مصرف آتی انرژی در بخش های مختلف چگونه است؟
استاندارد قابل قبول برای توزیع مناسب کدام است؟
اثرات خارجی زیست محیطی کدام است و آینده آن چیست؟
پیش بینی در مورد سوخت در بخش حمل و نقل چیست؟
تا چه میزان کارایی تجهیزات و وسایل مصرف کننده انرژی مورد حمایت قرار خواهد گرفت ( مانند خودروهای دوگانه سوز، لوازم خانگی)؟
مکانیزم مشخص مانند مالیات، مشوق ها و استانداردهای ساخت برای اجرای سیاست کلی کدام است[۲۳]؟
۲-۹-۲ امنیت انرژی و سیاستگذاری انرژی
امنیت انرژی به عرضه مداوم و مطمئن با قیمت های معقول در حاملهای انرژی بازگشته و سعی می نماید تهدیدات ژئوپلیتیکی، اقتصادی، تکنیکی، زیست محیطی و روانی ناظر بر بازارهای انرژی را کاهش دهد. امنیت انرژی از دیدگاه مصرف کنندگان به معنای آن است که اولا دسترسی آسان و بدون احتمال خطر به منابع نفت و گاز جهانی وجود داشته باشد. ثانیا این منابع بصورت منطقی دارای تنوع و گوناگونی از لحاظ منطقه جغرافیایی منابع و همچنین مسیرهای انتقال داشته باشند و ثالثا جریان نفت و گاز عموما از نقاطی تامین گردند که احتمال ثبات و عدم تغییر در حکومت های آنان درازمدت و طولانی باشد[۲۴]. در زمینه امنیت انرژی عدم آشنایی و سوء تفاهم به مقدار زیاد وجود دارد. در کشورهای مصرف کننده، عمدتا امنیت انرژی را معادل استقلال انرژی از واردات از کشورهای دیگر تلقی می نمایند و امنیت انرژی معادل امنیت عرضه با تکیه بر تولید داخلی معنا می گردد.[۲۵]
امنیت انرژی از جمله مواردی است که مستقیما با دولتها در واحدهای سیاسی سروکار دارد. گرچه بنگاه های بزرگ بین المللی نفت و گاز نیز در این زمینه نگرانیهای خاص خود را دارند، اما انرژی و تامین آن از جمله دغدغه های همیشگی حکومت ها و دولت هاست. پایداری سیستم های مربوط به حامل های انرژی از جمله شبکه برق هر کشور از نگرانی های اصلی هر جکومتی است. برخی کشورها مانند فرانسه بر رهایی از دام انرژی های پایان پذیر به تولید برق هسته ای روی آورده اند. انرژی از جمله مواردیست که برونی ها[۲۶] و تبعات آن سروکار دارد. به همین دلیل توجیه مداخله دولت در این بازار بسادگی امکان پذیر است[۲۷].
دیگر اینکه مانند هر کالای اقتصادی دیگر منابع انرژی کمیابند و همچنین در حال کمیاب تر شدن در طول زمان. بخصوص منابع انرژی پایان پذیر همچون نفت و گاز و ذغال سنگ که به نظر می رسد ذخائر آن بدون هیچگونه تردیدی رو به افول است. این خود باعث رقابت در بازار و بالا رفتن قیمت های این گونه انرژیها می گردد.
و نهایتا آنکه موضوع ژئوپلتیک در منابع نفت و گاز دارای اهمیت فراوانی است. در حالیکه مراکز عمده مصرف این دو ماده در گذشته عمدتا غرب صنعتی و د رحال حاضر کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و شرق آسیا هستند، ذخائر عمده نفت خام جهانی در خاورمیانه و بخصوص در عربستان سعودی، ایران، عراق و کویت متمرکز است. دو قطی بودن موضوع تولید و مصرف گاز روشن تر است. دو کشور روسیه و ایران به تنهایی ۴۰ درصد ذخائر ثابت شده گاز جهانی را در اختیار دارند. در حالیکه جمع کثیری از کشورهای جهان برای استفاده از انرژی با پیامدها یکمتر زیست محیطی به گاز طبیعی روی آورده اند[۲۸].
۱-امنیت انرژی
هر تصمیم گیری در مورد امنیت انرژی چهار مفهوم را باید در نظر داشته باشد:
-قابلیت دستیابی داشتن[۲۹]، تمام انرژی های عمده فسیلی پایان پذیر هستند. خاصیت پایان پذیری منابع به معنای آن است که بازیابی آنها آنچنان آهسته و کند صورت میگیرد که میتوان تصور کرد که طبیعت تنها یکبار آنها را عرضه کرده و بشریت تنها یکبار از آنها میتواند استفاده نماید. ذخائر انرژیهای پایان پذیر در صورت مصرف کاهش پیدا مینمایند. هر چه مصرف بیشتر باشد، سرعت کاهش آنها نیزافزایش مییابد. تاکنون برای افزایش ذخائر در زمانی که از آنها استفاده میشود، پروسه ای کشف نشده است، اما میتوان تعداد ذخائر را با کشف ذخائری که تاکنون برای بشر نامکشوف بوده است افزایش داد[۳۰]. زمانی که یک حوزه و یا منبع به صفر میرسد، دیگر امکان بهره برداری از آن وجود ندارد. ممکن است که حتی ذخائر منبع به صفر نرسد، اما استفاده از آن منبع دیگر اقتصادی نباشد.
عناصری که با وضعیت فنآوری انرژی در ازتباط هستند، قابلیت دستیابی داشتن حوزه های نفت و گاز را تعیین میکنند. این عناصر هم در بخش های بالادستی و هم در پائین دستی نفت و گاز دخالت می نمایند. زمین شناسی، لرزه نگاری، اکتشاف، مهندسی مخزن، استخراج، انتقال، پالایش و توزیع با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک در هر بخش اهمیت می یابند.
-در دسترس بودن[۳۱]، با توجه به فاصله بسیار مابین تولید و مصرف ذخائر هیدروکربوری، در دسترس بودن جریان مداوم انرژی حائز اهمیت است[۳۲]. اکثر کشورهای عرضه کننده نفت و گاز در آینده ای نه چندان دور، از بازار عرضه بیرون خواهند رفت، زیرا گرچه همه ساله مقادیر جدیدی به ذخائر ثابت شده نفت و گاز جهان اضافه می شود، اما مصرف مجموع انرژی های پایان پذیر بیشتر از ذخائر کشف شده جدید است. ذخائر جهانی در انتهای ۲۰۰۸ چیزی حدود ۱۲۵۸ میلیارد بشکه بوده است. مصرف جهانی نفت خام حدود ۵/۸۴ میلیون بشکه در روز بصورت متوسط در ۲۰۰۸ بود و بنابراین با چنین مصرفی می باید تا ۴۲ سال دیگر ذخائر نفت خام جهان به پایان برسد[۳۳]. اگر به تکنولوژی های جدید امیدوار باشیم، ذخائری از نفت های غیر متعارف مانند نفت بسیار سنگین، شن های نفتی و سنگ های آغشته به نفت و همچنین تقویت چاه های با فشار کم و ارتقاء کارآیی در مصرف انرژی ممکن است باعث شود تا هشتاد سال دیگر نفت در اختیار بشریت قرار داشته باشد. برای این کار باید منابع عرضه برای ۶۵ میلیون بشکه در روز که به دلیل اضافه شدن مصرف و یا تضعیف برخی از حوزه ها با آن روبرو هستیم اضافه شود تا به عرضه ای برابر ۱۱۰ میلیون بشکه در روز برسیم. شکل (۱) علاوه بر پیش بینی تقاضا در ۲۰۳۰، وضعیت کاهنده چاه هایی که در حال حاضر تولید می کنند در آینده را نشان می دهد.
شکل (۱): تولید نفت در مقیاس جهانی تا [۳۴]۲۰۳۰
عنصر دردسترس بودن با موقعیت ژئوپلتیکی انرژی نیز در ارتباط است. منابع پایان پذیر در سراسر جهان بصورت یکنواخت توزیع نشده اند، مصرف نیز در نقاط مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. خاورمیانه با داشتن ۶۰ درصد ذخائر ثابت شده نفت جهان و ۴۱ درصد از ذخائر ثابت شده گاز طبیعی جهان، متراکم ترین منطقه جهان از لحاظ ذخائر سوخت های فسیلی است. آمریکای شمالی با ۳۰ درصد از مصرف نفت خام جهان، آسیای شرقی با ۲۹ درصد، و اروپا با ۲۴ درصد مهمترین نقاط مصرف نفت خام هستند. تفاوت در نقاط تولید و مصرف انرژی نقش ژئوپلتیکی آن را افزایش داده است. تنوع سازی[۳۵] یکی از سیاست های مهم کشورهای مصرف کننده نفت است که از پس از شوک نفتی ۱۹۷۳ درصدد کاهش وابستگی خود به نقاط خاص تولید از جمله خاورمیانه درآمدند. بدین جهت نفت و گاز نقاطی از جهان مانند دریای خزر ولو که بیشتر از ۳ درصد ذخائر ثابت شده جهانی نیست، برای کشورهای مصرف کنننده اهمیت فوق العاده می یابد.
