک تأثیر حسابرسی بر اطلاعات صورتهای مالی را نشان میدهد. بیانیه مفاهیم بنیادی حسابرسی، به توانایی حسابرس برای کنترل کیفیت اطلاعات تولیدی یا اطمینان بخشی از مطابقت آنها با اصول پذیرفته شده حسابداری میپردازد. مطابق قسمت (الف) از تعریف دی آنجلو این امر به شایستگی حسابرس یا توانایی کشف تحریف با اهمیت مربوط میشود. قسمت (ب) از تعریف فوق، یعنی احتمال گزارشگری تحریف مذکور، موکول به استقلال حسابرس میباشد. از آنجایی که تضاد منافع بین استفاده کنندگان و تهیه کنندگان اطلاعات منجر به افزایش تقاضا برای حسابرسی میشود، بنابراین استقلال باید ویژگی بنیادی حسابرسی باشد. درجه شایستگی (صلاحیت) و استقلال حسابرس به اجزای کیفیت حسابرسی وابسته است. نکته مهمی که در تعریف دی آنجلو وجود دارد این است که این تعریف در زمینه احتمالات ارزیابی شده بازار جای میگیرد. از این رو، این تعریف به درک بازار از این که آیا حسابرس عملیات حسابرسی را با شایستگی انجام داده و نیز میزان درک از استقلال حسابرس، وابسته است. دی آنجلو با معرفی مفهوم درک بازار از شایستگی (صلاحیت) و استقلال حسابرس به سمت تأکید بر اجزای کیفیت حسابرسی تغییر جهت میدهد.
این مطلب به آنچه در بیانیه پژوهش حسابرسی شماره ۶ تحت عنوان توانایی حسابرس برای افزایش اعتبار صورتهای مالی توصیف شده است، مربوط میگردد. حسن شهرت حسابرس اغلب در تحقیقات تجربی پیرامون کیفیت حسابرسی آزمون شده است. بنابراین اغلب در ادبیات مربوطه فاصله بین شایستگی (صلاحیت) و استقلال درک شده و واقعی مبهم میباشد. در راستای بررسی کامل مطالعات گذشته ارائه تعریفی که وضعیت مذکور را ترسیم کند، مطلوب به نظر میرسد(پارسائیان، ۱۳۸۲).
جدول(۱-۲): چارچوب کیفیت حسابرسی
جدول فوق برنامهای را ارائه میکند که رابطه بین ابعاد مختلف کیفیت حسابرسی را نمایش میدهد. این جدول رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات کیفیت حسابرسی و تأثیر آنها بر اطلاعات صورتهای مالی را ارائه میکند. اجزای کیفیت حسابرسی، یعنی حسن شهرت حسابرس و توانایی آگاهی دهندگی حسابرسی، از ادبیات دانشگاهی و حرفهای برگرفته شده است. اجزای مذکور دو محصول کیفیت حسابرسی، یعنی اطلاعات معتبر و اطلاعات با کیفیت را تحت تأثیر قرار میدهند. حسن شهرت حسابرس بر دیدگاه استفاده کنندگان از مراقبت حرفهای حسابرس استوار است، که این مطلب هم عموماً غیرقابل مشاهده است(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
همان طور که والاس[۵۵] بحث میکند مراقبت حرفهای حسابرس، کیفیت اطلاعات را با بهبود مناسبت، کاهش آلودگی و کاهش سوگیری اطلاعات تحت تأثیر قرار میدهد. این موضوع نشان میدهد که توانایی حسابرس برای ارائه اطلاعاتی درباره تفاوت بین شرایط اقتصادی گزارش شده صاحبکار و شرایط اقتصادی غیرقابل مشاهده و درست صاحبکار کمینه میباشد. مهمتر از همه اینکه مراقبت حرفهای حسابرس باید با گزارشهای مالی شرایط اقتصادی درست صاحبکار و کیفیت برتر اطلاعات ارتباط نزدیکتری داشته باشد. توانایی اثربخشی نظارت حسابرسی تحت تأثیر شایستگی و بیطرفی حسابرس(در واقع استقلال حسابرس) قرار دارد. حسن شهرت حسابرس به درک بازار از شایستگی و بیطرفی(استقلال ظاهری) حسابرس مرتبط میشود. این امر توانایی حسابرس برای افزایش اعتبار صورتهای مالی(حتی در فقدان اطلاعات با کیفیت) را نمایش میدهد. حسن شهرت احتمالا به عنوان ویژگی اندازه موسسه حسابرسی است، در حقیقت توانایی نظارت حسابرس میتواند با نوع قرارداد حسابرسی تغییر نماید. بنابراین همان طوری که رسواییهای اخیر مانند رسوایی اندرسون[۵۶] اثبات کرده، حسن شهرت بالای حسابرس در کوتاه مدت منجر به درک معتبر اطلاعات با کیفیت پایین گردد. بنابراین در سطح خرد میتواند رابطه مبهمی بین کیفیت اطلاعات درک شده و توانایی نظارت حسابرس وجود داشته باشد(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
به هر حال، در تنظیم مجدد واقعیت اطلاعات افشا شده، انتظارات معقولی باید وجود داشته باشد. در هر صورت، اعتقاد نداریم که بحث مذکور برای رفع نیاز به پژوهش در باب رابطه ذکر شده کافی است.
۱۳– ۲- مباحث نظری و شواهد تجربی در باب کیفیت حسابرسی
اکثر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی، رابطه بین کیفیت حسابرسی و محرکهای تقاضا نظیر راهبردهای ریسک صاحبکار را با تضاد نمایندگی، یا با محرکهای عرضه نظیر حقالزحمه و راهبردهای مدیریت ریسک مؤسسه حسابرسی بررسی مینمایند.
تاریخچه پژوهش ها در زمینه حسابرسی را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. پژوهش هایی که از دیدگاه تقاضا کنندگان صورت گرفته است، و پژوهش هایی که از دیدگاه عرضه کنندگان به عمل آمده است. پژوهش هایی که از دیدگاه متقاضیان خدمات حسابرسی صورت گرفته، عمدتاً با عواملی سروکار دارند که بر استفاده کنندگان گزارشات حسابرسی از جمله سهامداران، مراجع قانونی، و اعتباردهندگان و صاحبکاران تأثیر میگذارد. برعکس، پژوهش هایی که از دیدگاه عرضه کنندگان خدمات حسابرسی صورت گرفته، عمدتاً بر عواملی تاکید میکنند که بر توانایی های حسابرس در ارائه حسابرسی با کیفیت بالا تأثیر میگذارد. سایر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی، همبستگی بین دو عضو کیفیت حسابرسی (یعنی حسن شهرت حسابرس و توانایی نظارت حسابرس) یا روابط بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات آن (نظیر اعتبار اطلاعات و کیفیت اطلاعات) را بررسی مینمایند. بخشهای فرعی که در ادامه تشریح می شوند به بررسی مباحث بنیادین روابط پیش بینی شده بین ویژگیهای متنوع شناسایی شده در چارچوب کیفیت حسابرسی میپردازند.
۱۴-۲- تقاضا برای کیفیت حسابرسی
تقاضا برای حسابرسی پیش از تدوین قوانین و مقررات وجود داشته است. برای مثال، بنستون[۵۷](۱۹۶۹) میگوید که ۸۲درصد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک قبل از تدوین قوانین و مقررات اوراق بهادار در سالهای۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ حسابرسی میشدهاند. بنابراین، منطقی است تا صرف نظر از وجود قوانین و مقررات، درباره نقش اقتصادی حسابرسی، که باعث ایجاد تقاضا برای کیفیت حسابرسی شده است، بحث نماییم. فرضیه اصلی تحقیق در باب تقاضا برای کیفیت حسابرسی از عدم تقارن اطلاعات بین گروه های درون شرکتی و سرمایهگذاران ناشی میشود(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
جدول(۲-۲): چارچوب و طبقات پژوهش کیفیت حسابرسی
۱۵-۲- راهبردهای ریسک صاحبکار
انتخاب های ناسازگار معرف خودگزینی است که میتواند در زمان عدم اطمینان پیرامون کیفیت به وقوع پیوندند. در متون قیمتگذاری اوراق بهادار، حسابرسی یکی از ابزارهای اعتبار بخشیدن به اطلاعات صورتهای مالی است. در چندین مقاله تحلیلی فرضیه های رقابتی در باب اینکه چگونه حسن شهرت حسابرس به عنوان یک راهنما عمل میکند، ایجاد گردیده است. برای مثال به نظر تیتمان و ترومن[۵۸](۱۹۸۶) حسابرس باکیفیتتر صحت اطلاعات ارائه شده را بهبود میبخشد و به سرمایهگذاران اجازه میدهد برآورد دقیقتری از ارزش شرکت به دست آورند.
داتار و همکاران[۵۹](۱۹۹۱) نظریه رقابتی را ارائه نمودند که طبق آن سرمایهگذاران عمده به شیوهای معتبر در راستای جلوگیری از کم قیمتگذاری سهم شان درصدد هستند تا اطلاعات خصوصی را از دو طریق (کیفیت حسابرسی و حفظ درصد مالکیت) افشا نمایند. مدل داتار و همکاران براین فرض قرار دارد که سرمایهگذاران عمده ترجیح میدهند ریسک خاص شرکت را به سرمایه گذاران متعدد منتقل کنند. اما برای علامتدهی ماهیت اطلاعات خصوصی خود (یا اطلاعات خصوصی بیشتر) درصد بالاتری از مالکیت را حفظ مینمایند. آنان مدل تحلیلی را ارائه نمودند که اثبات میکند سرمایهگذاران عمده با ایجاد حسابرسی باکیفیتتر درصد مالکیت خود را کاهش میدهند، زیرا افزایش کیفیت حسابرسی توانایی سرمایهگذاران برای برآورد ارزش شرکت را افزایش میدهد. سرمایهگذاران عمده باید در افزایش هزینههایی را که در اثر حسابرسی با کیفیتتر ایجاد میگردد با افزایش هزینه های حفظ مالکیت که در نتیجه افزایش ریسکهای خاص شرکت ایجاد میگردد، موازنه نمایند. این امر ما را به سمت این پیش بینی رهنمون میسازد که بر خلاف نظر تیتمان و ترومن(۱۹۸۶) ریسک بیشتر شرکت، حسابرسیهای باکیفیتتری را مطالبه مینماید.
اگرچه منون و ویلیامز[۶۰](۱۹۹۱) دریافتند که تغییر موسسه حسابرسی قبل از اولین عرضه عمومی سهام معمولاً در جهت انتخاب موسسه حسابرسی بزرگتر میباشد، اما عموماً پژوهشهای تجربی انجام شده در آمریکا از مدل داتار و همکاران حمایت نمینمایند. برای مثال، بیتی[۶۱](۱۹۸۶) با بهره گرفتن از نمونهای از اولین عرضه های عمومی سهام در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۴، دریافت که موسسههای حسابرسی دارای نامهای تجاری بهتر صاحبکاران کم ریسکتر را انتخاب و حسابرسی نمودهاند. این یکی از معدود پژوهشهایی است که از مدل داتار و همکاران حمایت می کند.
فلتام و همکاران[۶۲](۱۹۹۱) چندین شاخص ریسک صاحبکاران خاص را آزمودند و پس از آن، تنها حمایت محدودی را از این مدل مورد شناسایی قرار دادند. فقدان حمایت پژوهشهای تجربی قوی از پیش بینی تقاضا را می توان به ماهیت هزینه های رسیدگی نسبت داد.
سیمونیچ و استاین[۶۳](۱۹۸۷) استدلال کردند که در نتیجه افزایش ریسک تجاری، هزینه تفاصلی حسابرسان دارای نام تجاری، نسبتاً بیش از هزینه حسابرسان فاقد نام تجاری افزایش مییابد، این امر احتمالاً تقاضای حسابرسان دارای نام تجاری را محدود می نماید.
به همین قیاس، کلارکسون و سیمونی[۶۴](۱۹۹۴) استدلال نمودند که هزینه های رسیدگی میتواند در نتیجه افزایش ریسک صاحبکار(که به سبب افزایش ریسک دعوی حقوقی افزایش مییابد) افزایش یابد. آنان بیان کردهاند که پیش بینی داتار و همکاران در صورتی که اثر فوق به اندازه کافی بزرگ باشد میتواند توصیفی نباشد. کلارکسون و سیمونیچ(۱۹۹۴) پیشبینی تقاضای داتار و همکاران را به طور سنتی کمتر از محیط دعوی حقوقی در بازار عرضه اولیه سهام شرکتهای کانادایی یافتند.
یافته های آنان با مدل داتار و همکاران که بیان میکند که شرکتهایی که از حسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکنند در مقایسه با شرکتهایی که از این حسابرسان استفاده نمیکنند، تمایل بیشتری برای ریسکی بودن و حفظ سطح معینی از مالکیت دارند، سازگار میباشد. آنان دریافتند که هیچ یک از عوامل فوق در داده های اولین عرضه عمومی سهام شرکتهای آمریکایی تاثیرگذار نیست و نتیجه گرفتند که رابطه تجربی بین ریسک صاحبکار خاص و کیفیت حسابرسی بسته به عوامل طرف عرضه(هزینه حسابرس) یا طرف تقاضا (هزینه حفظ مالکیت) حکمفرما میباشد(قراچورلو و همکاران، ۱۳۹۲).
لی و همکاران[۶۵](۲۰۰۳) نتایج مشابهی را با بهره گرفتن از بازار اولیه سهام در استرالیا و همچنین محیطی با هزینه های حقوقی نسبتاً پایین ارائه نمودند. به طور خلاصه، آشکار است که شرکتها می کوشند تا با تقاضای حسابرسان دارای نام تجاری علامتهای اطلاعات با کیفیتتر را ارائه نمایند. در هر صورت، قیمتگذاری حسابرسیهای دارای نام تجاری، به ویژه برای صاحبکاران پرریسکتر، میتواند تقاضا و توانایی علامت دهی را کاهش دهد. بنابراین، از آنجا که صاحبکاران پرریسکتر میتوانند متقاضی حسابرسان دارای نام تجاری باشند، آشکار است که باید بین هزینه ها و منافع تفاضای انتخاب حسابرس دارای نام تجاری تعادل برقرار باشد. هوگا[۶۶](۱۹۹۷) شواهدی را برای حمایت از این امر ارائه مینماید. تجزیه و تحلیل وی نام تجاری را به نمایندگی از کیفیت حسابرسی، به عنوان متغیری که هم بر روی رقابت حسابرس و هم بر روی سطح کم قیمتگذاری اثر میگذارد، مورد بحث قرار میدهد. او یافتههایی را برای حمایت از این فرضیه که سرمایهگذاران عمده خواستار حداقل نمودن مجموع کم قیمتگذاری(یعنی منفعت مورد انتظار) و رقابت حسابرس(یعنی حق الزحمههای حسابرسی بیشتر) هستند، را ارائه نمود. به علاوه، نتایج گروهی از تحقیقات نشان میدهد که مدل هایی نظیر مدل داتار و همکاران به اندازه کافی پیچیدگی بنیادین انتخابهایی را که شرکتهای ارائه کننده اولین عرضه عمومی سهام با آن روبرو هستند، منعکس نمینماید. سایر عواملی که احتمالاً بر روی سطح انتخاب حسابرس اثر میگذارند عبارت است از اندازه معامله اولین عرضه عمومی سهام، اعتبار پذیره نویس و میزان افشاهای حسابداری داوطلبانه(نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹).
۱۶-۲- تضادهای کارگزاری
تقاضا برای حسابرسیهای با کیفیت در پی نیاز به مدیریت و مهار تضاد کارگزاری برانگیخته شده است. در تنظیم روابط کارگزاری، عدم تقارن اطلاعاتی بین کارگمار(مالک) و کارگزار(مدیر) مسأله خطر اخلاقی را به وجود میآورد. این مشکل با حرکت کارگزار در جهت منافع خود و به ضرر کارگمار به وجود میآید. نظریه کارگزاری پیشبینی میکند که کارگزاران و کارگماران این نظریه را برای کاهش خطر اخلاقی مفید تشخیص میدهند و این نظریه مقدماتی را برای متعادل ساختن منافعشان ایجاد مینماید. یکی از راهکارها، استفاده از حسابرس مستقل است که موجب بهبود اطلاعات مربوط به عملکرد حسابرسی شونده (مدیر) و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد. تضاد کارگزاری بیشتر بین مدیران و سهامداران، به هزینه های کارگزاری بیشتر و به تبع آن تقاضای بیشتر برای حسابرسی با کیفیت میانجامد(نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹).
دی آنجلو(۱۹۸۱) استدلال میکند که حسابرسان برای ایجاد سطح معینی از کیفیت حسابرسی متخصص میگردند. بنابراین، اگر صاحبکار خواهان تغییر کیفیت حسابرسی است باید حسابرسان اش را تعویض نماید. با تکیه بر استدلال های تحلیلی و نظری متعدد، بیشتر کارگزاران در پژوهشهای کیفیت حسابرسی فرض میکنند که موسسات حسابرسی بزرگتر(دارای نام تجاری) توانایی آگاهی دهندگی بیشتری دارند و در نتیجه اطلاعات با کیفیتتر و معتبرتری را ارائه مینمایند. مطالعاتی که در این زمینه انجام میشود، عموماً رابطه بین برخی اندازه های تضاد منافع با حسن شهرت حسابرس(اندازه یا نام تجاری) را آزمون میکنند. برای مثال، فرانسیس و ویلسون[۶۷](۱۹۸۸) هم سطوح و هم تغییرات در تضاد کارگزاری خاص را در طول زمان قبل از تعویضهای حسابرس مورد بررسی قرار دادند. آنان استدلال میکنند که اگر مالک خودش مدیر نباشد و مالکیت و مدیریت تفکیک شده باشند، آنگاه مسأله خطر اخلاقی سبب میشود تا مالکان ارزش سرمایهگذاری اولیهشان و پاداش مدیریت را کمتر بدانند. آنان پیشبینی میکنند صاحبکارانی که دارای تضاد کارگزاری بیشتری هستند، به احتمال زیاد حسابرسان شان را با حسابرسان دارای نام تجاری تعویض میکنند تا از این طریق عدم قطعیت حاکم بر ارزش شرکت را کاهش دهند و بنابراین، پاداش مدیریت را افزایش دهند. اگرچه آنان رابطه مثبتی را بین متغیرهای دو بخشی، نام تجاری(۸ ابر موسسه حسابرسی/ سایر موسسات غیر از ۸ ابر موسسه) و تغییرات در هزینه های کارگزاری یافتند، اما همین رابطه را بین شاخص هزینه نمایندگی و متغیر اندازه تداوم حسابرس (به نمایندگی از کیفیت حسابرسی) پیدا نکردند. همچنین دی فوند[۶۸](۱۹۹۲) رابطهای را بین تغییرات هزینه کارگزاری با چهار شاخص از پنج شاخصی که برای کیفیت حسابرسی در نظر گرفته بود، مشاهده کرد. نتایج این مطالعات نشان میدهد، در حالی که به نظر میرسد رابطهای بین هزینه کارگزاری و اندازه گیری کیفیت حسابرسی وجود دارد، اما این رابطه نسبت به انتخاب شاخص کیفیت حسابرسی حساس میباشد.
۱۷ – ۲ خلاصه موضوع های تقاضا
چالش اساسی و رایج پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است، مباحث غیرقابل مشاهده کیفیت حسابرسی است. در این پژوهش ها عموماً با معرفی شاخص قابل مشاهدهای به نمایندگی از کیفیت حسابرسی آغاز می کنند و سپس آنها را به متغیرهای پیشبینی شده کیفیت حسابرسی مربوط میکنند. بنابراین، پژوهشهای حاضر، عموماً آزمون همبستگی موارد زیر میباشد. (۱) کفایت شاخص کیفیت حسابرسی و (۲) روابط مفروض بین اندازه گیری تقاضای کیفیت حسابرسی، حسن شهرت حسابرس که با نام تجاری اندازه گیری میشود، رایجترین شاخص کیفیت حسابرسی است. بیشتر کارهایی که در این زمینه انجام شده است تحت این فرضیه مطلق قرار دارند که اعتبار حسابرس اطلاعاتی را از توانایی نظارت حسابرس و از این رو، توانایی حسابرس برای تاثیرگذاردن بر کیفیت اطلاعات به دست میدهد. اگرچه برخی از پژوهشهایی که در این بخش ارائه میشود شواهدی را برای تقاضای متفاوت صاحبکاران حسابرسی بر مبنای نام تجاری ارائه میکنند، اما این پژوهشها شواهد تجربی را به عنوان درجه درست توانایی نظارت ارائه شده توسط نام تجاری شرکتها ارائه نمی کند.
نهایتاً اینکه فرض رایج در میان مطالعات مذکور این است که کیفیت حسابرس (ویژگی خاص یک موسسه حسابرسی) معادل کیفیت حسابرسی(ویژگی خاص یک حسابرسی) است. برای مثال، کلارکسون و سیمونیچ بیان میکنند که بر طبق متون موجود، فرض میشود که یک شرکت حسابرسی سطح منحصر به فردی از کیفیت حسابرسی را در یک لحظه از زمان ارائه مینماید. بنابراین واژه های کیفیت حسابرسی و کیفیت حسابرس مترادف هستند. با این وجود، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نام تجاری حسابرسان نمیتواند سطح یکسانی از توانایی نظارت را ارائه نماید. شکستهای حسابرسی در شرکتهایی نظیر انرون و ورلدکام بیانگر نیاز به پژوهشهای دیگری برای بررسی تفاوت کیفیت حسابرسان از حسابرسیها میباشد(پارسائیان، ۱۳۸۲).
مطالعات بررسی کننده تقاضا برای کیفیت حسابرسی به شرح زیر است(حساس یگانه، ۱۳۸۴):
جدول ۲-۱- مطالعات بررسی کننده تقاضا برای کیفیت حسابرسی
۱۸ – ۲ عرضه کیفیت حسابرسی
پژوهش در باب کیفیت حسابرسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عرضه کیفیت حسابرسی توسط موسسات حسابداری رسمی تحلیل کرد. بخش دیگری از پژوهشهای انجام شده درباره کیفیت حسابرسی بر عرضه حسابرسی با کیفیت مطلوب به وسیله حسابرسان مستقل متمرکز بوده است. برای مثال داتار و همکاران(۱۹۹۱)، بیان کردند که پیشبینی اولیه طرف تقاضا این است که صاحبکاران پرریسک تر، حسابرسان با کیفیتتر را انتخاب میکنند. فلتهام و همکاران(۱۹۹۱)، بیان کردهاند که پیشبینی داتار و همکاران را باید با توجه به افزایش هزینه تفاضلی حسابرسی با کیفیتتر تحلیل کرد(حساس یگانه و همکاران، ۱۳۸۵).
پژوهش هایی نشان داده است که ساختار موسسه حسابرسی نیز بر کیفیت حسابرسی اثر دارد. براساس این پژوهشها کیفیت حسابرسی در موسسههایی که ساختار قویتری در استفاده از روش های حسابرسی دارند، با سایر موسسهها تفاوت دارند. ادغام موسسههای حسابرسی و یکسان شدن روش های مورد استفاده در موسسههای مختلف این فرضیه را کماهمیت ساخته است. بیشتر محققان این نظریه را مطرح کردهاند که به طورکلی، رابطه مستقیمی بین کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی وجود دارد و اگر موسسههای بزرگ حقالزحمه بیشتری به صاحبکار تحمیل میکنند به این معنی است که کیفیت خدمات حسابرسی آنها مطلوبتر است. پژوهش هایی، البته این فرضیه را نیز مطرح کرده است که موسسههای بزرگتر به دلیل تجربه بیشتر و ساختار مناسبتر میتوانند بخشی از صرفه اقتصادی خود را به مشتری منتقل کنند و حقالزحمه کمتری از صاحبکار بگیرند(علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸).
۱۹– ۲- ملاحظات ریسک صاحبکار
همانطور که در قسمتهای قبلی بحث شد، پیشبینی داتار و همکاران از طرف تقاضا این است که صاحبکاران با افزایش ریسک شان حسابرسیهای با کیفیتتری را مطالبه میکنند. اما سیمونیچ و استاین(۱۹۹۶) استدلال میکنند که با افزایش ریسک صاحبکار و با افزایش ریسک دعاوی حقوقی علیه حسابرس، عرضه کیفیت حسابرسی به طور واقعی کاهش خواهد یافت. استدلال آنان بیانگر این است که ریسک دعاوی حقوقی رابطه معکوس با عرضه کیفیت حسابرسی و همبستگی مثبتی با حق الزحمههای حسابرس دارد. پژوهشهای تجربی که در آنها رابطه بین عوامل ریسک صاحبکار، تلاش حسابرس و حق الزحمههای حسابرسی مطالعه شده است، از این استدلال حمایت میکنند. برای مثال، بل و همکاران[۶۹](۲۰۰۱) دریافتند که افزایش ریسک صاحبکار به افزایش ساعتهای حسابرسی میانجامد. این امر نشان میدهد که حسابرسانی که به ارائه خدمت به صاحبکاران پرریسک میپردازند، می کوشند تا شکست احتمالی حسابرسی را با افزایش نظارت حسابرس کاهش دهند(یعنی ساعات حسابرسی و برنامه حسابرسی را افزایش میدهند) و حق الزحمههای مربوط به کار اضافی را نیز مطالبه میکنند.
استدلال سیمونیچ و استاین حاکی از آن است که حسابرسان علاوه بر افزایش تلاش خود برای کاهش دعاوی حقوقی یا افزایش حق الزحمههای حسابرس برای جبران ریسک دعاوی حقوقی، میتوانند با متنوع کردن صاحبکاران به همان نتیجه برسند. گیگلر و بوخاس[۷۰](۱۹۹۸) به بیان نظریهای پیرامون استعفای حسابرس پرداختند. براساس این نظریه افزایش مسئولیت حسابرس علت اکثر استعفاهای حسابرسان است و صاحبکارانی که حسابرسان شان استعفا میدهند، به دنبال موسسههای حسابرسی کوچکتر میباشند. آنان نتیجه میگیرند که افزایش زیاد مسئولیت سبب کاهش کشف ریسک کلی و از این رو، کاهش عرضه کیفیت حسابرسی میگردد.
به همین قیاس، پالمروس[۷۱](۱۹۹۸) بیان میکند وقوع دعوی حقوقی میتواند به حسن شهرت حسابرس آسیب برساند. از آنجا که موسسات حسابرسی دارای نام تجاری، هم سرمایه اعتباری بیشتری را به خطر میاندازند و هم موفقیت شان با احتمال کمتری در گرو حق الزحمه صاحبکار خاصی است، به احتمال زیاد اقدامات و واکنشهای خاصی را برای کاهش ریسک مسئولیت انجام میدهند. به زعم پالمروس، مثالهایی از این واکنشها شامل بی میلی حسابرسان دارای نام تجاری برای پذیرش شرکتهای دارای اولین عرضه عمومی سهام پرریسک با نپذیرفتن صاحبکاران پرریسک میباشد. پژوهشهای تجربی بررسی کننده ریسک دعوی حقوقی و استعفای حسابرس شواهدی را به حمایت از استدلال پالمروس به دست میدهند. شواهد قوی وجود دارد که موسسات حسابرسی دارای نام تجاری میکوشند تا ریسک دعوی حقوقی را با مدیریت پرتفوی صاحبکاران شان محدود نمایند.
در این پژوهش پرسشکاوی که توسط مارتنز و مک انرو[۷۲](۱۹۹۲) انجام شد، از شرکای حسابرسی خواسته شد تا پیرامون تناسب و ریسک دعوی حقوقی مربوط به رویه های حسابداری توصیف شده در ۶ مطالعه مورد کاوی گزارشگری مالی اظهار نظر کنند. این مطالعات مورد کاوی، تصمیمات حسابداری را که مدیریت به پیروی از اصول پذیرفته شده حسابداری گرفته بود، نمایش میداد. آشکار بود که این انگیزه وجود دارد که نتایج تا حد امکان مطلوب نشان داده شوند. بر اساس این تجزیه و تحلیل، آنان بیان نمودند که حسابرسان غفلت کردهاند و ریسک کمی را برای دعاوی حقوقی در نظر گرفتهاند. این یافته نشان میدهد حسابرسان عرضه کیفیت حسابرسی را به جای گواهی ارائه منصفانه صورتهای مالی به عنوان تابعی از کاربرد تکنیکی اصول پذیرفته شده حسابداری میدانند(نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹).
پژوهش مرتبط دیگری، میزان دعوی حقوقی علیه حسابرسان را بررسی کرده است و کوشیده است تا عوامل وابسته به دعوی حقوقی را با اندازههایی از وقوع دعاوی حقوقی در مقام عنوان متغیر وابسته شناسایی کند. پالمروس دریافت که حسابرسان فاقد نام تجاری در مقایسه با حسابرسان موسسات دارای نام تجاری درگیر دعاوی حقوقی بیشتری میشوند. مفسرین این امر را به عنوان شواهدی در نظر میگیرند که کیفیت حسابرسی آن حسابرسان در مقایسه با حسابرسان موسسات دارای نام تجاری، پایین تر است. استایس[۷۳](۱۹۹۱) شواهدی را درباره عوامل ریسک صاحبکار(ساختار دارایی، وضعیت مالی، ارزش بازار و تغییرپذیری بازده) ارائه میکند. اما وی بیان میکند که ویژگیهای توانایی کنترل حسابرسان(استقلال و تجربه حسابرس)، با دعوی حقوقی حسابرسان مرتبط نیست. به نظر می رسد که مطالعات مذکور بیانگر تمایل حسابرسان فاقد نام تجاری برای پذیرش صاحبکاران پرریسک است. بنابراین از عرضه سطوح بایسته توانایی نظارت حسابرس عاجز میباشند.
در مجموع، شواهد بالا از این دعاوی که حسابرسان نسبت به عوامل ریسک صاحبکار حساساند، حمایت می کند، به نظر میرسد حسابرسان دارای نام تجاری از پذیرش صاحبکاران دارای مخاطره زیاد اجتناب میورزند، یا همانطور که توسط میزان دعاوی حقوقی ثابت شده به طریقی ریسک مذکور را کاهش میدهند. حسابرسان دارای نام تجاری که به پذیرش صاحبکاران پرریسک اقدام میکنند، میتوانند با بکارگیری توانایی نظارت بیشتر در جهت کاهش ریسک اقدام نمایند. حسابرسیهای صاحبکاران دارای ریسک زیاد عمدتاً توسط موسسات حسابرسی فاقد نام تجاری انجام میگیرد(نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹).

