شایستگی رهبری[۳] مجموعهای از شایستگیهایی است که توجه زیادی از محققان را به خود جلب کرده است (Shao & Muller, 2011, P.947).کارکنانی که احساس کنند رهبرانشان مشتاق و متعهد هستند،به احتمال بیشتری این ویژگیها رادر ارتباط با خودشان پیاده میسازند (Hamman,2012,P.13). بهترین رهبران میدانند که زمانی که کارکنان مشتاق هستند، بهره وری و عمکردی فردی و عملکرد مالی و رضایت مشتری بهبود مییابد زیرا کارکنانی که انگیخته شدهاند (دارای انگیزه می باشند)، سهم بیشتری در موفقیت سازمانی داشته و تمایل بیشتری برای تلاش اضافی در جهت انجام وظایفی داشته که برای اهداف شرکت حیاتی می باشد(Arpankumar,2013,P.1). گیبونز[۴] بیان میکند که توافق عمومی بین محققان وجود دارد که سرپرستان، تاثیرگذاران کلیدی بر اشتیاق کارمند هستند. شایستگی رهبران عملیاتی توانایی آن را دارد که باعث انگیزه و اشتیاق کارکنان شود (Stroud,2009 ,PP.8-9).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
لذا سوال اصلی تحقیق آن است که آیا بین شایستگی رهبری و اشتیاق کارمند رابطه وجود دارد؟
۱-۳) اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
اشتیاق شغلی کارکنان منافع بسیاری را به صورت مشتقیم و غیر مستقیم برای سازمان و افراد در پی دارد(Gibbons, 2006). این منافع در سطوح متفاوتی از سازمان نمودار می گردد. بعضی منافع فقط در محیط داخلی سازمانی هویدا میگردند در حالی که بعضی از منافع تاثیر مستقیمی بر ذی نفعان خارجی سازمان دارند. مزایای داخلی اشتیاق شغلی کارکنان شامل بهبود مدیریت دانش، کاهش غیبت کارکنان، بهبود روحیه کارکنان، افزایش ایمنی، قابلیت استفاده بیشتر از داوطلبان داخلی با بهره گرفتن از برنامه های جانشین پروری،کاهش جابجایی کارکنان و افزایش انگیزه آنان می باشد(عسگری، ۱۳۹۰). مزایای خارجی اشتیاق شغلی کارکنان شامل افزایش بهره وری، افزایش حاشیه سود و درآمد، افزایش سطح وفاداری مشتریان و افزایش توانایی جذب کارکنان با استعداد از خارج از سازمان با اتکا به مهارت کارفرمای برگزیده شده است(Gibbons, 2006). اثرات مثبت اشتیاق شغلی کارکنان نه تنها به نفع سازمان، بلکه به نفع تک تک کار کنان است. این مزایا ممکن است شامل افزایش بهره وری کارکنان، بالا رفتن نرخ دستمزد، افزایش عزت نفس و بهبود سلامتی کارکنان باشد(Saks, 2006). اکسل رود (Axelrod,2002) علاوه بر موافقت با مزایای بر شمرده برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان، درباره تاثیر پیاده سازی اشتباه این استراتژی هشدار داده و بیان داشته است که اگر اشتیاق شغلی کارکنان به صورت ناصحیح و ناقص اجرا گردد، بدبینی و تردید همچون بیماری فراگیر همه سازمان را دربر خواهد گرفت(عسگری، ۱۳۹۰).
۱-۴) چارچوب نظری
امروزه با توجه به تنوع بالای نیروی کار، یک رویکرد یکسان، برای اشتیاق شغلی همه کارکنان موفق نخواهد بود. به دلیل گستردگی دامنه نیازهای کارکنان، توجه به انعطاف پذیری امری ضروری است (Saks, 2006). کیفیت روابط بین مدیران و کارکنان به عنوان یک پیوند حیاتی برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان به حساب می آید. علاوه بر رهبران، مدیران مستقیم نیز نقش اساسی در افزایش سطح اشتیاق شغلی کارکنان بازی میکنند (Gibbons, 2006).تحقیقات نشان می دهد اعتماد مدیران و نیز اعتماد افراد به میل درونی شان به شغل می تواند ابزاری برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان در کارشان باشد(Chughtai & Buckley, 2011). مدیران موظف به شناسایی مولفه های کلیدی اشتیاق شغلی کارکنان و طراحی روشهایی جهت ارزیابی پیشرفت کارکنان در این زمینه می باشند. آنان باید منابع مالی و غیر مالی مورد نیاز برای اجرای برنامه های اشتیاق شغلی کارکنان را فراهم نمایند و این چنین حمایت خود را در پیاده سازی استراتزی اشتیاق شغلی کارکنان تکمیل نمایند(Seijts & Crim, 2006 ).