-قابل تحمل بودن[۳۶]: انرژی های پایان پذیر همگی کالاهایی هستند که در بازارهای رقابتی، انحصاری و رقابت ناکامل عرضه می گردند و متقاضیان براساس حرکت بر روی منحنی تقاضا برای بالابردن مطلوبیت خود بدنبال خرید آن هستند. بنابراین به انرژی می توان نگاهی اقتصادی داشت. از طرف دیگر، ذخائر نفت و گاز جهان واقعا روزی تمام خواهند شد. این واقعیت منجر به بکار گرفتن روشها و مقررات خاص در عمل و نظریه جهت تعیین میزان بهره گیری و استفاده از این منابع گشته است.
منطقی ترین این مقررات، استخراج صحیحی از منابع پایان پذیر و تنظیم میزان تولید تا حدی است که به باقیمانده ذخائر آسیبی نرسد. بعنوان مثال در تنظیم برنامه برداشت از یک حوزه نفتی یکی از روش های صحیح استفاده از تزریق آب و یا گاز طبیعی به داخل چاه می باشد. اما اگر چه این کار لازم است اما کافی نمی باشد، زیرا برداشت صحیح از یک حوزه نفتی ممکن است در سطح تولید های مختلف امکان پذیر باشد. اقتصاددانان معتقدند که در حال حاضر باید در تولید و مصرف منابع پایان پذیر صرفه جویی بعمل آمده میزان تولید هر چه کمتر باشد. اما اگر بهرحال تولید و مصرف در جهان انرژی وجود نداشته باشد، اقتصاد جهانی حرکت نخواهد کرد. به همین دلیل باید بدنبال یافتن مدلهایی برای تولید بهینه از یک منبع بود[۳۷]. در این جهت قیمت نفت نقشی اساسی را بعنوان معیار برای حرکت به سمت تحقیق و توسعه بیشتر برای یافتن فنآوریهای جدید در همان رشته و یا انرژی های تجدید پذیر و نو ایفا می نماید. شکل (۲) نشان می دهد که با چه قیمت نفت، نفت های با هزینه استخراج بیشتر به بازار سرازیر می شود.
شکل (۲): با هر قیمت نفت مقدار مشخصی از نفت وارد بازار می شود[۳۸].
سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز دلایل اقتصادی خود را می طلبد. برای جبران استهلاک صنایع نفت و گاز و برق در خاورمیانه تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵/۱ تریلیون دلار مورد نیاز است، شکل (۳). همچنین بخشی ازاین سرمایه گذاری می باید برای توسعه ظرفیت بکار رود.
شکل (۳): پیش بینی مقدار سرمایه گذاری درصنایع انرژی خاورمیانه[۳۹]
-قابل قبول بودن[۴۰]: مهمترین موضوع در امنیت انرژی، پیدا کردن مدلی است که بتوان با آن پایداری و تداوم را در توسعه درازمدت انرژی جستجو کرد. این بدان معناست که تعامل انرژی با محیط زیست و محیط اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.[۴۱] تغییرات آب وهوا و انتشار گازهای گلخانه ای ارتباط عمیقی با مصرف انرژی های فسیلی دارد. دستیابی به فنآوری حبس نمودن کربن[۴۲] برای کاهش اکسید کربن از جمله سیاست های آرمانی هر کشور است.
از دیدگاه اجتماعی، امنیت انرژی برای تولید کنندگان در آن است که به یک بازار مداوم و همراه رشد منطقی برای توسعه جامعه خود در آینده دسترسی داشته باشند. زیرا اکثر تولیدکنندگان نفت از گروه اقتصاد های تک محصولی هستند که به فروش نفت عمیقا وابسته اند و هرگونه احتمال کم شدن تقاضا و یا توجه کشورهای توسعه یافته به انرژی های جایگزین به معنای ایجاد مانع در توسعه اجتماعی و رشد اقتصادی این کشورهاست.
مسئله تقاضا برای نفت در آینده نه چندان دور، یکی از مهمترین مسائل مطرح در سیاست گذاری های انرژی در سطح جهانی است. در سی سال آینده، پیش بینی میشود که سرانه مصرف انرژی در کشورهای پرجمعیتی مانند هند و چین، اگر به مقدار فعلی سرانه انرژی مردم کره جنوبی برسد، آنگاه به تنهایی این سه کشور متقاضی ۱۲۰ میلیون بشکه نفت در روز در مقایسه با مصرف ۵/۸۴ میلیون بشکه ای فعلی خواهند بود.
۲-شاخص های امنیت انرژی
برای امنیت انرژی شاخص ها و راهنماهای متعددی تهیه شده است. بخصوص در کشورهای پیشرفته که عمدتا مصرف کننده نفت هستند تا تولید کننده، امنیت عرضه[۴۳] علم نسبتا کار شده ایست[۴۴]. امنیت عرضه به تامین عرضه نفت با توجه به اتمام قریب الوقوع ذخائر نفتی جهان تعریف شده است.[۴۵] گرچه در حال حاضر علاوه بر انرژی های پایان پذیر، انرژی های تجدید پذیر نیز سهم قابل توجهی در مصرف انرژی در سراسر جهان دارد، اما بدون شک انرژی های فسیلی همچنان جایگاه قابل توجهی را در جدول تقاضای جهانی دارند. در میان انرژی های فسیلی نیز نفت یک کالای جهانی است که براحتی در سراسر قاره ها جابجا می شود و بازارهای مالی متعددی از جمله بازار بورس لندن و نیویورک به عرضه، خرید و تبادل این کالا مشغولند. قیمت نفت در کوتاه مدت از فراز و نشیب برخوردار است ودر دراز مدت با فزایش و یا کاهش خود، اقتصاد کشورهای تولید کننده و مصرف کننده را تحت تاثیر قرار می دهد.[۴۶]
امنیت انرژی به مسائل مختلفی بستگی دارد. از ساده بودن و یا پیچیدگی در کشف یک منبع در کشورهای تولید کننده، تا بی ثباتی و شورش یا آرامش و توسعه در کشور نفت خیز، تا انتقال بوسیله خطوط لوله و یا کشتی، تا دزدی دریایی و یا حمله ای تروریستی به زیرساختها و لوله ها، تا کمبود عرضه و افزایش تقاضا، تا قیمت گذاری نفت خام. همه و همه در امنیت انرژی هم قابل بحث و هم قابل توجهند.
روش های کمی از دیرباز در مورد تعیین وضعیت امنیت انرژی مدنظر بوده است. هرچند که این روش ها در بخش های ابتدایی پاسخ های مناسبی داده است، اما نتوانسته دغدغه های تولید کنندگان ومصرف کنندگان را کاملا برطرف کرده و بخصوص در مورد چگونگی وضعیت آینده بازار انرژی ناتوان یخود را نشان داده اند. بازارهای انرژی های فسیلی بدلیل کمبود اطلاعات مکفی از دینامیزم و پویایی بازارها استفاده از روش های مبتنی بر احتمالات کمتر جواب داده است[۴۷]. اگرچه ما اطلاعات ارزشمندی در زمینه کاهش و یا قطع جریان انرژی های فسیلی و بخصوص نفت در گذشته داریم، اما دلایل و علل این فراز ونشیبها بخصوص در مورد قیمت نفت کاملا روشن نیست.
می توان دو دسته از شاخص های امنیت انرژی را از یکدیگر تمیز داد. بخشی از آنها شاخص های ساده هستند و بخشی دیگر شاخص های تجمعی. هدف اساسی علوم از ابتدا آن بوده است که با تلاش بتوانند تغییرات کیفی را به اعداد ورقم های کمی تبدیل نمایند و از این راه مقایسه آنها با یکدیگر ساده شده ونهایتا راه برای طراحی سیاست های شایسته جهت کاهش و یا افزایش شاخص فراهم گردد. در برخی از موضوعات مانند محیط زیست، این کار سریعتر به نتبجه رسیده است و ما اکنون با ارقام و آمار کمی در مورد آلودگی هوا و تغییرات جوی روبرو هستیم.
شاخص های ساده عبارتند از
-تخمین های منبع[۴۸]: مقدار واقعی موجودی و یا قابلیت دستیابی داشتن به منابع انرژی و همچنین ذخائر باقیمانده برای امنیت انرژی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در عین حال عدم قطعیت، نااطمینانی و ریسک از موارد ذاتی انرژی های پایان پذیر است. در این زمنیه علیرغم پژوهش های متعدد، واقعا نمی توان گفت که چه مقدار منابع نفت و گاز و در چه نقاطی از جهان وجود دارد. همچنین به قطعیت نمی توان گفت که آیا این منابع قابل دسترسی هستتند یا خیر. بصورت کلی آمار و ارقام مربوط به ذخائر در سطح بین المللی تنها بوسیله چند نهاد ارائه می گردد. یکی از آنها پیمایش زمین شناسی ایالات متحده[۴۹] است که آخرین گزارش آن در مورد بررسی مقدار نفت و گاز جهان در سال ۲۰۰۰ منتشر شد[۵۰]. در این پیمایش تخمین زده شده است که در ۳۰ سال آینده ۲۰ درصد به منابع نفتی که لز لحاظ تکنیکی قابل استخراج هستند اضافه میشود. همچنین ۱۴ درصد به منابع گاز طبیعی. این پیش بینی دارای پیامدهایی برای قیمت نفت، سیاستگذاری و امنیت انرژی است.
-نسبت ذخیره به تولید: دو نکته کلیدی در ابتدا باید مشخص شود. اولین آن این است که بر خلاف دیگر موضوعات اقتصادی، انرژی و امنیت آن در سطح واحد سیاسی و یا کشور مورد بحث قرار می گیرد. زیرا در اکثر موارد کلان امنیت انرژی بازیگران اصلی کشورها و ینه شرکت ها هستند. کلازویتس استراتژیست معروف اتریشی می گوید که جنگ مهمتر از آن است که آن را تنها به دست نظامیان سپرد. استعاره ای این چنین نیز در انرژی وجود دارد که انرژی مهمتر از آن است که تنها بدست مهندسان و شرکت ها سپرد.
دوم آنکه هر منبع انرژی فسیلی اولیه مانند نفت، گاز و یا ذغال سنگ در بازار مخصوص به خود مورد بحث قرار میگیرد[۵۱]. بنابراین تعاملات انرژی ها با یکدیگر در بازار مورد نظر قرار نمی گیرد. همچنین انرژی های تجدیدپذیر نیز چون در داخل کشورها عموما تولید و استفاده می شود مورد مطالعه ما نخواهند بود. هر کشور به تنهایی خود یک بازار است. در مورد کشورهایی که در یک بلوک جمع هستند مانند اوپک[۵۲] در بخش تولید و یا کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه[۵۳] در بخش مصرف در اغلب موارد آنها را بعنوان یک بازیگر مورد مطالعه قرار می دهیم مگر آنکه کشورها به تنهایی مورد مطالعه قرار گیرند.
نسبت ذخیره به تولید (R/P) یکی دیگر از شاخص های امنیت انرژی است. این شاخص نشان دهنده مقدار زمان و یا سالهایی است که یک منبع با حفظ تولید فعلی می تواند عرضه ای[۵۴] مطمئن را ارائه نماید. اما روشن است که هم مقدار ذخائر در طول زمان متغیر است و هم مقدار تولید، بنابراین شاخص نسبت این دو نیز با تغییر زمان دینامیک خواهد بود.
-شاخص تنوع: تنوع در نوع انرژی و موقعیت جغرافیایی یکی از ابزارهای خرید و فروش تامینی[۵۵] در برابر ریسک های عرضه است[۵۶]. اگر بتوان یک شاخص کمی برای تنوع بدست آورد، این شاخص برای ما کارآ خواهد بود.
گوناگونی و یا تنوع[۵۷] بحث گسترده و جذابی در اقتصاد بخصوص اقتصاد تگنولوژی است. تنوع به ۴ صورت تعریف می شود:
عامل کلیدی برای پیشبرد نوآوری و رشد
ابزاری برای خرید و فروش تامینی در برابر کاهش عدم قطعیت ها و ناآگاهی ما در تصمیم گیری برای تکنولوژی های بدیل
ابزاری برای سبک کردن ممنتوم و یا مقدار حرکت سازمانی در رسیدن به اهداف درازمدت سازمانی
راهی برای تطبیق دادن منافع و ارزش های بظاهر غیرمتجانس در جوامع چدید صنعتی که عموما همراه با تکثرگرایی و پیچیدگی های خاص خود است.[۵۸]