دراین مدل فرض میشود که مهاجران بر اساس به حداکثر رساندن منافع مورد انتظار دست به مهاجرت میزنند و این منافع مورد انتظار شامل موارد زیر میباشد :
الف- تفاوت در درآمدهای واقعی بین فرصتهای شغلی شهری و روستایی
ب- احتمال بدست آوردن شغل در مناطق شهری
نظریه سرمایه گذاری انسانی وهزینه- فایده لاری شاستاد ( Lary Shastad)
طبق این نظریه تصمیم گیری برای مهاجرت نوعی تصمیم به سرمایه گذاری است. مهاجر وقتی اقدام به مهاجرت میکند که این امر دارای بازده اقتصادی باشد. بر اساس نظریه وی مهاجرت زمانی انجام میگیرد که درآمد در مبداء به علاوه هزینه واقعی مهاجرت کمتر از درآمد قابل انتظار باشد.
نظریه الگوی اقتصادی دو بخشی توسعه ارتور لوئیس ( Arthur Lewis)
تمرکز اصلی این مدل هم بر فرایند انتقال نیروی کار و هم بر رشد اشتغال در بخش شهری میباشد.
اقتصاد در حال توسعه از دو بخش نسبتاً مستقل از یکدیگر تشکیل شده است. یکی بخش کشاورزی- معیشتی است که میزان بیکاری در آن بالا میباشد و تولید نهایی نیروی کار صفر یا نزدیک به صفر میباشد و کارگران مزدی برابر با معیشتشان میگیرند و بخش دیگر، بخش صنعتی مدرن میباشد که دارای اشتغال کامل میباشد و به خاطر تولید بالا در بخش صنعتی، دستمزدها نیز بسیار بالا میباشد.
نظریه اورت.اس .لی ( Everett S.Lee)
مهاجرت را تحت تأثیر چهار عامل عمده ذیل تبیین کرد :
الف) عوامل موجود در مبداء (برانگیزنده و یا بازدارنده)
ب) عوامل موجود در مقصد (برانگیزنده و یا بازدارنده)
ج) موانع موجود در جریان مهاجرت از مبداء به مقصد
د) عوامل شخصی
نظریه زیمپ (zimp)و استافر staufer))
براساس این نظریه مهاجرت انجام شده بین دو مکان رابطه مستقیم با فرصت های جاذب مثل اشتغال، مسکن و غیره دارد. زیمپ نیز به عوامل مداخله گر معتقد است و آن را به شکل رابطه معکوس بین فاصله با مهاجرت نشان می دهد.
نظریه کارکردگرایان
به طور کلی آنها مهاجرت را عامل مطمئن برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی ناشی از عدم تعادل در جامعه می دانند. آنها همچنین می افزایند مهاجرت باعث برابری و استقلال می شود و زمینه بهبود وضعیت زندگی را به وجود می آورد و اعتقاد دارند اگر چه به لحاظ اقتصادی در ابتدا بیکاری به وجود می آورد اما این بیکاری موقتی بوده و مدتی بعد از کسب شغل، بهبود و رفاه اقتصادی را به همراه می آورد
نظریه وابستگی مهاجرت
در این دیدگاه مهاجرت روستا به شهر، قانونمند و در عین حال پیچیده تصور شده است که در بردارنده این خصوصیات می باشد:
- فراگیر نبودن مهاجرت
- اجباری بودن مهاجرت
- وجود الگوی معین
- اقتصادی بودن مهاجرت
- محدودیت مهاجران به نیروی کار
مدل سیستمی
در این مدل هم مهاجرین و هم نهادها که در کنش متقابل هستند در قالب یک چارچوب کلی نگریسته شده و بدین ترتیب، مجموعه اجزا در حال کنش متقابل با یکدیگر با ویژگی ها و روابط در ساختاری منسجم لحاظ می شوند. متغیرهای اصلی این مدل:
خرده سیتسم اجتماعی شدن/خرده سیستم نهادی/
خرده سیستم مصرفی/متغیرهای تنظیمی
مدل شبکه ای
به اعتقاد نظریه پردازان این دیدگاه، شبکه های مهاجرتی مشتمل است بر پیوندهای بین افراد که مهاجران قبلی و غیر مهاجران را در مناطق مبدا و مقصد از طریق پیوندهای خویشاوندی، دوستی و یا خاستگاه اجتماعی مشترک به هم مرتبط می سازد.
عامل حرکت مهاجرت:
کاهش هزینه ها/کاهش خطرها
مدل رفتاری
چارچوب هایی برای تحلیل تصمیم گیری به مهاجرت: