۵-۳-۲.روزه گرفتن:
ضرورت روزه گرفتن و وجوب آن در همۀ دین ها بر هیچ کس پوشیده نیست. در دین های وحیانی از جمله مسیحیت، روزه یکی از واجب های دینی به شمار می آید که حضرت عیسی (ع) به پیروان خویش تأکید کرده اند، هنگام روزه گرفتن از ریاکاری بپرهیزند و به گونه یی خود را سست و ناتوان نشان ندهند که به دیگران بفهمانند، روزه گرفته اند.[۲۶۳]
۵-۳-۳. گناه در آیین مسیحیت:
مفهوم گناه در فرهنگ مسیحیت با دیگر ادیان تا حدودی متفاوت است. در فرهنگ مسیحی گناه به دو قسم کلی تقسیم می شود: قسم اول گناهانی است که ناشی از فعالیت ارادی شخص گناهکار و تخلف و تخطی وی از احکام اخلاقی است اما در قسم دو گناهانی قرار دارند که از چنین –فعالیت هایی ناشی نمی شوند. لغزش و سهو و خطا در دسته دوم جای می گیرند.
گناه چگونه به نوع بشر راه یافت؟ آموزۀ گناه ذاتی بشر پاسخی مسیحی به این پرسش است.[۲۶۴]
بر اساس این آموزه، پس از آنکه آدم و حوا به وسوسۀ شیطان گرفتار شدند و از درخت معرفت نیک و بد خوردند آثار چندی از این گناه بر جای ماند. مهمترین اثر آن بود که گناه به تمام نسل بشر راه یافت. ذات انسان فاسد و انسان مقصر شد.[۲۶۵]
بنابراین تمام، نسل های بعد به دلیل گناه آدم گناهکار شدند.[۲۶۶]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از آثار دیگر گناه اولیه این بود که مرگ به نسل انسان راه یافت. فساد کامل انسان به این معنا نیست که تمام مردم فساد کامل دارند و در گناه غرق شده اند و به این معنا نیست که انسان غیر مسیحی، که نجات را از صلیب مسیح دریافت نکرده است نمی تواند دارای صفات نیک مانند مهربانی، باشد و یا اینکه نمی تواند صفات نیکوی دیگران را درک کند، بلکه به این معناست که تمام انسان ها در هنگام تولد فاسد هستند و فساد در تمام جنبه های زندگی انسان وارد شده است و انسان تازه تولد نیافته در مسیح، از خود چیزی نیکویی ندارد تا خدا را راضی کند و قدرتی ندارد که وضعیت خود را تغییر دهد.
اندیشه گناه ذاتی نیز مانند اندیشۀ تثلیث و تجسد در مسیر زمان صورت بندی شد. با این تفاوت که مباحثات مربوط به تثلیث و تجسد که به شخصیت فوق بشری مسیح مربوط می شد. در شرق جهان مسیحیت جریان داشت و مباحثات مربوط به آموزۀ گناه و فیض در غرب پی گیری می شد.
آدم نیز به عنوان نمایندۀ بشریت مرتکب گناه شد و پیامد گناه او دامان بشریت را گرفت. در این زمینه نمونه هایی در عهد عتیق وجود دارد. یک خانواده به دلیل گناه یک عضو از بین می رود و یا آنکه خداوند به دلیل گناه یک فرد از چهار نسل او انتقام می کشد.[۲۶۷]
اینکه مسیحیان می گویند: حضرت عیسی (ع) فدای گناهان بشر شد، ابداً به معنای مجاز دانستن و حتی کم اهمیت شمردن گناه نیست، بلکه به معنای شفاعت قاطعی است که برای قبول توبه و بخشیده شدن گناه راهی جز آن وجود ندارد. آنان معتقدند که گناه مرگ روح است و گناهان را به دسته های مختلف تقسیم می کنند. البته در مسیحیت بیشتر احکام اخلاقی هستند و احکام تعبدی (مانند حرام بودن گوشت خوک) تقریباً وجود ندارد. پولس می گوید:« آیا نمی دانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نمی شوند، فریب مخورید؛ زیرا فاسقان و بت پرستان و زانیان و متعنمان و لواط و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد. و بعضی از شما چنین می بودید، لیکن غسل یافته و مقدس گردیده و عادل کرده شده اید، به نام عیسای خداوند و به روح خدای ما.» مهمترین گناهان در مسیحیت اخلاقی هستند و پیوسته و در هر جامعه ای وجود داشته و دارند. مثلاً روحانیون ارتدوکس به روحانیون کاتولیک که ریش خود را می تراشند، اعتراض داشته و می گفته اند که تورات از این عمل نهی کرده است.[۲۶۸]
۵-۳-۴. ماهیت مرگ :
در مسیحیت واژۀ «مرگ» یا «موت» در چند معنا به کار می رود: یکی مرگ جسمانی یا انفصال نفس از بدن است، دیگری مرگ روحانی که جداشدن نفس از خداست؛ و سوم مرگ دوباره است که نفس ابدی از حضور
خدا منع گردیده، به جهنم برده می شود.