نظر دهید »
پروژه های پژوهشی در مورد ارزیابی-اثر-بخشی-تبلیغات-در-شرکت-های-خدماتی- فایل ۴
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

انتقاد‌های وارده:
تیم آمبلر معتقد است هردوی این نظریه‌ها چیزی را کوچک شمرده اند.
نظریه قوی حافظه را و نظریه ضعیف احساسات را.
به عقیده آدام مرگان در مورد کالاهای مصرفی بی دوام خرید یک تصمیم نیست بلکه یک عادت است. یعنی ترجیحاتمان عقلانی نیست بلکه احساسی است.
شایان ذکر است واژه های نظریه قوی و ضعیف بر اساس عقیده نظریه دهندگان که تأثیر تبلیغات را بر فروش قوی و ضعیف می‌دانسته‌اند انتخاب شده است.
فرضیه سوم
موضوع: تأثیر تبلیغات بر فروش
مساله: چه عاملی در تبلیغ باعث فروش می‌گردد؟
سال‌‌ها بود که برای شرکت‌ها میزان یاد آوری تبلیغ به خصوص یادآوری روز بعد اهمیت داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(day- after- recall)
اما پس از این تحقیق معلوم شد آنچه مهم است نه میزان یادآوری و نه قدرت اقناع بلکه مورد پسند واقع شدن تبلیغ است (Likeability).
مورد پسند واقع شدن تنها عاملی است که میزان فروش با آن ارتباط مستقیم دارد.
تبلیغات موردپسند یعنی تبلیغاتی که ذهن را مدت بیشتری به خود اختصاص دهد.
اما فراموش نکنیم آنچه که باید موردپسند واقع شود محصول است نه خود تبلیغ.
اگر محصول فراموش شود و خود تبلیغ در مرکز توجه قرار گیرد تأثیری بر فروش نخواهد داشت، یعنی این نام تجاری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
مزایای هدفگذاری تبلیغات

    1. کاهش زمان: هدفگذاری تبلیغات اطلاعات دقیق‌تری را برای انتخاب رسانه، پیام و بودجه فراهم می‌آورد و در نتیجه آزمون و خطا در آن مراحل کمتر شده و دراین صورت زمان کمتری برای تهیه تبلیغ صرف خواهد شد؛
    1. کاهش هزینه: به دلیل انتخاب دقیق اهداف، از صرف هزینه‌های غیر ضروری جلوگیری خواهد شد؛
    1. سنجش اثربخشی تبلیغ: ازهدف‌های تبلیغ می‌توان به عنوان شاخص‌های سنجش میزان اثربخشی تبلیغ استفاده کرد؛
    1. کمک به ارزیابی راه‌حل های موجود: از آنجا که در گام اول فرایند هدفگذاری دلایل انجام تبلیغ مورد بررسی قرار می‌گیرد، لذا ضرورت انجام تبلیغات نیز مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. چه بسا راه حل مسئله موجود، تبلیغات نباشد؛
    1. تعیین شاخص‌های مناسب برای انتخاب رسانه و پیام: همان طور که در الگوی ۵M به آن اشاره شد پس از انتخاب هدف، رسانه و پیام تبلیغ انتخاب خواهد شد. بدیهی است که هدفگذاری شاخص‌های مناسبی را برای انتخاب رسانه و پیام فراهم می‌سازد.

راهبردهای تبلیغاتی برای سازمان های خدمات
بر اساس آمار منتشره بیش از نیمی از بودجه های تبلیغاتی در دنیا به بخش خدمات اختصاص دارد که این خود نشان دهنده اهمیت ویژه تبلیغات در حوزه خدمات است. علاوه بر این سالها است که متخصصین تبلیغات و بازاریابی باتوجه به ویژگی های خاص خدمات، استراتژ ی های تبلیغاتی ویژه ای برای خدمات طراحی و پیشنهاد کرده اند. این امر زمینه شکل گیری رشته مجزایی در صنعت تبلیغات به نام تبلیغات خدماتی را فراهم ساخته است. خدمات در مقایسه با کالاها از ویژگی های متمایزی برخوردار هستند. بواسطه این ویژگی هاست که فعالیت های تبلیغاتی برای آگاهی دادن به مخاطبان خدمات، از اهمیت به سزایی برخوردار شده اند. برای اینکه تبلیغ محصولات خدماتی از اثربخشی لازم برخوردار باشد، می بایست ویژگی های اساسی خدمات را مورد بررسی داده و آگهی ها و پیام های تبلیغاتی را با توجه به این ویژگی ها طراحی و اجرا نمود.
ویژگی های خاص خدمات
خدمات همچون کالاها از ویژگی هایی برخوردارند که در مبادله و داد و ستد آنها تاثیرگذار هستند. علیرغم وجود شباهت هایی بین خدمات و کالاها، تفاوت هایی نیز در این دو دسته از محصولات وجود دارد. مهترین تفاوت خدمات با کالاها که باعث تمایز مدیریت و بازاریابی خدمات از کالاها می شود ویژگی نامحسوس بودن خدمات است (Banwari , 1999).

    1. نامحسوس بودن خدمات

خدمات برخلاف کالاها قبل از خرید و مصرف، قابلیت دیدن، لمس کردن، چشیدن و بوئیدن را نداشته و یا کمتر دارند. در زمان خرید یک خدمت نمی توان با بهره گرفتن از حواس پنجگانه خود آنرا مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. بر این اساس، فرایند خرید خدمات همواره با نوعی ابهام، تردید، نگرانی و بی اعتمادی همراه است. از طرف دیگر فروشندگان نیز قادر نیستند تمام ویژگی های خدمات قابل ارائه خود را به مشتریان نشان دهند. از این رو فروشندگان (یا بازاریابان) نیز همانند خریداران با نوعی ابهام روبرو هستند که این امر موجب شده است درغالب موارد فروش یک خدمت با دشواری بیشتری نسبت به یک کالا صورت پذیرد.
مروری کلی بر ادبیات خدمات نشان می دهد که نامحسوس بودن خدمت خود شامل پنج ویژگی فرعی است. این ویژگی ها عبارتند از:

    1. موجودیت نامشهود : این ویژگی بر این موضوع دلالت دارد که خدمات از اجزای فیزیکی تشکیل نشد ه اند در نتیجه فضایی را اشغال نمیکنند. البته باید توجه داشت که این ویژگی ماهیت اصلی یک خدمت را در بر می گیرد نه تمام بخش های خدمات را.

به عنوان مثال ماهیت اصلی خدمات بانکی از ویژگی موجودیت نامشهود برخوردار است درحالی که شعبات بانک و یا دستگاه های خودپرداز که موجودیت فیزیکی داشته و قابل روئیت هستند تنها بخشی از سیستم توزیع خدمت اصلی را تشکیل میدهند.

    1. انتزاعی بودن : انتزاعی بودن اشاره به مفاهیمی دارد که در ذهن افراد شکل یافته است. با این تعریف، برخی از مزیت های خدمات مانند آرامش خاطر، احساس رضایت و شادی، احساس امنیت مالی و مواردی دیگر از این قبیل همگی انتزاعی هستند. از آنجائیکه مفاهیم انتزاعی دارای رابطه یک به یک با اشیاء فیزیکی نیستند گاهی تصور و ادراک آنها با دشواری همراه می شود.

    1. عام بودن در مقابل خاص بودن: عام بودن ، یکی دیگر از ویژگی های نامحسوس بودن خدمت است. این ویژگی به مجموعه ای از اشیاء، افراد یا وقایع اشاره دارد. در حالیکه خاص بودن تنها به یک شیء، فرد یا اتفاق خاص باز میگردد. به عنوان مثال غذایی که در هواپیما سرو می شود انتزاعی نیست ولی عام است. ولی چنانچه نوع خاصی از غذا سرو شود می تواند دارای ویژگی خاص بودن شود. هرچند ویژگی های انتزاعی بودن و عام بودن همواره با یکدیگر در ارتباط هستند ولی هم معنی نیستند.

به بیان دیگر تمام مفاهیم انتزاعی، عام هستند ولی لزوماً همه موارد عام، انتزاعی محسوب نمی‎شوند. به عنوان مثال آرامش خاطر بعنوان یکی از ویژگی های خدمات، هم انتزاعی است و هم عام. در حالیکه غذای سرو شده در هواپیما دارای ویژگی عام بودن می باشد ولی انتزاعی نیست.

    1. عدم جستجو پذیری : از آنجاکه زمان تولید و مصرف خدمات بر هم منطبق است، مشتریان نمی توانند قبل از خرید، خدمت مورد نظر خود را مورد ارزیابی دقیق قرار دهند. به عنوان مثال خدمات جراحی پزشکی نه انتزاعی هستند و نه عام، چراکه کاملاً به مهارت های پزشک جراح بستگی دارند و امکان کنترل کیفیت این خدمت تا قبل از مصرف )مورد جراحی قرار گرفتن (وجود ندارد.

    1. درک ناپذیری : بعضی ازخدمات بسیار پیچیده و چند بعدی هستند. در نتیجه درک مفهوم آنها با دشواری فراوان همراه است.

به عنوان مثال مسافرت به یک کشور خارجی نه مفهومی انتزاعی است و نه عام، با این وجود برای فردی‎که تا کنون به خارج از کشور خود سفر نکرده، درک فرهنگ کشورهای دیگر امری دشوار است. درک کلاس یوگا و یا خدمت مشاوره مهندسی مجدد نیز برای اولین بار با همین دشواری همراه خواهد بود. بطور کلی میتوان گفت عدم آگاهی و آشنایی قبلی، ریشه اصلی درک ناپذیری است.
استراتژی های محسوس سازی خدمات

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 163

جستجو

  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | ۲-۳-۲- پیشینه تحقیقات در خارج از کشور – 2
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با بررسی تاثیر سازمان شانگهای ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با مقایسه ...
  • نگارش پایان نامه در رابطه با ارائه‌ چارچوبی در راستای بهبود ...
  • دانلود منابع پژوهشی : بررسی پایان نامه های انجام شده درباره : بهینه ...
  • پروژه های پژوهشی درباره بررسی مدل سنجش سلامت و ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره : نقش دادستان در پیشگیری از جرائم علیه- فایل ...
  • پژوهش های انجام شده در مورد بررسی اشتراک آموزه های شرایع الهی از منظر قرآن- ...
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود مطالب پژوهشی درباره تبیین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به ...
  • فایل های مقالات و پروژه ها | مبحث دوم- مبانی تعیین ثمن: – 10
  • مقطع کارشناسی ارشد : دانلود پروژه های پژوهشی درباره عدالت ترمیمی و نقش آن در ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد بررسی قدرت پیش ...
  • منابع پایان نامه درباره :مقایسه میانگین های چند جامعه نرمال چند متغیره ...
  • دانلود منابع دانشگاهی : منابع کارشناسی ارشد در مورد بررسی نقش آژانس‌های خدمات مسافرتی ...
  • منابع علمی پایان نامه : دانلود پایان نامه با موضوع سنجش تطبیقی آموزه ...
  • منابع علمی پایان نامه : ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان