فایل های متن کامل پایان نامه - مقاله - تحقیق - پروژه

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد : تغییرات بیان ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

برای تهیه ۱۰۰ میلی لیتر بافر CTAB مقادیر موادی که در جدول ۳-۴ آورده شده است را تهیه کرده و با آب مقطر حجم آن به ۱۰۰ میلی لیتر رسانده شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۳-۴- مقادیر و نوع مواد مورد نیاز برای تهیه ۱۰۰ میلی لیتر بافر CTAB

 

مقدار(گرم) مواد مورد نیاز
۰.۱۲ Tris-HCl
۰.۸۱ NaCl
۰.۰۷ EDTA
۰.۴ CTAB

۳-۴-۲- تهیه کلروفرم- ایزوآمیل الکل
جهت تهیه کلروفرم- ایزوآمیل الکل این دو ماده با نسبت ۱:۲۴ با یکدیگر مخلوط شدند.
۳-۵- استخراج RNA از بافت
استخراج RNA با بهره گرفتن از کیت دنازیست انجام شد. قبل از شروع آزمایش، آب تیمار شده با DEPC و همچنین تمام وسایل مورد نیاز برای استخراج RNA دو مرتبه و بیشتر اتوکلاو گردید. مراحل استخراج طبق دستورالعمل مخصوص کیت دنازیست به شرح ذیل انجام شد:
۱- بافت گیاه داخل هاون چینی سترون ریخته و به آن ازت مایع اضافه گردید و کاملا پودر شد.
۲- مقدار ۱۰۰ میلی گرم بافت کوبیده شده برداشت شد.
۳- ۱ میلی لیتر بافر شماره یک G1 به ویال اضافه و ورتکس نموده تا کاملا یکنواخت شود.
۳- نمونه ۵ دقیقه در دمای محیط قرار داده شد.
۴- سانتریفوژ×g 12000 به مدت ۱۰ دقیقه با دمای ۴ درجه سانتیگراد انجام گردید.
۵- با بهره گرفتن از میکروپیپت محلول رویی را به آرامی جدا نموده، ۲۰۰ میکرولیتر کلروفرم به آن اضافه کرده و ۳۰ ثانیه وارونه نموده تا شیری رنگ شود. سپس ۳ دقیقه در دمای محیط نگهداری شد.
۶- سانتریفوژ×g 12000 به مدت ۱۵ دقیقه با دمای ۴ درجه سانتیگراد انجام گردید.
۷- از محلول رویی مقدار ۴۵۰-۴۰۰ میکرولیتر با بهره گرفتن از میکروپیپت به آرامی برداشته شد.
۸- هم حجم آن بافر شماره دو G2 و نصف حجم آن ایزوپروپانول سرد اضافه گردید و پس از چند مرتبه وارونه کردن، به مدت ۱۰ دقیقه در دمای اتاق نگهداری شد.
۱۰- پس از ۱۰ دقیقه سانتریفوژ با نیروی×g 10000 و دمای ۴ درجه سانتیگراد، فاز رونشین حذف و رسوب حاصله با یک میلی لیتر اتانول ۷۰ درصد و یک مرحله سانتریفوژ) ۵ دقیقه در×g 10000 و دمای ۴ درجه سانتیگراد) شستشو داده شد.
۱۳- پس از حذف اتانول، رسوب با ۱۵-۱۰ دقیقه هوادهی خشک و سپس در ۴۰ میکرولیتر آب تیمار شده با DEPC حل و بلافاصله در فریزر با دمای ۸۰- درجه سانتیگراد قرار داده شد.
۳-۵-۱-تهیه آب تیمار شده با DEPC
مقدار ۱ در هزار ماده DEPC به آب دو مرتبه تقطیر در زیر هود اضافه گردید. به مدت یک ساعت و هر ۱۵ دقیقه یکبار محلول هم زده شد و سپس دو مرتبه اتوکلاو گردید.
۳-۵-۲- تعیین کمیت و کیفیتRNA
با بهره گرفتن از دستگاه نانودراپ، غلظت RNA استخراج شده بر حسب  و میزان خلوص آن با بهره گرفتن از نسبت جذب نور  محاسبه و در نهایت برای اطمینان از کیفیت RNA استخراج شده روی ژل آگارز % ۱ الکتروفورز شد.
۳-۵-۳- تیمار DNase
تیمار DNase با بهره گرفتن از کیت فرمنتاز و دستور العمل مربوطه برای حذف آلودگی ژنومی از آموده RNA استخراج شده انجام شد. مواد مورد نیاز طبق جدول ۳-۵ بر روی یخ با هم مخلوط شده و حجم واکنش با آب تیمار شده با DEPC به ۲۰ میکرولیتر رسانده شد و به مدت ۳۰ دقیقه در دمای C° ۳۷ داخل دستگاه ترموسایکلر قرار داده شد (جدول ۳-۵).
جدول ۳-۵- نوع و مقدار مواد مورد نیاز برای تیمار DNase

 

مقدار مورد نیاز نوع ماده
نظر دهید »
فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : نگارش پایان نامه درباره بررسی اثربخشی آموزش مولفه های ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

- آموزش تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش خودناتوان­سازی و افزایش جرات ورزی می­ شود.
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به شکل معناداری کاهش نمره کل خودناتوان­سازی و ابعاد خودناتوان­سازی و افزایش جرات ورزی را پیش ­بینی می­ کند. برای بررسی کاهش نمره کل خودناتوان­سازی با بهره گرفتن از آزمون تحلیل واریانس یک­راهه (ANCOVA) مقدار F به دست­آمده با درجه آزادی ۲۷/۱ برابر است با ۹۲/۶۷ که سطح آلفای ۰۰۱/۰ معنادار است و نشان­دهنده آن­ است که آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش نمره کل خودناتوان­سازی می­ شود و برای بررسی کاهش نمره ابعاد خودناتوان­سازی از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره برای نمرات تفاضلی استفاده­شد که مقدار F به دست­آمده برای بعد خلق منفی با درجه آزادی بین گروهی ۱ و درجه آزادی درون گروهی ۲۸ برابر است با ۵۴۵/۱۴ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است و مقدار F به دست­آمده برای بعد تلاش با درجه­آزادی بین گروهی ۱ و درجه آزادی درون­گروهی ۲۸ برابراست با ۰۲۱/۲۵ و مقدار F به دست­آمده برای بعد عذرخواهی با درجه­آزادی بین گروهی ۱ و درون­گروهی ۲۸ برابر است با ۳۷/۴۹ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است و نشان­دهنده آن است که آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش نمره ابعاد خودناتوان­سازی می­ شود و برای بررسی افزایش جرات ورزی مقدار F به دست­آمده با بهره گرفتن از تحلیل کواریانس با درجه­آزادی ۲۷/۱ برابر است با ۳/۸۱ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است و نشان­دهنده آن است که آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب افزایش جرات ورزی می­ شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پژوهشی دقیقاً با متغیرهای حاضر صورت نگرفته­است، ولی این پژوهش تا حدی همسو با پژوهش­های زیر است:
بوستان (۱۳۸۶)، تحقیقی با موضوع بررسی مقایسه­ ای اثربخشی زوج­درمانی گروهی با آموزش راهبرد تصمیم ­گیری مجدد و روایت­درمانی بر افزایش رضایت زناشویی انجام­داد و به این نتیجه­رسید که راهبرد تصمیم ­گیری مجدد موجب افزایش رضایت زناشویی می­گردد. و در تحقیقی فایده ( ۱۳۸۸ ) اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر راهبرد تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش خودپنداره دانش ­آموزان دختر دوره دبیرستان شهرستان بیرجند را مورد بررسی قرار داده­است و به این نتیجه­ رسید که بین میانگین­های دو گروه آزمایش و گواه و میانگین­های پیش­آزمون و پس­آزمون گروه آزمایش در نمرات آزمون خودپنداره راجرز تفاوت معناداری وجوددارد. و در تحقیقی رئیسی (۱۳۹۰ ) به بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه­ های راهبرد تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش سازگاری و انصراف از طلاق زنان متقاضی طلاق پرداخت. و چنین نتیجه­گرفت که استفاده از راهبرد تصمیم ­گیری مجدد در مشاوره با زنان ناسازگار مؤثر و مفید است و می ­تواند سازگاری اجتماعی، تندرستی آنان را افزایش­دهد. همچنین در پژوهشی، ترصفی (۱۳۹۱) با عنوان اثربخشی آموزش مؤلفه­ های راهبرد تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش تاب­آوری دانش ­آموزان دریافت که آموزش راهبرد تصمیم ­گیری مجدد می ­تواند با بهره گرفتن از تکنیک­ها و آموزش­هایی که به افراد می­دهد و به آن­ها کمک می­ کند تا بتوانند پیام­های بازدارنده را شناخته و به­دنبال آن با بهره گرفتن از تکنیک­های گشتالت­درمانی نقش­های جدید را شکل و الگوی جدیدی برای زندگی خود بسازند و تاب­آوری خود را افزایش­دهند.
همچنین در مورد راهبرد تصمیم ­گیری مجدد، تانیسن [۱۳۶] (۲۰۱۰) در کشور هلند تحقیقی با عنوان راهبرد تصمیم ­گیری مجدد و اختلالات شخصیتی انجام­داد. این کار بر روی ۱۲۸ بیمار ۴۲ ساله انجام شد. درمانگر توانست با بهره گرفتن از راهبرد تصمیم ­گیری مجدد به بیماران کمک­کند تا نمایشنامه زندگی خود را تغییردهند. بعد از اعمال درمان نتیجه تأثیر معنی­داری را نشان داد و ۹۵% بیماران بهبود علائم بیماری را نشان­دادند و ۸۲% از بیماران بعد از ۲ سال اتمام بیماری مشغول به کارشدند. کامپوز[۱۳۷](۲۰۱۰) در تحقیقی با عنوان آن­سوی نمایشنامه زندگی، نقش فرصت­ها و محیط در شکل­ گیری قصه زندگی اشاره می­ کند که در شکل­ گیری قصه زندگی عوامل مختلفی اثرگذار هستند، که می­توان به تأثیر محیط، خانواده، فرهنگ، جنسیت، هویت قومی، خانواده، سطح تحصیلات اشاره­کرد. همچنین بیان­کرده که با بهره گرفتن از راهبرد تصمیم ­گیری مجدد می­توان به فرد کمک­کرد تا او بتواند قصه زندگی خود را از نو بسازد. در رابطه با تصمیم ­گیری مجدد پژوهشی در خلال پنج جلسه گروه درمانی با به­کاربستن روش و مبانی نظری تحلیل متقابل بر روی ۲۸ دانشجوی سال سوم در سن­کارلوس انجام­گرفت که این نتایج به دست­آمد : آزمودنی­ها در این مطالعه که طرح آن به صورت پیش­آزمون – پس­آزمون با گروه کنترل بود با در نظرگرفتن درمان تصمیم ­گیری مجدد گولدینگ موردبررسی قرارگرفتند. حالات ایگو توسط چک لیست صفات [۱۳۸] که توسط گوف[۱۳۹] و هیل بران[۱۴۰] ساخته شده سنجیده­شد. پس از تحلیل داده ­ها مشخص­شد که تغییرات­اساسی در حالات ایگو پس از ۶ هفته به وقوع پیوسته­است. یکی از درمان­گرانی که تمرکز خود را بر اهمّیت نوازش که از مفاهیم بنیادی راهبرد تصمیم ­گیری مجدد است، قرارداده کلود اسنایدر [۱۴۱] (۲۰۰۲) می­باشد. او در این شیوه درمانی از مراجعان خود می­خواهد با پیام­های منفی انتقادگرایانه والدین خود، از طریق نوازش­هایی که اعضای گروه به یکدیگر می­ دهند، مقاومت ورزند. هدف این جلسات درمانی به دست­آوردن بازشناسی مثبت که افراد برای بهزیستی خود به آن نیازمند می­باشند، بوده ­است. کلود اسنایدر در تحقیقات خود به اثربخشی استفاده از این روش در بازشناسی مثبت و بهزیستی افراد اشاره می­ کند.
در آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به دانش ­آموزان در زمینه نمایشنامه زندگی و نحوه شکل گیری­آن و سائق­ها و بازدارنده­هایی که دریافت می­ کنند و در زمینه مفهوم نوازش و انواع نوازش و خودنوازشی چهار وضعیت زندگی که شامل “من خوب نیستم – شما خوب هستید” “من خوب نیستم – شما خوب نیستید"، “من خوب هستم – شما خوب نیستید” “من خوب هستم – شما خوب هستید” آموزش داده­شد و با بهره گرفتن از کشف نمایشنامه زندگی و استفاده از روش­ها و فنون گشتالت­درمانی شامل ایفای نقش، وارونگی نقش، صندلی خالی به آن­ها کمک شد که تصمیم­های جدید را جایگزین تصمیم­های اولّیه کنند که آموزش­های داده­ شده به کاهش نمره­کل و نمره ابعاد خودناتوان­سازی و افزایش جرات ورزی کمک کرد.
فرضیه دوّم
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش نمرات ابعاد خودناتوان­سازی می­ شود.
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به شکل معناداری کاهش ابعاد خودناتوان­سازی را پیش ­بینی می­ کند. برای بررسی این فرضیه از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری برای نمرات تفاضلی استفاده شد. و نتایج بدین شرح بود : مقدار F به دست­آمده برای بعد خلق منفی با درجه آزادی بین گروهی ۱ و درجه­آزادی درون گروهی ۲۸ برابراست با ۵۴۵/۱۴ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است و مقدار F به دست­آمده برای بعد تلاش با درجه آزادی بین گروهی ۱ و درجه آزادی درون گروهی ۲۸ برابر است با ۰۲۱/۲۵ و در سطح ۰۰۱/۰ معنی­دار است و مقدار F به دست­آمده برای بعد عذرخواهی با درجه­آزادی بین گروهی ۱ و درون گروهی ۲۸ برابر است با ۳۷/۴۹ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است.
در تبیین این مسئله می­توان گفت که کودکان از بدو تولد شروع به نگارش پیش­نویس زندگی خود می­ کنند و زمانی که چهارسالگی فرا می­رسد اساس طرح و نقشه را تصمیم ­گیری کرده ­اند و در هفت سالگی جزئیات اصلی داستان زندگی خود را کامل نموده ­اند و از آن زمان تا ۱۲ سالگی آن را ویرایش نموده و نکاتی را به آن اضافه می­ کنند و در دوران نوجوانی و بزرگسالی آن را تجدید نظر نموده و نگاهی دیگر به آن می­افکنند و آن را با واقعیت­ها و ویژگی­های زندگی کنونی خود هماهنگ می­ کنند. (یان استوارت، ۱۹۸۷)
این که چرا کودکان تصمیمات پیش ­بینی می­گیرند در دو ویژگی اساسی شکل­ گیری پیش­نویس قرارداد. ۱– تصمیمات پیش­نویس نشان­دهنده بهترین روش کودک برای زنده­ماندن در دنیای پرآشوب و مخاطره است، حتی دنیایی که زندگی انسان را تهدید می­ کند می­باشد. ۲ – تصمیمات پیش­نویس معمولاً براساس هیجانات و واقعیت سنجی کودک صورت می­گیرد. (یان استوارت ،۱۹۸۷)
پیش­نویس زندگی دارای یک محتوا و یک روند است. محتوای پیش­نویس زندگی هرکس متفاوت است، ویژگی و بی­همتایی آن مانند اثر انگشت است ولی روند پیش­نویس زندگی به نظر می­رسد به طور نسبی در تعداد معدودی از الگو مشخص می­ شود. ( استوارت، ترجمه عطارها،۱۳۹۱)