گیبونز (۲۰۰۶) معتقد است که عامل حیاتی دیگر در افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بسترسازی مناسب برای برقراری ارتباط شفاف از طرف رهبران به وسیله نشر اطلاعات صحیح از چشم انداز، اهداف و انتظارات می باشد. زمانی که رهبران فرصتهای مداوم برای گفتگو و مباحثه را در سازمان گسترش دهند، این امر منجر به ایجاد اعتماد، بهبود درک کارکنان از کلیت سازمان و ساخت فضای حمایتی از کار تیمی میشود. ارتباطات شفاف در سازمان، جریان آزاد دریافت بازخور و ارائه گزارش را درمیان کارکنان و مدیران تشویق می کند(Seijts & Crim, 2006).
مدل تحقیق برگرفته از مدل استرود به صورت زیر است:
شکل۱-۱) مدل مفهومی تحقیق(Stroud, 2009)
۱-۵) هدف های تحقیق
بر اساس سند تبیین شده در تحقیق حاضر اهداف چندی به شرح زیر تعریف شده اند:
۱- تعیین رابطه بین شایستگی رهبری و اشتیاق شغلی کارکنان در بانک کشاورزی استان گیلان
۲-سنجش متغیرهای اشتیاق شغلی کارمند ،شایستگی رهبری کارکنان در بانک کشاورزی استان گیلان
۳-سنجش مولفه های اشتیاق شغلی و شایستگی رهبر مدیران بانک کشاورزی استان گیلان
۱-۶ ) فرضیه های تحقیق
فرضیه های تحقیق عبارتند از:
-
- بین بعد درستی شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
-
- بین بعد تفکر استراتژیک شایستگی و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
-
- بین بعد توسعه سازمان و استعداد شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
-
- بین بعد همکاری شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
-
- بین بعد خودآگاهی شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
-
- بین ابعاد شایستگی رهبر و اشتیاق شغلی کارکنان بانک کشاورزی استان گیلان رابطه وجود دارد.
۱-۷ ) تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
اشتیاق شغلی: اشتیاق شغلی یک وضعیت مثبت و رضایت بخش ذهنی در ارتباط با کار است که در این وضعیت شخص احساس نیرومندی و ارتباط موثر با فعالیتهای کارش دارد و خودش را به عنوان فردی توانمند برای پاسخگویی به تقاضاهای شغلی می داند. اشتیاق شغلی چیزی بیش از یک وضعیت هیجانی گذرا و خاص است و یک حالت پایای سرایت کننده و هیجانی شناختی دارد که بر روی یک موضوع، واقعه یا رفتار خاص متمرکز میشود. اشتیاق شغلی با سه بعد نیرومندی، وقف خود و جذب مشخص میشود. نیرومندی به سطوح بالای انرژی و پایداری ذهنی در هنگام کار اشاره دارد. منظور از وقف خود، داشتن حس معناداری، جدیت، الهام، غرور و چالش در کار است. جذب، تمرکز داشتن و شادمانه به کار مشغول شدن است(Schaufeli &Bakker,2004).
شایستگی رهبر: شایستگی رهبر عبارت است از ترکیبی از انگیزش، نگرشها و ارزشها، رفتارها، خودآگاهی ، دانش، مهارتهای شناختی و دیگر خصایصی که می توان مورد سنجش قرار داد و اینکه به تبع آن می توان عملکرد عالی را از عملکرد متوسط تشخیص داد(Stroud,2009).
مدل شایستگی رهبر دارای ابعاد درستی، تفکر استراتژیک، توسعه سازمان، همکاری و خودآگاهی است که در این تحقیق به وسیله پرسشنامه ۳۶۰ درجه مورد سنجش قرار گرفته است.
۱-۸) قلمرو تحقیق
به منظور بررسی عوامل تاثیرگذار بر اشتیاق شغلی، مرزهای زیر به عنوان قلمرو مشخص شده اند.
۱-۸-۱) قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق ،با تاکید بر رفتار کارکنان از جهت اشتیاق شغلی،در حوزه مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته قرار دارد.
۱-۸-۲) قلمرو زمانی
این تحقیق در بازه زمانی شهریور ماه ۱۳۹۲ تا بهمن ماه ۱۳۹۲ انجام شده است.
۱-۸-۳) قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق ،کارکنان شعب بانک کشاورزی در استان گیلان است.
۲-۱ ) مقدمه
سازمان ها، نهادهای اجتماعی هستند که مانند سایر نهادها از افرادتشکیل شدهاند که نقش اصلی انسان به عنوان گرداننده این نهادها است. به عبارت دیگرسازمان منهای انسان به هیچ وجه توان غلبه و مقابله بر مشکلات و از طرف دیگر تحقق اهداف سازمان را نخواهد داشت و بدون شک در سازمان ها، افرادی وجود دارند که برای کسب قدرت و منافع در بین خود به رقابت می پردازند و در مورد تقدم امور و اهدافشان تضادهایی دیده میشود. در واقع تفاوتها و تضادها برای ادامه حیات سازمانها لازم است تا بتوانند خود را با دنیای پیرامون مطابقت دهند (غفوریان و فلامرزی، ۱۳۸۹: ۳۶) .
دو دهه گذشته شاهد تغییرات و دگرگونیهای فوق العاده ای در ماهیت کار و سازمان بوده است. جهانی سازی و رقابت شدید بین المللی، در حالی افزایش قابل توجهی در یکپارچکیها و اکتسابها یافتهاند که سازمانها، خود را برای فعایت در اقتصاد جهانی قرن ۲۱ ام، آماده کرده اند. سازمانها محلهای کاری مدرن، استمرار در به تأخیر اندازی ساختارهای مدیریتی، کاهش کارکنان و برون مرزی شدن را در حالی تجربه کردهاند که می کوشند از هزینه ها جلوگیری کرده و با منابع کمتر، سود بیشتر بدست آورند.(Cartwright & Holmes, 2006)
بعلاوه سازمانها، پیشرفتهای گسترده ای را در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بدست آوردهاند که طی بیست سال اخیر، به منظور ساده تر سازی فرایندهای برنامه ریزی و تصمیم گیری، کاهش و حذف تلاشهای اضافی و افزایش بهره وری، ظهور یافتهاند (Miles, 2001).
اینگونه تکنولوژیها، تشریک مساعی و همکاری را به شیوهای که قبلاً هرگز مشاهده نشده مقدور ساختهاند که منجر به افزایش توانایی سازمانها در رقابت جهانی از طریق تیم سازی مجازی، و همچنین کاهش تعاملات چهره به چهره یا زمان واقعی، میان کارکنان شده است. این پیشرفتها چرخشهای متوالی خارج سازمانی را که با فعالیتهای تولیدی شروع شدهاند رها کرده اند، و اکنون، به طور فزاینده شامل مواردی است که به مشاغل دفتری ایمن،فعالیتهای مبتنی بر دانش حرفهای توجه دارند(Burke & Ng,2006) .
نظامهاى نوین مدیریت، منابع انسانی را مهم ترین دارایی سازمان به شمار میآورند و ارج نهادن به ارزشها و نیازهاى کارکنان را مؤثرترین گام در راه تحقق اهداف سازمان مى دانند(چو و لویس، (۲۰۱۲ . ترک شغل کارکنان به اشکال مختلفی پویایی نیروی کار و سرنوشت نهایی یک، سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای موضوعات پیچیدهتر، اکثر تغییرات اجتماعی و انسان شناسانه، هرگاه با نیروی کار جهانی، افزایش در زوجهای شاغل، مسن شدن افراد متعلق به نسل پس از جنگ جهانی دوم و ترکیب چهار نسل در محل کار امروزی، پیچیدگیها و چالشهای اضافی را در مورد اینکه سازمانها چگونه افراد خود را اداره میکنند، ارائه کرده است. در حالی که سازمانها از این تغییرات، با افزایش بهره وری و سود آوری بهره گرفتهاند، اثرات منفی در مورد روحیه نیروی کار نیز وجود داشته است. از دست دادن شغل، به دنبال امنیت شغلی بودن، تنش و استرس افزایش یافته و در معرض ابهامات قرار گرفتن مداوم فقط چند مورد از اثرات بسیاری است که سایه ها و تیرگیها این عصر را تشکیل میدهد (Cartwright & Holmes, 2006).
از آنجا که در عصر حاضر، سازمانها به بخش مهمی از زندگی بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده اند، مشاغل سازمان یافته شدهاند و افراد با استخدام شدن و عضویت در سازمانها، ساعات زیادی از عمر خود را در این مکا نها سپری میکنند. چگونگی و کیفیت گذران این ساعات نسبتاً طولانی مسألهای است که به طور مستقیم با اثرگذاری بر روحیهی کارکنان و به صورت غیرمستقیم در تعاملی که این افراد با خانواده و جامعه برقرار میکنند، بسیار با اهمیت است. اگر افراد در سازمان با شور و شوق و علاقه کار کنند و نسبت به شغل و سازمان متبوع خود دلبستگی و تعلق داشته باشند و در کل اشتیاق کافی در زمینهی شغل خود داشته باشند نه تنها سازمان در نیل به اهداف تعیین شدۀ خود موفقتر خواهد بود، بلکه جامعه نیز از نشاط برخوردار خواهد شد. اشتیاق شغلی مفهوم جدیدی است که با تأکید بر درگیر کردن ذهن و عاطفه ی کارکنان با شغل شان سعی در مهیا ساختن محیط کاری مطلوب برای کارکنان دارد و از این طریق در پی کسب مزیت رقابتی برای سازمان است. افزایش نشاطواشتیاق اجتماعیرهاوردیاستکهاشتیاقشغلی برایجامعه به ارمغان میآورد (میرزادارائی،۱۳۹۲ : ۶۲).
۲-۱) بخش اول اشتیاق کارکنان
در طی سا لهای اخیر، مطالعه و تحقیق در زمینۀ روانشناسی مثبت یک رویکرد بدیع را برای بسیاری از روانشناسان اجتماعی پدید آورده است. این رویکرد بر مطالعه علمی تجربیات مثبت، شادی و بهزیستی روانشناختی و منابع انسانی مثبت به جای تأکید ، بر نشانه های اندوه و مفاهیم منفی، تمرکز دارد (میرزادارائی،۱۳۹۲ : ۶۲).
اشتیاق شغلی یک مفهوم نسبتاً جدید و گسترده در زمینۀروانشناسی و مدیریت منبع انسانی است. توجه به اشتیاق شغلی در دل تحقیقات مربوط به فرسودگی شغلی ایجاد شد. در طی مطالعاتی که در مورد فرسودگی شغلی انجام گرفت، این سؤال منطقی مطرح شد که از سوی دیگر این پیوستار چه میدانیم و آیا می توان کارکنانی را یافت که با قدرت زیاد کار کنند و عمیقاً با کارشان درگیر و در آن غرق باشند؟ و اگر این چنین است چه چیزی آ نها را به این سمت میراند. محققان با داشتن سؤالاتی از این دست در آخر قرن بیستم شروع به بررسی منظم تر قطب مقابل فرسودگی نمودند و این مقارن شد با ظهور آن چیزی که جنبش روانشناسی مثبت نگر نامیده شد و همچنین مقارن شد با افزایش تعداد سازمان هایی که بر خصوصیات روانی مثبت کارکنان تأکید میکردند. سازما نهای امروزی خواهان آن هستند که کارمندانشان با انگیزه، خلاق، مسئول و درگیر با کارشنان باشند و از آنان انتظار دارند که فراتر از انجام وظایف شغلی حرکت کنند )پورعباس، ۱۳۸۷) .
اشتیاق شغلی نه تنها یک نقش حیاتی برای فهم رفتارهای سازمانی مثبت بازی میکند، بلکه همچنین برای هدایت مدیریت منابع انسانی و سیاستهای بهداشت حرف های در سازمانها نیز نقش مهمی دارد)سالانوا و شوفلی[۵]،۲۰۰۷)
۲-۱-۱) تعریف اشتیاق شغلی
تاکنون تعاریف بسیاری در مورد اشتیاق شغلی مطرح شده است اما هنوز در این زمینه تعریفی که مورد قبول و تأیید همگان باشد ارائه نشده است)مکلود وکلارک، ۲۰۰۹).
دلیل این عدم وحدت را اینچنین بیان میکنند: شتیاق شغلی کارکنان، از پارادایم های جدید حوزۀ منابع انسانی بوده و به دلیل راه های متنوع بهره برداری از آن، تعاریف چندگانهای را داراست. اکثر تعاریف اذعان دارند که اشتیاق از منابع شخصی و محیطی نشأت میگیرد(میسی و اشنایدر،۲۰۰۸).
به نظر گیبونز[۶] (۲۰۰۶) اشتیاق شغلی افراد با استعداد، یک رابطۀ احساسی و هوشی است که کارمند با شغل، سازمان، مدیر و همکارانش دارد و بر روی تلا شهای مضاعف او در کارش تأثیرگذار است. مسلچ و همکاران[۷] (۲۰۰۱) نیز اشتیاق را یک تفکر مثبت و واقعی دانسته که به وسیلۀ قدرت، فداکاری و جذابیت توصیف میشود (سالانوا و همکاران، ۲۰۰۵) و موجبات تمایل و رضایت افراد را در اشتیاق به انجام کار فراهم می کند (بالاین و اسپارو[۸] ،۲۰۰۹) تراس و همکارانش[۹] (۲۰۰۶) اشتیاق را حاصل ایجاد فرصت برای کارکنان در برقراری ارتباط با همکاران و مدیران خود می دانند از نظر هویت[۱۰] (۲۰۰۴) اشتیاق شغلی کارکنان مقدار اشتیاق و علاقه ای است که کارکنان به سازمان خود دارند. یکی از بررسیهای انجام شده توسط بَکِر[۱۱] ، آلبرشت[۱۲] و لیتِر[۱۳] (۲۰۱۱) تشخیص دادند که اجماع رو به رشدی وجود دارد مبنی برآنکه اشتیاق میتواند به معنای سطح بالایی از انرژی و همچنین سطح بالایی از درگیری شغلی باشد (اینسئوگلو و وار[۱۴]۲۰۱۲)
در اکثر مواقع اشتیاق به عنوان تعهد فکری و عاطفی نسبت به سازمان تعریف شده است (ریچمن[۱۵]، ۲۰۰۶)، یا میزان تلاش اختیاری، که توسط کارکنان در شغل شان به نمایش گذاشته میشود (فرانک و همکاران[۱۶]، ۲۰۰۴ نقل از عسگری۱۳۹۰)، رابینسون و همکاران[۱۷] (۲۰۰۴)، نیز اشتیاق را به عنوان نگرش مثبت کارکنان نسبت به سازمان و ارزشهای آن تعریف کردند (عسگری،۱۳۹۰). کریستین و همکاران[۱۸] (۲۰۱۱) نیز اشتیاق شغلی را اینگونه تعریف کرده است:
حالتی از ذهن که نسبتاً بادوام است و نشانگر سرمایه گذاری همزمانِ انرژ یهای افراد بر روی تجارب ویا عملکردهای کاری است.
کان[۱۹] (۱۹۹۰) اشتیاق فردی را ابراز و بکارگیری خود فردی اعضای سازمان در نقشهای کاری تعریف کرد. وی به عنوان اولین فردی که از اصطلاح اشتیاق شغلی استفاده کرد، معتقد بود که در اشتیاق، افراد خود را به لحاظ فیزیکی، شناختی و عاطفی در طول ایفای نقش ابراز و به کار میگیرند. شوفلی و همکارانش متداول ترین تعریف را از مفهوم اشتیاق شغلی ارائه دادند. آنهااشتیاق شغلی را یک وضعیت مثبت و رضایتبخش ذهنی در ارتباط با کار توصیف کردهاند که در این وضعیت شخص یک احساس نیرومندی و ارتباط مؤثر با فعالیتهای کارش دارد و خودش را به عنوان فردی توانمند برای پاسخگویی به تقاضاهای شغلی می داند. آ نها بیان کردند که اشتیاق چیزی بیش از یک وضعیت هیجانی گذرا و خاص می باشد و به یک حالت پایای سرایت کننده و هیجانی شناختی اشاره دارد که بر روی یک موضوع، واقعه یا رفتار خاص متمرکز میشود )شوفلی و همکاران، ۲۰۰۲ ، نقل از زرگران مقدم، ۱۳۹۰).
اشتیاق شغلی کارکنان مشتمل بر سه جنبۀ شناختی، عاطفی و رفتاری می باشد. جنبۀ شناختی اشتیاق شغلی مربوط به باورهای کارکنان دربارۀ سازمان، رهبران و شرایط کار میباشد. جنبۀ عاطفی اشتیاق شغلی مربوط به چگونگی احساس کارکنان و نحوۀ نگرش آ نها نسبت به سازمان، رهبران و شرایط کار می باشد. نهایتاً جنبۀ رفتاری اشتیاق شغلی کارکنان، عاملی است که برای سازمان ایجاد ارزش افزوده نموده و دربرگیرندۀ تلاشهای آگاهانه و داوطلبانۀ کارکنان برای افزایش سطح اشتیاق شغلی خود می باشد که منجر به انجام وظایف با حذف وقت و علاقۀ بیشتر میگردد (فیلیپس[۲۰]، ۲۰۰۹).