به گفته عهد قدیم انسان ها، نیک وبد، پس از مرگ به «هاویه» منتقل می شوند. در عهد جدید انسان ها پس از مرگ به عالم اموات می روند، و دو کلمۀ هاویۀ عهد قدیم و عالم اموات عهد جدید به یک معنایند. تعبیر «به قوم خود ملحق شد» بارها در عهد قدیم تکرار شده است.
پس می توان نتیجه گرفت که بنابر کتاب مقدس، مرگ نابودی نیست، بلکه انتقال است. همچنین ازهر دو عهد برمی آید که پس از مرگ حیات همراه با شعور و آگاهی ادامه خواهد یافت.
همچنین بنابر کتاب مقدس که در آن سخن از انتقال به عالم اموات یا رفتن نزد نیاکان است، روشن است که جسم به جای خاصی منتقل نمی شود، پس حقیقت انسان چیز دیگری است که به عالم دیگر منتقل می شود و به حیات خود ادامه می دهد.[۲۶۹]
۵-۳-۵. مراسم سبت نزد مسیحیان:
پیترز می نویسد: گر چه روز هفته یعنی روز خداوند از همان آغاز به عنوان روز مقدس ویژۀ مسیحیان شناخته شده رعایت سبت در مجامع مسیحی ادامه یافت، همان طور که دعای زیر از قوانین رسولی بر آن گواهی می دهد: « ای خداوند قادر مطلق، که جهان را از طریق مسیح آفریدی و سبت را برای پدران ما را از مصر بیرون آوردی … و به آنان فرمان دادی که بست نگه دارند نه برای اینکه بهانه ای برای بطالت، بلکه تا فرصتی برای خداپرستی باشد.»۳
رعایت سبت برای مسیحی چگونه باید باشد. در سبت، هیچ یک از امور دنیوی را نباید برعهده گرفت. پس اگر شما از همۀ کارهای دنیوی خودداری کنید و هیچکار دنیوی انجام ندهید، بلکه به کارهای روحانی مشغول شوید و به کلیسا بیایید و به قرائت کتاب های مقدس و مواعظ گوش دهید، اگر دربارۀ امور آسمانی بیندیشید و به امید آیندۀ خویش اهتمام داشته باشید، اگر به داوری آینده بیندیشید و نه به امور حاضر و مرئی، بلکه به امور نامرئی و آینده بنگرید، این است رعایت سبت برای مسیحیان.
در قرن چهارم، سبت به عنوان روز مقدس مسیحیان، در همه جا به یکشنبه تحول یافت. تقدیس یکشنبه به عنوان روز مقدس مسیحیان، سرانجام با پذیرش دولت روم، مهر تأیید خورد.
آگوستین می گوید: « روز سبت را نگاه دار، این فرمان برای ما بیش از آنان (یهودیان) اهمیت دارد یهودیان، سبت را به شیوۀ پرستی نگه می دارند و آن را در عصیان و میگساری می گذرانند؛ چه بهتر بود که زنان آنان، به جای رقصیدن در آن روز، در سراسری خانه هایشان به چرخ ریسی مشغول می شدند…» مسیحیان، خودداری از کارهای پست، سبت را به طور معنوی نگه می دارد، زیرا کارهای پست از چه چیز ناشی می شوند؟ از گناه چگونه این را اثبات کنیم؟ باید از خداوند پرسید مطابق آنچه که در انجیل یوحنا آمده است عیسی (ع) گفت: «هر که گناه می کند، غلامِ گناه است.» پس ما نیز به نگه داشتن معنوی سبت، امر شده ایم. ولی دیدگاه خود عیسی (ع) با آنچه از برخی پیروانش نقل کردیم تفاوت دارد به انجیل متی و لوقا ملاحظه فرمائید، و ما فقط عین عبارت انجیل متی را می آوریم: در آن زمان، عیسی در روز سبت از میان کشتزارها می گذشت و شاگردانش چون گرسنه بودند، به چیدن و خوردن خوشه ها آغاز کردند.اما فریسیان چون این را دیدند، بدو گفتند «اینک شاگردان تو عملی می کنند که کردن آن در سبت جایز نیست.» ایشان را گفت: مگر نخوانده اید آنچه داود و رفیقانش کردند، وقتی که گرسنه بودند چه طور به خانه خدا در آمده نان های سبت کهنه در هیکل سبت را حرمت نمی دارند و بی گناه هستند؟ لیکن به شما می گویم که در این جا شخص بزرگ تر از هیکل است. و اگر این معنی را درک می کردید که رحمت می خواهم نه قربانی، بی گناهان را مذمت نمی نمودید، زیرا که پسر انسان مالک روز سبت نیز است.(انجیل متی باب ۱۲،بند۱و۸)[۲۷۰]
کاربست مسیحیت بر دو محور می چرخد:
ـ خواندن و شناختن گفتار عیسی مسیح، که در انجیل آمده است، در روشنایی مجموعۀ کتاب مقدس. کار سبت آموزۀ او به یک روش اخلاقی خلاصه می شود.
ـ برپا داری رویدادهای مهم زندگانی عیسی مسیح در سراسر سال، یعنی شرکت کردن در یادبودها و مراسمی که در کلیسا برپا می شود، و بازسازی واقعی زندگانی عیسی مسیح در سراسر سال، یعنی شرکت کردن در یادبودها و مراسمی که در کلیسا برپا می شود، و بازسازی واقعی زندگانی عیسی مسیح «با زنده شده». هر یک از این مراسم ـ همچون نماز، دو بخش دارد، یکی بازگویی کلام عیسی مسیح، دیگری سپاسگذاری دینداران از بخشایندگی خداوند و حضور او در کلیسا.[۲۷۱]
۵-۳-۶. ذکر نشانه های قیامت :
آنگاه یسوع فرمود: «پیش از آنکه آن روز بیاید، زود باشد که فرود آید به جهان تباهی بزرگی، زود باشد که درگیرد کارزار خونریزی خورد کننده. پس پدر پسر را می کشد. پسر پدر را می کشد، به سبب گمراهی طوایف. از این جهت منقرض خواهد شد شهرها و بلاد تهی خواهند شد. وباهای مهلک رخ دهد تا اینکه چنان شود که یافت نشود کسی که مردگان را به گورستان ها ببرد؛ بلکه گذارده شوند برای طعمه ی حیوانات. زود باشد که بفرستد خدای گرسنگی را بر آنانکه بمانند بر زمین، پس بشود نان در قیمت، زیادتر از طلا. پس بخورند همۀ انواع چیزهای ناپاک را. وای بر بدختی آن قرن، که نزدیک می شود شنیده نشود از کسی که بگوید: که گناه کردم پس به من رحم کن ای خدا. بلکه با آوازهای سهمناک کفر می کنند بر خدای بزرگوار فرخنده تا ابد. پس وقتی که آغاز نمود آن روز به نزدیک شدن، هر روز علامتی بیاید، سهمناک بر ساکنان زمین به مدت پانزده روز. در روز اول آفتاب سیر می کند در مدار خود در آسمان بی نور. بلکه سیاه می شود مثل رنگ جامه. زود است که بنالد، چنانکه پدر بر پسری که مشرف به مرمت است ناله می کند. در روز دوم، ماه به خون برگردد. زود باشد بیاید خون بر زمین چون شبنم. در روز سوم ستارگان دیده شوند که شروع به جنگ نمودن با یکدیگر کنند، مثل سپاهی از دشمنان. در روز چهارم کوه ها و سنگ های بزرگ به همدیگر بخورند، مثل دشمنان جنگجوی. در روز پنجم هر رستنی و گیاهی خون بگرید. در روز ششم دریا طغیا کند بی آنکه از جای خود تجاوز کند، تا بلندی صد و پنجاه ذراع. آنگاه در تمام روز، مثل دیوار باشند. در روز هفتم کار برعکس شود، پس فرو نشیند حتی نزدیک شود که دیده نشود. در روز هشتم پرندگان و جانوران صحرا و آب جمع شوند، در حالتی که نزدیک باشد نجات نیابند از آن ده یک زندگان. در روز دهم بیاید برق و رعد سهمناکی، پس شکافته و سوخته شود سه یک کوه ها. در روز یازدهم روان شود هر جوئی واپس و از خون روان شود نه از آب. در روز دوازدهم، ناله و فریاد کند هر آفریده ای. در روز سیزدهم، پیچیده شود آسمان چون پیچیدگی نامه. آنگاه آتش ببارد تا هر زنده ای بمیرد. در روز چهاردهم زلزله ی سهمناکی پدیدار شود و کوه ها از آن در هوا پران شوند، چون پرندگان آنگاه همه ی زمین بیابان گردد. در روز پانزدهم فرشتگان پاک بمیرند. پس زنده نماند مگر خدای تنها، آنکه او راست اکرام و مجو.» چون یسوع این بفرمود، روی خود را تپانچه زد با دست های خود. آنگاه سر خود را بر زمین نهاد و چون سر خویش را برداشت، فرمود:« ملعون باد هر کسی که درج کند در گفته های من این را که پسر خدایم.» پس بیفتادند شاگردان، هنگام این سخنان، مثل مردگان. پس یسوع ایشان را برخیزاند.[۲۷۲]
۵-۳-۷. تدفین در مسیحیت و مقابر عیسویان:
مسیحیان اولیه نیز مانند یهودیان و رومیها، مردگان خود را در دخمه های زیر زمینی دفن می کردند. در این دخمه ها یک کلیسای کوچک برای اجرای مراسم تدفین وجود داشت. مسیحیان شکنجه شده در این قبرهای تاریک زیرزمینی پنهان می شدند و حتی در آنجا زندگی می کردند. به دلیل آنکه تعداد زیادی از مقدسین در این محلها دفن شده بودند، بسیاری از آنها بعداً تبدیل به مرقد و زیارتگاه شدند. در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم می شدند، پس از محاکمه تفتیش عقاید با آتش می سوزاندند.
در شهر روم، سردابهای مسیحیان بسیار مفصل، و دارای حجرات و دهلنیها و طبقات روی هم قرار گرفته بود. در واقع شهری زیرزمین بنا شده بود که بعدها محله قبور نامیدند.[۲۷۳]
بخش چهارم: ۵-۴. انجیل و اعیاد مسیحیت
۵-۴-۱. انجیل های چهارگانه:
انجیل های چهارگانه از بخش های مهم عهد جدید هستند که حاوی هویت نهضت دینی عیسوی و ریشه های اصیل اعتقادی مسیحی می باشد. این بخش از عهد جدید، گزارشی از روند زندگی، دوران تبلیغ، مواعظ و معجزات عیسی (ع) است که توسط چهارتن از پیروان نخستین او نگاشته شده است. کاتبان این اناجیل چهارگانه. به ترتیب تاریخ نگارش آن ها عبارتند از:
الف: «مرقس» ( پسر مریم اورشلیمی )
ب: «متی» حواری
ج: «لوقای» پزشک
د: «یوحنا» حواری
گزارشات انجیلی این چهار تن که به نام خودشان در متن رسمی عهد جدید درج شده است، دارای اعتبار بالایی هستند. آنان همگی در قرن اول و مقارن با دوران ظهور عیسی ناصری (ع) می زیسته اند و چنان که از طرز گزارش کردن آن ها مشهود است، می توان نتیجه گرفت که در اکثر مواقع، خود شاهد یا لااقل نزدیک وقایع گزارش شده، بوده اند، با این وجود گزارش های آن ها با هم دارای اختلافات مشخصی می باشد و این اختلاف بین انجیل اول با انجیل یوحنا بیشتر است.[۲۷۴]
۵-۴-۲. احترام به زن و حجاب در انجیل:
مبنای تعالیم انجیل توجه به ملکوت آسمان است و از این جهت است که پیروان خود را به غروبت می خواند، اما در عین حال تک همسری را جایز می شمارد و برای آن دستوراتی صادر می نماید. در نگاه مسیحیت زن در خانواده از حرمت بهره مند است و مرد به عنوان شوهر او موظف به ابراز محبت و رفتار توأم با مهر و عطوفت می باشد. «پولس» حواری در نامۀ به امسنسیان از مردان چنین درخواست نموده است:
« ۲۸- باید مردان زنان خویش را مثل بدن خود محبت نمایند، زیرا هر که زوجه خود را محبت نماید، خویشتن را محبت می نماید. ۲۹- زیرا که هیچ کس هرگز جسم خود را دشمن نداشته است بلکه آن را تربیت و نوازش می کند چنانکه خداوند کلیسا را … ۳۰- از اینجاست که مرد پدر و مادر را رها کرده، با زوجۀ خویش خواهد پیوست و آن دو یک تن خواهند بود… ۳۱- خلاصه هر یک از شما نیز زن خود را مثل نفس خود محبت بنماید و زن وشوهر خود را باید احترام نمود.» در انجیل کنونی آیاتی که به طور خاص متعرض مسألۀ پوشش زن با ویژگیهای خاص آن باشد موجود نیست. اما آیاتی در میان این اناجیل به چشم می خورد که برخی بر چشم پوشی از نگاه حرام و برخی به پوشاندن سر زنان اشاره کرده و برخی نیز زنان را به عدم آرایش و خودنمائی برای دیگران ترغیب می نمایند. همۀ این مطالب وجوه مختلف مطرح در بحث پوشش و حجاب است و با بهره گرفتن از این آیات می توان به طور اجمال به حکم انجیل درباره پوشش زن و حفظ عفت و سلامت روحی زن دست یافت.
تعالیم انجیل، زینت حقیقی زن را حیاء و پرهیز از خود نمایی معرفی می کند و آنگاه زنان را آواز بلند در کلیسا و به طریق اولی در مواضع و مکانهای غیر آن برحذر می نماید، سپس پوشاندن سر را به هنگام عبادت و موعظه و در مواقع دیگر تشریع کرده و مردان را به چشم پوشی از نگاه حرام فرا می خواند.
لازم به ذکر است که پوشش راهبه های مسیحی که عبارت از مقنعه ای است که تمام سر و گریبان و سینه را می پوشاند و لباس بلندی که تمام بدن را فرا گرفته و پوششی برای تمام اعضای بدن می باشد، به پوششی که قرآن تشریع کرده بسیار نزدیک است.[۲۷۵]
۵-۴-۳. مفهوم خدا نزد مسیحیان:
ادراک ویژۀ مسیحیت از «پدر بودن» خدا اصیل ترین اجزاءِ ادراک یهودی سلطنت و حکومت خدا را تشکیل می دهد. سپس از آن نیز جلوتر رفته و ادراک مزبور را با اجزاءِ به مراتب بهتری تکمیل می نماید. هر دوی این ادراکات اجزاءِ مشترکی را قانون خداوندی، و تنبیه بدکاران.[۲۷۶]
مسیحیان اولیه اعتقاد داشتند که ارواح شیاطین زمین را در اشغال خود داشتند. اما این ارواح توسط حضرت مسیح مغلوب شدند و از آن پس دیگر میان خدا وانسان واسطه نبودند.[۲۷۷] اجزای متفاوت ادراکات را می توان به اختصار در جدول زیر، که مبین رابطه بین رئیس و زیردستان در این دو گروه می باشد، نمایش داد.
-از لحاظ قدرت مافوق زیردستان خود قرار داد.
- از بالا سلطه و حکومت دارد.
- دستور به اطاعت می دهد.
- از طریق قانون حکومت می کند.
- متوجه پیروزی اصول خویش است.
- نسبت به افراد مختلف بی تفاوت است.
- بدکاران را عذاب می دهد.