پیام­هایی که از حالت نفسانی والد پدر و مادر سرچشمه می­گیرد، بازدارنده­های تقابلی نام دارد و کودک آن­ها را به عنوان محتوای والد خود بایگانی می­ کند. و پیش­نویس تقابلی به معنای یک سری از تصمیماتی است که به وسیله کودک بر طبق باز دارنده­های تقابلی گرفته شده­است. پنج دستور خاص وجوددارد که نقش ویژه­ای در پیش­نویس تقابلی دارد که به آن­ها سائق و یا به طورکلی سوق­دهنده گفته می­ شود. واژه سوق­دهنده به این دلیل به کاربرده می­ شود که کودک احساس اجبار می­ کند که از این فرامین پیروی کند. او بر این باور است که تا زمانی که از این سوق­دهنده پیروی می­ کند می ­تواند در وضعیت خوب باقی بماند که عبارت­اند از : ۱– کامل­باش، ۲– قوی­باش، ۳– سختکوش­باش، ۴– دیگران را راضی و خشنودکن، ۵ – عجله­کن. هم­چنین وقتی والدین از رفتار بچه­ها عصبانی می­شوند، پیام­های دستوری به آن­ها می­ دهند که این پیام­ها اشاره دارد به پیام­هایی که در کودکی از والدین خود دریافت نموده ­اند، بیشتر این پیام­ها باز دارنده­اند، بعضی از پیام­ها ناامیدی، ناکامی و اضطراب را به همراه دارد و بعضی از این بازدارنده­ها باعث احساس نامطلوب در کودکی می­شوند. این بازدارنده­ها عبارت­اند از: ۱– نکن، ۲– وجود نداشته­باش، ۳– صمیمی نباش، ۴– مهم نباش، ۵– بچه نباش، ۶– بزرگ نشو، ۷ – موفق نباش، ۸ – خودت نباش، ۹ – عاقل و سالم نباش، ۱۰ – تعلق نداشته باش، ۱۱ – فکر نکن.
دانش­آموزانی که در بعد عذرتراشی خودناتوان­سازی نمره بالایی می­گیرند احتمال دارد که در کودکی سوق­دهنده سختکوش­باش را دریافت کرده­باشند، کسانی که در وضعیت سختکوش­باش به سر می­برند اغلب از لغت سعی استفاده می­ کنند. “مثل چیزی که سعی می­کنم به شما بگویم این است"، “من سعی خود را می­کنم و آن چه را که در موردش به توافق رسیدیم انجام خواهم­داد” لغت سعی وقتی­که در این وضعیت خاص به کار می­رود همیشه این مفهوم را منتقل می­ کند که “من به جای اینکه آن کار را عملاً انجام­دهم، سعی می­کنم که انجام دهم". (استوارت، ترجمه عطارها،۱۳۹۱)
لغات معمول دیگر مانند اینها هستند: مشکل، نمی­توانم، چرا؟ این دیگه چیه؟ خیلی سخته که… و صداهای پرسشی نظیر هوم؟ اِه؟ و… است. (استوارت، ترجمه عطارها،۱۳۹۱)
همچنین دانش­آموزانی که در نمره خلق­منفی از ابعاد خودناتوان­سازی نمره­بالایی کسب کرده ­اند ممکن­است از والدین خودبازدارنده نزدیک­نشو یا صمیمی­نباش را دریافت کرده­باشند. این پیام بازدارنده ممکن­است در مورد نزدیکی جسمانی باشد، در این صورت این پیام از والدینی الگوبرداری می­ شود که به ندرت یکدیگر و یا فرزندشان را لمس می­ کنند، افزون بر این، این پیام می ­تواند به این صورت هم باشد، “از نظر عاطفی نزدیک­نشو” این شکل پیام ممکن­است در خانواده­هایی که هرگز از احساس­های خود با هم صحبت نمی­کنند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. گونه دیگری از پیام نزدیک­نشو به این شکل است که “به کسی اطمینان نکن". (استوارت، ترجمه عطارها،۱۳۹۱)
آگاهی نسبت به وجود این بازدارنده­ها با بهره گرفتن از آموزش تصمیم ­گیری مجدد و گرفتن تصمیم جدید با بهره گرفتن از فنون گشتالت­درمانی، شامل: شناسایی قواعد خانوادگی و بایدها و نبایدها با بهره گرفتن از تکنیک­های شناختی (جدال شناختی، مباحثه، پرسش­های سقراطی و ….) برای درک تصمیم­های اولیّه و گفت و گو و استفاده از پرسش­های سقراطی که افراد با افکار منفی خود آشنا می­شوند و تمرین می­ کنند تا آن­ها را با خودگویی و باورهای مؤثرتری جایگزین کنند. چند نمونه از این پرسش­ها از این قرارند : اگر مجبور نبودید که بر اساس معیارهایی که دیگران برای شما تعیین کرده ­اند زندگی کنید اکنون چه وضعیتی داشتید؟ اگر شما همین وضعی که هستید باقی بمانید، تصور می­کنید که زندگی شما در چند سال آینده چگونه خواهد بود؟ همین طور به چالش­کشیدن باورهای اعضاء با بهره گرفتن از روش جدال شناختی، برای این منظور این سوألات مطرح می­ شود که : آیا داشتن چنین باوری در زندگی به شما کمک می­ کند یا شما را از زندگی باز می­دارد؟ چه دلیلی برای باورتان دارید؟ یا چه کسی به شما گفت که این باور صحیح است؟ در اینجا هدف این است که فرد را ترغیب­کنیم تا درباره تفکّرات و باورهایش و اینکه چه تأثیر نافذی بر زندگی روزمره­اش دارند بیندیشد. با بهره گرفتن از این روش­ها افراد را متوجه این مسائل می­کنیم که نگاهی به تصمیماتی که درباره زندگی، درباره خودشان و درباره دیگران اتخاذ کرده ­اند بیاندازد و بر روی تصمیم­های اولّیه، به کمک تکنیک­های گشتالت­درمانی (ایفای نقش، وارونگی نقش، صندلی خالی) برای بازسازی مجدد صحنه­هایی که از گذشته به ذهن افراد می­رسد کار شده و مسائل حل­نشده مراحل آغازین دوران کودکی می­توانند به صورت سودمندی مورد بررسی قرارگیرند. مشروط بر آنکه این تجارب اولیّه مربوط به سطح کارکرد کنونی افراد آورده شود. تجربه ­های دردناک اولیّه نیاز به شناسایی، احساس کامل، تجربه مجدّد و بررسی کامل دارند، قبل از اینکه افراد بتوانند خودشان را از آثار محدودکننده آن­ها رها سازند باورهای کنونی نسبت به خودشان و مشکل فعلی­شان غالباً مربوط به آسیب­های گذشته هستند بر روی سطح هیجانی افراد با توجه به لحظه حال و (اینجا و اکنون) توجه می­ شود. برای مثال از افراد خواسته شد یکی از احساس­های نامطلوبی را که در دوره کودکی تجربه کرده ­اند را به­خاطر آورند و هر گونه احساسی درباره آنچه بود را به زمان حال بیاورند و به طور مستقیم آن احساس را تجربه کنند. برای تماس با لحظه کنونی با پرسش­های چه و چگونه به فرد کمک شد. مثال: اکنون چه چیزی در حال وقوع است؟ همانطور که درگیر کشمکش­هایتان هستید چه چیزی را تجربه می­کنید؟ غمگینی خود را چگونه تجربه می­کنید؟ همانطور که از قلب سنگینتان صحبت می­کنید، اگر قلبتان می­توانست سخن گوید چه می­گفت؟ تکنیک دیگری که استفاده­شد، فن «صندلی خالی» یا «دو صندلی رو به روی هم» است که از فرد خواسته می­ شود چنانچه بین جنبه­ های گوناگون درون خویش یا بین خودش و فرد دیگری دچار تعارض شده­است از این روش استفاده شد. به طور مثال فردی که با مادرش دچار تعارض شده­است گفته می­ شود که در یک صندلی خودش باشد و در صندلی دیگر در نقش مادرش باشد. دوست دارید به مادرتان چه چیزی را بگویید؟ اکنون صندلی­تان را تغییردهید و مادرتان باشید، از طریق­آوردن موضوعات هیجانی یا تعارض به زمان حال با بهره گرفتن از این تکنیک، فرد و مشاور درک بهتری از چگونگی کشمکش و رابطه به دست می­آورند. اجرای این تکنیک­ها احیاء و تجربه مجدد یک صحنه از گذشته است که به افراد فرصت داد، تا بررسی کنند که چگونه آن رخداد در زمان وقوعش آن­ها را تحت تأثیر قرار داده­است و یک شانس برای برخورد متفاوت با آن رخداد در زمان حال فراهم کرد. به افراد کمک شد تا نسبت به آن آگاه شوند و در نهایت به بحث گذاشتن سوألات بازنگری در مورد تصمیمات اولیّه، آیا شما مایلید برخی از تصمیم­های اولیّه خود را مورد بازنگری قرار دهید؟ آیا این تصمیمات هنوز برای شما مفیدند؟ شما مایلید چه تصمیم­های جدیدی اتخاذ کنید؟
و در نهایت با بازی مجدّد رخدادهای گذشته در زمان حال فرد قادر می­ شود معنی جدیدی به آن بدهد و از طریق این فرایند می ­تواند روی دل مشغولی­های ناتمامش کار کند و یک پایان جدید و متفاوت به آن موقعیت بدهد. تمرین مجدّد بر روی صحنه­های خیالی که از گذشته خلق شده ­اند و آموزش به افراد در رابطه با اینکه می­توانند در کمال امنیت از تصمیم­های اولیّه که فعلاً نامناسب­اند دست بشویند و با تجهیز آن­ها به درک زمان حال، می­توان آن­ها را قادر به احیای یک صحنه معین به شیوه­ای جدید ساخت. آموزش این نکته که می­توانند یک پایان جدید به آن صحنه اولیه بدهند، این خود به یک آغاز جدید می­انجامد که به اعضاء اجازه می­دهد به راه­های نوین فکر، احساس و عمل کنند. و این امر یعنی آگاهی نسبت به تصمیم­های اولیّه و استفاده از فنون گشتالت­درمانی ذکرشده و گرفتن تصمیم­های جدید، منجر به کاهش نمره خلق منفی و نمره عذرتراشی از ابعاد خودناتوان­سازی می­ شود.
فرضیه سوّم
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش نمره کل خودناتوان­سازی می­ شود.
استفاده از آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به صورت معنی­داری کاهش نمره کل خودناتوان­سازی را پیش ­بینی می­ کند. با بهره گرفتن از آزمون تحلیل واریانس یک­راهه (ANCOVA) مقدار F به دست­آمده با درجه آزادی ۲۷/۱ برابر است با ۹۲/۶۷ که در سطح آلفای ۰۰۱/۰ معنی­دار است که نشان­دهنده آن است که آموزش تصمیم ­گیری مجدد موجب کاهش نمره کل خودناتوان­سازی می­ شود.
در تبیین این پدیده می­توان اشاره کرد که سایق­ها پیام­هایی از خود والدینی هستند که محدود کننده­اند، و اگر از آن­ها پیروی شود می ­تواند مانعی برای رشد و انعطاف­پذیری به حساب آیند. این سوق­دهنده­ها توسط تایبی کاهلر به این ترتیب لیست شده ­اند : ۱– قوی­نباش ۲– سخت تلاش­کن ۳– کامل­باش ۴– عجله­کن ۵– دیگران را خشنودکن.
علّت این نامگذاری کیفیت اجباری یا قهری آن در شرایط تنش زاست. سایق­ها، تلاش­ های نیمه­آگاهانه ما هستند که باعث می­شوند به گونه ­ای رفتارکنیم که نیاز ما به کسب تأیید از جانب­دیگران را برآورده­کند. واقعیّت این­است که هرگز نمی­توانیم به قدرکافی، هر آن­چه را سوق­دهنده می­خواهد، انجام دهیم. بنابراین، هرچه بیشتر از باورهای باید پیروی کنیم، به مشکلات بیشتری دچار خواهیم­شد. این امر خود باعث احساس فشار بیشتر می­ شود. در نتیجه، هرچه نیروی بیشتری برای رفتار سوق­دهنده خود صرف می­کنیم، مشکلات بیشتری خواهیم داشت و مجدداً احساس فشار بیشتری می­کنیم. (یان استوارت، ۱۹۸۷)
و امّا راهبردهای خودناتوان­سازی آن شرایط پیش­آیندی هستند که افراد فراهم می­سازند، به این امید که جانشین عواملی شوند که در آینده ممکن است شایستگی آن­ها را موردتردید قراردهد. آرمانی آن است که افراد این شرایط را در عوامل بیرونی جست ­و جو کنند، نه در عوامل درونی. به نظر برگلاس و جونز خودناتوان­سازی عبارت­است از هر عمل یا زمینه­عملی که به فرد امکان می­دهد تا شکست را به عوامل بیرونی (بهانه) و موفقیّت را به منظور (کسب افتخار) به عوامل درونی نسبت دهند.
خودناتوان­سازی دارای ۳ زیر بنای انگیزشی است:
۱ – تعریف مفهومی شک : بیشترین توافق این­است که اساس انگیزشی خودناتوان­سازی وجود احساسات شک و تردید است. شک در مورد حصول نتیجه مثبت و یا اجتناب از نتیجه منفی شاید به دلیل تأکیدی که جامعه روی پیشرفت و استعداد طبیعی دارد، عدم­اطمینان فرد به شایستگی­ها و قابلیت ­های خود می ­تواند از ویژگی-های اصلی و اساسی ارزشیابی از خود باشد. ممکن است این عدم­اطمینان با زیرسؤال­بردن شایستگی منجر به ایجاد تردید یا نگرانی­هایی در مورد خودکارآمدی و خودارزشمندی فرد شود. (السون و همکاران،۲۰۰۰)
۲ –اساس عمومی–خصوصی خودناتوان­سازی : کلدینز وارکین در مطالعه­ ای دریافتند خودناتوان­سازی هنگامی رخ می­دهد که عمل خودناتوان­سازی و پیامد عملکرد هر دو علنی باشد. امّا این نتیجه وقتی یکی از آن­ها (عمل خودناتوان­سازی و پیامد عملکرد آن) کاملاً خصوصی بود حاصل نشد. این یافته نشان­دهنده آن است که خودناتوان­سازی اساس خود ادعایی دارد. ( ارکین و السون، ۱۹۹۸)
۳ –نقش خودحمایتی و خودارتقائی : تمایز دیگری در رابطه با اساس انگیزشی خودناتوان­سازی باید توجه داشت، مربوط است به هدف­های خودحمایتی در مقابل هدف­های خودارتقائی، خودناتوان­سازی یک راهبرد در پیامد اسنادی به همراه دارد. اوّل با ایجاد مانع بر سر راه موفقیّت فرد بهانه­ی حمایتگر در برابر عملکرد معیوب و شکست­خورده فرد به وجود می ­آید. دوّم مسئولیت­ پذیری ادراک­ شده فرد را برای موفقیّتی که علی­رغم ناتوانی حاصل شده­است ارتقاء می­دهد، به تعبیر اسنادی توانایی به عنوان علّت ادراک­ شده شکست تخفیف می­یابد، حال آنکه توانایی به عنوان علت ادراک­ شده موفقیّت تشدید می­یابد. اسناد توانایی ثبت­شده، از خود در باور شکست حمایت می­ کند، حال اگر موفقیّت حاصل شود با پیامدهای خودناتوان­سازی شدید اسناد توانایی، خود را ارتقاء می­بخشد. ( ارکین و السون، ۱۹۹۸)
بنابراین یکی از دلایل خودناتوان­سازی افراد را می­توان پیروی از سائق­ها نامید و ا حساس فشار ناشی از سائق­ها و تلاش افراد برای حفظ خودارزشی که موجب استفاده از راهبردهایی که منجر به خودناتوان سازی می­ شود. و براساس آموزش تصمیم ­گیری مجدّد افراد نسبت به وجود سائق­ها آگاه شده و با بهره گرفتن از تکنیک­های گشتالت­درمانی شامل جدال شناختی، مباحثه و پرسش­های سقراطی برای درک تصمیم های اولیّه و ایفای نقش، وارونگی نقش، صندلی خالی برای بازسازی مجدد صحنه­هایی که از گذشته به ذهن افراد می­رسد و به بحث­گذاشتن سوألات بازنگری در مورد تصمیمات (آیا شما مایلید برخی از تصمیم­های اولیّه خود را مورد بازنگری قرار دهید؟ آیا این تصمیمات هنوز برای شما مفیدند؟ شما مایلید چه تصمیم­های جدیدی اتخاذ کنید؟) نقش­های جدید را شکل­داده و الگوی جدیدی برای زندگی خود بسازند و تصمیم­های جدیدی بگیرند، که باعث کاهش پیروی از سائق­ها شده و در نتیجه نمره کل خودناتوان­سازی کاهش می­یابد.
فرضیه چهارم
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد موجب افزایش جرات ورزی می­ شود.
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به شکل معنی­داری افزایش جرات ورزی را پیش ­بینی می­ کند. مقدار F به دست­آمده با بهره گرفتن از روش تحلیل کواریانس با درجه آزادی ۲۷/۱ برابر است با ۳۱۳/۸۱ و با توجه به مقدار آماره­ های F به دست آمده در سطح آلفای ۰۰۱/۰ معنی­دار می­باشد. نتیجه می­گیریم که این متغیر می ­تواند به شکل معنی­داری افزایش جرات ورزی را پیش ­بینی کند. به این معنی که می­توان با آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد به افزایش جرات ورزی دانش ­آموزان کمک­کرد.
برای تبیین این مسئله می­توان این گونه بیان­کرد که با توجه به نظریه تحلیل رفتار متقابل کسانی که در وضعیت “من خوب نیستم، شما خوب هستید” قرار دارند در رفتار جرأت­ورزانه دچار مشکل هستند و پیش­نویس زندگی خود را براساس موضوعاتی قرار می­ دهند که قربانی شوند یا در برابر دیگران شکست بخورند، وقتی افراد می­توانند به صورت جرأت­ورزانه رفتار کنند که وضعیت زندگی خود را به صورت “من خوب هستم، شما خوب هستید” تغییردهند.
در اوایل زندگی، هر طفلی به این نتیجه می­رسد که “من خوب نیستم” و درباره پدر و مادر خودش هم به این نتیجه می­رسد که “شما خوب هستید” این اولّین چیزهایی است که طفل درباره زندگی و دنیایی که باید عمری در آن بگذراند، احساس می­ کند، و این وضعیت “من خوب نیستم، شما خوب هستید” مهمترین تصمیم تمام عمرش است. این نتیجه ­گیری به طور دائمی در او ضبط می­ شود و در تمام کارهایی که می­ کند تأثیر خواهدداشت. با وجود این، از آن­جایی که این یک تصمیم است، می ­تواند تغییر کند، امّا فقط با یک تصمیم دیگر، نه پیش از آنکه تصمیم اولیّه فهمیده­شود. (تامس هریس، ۱۹۷۳)
برای تبیین این مسئله می­توان گفت راهبرد تصمیم ­گیری مجدّد می ­تواند با بهره گرفتن از تکنیک­ها و آموزش­هایی که به افراد می­دهد کمک به افراد برای آشنایی با مفهوم نمایشنامه زندگی و انواع سوق­دارنده­ها و باز دارنده­ها و بازسازی رخدادهای گذشته در زمان حال و با بهره گرفتن از تکنیک­های گشتالت­درمانی برای ساختن نقش­ها و الگوهای جدید به افراد کمک می­ کند تا روی دل­مشغولی­های ناتمام خود کارکنند و یک پایان جدید و متفاوت به موقعیت زندگی خود بدهند که این مسئله باعث تغییر وضعیت از “من خوب نیستم، شما خوب هستید” به وضعیت “من خوب هستم، شما خوب هستید” و افزایش رفتار جرأت­ورزانه است. همچنین آگاهی از مفهوم نوازش که عبارت­است از نوازش یعنی واردشدن به آگاهی فرد دیگر، نوازش چیزی است که کودک درون­ما احساس می­ کند، آبراهام مزلو نوازش را در سلسله مراتب نیازهای انسان هم­ردیف آب و غذا می­داند، نوازش برای زندگی آدم­ها ضروری هستند. اریک برن عقیده دارد: «نخاع بی­نوازش خشک می­ شود» بنابراین مبادله نوازشی یکی از مهم­ترین کارهای انسان­هاست. در ابتدا نوازش­ها به صورت نوازش­های بدنی هستند. امّا بزرگترها رفته­رفته یاد می­گیرند نوازش­های کلامی را جایگزین نوازش­های بدنی کنند، نوازش­های مثبت مثل لبخندزدن، گوش­دادن، گرفتن دست­ها، یا گفتن جمله دوستت دارم در طرف مقابل احساس خوب­بودن ایجاد می­ کنند، امّا نوازش­های منفی مانند زخم زبان­زدن، تحقیرکردن، سیلی­زدن، توهین­کردن و گفتن جمله از تو متنفرهستم در طرف احساس بد ایجاد می­ کند.
هریک از ما دارای بانک نوازشی هستیم و هرگاه از کسی نوازش می­گیریم، نه تنها آن نوازش را در زمان خود می­گیریم بلکه خاطره آن را در بانک نوازشی خود نگه­داری می­کنیم و بعدها می­توانیم به این تکنوازشی­ها مراجعه کنیم و از نوازشی که می­خواهیم به عنوان خویشتن نوازشی بهره­ببریم.
استفاده از خویشتن­نوازی که یعنی تشویق خویشتن به خاطر کارهایی خوب و شایسته خود در آشنایی با راه­های دریافت نوازش از دیگران موجب کمک به افزایش رفتار جرأت­ورزانه می­ شود.
فرضیه پنجم
آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد در کاهش خودناتوان­سازی تأثیر بیشتری داشته است و یا افزایش جرات ورزی.
برای بررسی این فرضیه به بررسی و مقایسه اندازه اثر و یا میزان تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته در تجزیه و تحلیل آماری می­پردازیم.
برای بررسی تأثیر مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد بر کاهش ابعاد خودناتوان­سازی از روش تحلیل واریانس چندمتغیره برای نمرات تفاضلی استفاده­شد که نمره F به دست­آمده برای نمرات تفاضلی خلق منفی برابر بود با ۵۴۵/۱۴ که در سطح ۰۰۱/۰ معنی­دار بود و اندازه اثر آن برابر بود با ۳۴۲/۰ و مقدار F به دست­آمده برای نمرات تفاضلی تلاش برابر بود با ۰۲۱/۲۵ که در سطح ۰۰۱/۰ معنی­دار بوده و میزان اندازه اثرآن یعنی اثربخشی تصمیم ­گیری مجدد بر کاهش بعد تلاش برابربود با ۴۷۲/۰ و مقدار F به دست­آمده برای نمرات تفاضلی عذرخواهی برابر بود با ۳۷۴/۴۹ که در سطح ۰۰۱/۰ معنی­دار بوده و میزان اثربخشی تصمیم ­گیری مجدد بر کاهش بعد عذرخواهی و یا اندازه اثرآن برابر بود با ۶۳۸/۰ و برای بررسی تأثیر مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد بر کاهش نمره کل خودناتوان­سازی از روش آماری تحلیل واریانس یک­راهه (ANCOVA) استفاده شد که مقدار F به دست­آمده برابر بود با ۹۲/۶۷ و در سطح ۰۰۱/۰ معنی­دار بود و اندازه اثرآن و یا اثربخشی تصمیم ­گیری مجدد بر کاهش نمره کل خودناتوان­سازی برابر بود با ۷۱۶/۰ و هم­چنین برای بررسی تأثیر مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی از روش تحلیل کواریانس استفاده­شد که مقدار F به دست­آمده ۳۱۳/۸ بود و میزان اثربخشی تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی و یا اندازه اثرآن برابر بود با ۷۵۱/۰ که از مقایسه میزان اندازه اثر متغیرهای مربوطه می­توان نتیجه­گرفت که آموزش مؤلفه­ های تصمیم ­گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی تأثیر بیشتری داشته­است. ولی میزان این اثر به اندازه­ای زیاد نیست که بتوان تبیین و دلیل خاصی برای آن ذکرکرد.
محدودیت­های پژوهش
- عدم همکاری مدارس با اجرای پژوهش در مدرسه، که منجر به تغییر جامعه پژوهش از دختران سال سوم دبیرستان به پسران سال سوم هنرستان شد.
- مفهوم نبودن و پیچیدگی تعدادی از سوألات پرسشنامه ­ها برای دانش ­آموزان.
پیشنهادات پژوهشی
- پیشنهاد می­ شود پژوهشی مشابه پژوهش حاضر در مقاطع دیگر و هم چنین روی جامعه دختران انجام­گیرد.
- پیشنهاد می­ شود در پژوهش­های بعدی متغیرهای خصیصه­ای آزمودنی­ها نظیر طبقه اجتماعی وضعیت اقتصادی، زمینه خانوادگی و… بر خودناتوان­سازی و جرات ورزی مدّ نظر قرارگیرد.

نظر دهید »
نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره دیپلماسی شهروندی ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

آوات رضانیا، در سال ۱۳۸۹ به بررسی و تحلیل یکی از سایتهای مربوط به مباحثات و گفتگوی اینترنتی فارسی پرداخته و معتقد است که اینترنت اگر به عنوان حوزه­ای امکانی در نظر گرفته شود، دارای پتانسیل­های زیادی برای ظهور حوزه­ عمومی است؛ اما در عمل، استفاده از امکانات اینترنت برای به عمل درآوردن پتانسیل­های آن، منوط به خواست و اراده کاربران آن و شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه است. یافته­های وی نشان می­دهد که در ایران، سایت­های دولتی فاقد امکاناتی برای ایجاد بحث بین عامه هستند؛ هر چند که همراه سانسور و محدودیت باشند. فضاهای بحث و امکانات تشکیل اجتماعات مجازی، بیشتر توسط بخش خصوصی ایجاد می­گردد. از طرف دیگر هزینه استفاده از اینترنت بالا است و برای بخش بزرگی از جامعه قابل دسترسی نیست و با در نظر گرفتن سرعت پایین اینترنت، یکی دیگر از مشکلات و موانع ساختاری و سخت افزاری شکل­ گیری حوزه عمومی هم، نمود می­یابد. از طرف دیگر به نظر می­رسد که عدم توجه دولت و اقتدار طلبی آن، در انفعال بیش از حد کاربران اینترنتی در زمینه بحث­های آنلاین نقش زیادی داشته باشد. وی جمع­بندی می­نماید که صرف وجود اینترنت و در نظر گرفتن آن به عنوان یک حوزه امکانی برای ظهور حوزه عمومی، نمی­تواند در به عمل درآوردن حوزه عمومی نقش زیادی داشته باشد؛ بلکه مسائل دیگری مربوط به دولت و نقش آن در گسترش آزادی­ها و همچنین میزان احساس مسئولیت و اهمیت مسائل برای مخاطبان و کاربران اینترنتی از عوامل تعیین­کننده هستند. (رضانیا، ۱۳۸۹، ص ۲)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سید مسعود سیدعلوی، در سال ۱۳۹۰، از رساله دکتری خود با عنوان «حوزه عمومی در فضای مجازی» در دانشگاه علامه طباطبایی دفاع کرده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که روشن نماید آیا از دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات و علوم سیاسی در دانشگاههای ایران حوزه عمومی در فضای مجازی تشکیل شده است؟ و آیا وبلاگ­ها و شبکه ­های اجتماعی را می­توان به عنوان مصادیق حوزه عمومی مجازی در نظر گرفت؟ یافته­های پژوهش نشان می­دهد که از دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات و علوم سیاسی دانشگاههای کشور، سه متغییر مستقل حوزه عمومی در فضای مجازی شکل گرفته است و وبلاگ­ها و شبکه ­های اجتماعی از مصادیق حوزه عمومی در فضای مجازی هستند. از سوی دیگر یافته­های تحقیق نشان می­دهد اکثر کارشناسان علوم سیاسی و علوم ارتباطات علیرغم آنکه معتقدند فضای گفتگوهای سیاسی در اینترنت عقلانی نیست و رسیدن توافق درباره مسائل سیاسی دشوار است؛ اما ایجاد حوزه عمومی مجازی را در توسعه مردم­سالاری موثر می­دانند. این مسئله از سویی می ­تواند نشان دهنده آن باشد که پاسخگویان، تکثر آرا در حوزه عمومی را از الزامات مردم­سالاری می­دانند و از سوی دیگر می­توان امیدوار بود که با عقلانی شدن بحث­ها در فضای مجازی امکان توافق درباره مسائل سیاسی بیشتر شود.
نکته مهم دیگر آنکه هابرماس رسالت حوزه عمومی را نقد و نظارت مردم بر قدرت حاکم می­داند. یافته­های تحقیق نیز نشان می­دهد که ۳/۶۸ درصد پاسخگویان معتقدند نقد قدرت حاکم در اینترنت آسان­تر از سایر رسانه­های جمعی است. این مسئله نشان دهنده جذابیت فضای مجازی برای گفتگوهای سیاسی در اینترنت است که این روزها بیش از پیش در عرصه اجتماعی نیز قابل مشاهده است؛ به نحوی که در تغییرات اجتماعی که در سطح منطقه و جهان در حال رخ دادن است، افراد در سطح گسترده­ای برای هماهنگی کنش­های اجتماعی و یا اطلاع­رسانی در خصوص بی­ عدالتی­های اجتماعی از اینترنت استفاده می­ کنند و حکومت­ها نیز در هنگام ناآرامی­های اجتماعی، از اینترنت استفاده می­ کنند و حکومت­ها نیز در هنگام ناآرامی­های اجتماعی، با محدودسازی و یا سانسور، تلاش می­ کنند این ابزار را خنثی نمایند. در نگاهی کلی به یافته­های تحقیق به نظر می­رسد با ایجاد جوامع مجازی و شبکه ­های اجتماعی از طریق ارتباطات رایانه­ای، فضاهای زیادی وجود دارد که می ­تواند به عنوان حوزه عمومی در نظر گرفته شود. این حوزه ­های عمومی متکثر به خصوص وبلاگ­ها و شبکه ­های اجتماعی، بسته به میزان توجه و مشارکت کاربران اندازه متفاوتی می­یابند ضمن آنکه کاربران را قادر می­سازند بر حسب علائقشان حوزه ­های عمومی متفاوتی را تجربه نمایند و در آن مشارکت داشته باشند. برخلاف حوزه عمومی سنتی در این حوزه ­های عمومی شبکه­ ای، رسانه­های جمعی تعیین­کننده دستور کار نیستند، گردش اطلاعات یکسویه نیست و ارتباطات خطابی در آن جایی ندارد. ضمن آنکه عموم کاربران قدرت کنش، مشارکت و انتقاد بسیار بالایی در حوزه عمومی مجازی دارند که قابل مقایسه با قدرت مشارکت و انتقاد بسیار بالایی در حوزه عمومی مجازی دارند که قابل مقایسه با قدرت مشارکت و انتقاد آنها در حوزه عمومی سنتی نیست؛ از سوی دیگر به دلیل ماهیت غیرمتمرکز شبکه، حوزه ­های عمومی مجازی، مقاومت و انعطاف بیشتری در برابر کنترل حاکمان دارند و در صورتی که حاکمان تمایل به توسعه ظرفیت­های ساختاری و کاربری شبکه جهانی اینترنت داشته باشند، ناچار به پذیرش این فضاهای بالقوه انتقادی هستند. (سیدعلوی، ۱۳۹۱، صص ۱۴۶-۱۴۲)
بیات، در شهریورسال ۱۳۹۲، از رساله خود با عنوان «شبکه ­های اجتماعی مجازی در ایران؛ بررسی میزان استفاده و رضامندی کاربران جوان تهرانی از شبکه ­های اجتماعی مجازی» در دانشگاه علامه طباطبایی دفاع کرده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که تصویری از رفتار جوانان تهرانی در شبکه ­های اجتماعی مجازی ارائه دهد که تا چه حد مبتنی بر فهم ارتباطی فعالیت جوانان در این شبکه­هاست و نیز تفاوتهای کاربران جوان در زمینه­ رفتارهای شبکه­ ای به چه صورت هست؟ دلایل حضور کاربران ایرانی در این عرصه چیست و به چه میزان در این شبکه­ ها به فعالیت می­پردازند؟ اهداف جزئی تحقیق نیز ارائه سنخ­شناسی کاربرانی است که به عنوان تولیدکننده و مصرف ­کننده اطلاعات در این شبکه­ ها فعالیت می­ کنند و نیز شناخت انگیزه­ های فعالیت شبکه­ایی عوامل موثر بر این انگیزه­ ها، شناخت رفتار و عوامل موثر بر رفتار کاربران، همچنین رابطه انگیزه­ های فعالیت شبکه­ایی و رفتار کنشگران جوان می­باشد.
محقق در این تحقیق، شبکه­ ای شدن و جهانی شدن ارتباطات در بستر وب را مورد بررسی قرار داده است که از مهمترین تحولات دهه اخیر است. شبکه ­های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از جدیدترین فن­آوریهای امروزی که سیل عظیم کاربران را از سراسر جهان با خود به همراه دارد، حائز اهمیت است. اولین و مهمترین یافته تحقیق نشان می­دهد که تمرکز کاربران تهرانی در فعالیت در شبکه ­های اجتماعی، شبکه اجتماعی فیس­بوک می­باشد، اگر چه در شبکه ­های اجتماعی دیگر نیز عضو هستند. در بررسی انگیزه­ های استفاده از فیس­بوک، انگیزه­ های گسترش فضای ارتباطی، پویایی سیاسی، مدنی، شادی و تفریح، عاطفی، مقایسه بین فرهنگی، اعمال سلیقه فردی و توانمندی شخصی و نیز کسب اطلاعات و آرامش­جویی به ترتیب بیشترین عمومیت را داشت.
همچنین در این پژوهش مشخص گردید کاربران به دو دلیل از شبکه ­های اجتماعی مجازی استفاده می­ کنند، معاشرت­پذیری و دیده­بانی. از یافته­های مهم این تحقیق، کشف چهار طیف خاص­گرایان، تحول­گرایان، عمل­گرایان و عام­گرایان در میان کاربران اینترنتی است. خاص­گرایان کسانی هستند که همگونی، همنوایی و مشابهت بسیار زیادی با فضای جامعه دارند. به تعبیر دیگر، رفتار شبکه­ ای آنها همخوانی بیشتری با ارزشها و اصول جامعه دارد؛ معاشرت­پذیری آنها با افراد از قبل شناخته شده (فامیلی و دوستانه) می­باشد. در حوزه دیدبانی نیز بیشتر دیدبانی دوستانه دارند. در نقطه مقابل خاص­گرایان، عام­گرایان قرار دارند که رویکرد متفاوتی با خاص­گرایان دارند. عام­گرایان در معاشرت­پذیری به شکل گسترده و بدون مرز عمل می­ کنند و در دیده­بانی پیرو مسائل مختلفی هستند: از هر آنچه که زمینه بومی داشته باشد تا هر آنچه که زمینه جهانی داشته باشد را رصد می­ کنند. این در حالی است که دیده­بانی خاص­گرایان در حد کم است و مسائل اجتماعی و انتقادی در آن جایی ندارد. اما در میانه این پیوستار عمل­گرایان و تحول­گرایان هستند. در عمل­گرایان، تابعیت بسته به شرایط است یعنی بسته به شرایط محیط کار و محیط تحصیلی­شان، با شرایط موجود جامعه، همگام می­شوند یا از آن فاصله می­گیرند. دیده­بانی آنها تا حدی شامل مسائل اجتماعی شهروندی و مسائل کشور هست اما بیشتر نگاه ابزاری دارند که از این حیث به خاص­گرایان نزدیک­ترند. این پیوستار از نگاه ابزاری توسط خاص­گرایان شروع می­ شود و همانطور که بر روی این پیوستار به سمت عام­گرایان نزدیک می­ شود، از نگاه ابزاری کاسته ­شده و به نگاه فرهنگی­ نزدیک می­ شود. تحول­گرایان، افرادی هستند که در حوزه دیدبانی، جنبه انتقادی­شان واضح است و به لحاظ دیدگاه های فکری در بعد سیاسی و مدنی، با نظام موجود قرابت ضعیف­تری را نشان می­ دهند. در بین این طیف، فعالان سیاسی و مدنی بیشتر دیده می­ شود. معاشرت­پذیری­شان محدود و شبیه خاص­گرایان هستند این بدین معنی است که همه افراد را در معاشرت­پذیری خود راه نمی­دهند؛ اما دیده­بانی­شان بدون مرز و گسترده است.
بر اساس دیدگاه بلامبر، اختلاف در رضایت­های جستجو شده و انگیزه­ های متعدد و متنوع کاربران، متأثر از تمایزات جنسیتی، سنی و طبقاتی، الگوهای فراغتی و جهان وطنی و میزان دسترسی­شان به سایر رسانه­هاست؛ بنابراین برخلاف تبیین­های تک­بعدی و تقلیدگرایانه­ای که در واقع از دلایل حضور کاربران به شبکه می­ شود، دلایل حضور کاربران مورد مطالعه در این تحقیق، چند بعدی، تجربی و استقرایی است. استفاده از شبکه، بر اساس مفهوم­پردازی بلامبر، به تسهیل و تکمیل ارتباطات و پیوندهای اجتماعی بیشتر می­انجامد بنابراین تلقی­های موجود نیازمند بازنگری است. در نتیجه نمی­ توان برای نگاه های نقدکننده یا تأئیدکننده در خصوص استفاده از شبکه ­های اجتماعی حکم قطعی داد چرا که رضایت­ها و بهره­مندیهایی که فعالیت­ در شبکه ­های اجتماعی از هر نظر برای کاربران ایجاد کرده، دلیل اصلی اقبال به شبکه­هاست و در نهایت این رویکرد فرهنگی-اجتماعی می ­تواند گویای تغییر آگاهانه ذائقه، سلیقه و سبک زندگی کاربران جوانی باشد که دور از فرهنگ رسمی (کنترل والدین و هنجارهای اجتماعی) عاملیت و استقلال بیشتری را جهت ارائه دیدگاه های خود به صورت مجازی دنبال می­ کنند. بنابراین باید پذیرفت که شبکه ­های اجتماعی یکی از مولفه­های جدی در تمدن عصر دیجیتال است که مدیریتی از جنس خود، پویا و راهبردی و مشارکتی می­طلبد.
بخش ششم
چهارچوب نظری
۶-۱ حوزه عمومی
هابرماس در تبیین و توضیح حوزه عمومی می­گوید: منظور من از حوزه عمومی قبل از هر چیز عرصه یا قلمرویی از حیات اجتماعی ماست که در آن بتوان چیزی را در برخورد با افکار عمومی شکل داد. زمانی که شهروندان درباره مسائل مورد علاقه عمومی و منافع عمومی به گونه ­ای آزاد و بی­قید و بند، یعنی با تضمین آزادی اجتماعات و انجمن­ها، آزادی بیان و چاپ و نشر افکارشان با یکدیگر مشورت و کنکاش می­ کنند، در واقع به صورت یک پیکره عمومی عمل می­ کنند. تعبیر افکار عمومی به رسالت انتقاد و نظارتی اشاره دارد که پیکره عمومی شهروندان به طور غیررسمی در برابر طبقه حاکم اعمال می­ کند. (نوذری، ۱۳۸۱، ص ۴۶۶)
هابرماس از حوزه یا فضایی اجتماعی یاد می کند که میان دولت و جامعه مدنی قرار می گیرد و کارکرد فعال اجتماعی اش وابسته است به تمایز قطعی و شکاف میان آن دو. این حوزه مجموعه ای است از کنش ها و نهادهای فرهنگی که البته دارای نقش سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی هستند. این کارکردها جنبه «همگانیت» دارند که در بهترین حالت از نفوذ نیروها و نهادهای دولتی مستقل و مصون هستند. حوزه عمومی، فضای اظهارنظر، مکالمه، بحث و چاره جویی در مسائل همگانی است. هر کس بالقوه حق و قدرت شرکت در این فضا را دارد و باز به گونه ای نظری و آرمانی، کسی را امتیازی نسبت به دیگران در این فضا نیست. (احمدی، ۱۳۸۰، ص ۱۹۰)
بعدها هابرماس در بحثی مفصل­تر مضامین موجود در تعریف خود را بسط و گسترش داده و با تاکید بر افکار عمومی در حیات اجتماعی، از منظری وسیع­تر به تعریف حوزه عمومی مورد نظر خود پرداخت: منظور ما از حوزه عمومی قبل از هر چیز قلمرویی از حیات اجتماعی ماست که در آن چیزی نظیر افکار عمومی بتوان شکل بگیرد. علی­الاصول تمامی شهروندان باید از امکان دسترسی به حوزه عمومی برخوردار باشند. در جریان هر مکالمه یا گفتگو که طی آن اشخاص خصوصی در کنار هم جمع می­شوند تا یک اجتماع عامه را تشکیل دهند، در حقیقت بخشی از حوزه عمومی تشکیل یا ایجاد می­گردد. شهروندان و یا افرادی که در کنار هم جمع شده اند، در مقام افراد اقتصادی یا حرفه ای که تنها به فکر اداره امور خصوصی خود هستند، عمل می­ کنند و نه به مثابه مجامع حقوقی ای که تابع قواعد حقوقی بوروکراسی دولتی هستند و موظف به اطاعت و تبعیت از قواعد مذکورند، بلکه شهروندان و افراد خصوصی زمانی به منزله عموم عمل می­ کنند که بدون اجبار و اضطرار بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم یا منافع و مصالح عمومی بپردازند و این امر زمانی امکان­ پذیر است که تضمین های لازم برای گردهم آمدن و اجتماع آنان فراهم باشد و آزادانه بتوانند به یکدیگر بپیوندند و آزادانه افکار خود را بیان و تبلیغ نمایند. (نوذری، ۱۳۸۱، ص ۴۶۶)
جامعه مطلوب و آرمانی مورد نظر هابرماس، جامعه­ای است که در آن تعامل یا کنش متقابل، به دور از هر گونه سلطه، زور، دخالت و فریب اذهان و بر اساس زبان معقول و قابل فهم بین­الاذهانی صورت می­گیرد. در این جامعه سلطه فن­سالارانه، باید جای خود را به تعامل نمادین بسپارد. این نظر، امروزه بیش از پیش و به گونه ­ای فزاینده در کاربست روزمره بسیاری از جوامع اهمیت یافته است. (همان، ص ۵۵۹)
به طور کلی، قلمرو و حوزه عمومی «عرصه ­ای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گردهم می­آیند و می­توان آن را امکانی در زندگی جمعی انسان­ها دانست که با تحقق آن، افراد جامعه می­توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند و آن را مورد بحث و گفتگو قرار دهند. در حوزه عمومی، افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل­ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می­ دهند و بدین وسیله امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می­رسانند. (پدرام، ۱۳۸۸، ص ۱۷)
۶-۱-۱ ویژگی­های حوزه­ عمومی
ویژگی­های کلی­ای که هابرماس برای حوزه­ عمومی در نظر دارد، از این قرار است:
۱- حوزه­ عمومی بستر شکل‌گیری «افکار عمومی» است. این حوزه محل بحث و تبادل نظر افراد پیرامون مسائل و علائق عمومی است و شرایط مناسبی برای زایش افکار عمومی به حساب می‌آید.
۲- در این حوزه، شهروندان بر سر منافع عمومی به بحث و تبادل نظر می‌پردازند. به دیگر سخن، در این حوزه برخلاف روابط و مقاصد موجود در مؤسسات تجاری و گروه ­های شغلی که محور آنها منافع مادی و خصوصی است؛ هدف، تامین منافع عموم شرکت­ کنندگان و خیر جمعی است. دنبال کردن منافع عمومی توسط مشارکت­کنندگان در حوزه­ عمومی، جامعه­ مدنی را از ملاحظات سیاسی دور می‌دارد و اقتدار دولتی را به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها محدود می‌کند که نظارت همگانی بر آن وجود دارد.
۳- این حوزه، میانجی گروه‌های هم­سود و قدرت عمومی است.
۴- اصل مشارکت و نظارت دموکراتیک یکی از پایه‌های اساسی در این حوزه است.
۵- حق ورود در این حوزه برای همه شهروندان تضمین شده است. تفاوت­های اجتماعی و امتیازات خاص به­ ویژه امتیازات اقتصادی هیچ تاثیری در جایگاه و موقعیت افراد در این حوزه ندارد.
۶- افراد شرکت­کننده از جزم اندیشی و استفاده از ارزش‌ها و مبانی مقدس برای پیش بردن استقلال فارغ‌اند. در این حوزه، اختلافات عقیدتی با احتجاحات و برهان­های عقلانی و نه براساس رسوم و جزمیت منفی بر طرف می‌شود.
بر این حوزه «خرد جمعی» حاکم است؛ یعنی مهم، توافق عام و اشتراک عقیده است که از طریق استدلال و گفتمان عمومی به دست می‌آید. در حوزه­ عمومی صرفا یگانگی و عقاید همگون حاکم نیست. گفتمان و ارتباط صرفا در جهت ایجاد وفاق به پیش نمی‌رود بلکه به لحاظ فرهنگی و فکری ابعاد متعددی مطرح می‌شود. افراد و گروه ­های مختلف که دارای آرمان‌ها و طرز تلقی‌های متفاوت هستند در مقابل هم قرار می‌گیرند، اختلافات خود را عیان می‌سازند و در نهایت در جهت دستیابی به راه‌ حل ‌های مشترک برای مسائل سعی می‌کنند. در واقع فضای حوزه­ عمومی به روی عقاید متفاوت باز است. در اینجا ما شاهد وحدت در عین کثرت هستیم: افراد کثیر بر اصول گفتمان، وحدت عقیده دارند. (همان، ص ۱۹)
۶ – ۱ – ۲ نهادهای حوزه­ عمومی
هابرماس ریشه ­های تاریخی و مکانی حوزه­ عمومی را درون سالن­ها و مجامع عمومی بحث­های آزاد و علنی قرن هجدهم عنوان می­ کند که عبارت­اند از: سالن­ها در فرانسه، محافل ادبی و آموزشی در آلمان و قهوه­خانه­ها در انگلستان.
محافل بحث (در آلمان)، سالن­ها (در فرانسه) و قهوه­خانه­ها (در انگلستان) از نظر حجم و ترکیب اعضاء، سبک فعالیت، فضای مباحثه و موضوعات مورد بحث با هم متفاوت بودند، اما از آنجا که در همه­ آنها، بحث و گفتگو میان افراد خصوصی صورت می­گرفت، ویژگی­های نهادی مشترکی با هم داشتند. برخی از این ویژگی­ها عبارت­اند از:
۱- همه­ شرکت­ کنندگان در بحث، برابر و هم­شان تلقی می­شدند؛
۲- مباحث بر موضوعاتی که برای اغلب افراد جامعه مورد پرسش بود، صورت می­گرفت؛
۳- تمام افراد جامعه مجاز به شرکت در مباحث حوزه­ عمومی بودند. (لافی، ۲۰۰۷، ص ۴۹)
۶ – ۱ – ۳ ابزارهای حوزه عمومی
به اعتقاد هابرماس، در صورت گسترش تعداد افراد یا اشخاصی که حوزه عمومی یا اجتماعی را تشکیل می­ دهند، به عبارت دیگر در صورت گسترده بودن حوزه عمومی، ارتباط و مفاهمه میان آنان، مستلزم ابزار معینی برای پراکنش و انتشار عقیده و تاثیرگذاری است. زیرا با توجه به گستردگی حوزه عمومی و افزایش تعداد افراد خصوصی که در کنار هم گرد آمده و با تشکیل اجتماع، عرصه فعالیتهای عمومی را با جدیت و کارآیی بیشتری دنبال نمایند، در آن صورت اصلی­ترین و اساسی­ترین چیزی که به آن نیاز دارند، گسترش و پراکنش مفاهمه در میان آنان است، به گونه ­ای که میزان تاثیرگذاری و نفوذ ارتباطات و مفاهمه در میان آنان به نحو احسن افزایش یافته و در تمامی خلل و فرج یا بسترهای حوزه مذکور نفوذ نماید. اما خود این گسترش و پراکنش ارتباطات نیز مستلزم وجود ابزار، امکانات و دستگاه ها یا جهاز خاصی است که در هر زمان با توجه به رشد و پیشرفت علوم و تکنولوژی بشری متفاوت خواهد بود. امروزه با توجه به گسترش و رشد عظیم تکنولوژی و علم، ابزار و امکانات پراکنش ارتباطات نیز گسترش یافته­اند که از جمله مهمترین این ابزار می­توان به روزنامه­ها، نشریات، رادیو، تلویزیون، سینما، ویدئو، ماهواره­ها، شبکه ­های اینترنت، به عنوان مهمترین ابزار حوزه عمومی اشاره کرد. (نوذری، ۱۳۸۱، ص ۴۶۷)
۶ – ۱ – ۴ دو مفهوم اساسی در تقریر هابرماس از حوزه­ عمومی
۶-۱-۴-۱ کنش ارتباطی
در حوزه عمومی، انسان­های برابر با اذهانی متفاوت گرد هم می­آیند تا از طریق گفتگو ساحتی والا از حیات انسانی را بازنمایی کنند. آرنت این ساحت را با مفهوم «کردار انسانی»[۳۵۵] مشخص می­ کند که منجر به سیاست اصیل می­ شود و هابرماس آن را با «کنش ارتباطی»[۳۵۶] یا «کنش تفاهمی»[۳۵۷] تشخص می­بخشد که به مفهومی نزدیک به عقیده­ عمومی منتج می­ شود. (پدرام، ۱۳۸۸، ص ۱۹)
هابرماس در سال ۱۹۸۱ اثر بزرگ خود تحت عنوان «نظریه­ کنش ارتباطی» را در دو جلد به چاپ رساند. او در این اثر به طور مفصل پیرامون کنش ارتباطی بحث نموده و دیدگاه­ های خود را در آن مطرح ساخته است. نقطه نظرات او در این کتاب می‌تواند رجعت و تکمله‌ای برای بحث حوزه­ عمومی به شمار رود.
به اعتقاد هابرماس رفتار افراد در جریان مفاهمه در حوزه ­های عمومی عمدتا بر مبنای کنش­های کلامی[۳۵۸] عاری از فشار و سلطه در شرایطی عادلانه، آزادانه، آگاهانه و برابر صورت می­گیرد. یعنی در درون وضعیتی که او از آن به عنوان «وضعیت کلامی مطلوب»[۳۵۹] یاد می­ کند. مجموعه­ این شرایط و تعامل­ها در وضعیت مذکور، بستری را فراهم می­سازند که طی آن کنش کلامی در نهایت در مطلوب­ترین و آرمانی­ترین وجه آن یعنی کنش ارتباطی یا کنش مفاهمه­ای خود را نمایان می­سازد. یعنی همان مقوله­ای که هابرماس در «نظریه­ کنش ارتباطی» به تفصیل درباره آن بحث کرده است.» (نوذری، ۱۳۸۹، ص ۴۳۹)
در کنش ارتباطی مورد نظر هابرماس، «شرکت‌کنندگان بر هم­کاری و هم­یاری خود می‌افزایند و دیگر، محاسبات خشک ریاضی‌وار و فشار سنّت‌های از پیش موجود در میان نیست بلکه افراد با گفتمان سعی دارند تا راه ­هایی برای توافق برگزینند. این کنش، در ذات خود رهایی­بخش است چرا که با خود، کنش­هایی متعالی را همراه دارد. این رهایی در بستر و زمینه‌ای می‌تواند تحقق یابد که در آن خودشناسی از طریق گفتمان امکان‌پذیر باشد؛ گفتمان با کسانی که در تلاش­اند تا به خودشناسی برسند.» (علی­خواه، ۱۳۷۸، ص۱۱)
در واقع مقصود هابرماس از کنش ارتباطی، کنشی است که فرد عامل برای به دست آوردن تفاهم و توافق هیچ سلاحی جز استدلال منطقی و قانع­کننده ندارد. جواب­ها از پیش آماده نیست چنانچه گفته شد این کنش در ذات خود رهایی­بخش است. این رهایی[۳۶۰] در بستر و زمینه­ای می ­تواند تحقق یابد که در آن خودشناسی از طریق گفتمان امکان­ پذیر باشد. هابرماس معتقد به دفاع همه­جانبه از توان بالقوه رهایی­بخش عقل در مبارزه­ مستمر برای تحقق آزادی است. چرا که به اعتقاد او عقلانیت ارتباطی با خود نشانه­هایی به همراه دارد که طی آن مشارکت­کنندگان مختلف بر نقطه­نظرات صرفاً ذهنی خود غلبه کرده و به یمن دوطرفه و متقابل بودن عقیده­ای عقلانی، در خصوص وحدت دنیای عینی و بین­الاذهانی خود اطمینان خاطر حاصل کنند. بنابراین کنش ارتباطی با ایجاد زمینه­ فهم گذشته تاریخی و با تامین ارتباط میان فرهنگ­ها و گروه ­های عصر حاضر در برقراری وفاق و اجماع نقشی اساسی دارد.
هابرماس در مقابل مفهوم عقلانیت ابزاری فراگیر، اندیشه رهایی­بخش عقل ارتباطی را مطرح می کند. گسترش حوزه عقلانیت ارتباطی مستلزم گسترش توانایی­های ارتباطی و کلامی است. از اینجا هابرماس به مفهوم وضعیت کلامی ایده­آل می­رسد، که در آن توانایی­های ارتباطی و کلامی برای ایجاد جامعه جهانی عقلانی لازم است. در وضعیت کلامی ایده­آل، توانایی و عقلانیت ارتباطی و تفاهمی به اوج می­رسد. در واقع، وضعیت کلامی ایده­آل، پدیده­ای ساخته ذهن نیست، بلکه در همه روابط گفتاری مندرج است و خود راهنمای تکامل به سوی ارتباط عقلانی است که در آن فرد می ­تواند امکان عمومی شدن علایق خود را دریابد. (هولاب، ۱۳۷۸، ص ۶)
۶-۱-۴-۱-۱ عقلانیت ارتباطی
مفهوم «عقلانیت ارتباطی»[۳۶۱] که عمدتاً تداعی‌کنندۀ اثر فیلسوف و نظریه‌پرداز اجتماعی یورگن هابرماس است، به این منظور مطرح شده تا آن­چه را که هابرماس، نقصان هنجاری کار متفکران اولیه­ سنت مکتب فرانکفورت می‌انگاشت، برطرف کند. این نقصان از جمله، فقدان هرگونه مبنای روشن فلسفی برای نقد جامعه­ مدرن بود. تفکر مکتب فرانکفورت پیش از هابرماس، که در کتاب تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر «دیالکتیک روشنگری» (۱۹۴۴) به طور ساده خلاصه شده است، شکل‌گیری روابط اجتماعی در درون پیشرفته‌ترین جوامع سرمایه‌داری را تقریباً یک­سره تحت تاثیر اقتضائات «عقل ابزاری» می‌داند. در واقع هابرماس مفهوم عقلانیت ارتباطی را در مقابل عقلانیت ابزاری به کار می­برد.
هابرماس در رابطه با نقد فرایند عقلانیت ابزاری یا تکنیکی است که مفهوم عقلانیت ارتباطی را عرضه می­دارد. عقلانیت ارتباطی همانند عقلانیت ابزاری آشکار نیست و جنبه­ ضمنی دارد. هدف این نوع عقلانیت رسیدن به توافق با کنش­گران دیگر است. هابرماس این نوع عقلانیت را عقلانیت ارتباطی یا تفاهمی می­نامد.
«عقلانیت ارتباطی به این امر وابسته است که:
الف) آیا فعل گفتاری پذیرفتنی است؟
ب) آیا گوینده دلایلی برای پذیرش به دست می­دهد؟
ج) آیا او به شیوه­ای اعتمادپذیر می ­تواند نشان دهد که ادعای اعتبار صورت­بندی شده­ او مستدل است؟
بنابراین، میزان موفقیت عقلانیت ارتباطی به فهم­پذیر بودن گفته، به پذیرش و هم­چنین موفقیت مضمون گفتاری که فعل گفتاری می ­تواند داشته باشد و به این امر بستگی دارد که آیا گفته در آن شرایط قابل توجیه است، یعنی می­توان دلایلی برای اعتبار آن به دست داد. (همان، ص ۳۰۳)
عقلانیت ارتباطی با خود نشانه­هایی به همراه دارد که طی آن مشارکت­کنندگان مختلف بر نقطه نظرات صرفاً ذهنی خود غلبه کرده و به یمن دوطرفه و متقابل بودن عقیده­ای عقلانی، در خصوص وحدت دنیای عینی و بین­الاذهانی بودن مواضع خود اطمینان خاطر حاصل کنند. به نظر هابرماس هسته­ وجودی و اصلی عقلانیت ارتباطی، اختیاری و سبب نوعی وحدت و اجماع در گفت­وگوی دوطرفه است. انسان­ها با شرکت در یک مباحثه است که از دیدگاه­ های هم آگاهی می­یابند، مباحثات تضمین کننده­ مشارکت برابر و آزاد است؛ برای جستجوی جمعی حقیقت.
به بیان دیگر عقلانیت ارتباطی ناظر بر ارتباط متقابل و چندجانبه­ اذهان انسانی و متضمن گفتگو درباره­ احکام معطوف به حقیقت است که منطق دوجانبه یا دوذهنی دارد.
در واقع هابرماس با خلق و بسط مفهوم عقلانیت ارتباطی درصدد تصریح نظریه­ کنش ارتباطی برمی­آید که در آن نیروی رهایی­بخش عقل به استدلال منجر شده و ارتباط و مفاهمه را شکل می­بخشد. در واقع «مباحثه­ عقلانی فارغ از سلطه و آسیب­های زبان شناختی و معطوف به تفاهم بین­الاذهانی و وفاق و اجماع دقیقا همان نوع عملی است که مناسب حوزه­ عمومی است.» (هولاب، ۱۳۷۸، ص ۳۱)
۶-۱-۴-۲ وضعیت کلامی ایده­آل
در کنار کنش ارتباطی، هابرماس بر موقعیتی که آن را وضعیت کلامی ایده­آل می­خواند در شکل­ گیری حوزه­ عمومی تاکید می­ورزد. وضعیت کلامی ایده­آل، نکته­ مهم و اساسی در فرایند ارتباط در حوزه­ عمومی است که رفتار افراد در جریان مفاهمه در حوزه­ عمومی عمدتا بر مبنای کنش­های کلامی عاری از فشار و سلطه در شرایطی عادلانه، آزادانه، آگاهانه و برابر صورت می­گیرد. یعنی در درون وضعیتی که هابرماس از آن به «وضعیت کلامی ایده­آل» یاد می­ کند. (نوذری، ۱۳۸۹، ص ۴۳۹)
شرایط مکالمه­ باز و آزاد در حوزه­ عمومی متضمن این اصل است که هیچ فرد یا گروهی نمی­تواند در خارج از این حوزه (یعنی در عرصه­ قدرت) مدعی شناخت بهتر خیر و صلاح جامعه باشد. پاسخ به پرسش­هایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جزء آن چیست، تنها در حوزه­ عمومی هر جامعه­ای ممکن است داده شود و مورد پذیرش و باور قرار گیرد.
و این به این معنی است که گسترش حوزه­ عمومی در واقع تابع پیدایش امکان گفتگو و تعقل آزاد است. یعنی گسترش عقلانیت مستلزم گسترش توانایی­های کلامی و ارتباطی است و به همین دلیل هابرماس به مفهوم «وضعیت کلامی ایده آل» نظر دارد که در آن توانایی­های ارتباطی و کلامی لازم برای ایجاد جهانی عقلانی، تحقق می­یابد.
رهایی و رسیدن به وضعیت کلامی ایده­آل نیازمند «نقد ایدئولوژی» یعنی زدودن کژی­ها از پیکر ارتباط کلامی است. هابرماس «وضعیت کلامی ایده­آل» را در مقابل نظریه­ های اثباتی و تک ذهنی[۳۶۲] مطرح می­ کند. به طور کلی عمل ارتباطی و کلامی راه حل مسائل مربوط به حقیقت و اعتبار و رسیدن به علایق کلی را تشکیل می­دهد که این علایق کلی تنها در حوزه­ سیاسی به مفهوم خاص آن تحقق­پذیر است.

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه در مورد تبیین-رفتار-مصرف-کنندگان-حقوقی-در-حوزه-ی-خدمات-نوین-بانکی-براساس-مدل-پذیرش-فناوری- فایل ۵۰
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

متغییر قصد رفتاری استفاده از سیستم بانکداری اینترنتی
در این بخش میانگین و انحراف­معیار حاصل از تجزیه و تحلیل هر یک ازگزاره­های تبیین­کننده­ قصد استفاده پژوهش به صورت جدول ۴-۱۴ارائه شده است. همچنان که مشاهده می­ شود بیشترین میانگین را قصد سازمان برای استفاده از سیستم در آینده­ی نزدیک و کمترین میانگین را تمایل سازمان به بهره­ گیری از سیستم بیش از سایر سیستم­های مشابه، به خود اختصاص داده­اند. همچنین بیشترین پراکندگی را توصیه مدیران سازمان بهره­ گیری از سیستم به مدیران سایر سازمانها و کمترین را تمایل سازمان به استفاده از سیستم بیش از عدم استفاده از آن، به خود اختصاص داده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۳۱ شاخص­ های توصیفی گزاره­های متغیر قصد­رفتاری در نمونه مورد بررسی

 

شاخص های توصیفی گزاره های متغیرقصد رفتاری در نمونه مورد بررسی
گزاره های مرتبط با قصد میانگین انحراف ازمعیار
قصد سازمان برای استفاده از سیستم در آینده­ی نزدیک ۳٫۴۰ ۱٫۱۲
توصیه مدیران سازمان بهره­ گیری از سیستم به مدیران سایر سازمانها ۳٫۳۵ ۱٫۱۳
تمایل سازمان به استفاده از سیستم بیش از عدم استفاده از آن ۳٫۲۸ ۱٫۰۸
تمایل سازمان به بهره­ گیری از سیستم بیش از سایر سیستم­های مشابه ۳٫۲۵ ۱٫۰۸

بررسی فرضیه های تحقیق
در این قسمت در ابتدا به منظور بررسی روایی (میزان تبیین هریک از متغیرها توسط سؤال­های مربوطه) هریک از متغیرهای طرح شده در مدل پژوهش که برای آنها سؤالاتی در پرسشنامه درنظر گرفته شده بود، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است:

تحلیل عاملی تأییدی متغیرهای پژوهش
در این بخش، نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیر‌های پژوهش توسط نرم‌افزار LISREL به صورت جداگانه برای هر متغیر آورده شده است. لازم به ذکر است که به منظور کاهش متغیرها و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک متغیر مکنون، بار عاملی به دست آمده باید بیشتر از ۳/۰ باشد (مؤمنی و فعال قیوم، ۱۳۸۶). در تحلیل عاملی تأییدی محقق می­داند چه سؤالی مربوط به چه بعدی است. یعنی در تحلیل عاملی تأییدی مدل مفهومی برای هر یک از مفاهیم یا متغیرهای تحقیق وجود دارد. در بررسی هر کدام از مدل­ها سؤال اساسی این است که آیا این مدل­های اندازه ­گیری مناسب هستند؟ به عبارت دیگر آیا داده ­های تحقیق با مدل مفهومی همخوانی دارد یا نه ؟

نظر دهید »
دانلود پایان نامه در رابطه با : مکان یابی ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مأخذ: نگارنده
4-3-4 تراکم جمعیت
در سطح شهر سمیرم غالب واحدهای مسکونی یک طبقه و یا بیشتر می باشد. تغییر در تراکم ساختمانی بیشتر منبعث از مساحت پلاک ها می باشد که در منطقه دامنه کوهستانی یعنی محله قلعه و محلات مجاور آن پلاک ها کوچک و برعکس در بخش های شیب شرق و غرب پلاک ها با مساحت بیشتر قرار دارند.
واحد مسکونی آپارتمانی به جز در طرح آماده سازی آن‌هم در سطح بسیار محدود که تاکنون نیز ساخته نشده است وجود ندارد.
نقشه 4-4 طبقه بندی انواع تراکم ها در شهر سمیرم
مأخذ: نگارنده
4-3-5 مساحت کاربری
مساحت کاربری یکی دیگر از معیار‌های مورد بررسی در این پژوهش می باشد، که میزان آن حداقل 2000 متر مربع (روابط عمومی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران، 1385) در نظر گرفته شده است، یعنی زمین های بایر یا غیر قابل استفاده ای که حداقل 2000 متر مساحت داشته باشند.
4-3-6 گسل
شهرستان سمیرم در زون فعال زاگرس بلند قرار دارد. اين قسمت به تبعيت از روند حركت صفحه عربستان، داراي امتداد شمال غربي – جنوب شرقي بوده و محور اصلي ارتفاعات نيز در همين امتداد مي‌باشد. روند عمومي شكستگي‌ها و گسل‌ها نیز داراي امتداد شمال غرب – جنوب شرق مي‌باشد . بعضي از گسل‌ها به دليل جهت حركت گسل‌هاي اصلي كه داراي جهت حركت مخالف داشته‌اند، تحت تاًثير آنها روند شرقي – غربي پيدا كرده‌اند . سيستم گسل‌هاي محدوده به دليل حركات صفحه‌هاي عربي و ايران به صورت حركات موازي، بوده و گسل‌هاي اصلي عمدتاً رورانده هستند (طرح جامع شهر کمه، 1386: 9).
گسل اصلي جوان زاگرس با راستاي شمال غربی ـ جنوب شرقی از شهرستان سمیرم مي‌گذرد. اين گسل داراي سازوكار راستا‌لغز و راست گرد با شيب زياد به سمت جنوب غربی است. عملكرد شيب لغز اين گسل در ناحيه، در بعضي نقاط به صورت عادي مي‌باشد. این گسل در محدوده ناحیه به خصوص اطراف شهر سمیرم به نام گسل سمیرم خوانده می‌شود که موجب پایین افتادگی دشت سمیرم گردیده‌است. دارای توان لرزه زایی بالایی بوده و مداوم در حال لرزش است. لرزش این گسل در زمستان سال 1371 در غرب وردشت موجب گردید که خسارت‌های فراوانی به روستاهای این محدوده وارد شود.
آمار نشان می‌دهد که اکثر زمین لرزه‌های ثبت شده، از نوع زلزله‌های متوسط می‌باشند. شدت این زلزله‌ها بیشتر از 3.5 بوده ولی تعداد ارقام زیر 5 ریشتر بسیار اندک می‌باشد، احتمالاً به دلیل بعد مسافت تعداد زلزله‌های بین 5 تا 5 ریشتر، بیشترین داده‌ها را به خود اختصاص داده‌است. در شعاع 50 کیلومتر به مرکزیت سمیرم کل زلزله‌های ثبت شده از سال 1973 تاکنون 51 مورد بوده که تعداد زلزله‌های 3 تا 5 ریشتر پنج مورد ، 5 تا 5 ریشتر سی و دو مورد و بالاتر از 5 ریشتر چهار مورد ثبت گردیده‌است. با افزایش شعاع وقوع زلزله به یک صد کیلومتر برای اینکه تمام ناحیه را تحت پوشش دهد، تعداد زلزله‌های ثبت شده به 223 مورد افزایش پیدا کرده‌است اگر به آمار توجه شود. اکثر قریب به اتفاق زلزله ها در زیر عرض 31 درجه و30 دقیقه وقوع پیدا کرده‌است و بیانگر این واقعیت است که که این محدوده بسیار پر فعال می‌باشد. ولی بدین معنا نیست که در بالای عرض ذکر شده خطری وجود ندارد، بلکه بر عکس باید از وقوع زلزله‌های شدید در محدوده نیمه شمالی بسیار نگران بود و راهکارهای مقابله با آن و پیش‌بینی‌های لازم برای کاهش هرچه بیشتر خسارت احتمالی ناشی از وقوع آن را بایستی تدوین گردد (طرح جامع شهر

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کمه، 1386: 11-10).
همانگونه که در نقشه 3-2 مشاهده می کنید این گسل با امتداد شمال غربی – جنوب شرقی از شهر سمیرم می گذرد و قسمتهایی از شهر که تقریبا دارای تراکم جمعیتی بالایی است را تحت پوشش خود در آورده است، لذا توجه به آن و برنامه ریزی صحیح و مدیریت قوی برای آن لازم وضروری است.
4-4 معرفی سایر پایگاه‌های پشتیبانی مدیریت بحران
4-4-1 هلال احمر
براساس مطالعات انجام شده توسط مرکز مطالعات شهرداری و آژانس بین المللی ژاپن، تدابیر و اقداماتی را جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران آغاز نموده است که از جمله این اقدامات ارائه برنامه آمادگی مقابله با حوادث و سوانح جهت انجام عملیات اضطراری امداد و نجات بعد از وقوع حادثه است. برنامه آمادگی مقابله با حوادث در چند بخش آماده و طراحی گردیده است که یکی از زیرمجموعه های این برنامه آمادگی فیزیکی از نقطه نظر تأمین مکان امداد و نجات و تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی آموزش دیده در زمان بحران می‌باشد. در زمان بحران و وقوع سانحه یا حوادثی چون زلزله اولین حرکت امدادی در زمان حادثه توسط نزدیکترین مرکز امدادی صورت خواهد پذیرفت، لذا احتیاج به ساخت و تجهیز مراکزی در درون شهر داریم که هریک از این پایگاه ها باید بر اساس نظام دسترسی درون شهری و نظام تقسیمات کالبدی شهر مکان یابی گردند.
با توجه به محدودیت خدمات این مراکز درون شهری احتیاج به مراکزی است که به عنوان اولین مرکز پشتیبانی و امدادی به این مراکز احداث گردند، البته این مراکز بر اساس نظام دسترسی در استان و شهرستان و دسترسی های درجه یک درون شهر و … مکان یابی گردیده اند که با توجه به شعاع خدمات هریک از این پایگاه های برون شهری چند پایگاه درون شهری را نیز پشتیبانی خواهند کرد، در ضمن این مراکز رابطی بین خدمات امدادی و پشتیبانی در کل کشور و پایگاه درون شهری نیز می باشند که توسط مرکز مدیریت عملیات امداد و نجات سریع شهرستان اداره خواهد گردید.
مهم است که مرکز عملیات امداد و نجات بتواند بلافاصله فعال شود و کادر پرسنلی آن به سرعت مطلع و بسیج شوند، در این صورت حضور درصدی از پرسنل بصورت آماده در مرکز ضروری است(کشیک).
ساختمان و تاسیسات مرکز عملیات امداد ونجات باید مقاوم و حتی المقدور درنقطه کم خطر از نظر وقوع سوانح قرار داشته باشد.
محل استقرار مرکز عملیات امداد و نجات می بایست به سهولت قابل دسترسی و به نحوی برای عموم قابل شناسایی باشد.
پیش بینی محل دیگر به عنوان جایگزین برای مرکز عملیات امداد و نجات جهت استفاده در صورت لزوم ضروری است.
مرکز عملیات امداد و نجات در فواصل زمانی معین و به‌منظور اطمینان از آمادگی آن و قابلیت ارائه خدمات لازم می بایست مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد.
لازم به ذکر است محل استقرار روزانه پست های سیار در مجاورت نزدیکترین پایگاه و یا پست پلیس راه و یا نیروی انتظامی محدوده عملیاتی بوده و محل استراحت شبانه آن در نزدیکترین شعبه و یا پایگاه جمعیت هلال احمر محدوده عملیاتی می باشد که در آغاز طرح های مذکور بایستی از سوی رئیس شعبه و معاون امداد و نجات استان اطلاع رسانی لازم در خصوص موارد مذکور به سازمانهای همکار صورت پذیرد (مطالعات اولیه (فاز صفر) پایگاه امداد و نجات جاده ای شهرستان اردستان،1390: 16-15).
با توجه به نقشه 4-2 در شهر سمیرم سازمان هلال احمر فقط در یک مکان وجود دارد که این کاربری مساحتی حدود 5970 متر مربع را به خود اختصاص داده است. سرانه این کاربری 1/4متر مربع می باشد. این کاربری در خیابان مولوی واقع شده است.
4-4-2 داروخانه ها
داروخانه ها از جمله مراکز مهم خدماتی در شهر هستند که دسترسی سریع، به موقع و با صرف هزینه کمتر به آن‌ها در نیل به اهداف توسعه یعنی عدالت اجتماعی و توسعه عادلانه حائز اهمیت زیادی می باشد. داروخانه ها در مواقع بحرانی جزء پایگاه های امداد و نجات محسوب می شوند و مکان یابی صحیح و استاندارد آن از مباحث مهم مدیریت بحران است.
ضوابط و معیار‌های مکان یابی داروخانه به شرح ذیل است:
به شرط وجود یک مطب فعال پزشکی تا سقف 30000 نفر جمعیت به ازای هر 8000 نفر یک باب داروخانه و از 30000 نفر جمعیت به بالا به ازای هر 7000 نفر از جمعیت کل شهر یا روستا، اجازه تأسیس یک باب داروخانه روزانه داده می شود. به ازای هر 65000 نفر جمعیت، یک باب داروخانه شبانه روزی مورد نیاز می باشد. با توجه به ضوابط موجود، ساختمان پزشکانی که بالاتر از 10 مطب داشته باشند، می توان به آن‌ها مجوز احداث داروخانه صادر کرد. هر بیمارستان نیز به طور مستقل می تواند یک داروخانه داشته باشد. حداقل فاصله بین داروخانه ها نسبت به هم 1000 متر تعینن شده است (محمدی و الماس پور، 1381: 52).
با توجه به نقشه 4-2 در شهر سمیرم 6 داروخانه وجو دارد. با توجه به استاندارهایی که در بالا ذکر کردیم، و همچنین جمعیت شهر سمیرم که در آخرین سرشماری 24500 نفر برآورد شده است، داروخانه ها از لحاظ تعداد به اندازه می باشند. از لحاظ موقعیت قرار گیری و شعاع دسترسی نیز به گونه ای مکان یابی شده اند که تقریباً اکثر مردم به آنها دسترسی دارند.
4-4-3 مرکز پلیس
مرکز و جایگاه پلیس نیز یکی دیگر از پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران لحاظ شده است. در مورد مکان یابی و مکان دقیق استقرار جایگاه پلیس و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اطلاعات و ضوابط دقیقی وجود ندارد زیرا از لحاظ امنیتی و حفاظت اطلاعات ضوابط و معیار دقیقی بخصوص از لحاظ کمی برای استقرار نیروهای پلیس در دسترس نیست. اما باتوجه به
تحقیقات انجام شده می توان موارد زیر را برای مکان استقرار پلیس در نظر گرفت:
1-در شهرها بخصوص در شهرهای بزرگ و کلانشهرها با توجه به رفت وآمد زیاد وسایل نقلیه، پلیس در محل چهارراهها و اتوبانهای درون شهری که دارای ترافیک سنگین می باشد جهت برقراری نظم وامنیت حضور دارد ودارای کیوسک های مخصوص که معمولا به رنگ سبز و سفید یا آبی و سفید می باشد هستند.
2-پایگاه های کلانتری داخل شهر در شهرها و مناطق پرجمعیت بسته به منطقه بندی آن شهرها، هر منطقه باید دارای یک کلانتری مرکزی باشد و در شهرهای کوچک و کم جمعیت وجود یک کلانتری مرکز کفایت می‌کند. همچنین پلیس راهنمایی و رانندگی نیز در شهرهای بزرگ بصورت گشت در بزرگ راه ها و اتوبانهای داخل شهر و استقرار در چهارراههای پرترافیک و در شهرهای کوچکتر بیشتر در پایگاه های بین جاده ای استقرار می یابند.
3-در داخل محدوده قانونی شهر مثلا در شعاع بین 50-35کیلومتری در صورت وجود امکانات و نیروی لازم می‌توان یک کیوسک مجهز برای استقرار نیروی پلیس در نظر گرفت ودر صورت نبود امکانات هر دوساعت یکبار گشت سیار با ماشین پلیس امنیت منطقه را تامین می کند.
4-گشت کلانتری مرکز در شهرهای کوچک وکلانتری منطقه در شهرهای بزرگ بصورت شبانه روزی بصورت محسوس و نامحسوس باعث ایجاد امنیت در منطقه می باشد.
با توجه به نقشه 4-2 که پراکندگی مراکز پلیس را در شهر سمیرم نشان داده است، همچنین با توجه به شعاع دسترسی 1000 متر که برای آن در نظر گرفته شده است، مشاهده می شود که این مراکز به تعادل در سطح شهر پخش شده است و می تواند کل شهر را پوشش‌دهی کند.
4-5 آماده سازی لایه های اطلاعاتی
این مرحله پس از بررسی اطلاعات گردآوری شده، جهت آنالیزهای مورد نیاز آماده می‌شود.
بدین ترتیب باید مقیاس و سیستم تصویر لایه ها چنانچه با هم متفاوت است، یکسان شود، زیرا جهت انجام عملیات تجزیه و تحلیل در محیط GIS داده ها باید با یکدیگر هماهنگ باشند. بنابراین عملیات آماده سازی و ویرایش داده ها و تبدیل آنها به گونه‌ای که حاوی کلیه اطلاعات مورد نیاز برای کاربری مورد نظر بوده و ساختار مناسبی جهت انجام تحلیل ها داشته باشند ضروری است (امیری، 1386: 89).
4-6 وزن دهی به معیارها و زیر معیارها در مدل AHP
برخی از معیارهای این تحقیق کمی و کیفی هستند. بنابراین، بایستی از روشی استفاده کرد تا بتواند این دو دسته معیار را بر اساس قاعده ای خاص با هم مقایسه، وزن دهی و ترکیب کند. پس از بررسی روش های مختلف وزن دهی مانند روش رتبه ای، روش نسبتی، روش مقایسه دوتایی و روش تحلیل جایگزینی، روش مقایسه دوتایی به دلیل ساختار تئوری قوی، استفاده آسان و قابلیت زیاد آن به عنوان بهترین روش در وزن دهی در تحقیق حاضر انتخاب گردید، همچنین در کاربردهای عملی نشان داده شده است که روش مقایسه دوتایی از مؤثرترین تکینک ها در تصمیم گیری مکانی در تحقیقات با بهره گرفتن از ابزارها در محیط GIS است (Malczewski,1999:392).
این مرحله از عملیات شامل وزن دهی به هر یک از معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در مکان یابی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران می باشد. وزن هر فاکتور نشان دهنده ی میزان اهمیت و ارزش آن نسبت به دیگر فاکتورها در عملیات میدانی مکان یابی است. بنابراین انتخاب صحیح و آگاهانه وزن ها به تعیین مکان بهینه پایگاه ها کمک خواهد کرد ( امیری، 1386: 109). بر این مبنا جداول ماتریسی از معیارها و زیرمعیارها تهیه و این جداول توسط تعدادی از کارشناسان خبره بخش مدیریت بحران و شهرداری سمیرم بر اساس جدول نه درجه ای ساعتی تکمیل شد. از میان امتیازات ارائه شده توسط کارشناسان، نظر نهایی از طریق محاسبه میانگین بین امتیازات مختلف به دست آمده و وارد مرحله بعدی برای محاسبه گردید. در مرحله بعد با تشکیل سلسله مراتبی از پارامترها در نرم افزار Expert choice و ورود امتیازات، وزن های نهایی توسط سیستم محاسبه شد.
به دلیل انجام مقایسات زوجی در تشکیل ماتریس ها و کنار گذاشتن سایر پارامترها در هنگام مقایسه دو پارامتر، احتمال بروز ناسازگاری وجود دارد، به همین دلیل نیز مقدار آستانه ای توسط تصمیم گیرنده برای آن تعیین می شود. ساعتی عدد 1/0 را به عنوان حداقل ناسازگاری قابل قبول ارائه می دهد. در این محاسبات نیز در شرایطی که شاخص ناسازگاری برای هر ماتریس، بیش از 1/0 به دست آمده بود، در قضاوت ها تجدید نظر شده و مجددا عملیات فوق تکرار شد(مهدی پور، مسگری، 1386: 9).وزن های نهایی به دست آمده برای هر یک از معیارها و فاکتورها در ادامه آمده است.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 119
  • 120
  • 121
  • ...
  • 122
  • ...
  • 123
  • 124
  • 125
  • ...
  • 126
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 163

جستجو

  • سایت دانلود پایان نامه : نگارش پایان نامه درباره :بررسی نقش و جایگاه صحابه ...
  • دانلود پایان نامه در رابطه با شناسایی عوامل مؤثر ...
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۷- توضیحاتی در باره ی سیستم رتبه بندی کملز [۹] – 1 "
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد سازمان مبتنی بر نقاط مرجع ...
  • پایان نامه با فرمت word : ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد کنترل یک اینورتر ...
  • راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره شناسایی و اولویت ...
  • فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : منابع کارشناسی ارشد با موضوع طراحی و ساخت سامانه ...
  • منابع کارشناسی ارشد در مورد دادگاه صالح در دعوی مسئولیت ...
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد نقش عوامل مرتبط با توسعه ...
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ممیزی بالینی ترانسفوزیون فرآورده های خونی در کودکان مبتلا ...
  • سایت دانلود پایان نامه : منابع دانشگاهی برای پایان نامه : بررسی ...
  • نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی پدیده دوپایایی نوری در سیستمهای کوانتومی مختلف ...
  • فایل های مقالات و پروژه ها | قسمت 15 – 9
  • راهنمای نگارش مقاله در مورد ارزیابی رابطه فناوری اطلاعات با ...
  • تحقیقات انجام شده با موضوع : سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی انسانی و رشد ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : سامان دهی ومدیریت فضای رها شده شهری و ارائه ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان