کوروش هخامنشی که از قوم پارسوا بود در سال ۵۵۰ پیش از میلاددولت ماد را منقرض کرد وسلسله ی هخامنشی را بنا نهاد. در ابتدای سلطنت کوروش، راه های ارتباطی ایرانهمان راه های دوره ی ماد بود. با تسخیر سرزمین های دیگر و گسترش قلمرو امپراطوری هخامنشی، راه های ارتباطی در سایر سرزمین ها مانند آسیای صغیر و بین النهرین و قسمت های شرقی فلات ایران گسترش پیدا کرد. همزمان با ساختن راه های تازه، ساختن کاروانسرا، میل راهنمایی، آب انبار و دیگر امکانات موردنیاز مسافران رواج پیدا کرد. به شهادت هرودوت که در آسیای صغیر سفر کرده و بخشی از این راه شاهی را پیموده است داریوش برای رفاه حال مسافران، ایستگاههایی ایجادکرده بود. این ایستگاهها را می توان هسته ی اولیه ی واحدهای اقامتی به حساب آورد. در دفاتر دیوان برید، ویژگی های شاهراه های کشور ثبت شده بود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در ۳۳۱ پیش از میلاد، سپاهیان اسکندر پیروزمندانه وارد خاک ایران شدند. با غلبه ی اسکندر و جانشینان او بر قلمرو هخامنشیان، ارتباط مداومی بین یونان و مشرق زمین ایجاد شد و دامنه ی اطلاعات خارجیان از کشور ما گسترش پیدا کرد و بسیاری از آنان به ایران سفر کردند. در این دوران هزاران بازرگان و پیشه ور یونانی به امید انجام معامله های سودمند در سرزمین ها، فعالیت های صنعتی و بازرگانی پدید آوردند. سلوکیان در کنار راه هایی که از بیابان می گذشت، در فواصل معین، آب انبار و کاروانسراهایی بنا کرده بودند، به همین سبب سرعت ارتباطات و حمل و نقل چنان افزایش یافت که از آن زمان تا اختراع ماشین بخار، چنین سرعتی بی سابقه بود(الوانی و پیروزبخت، ۱۳۸۵، ص۳۷-۴۱). در زمان هخامنشیان سفرهای دریایی نیز انجام می شده است که از آن جمله می توان به سفرهای دریانوردی به نام “اسکیلاکس کاریاندی” که به امیر البحر یونانی شهرت داشت، اشاره کرد (پیرنیا و آشتیانی، ۱۳۸۱، ص ۷۷).
در دورهی اشکانیان، جاده ها و وسایل حمل و نقل، نظم بیشتری پیدا کردند. در این دوره برای اخذ عوارض از کالاها، نه تنها به امنیت جاده ها توجه می شد، بلکه به وسیله ی ماموران، معابر و جاده ها تعمیر و بازسازی می شد. در بیابان نیز برای کاروانهای تجاری و مسافران، چاه های آب حفر کرده بودند. در اسنادی که از این دوران به دست آمده، از پلیس ویژه ای به نام ” پلیس سوار بیابان” نام برده شده است. در آن دوران، به منظور فراهم کردن تسهیلات سفر و آگاه کردن مسافران از مسیرها و امکانات رفاهی، جزوه و نقشه هایی برای راهنمایی کاروانیان تهیه می شد و در اختیار انان قرار می گرفت. در دوره اشکانیان، چانگ تین به عنوان فرستاده خاقان چین به ایران اعزامشد که موجب توسعه روابط بازرگانی بین ایران و چین در آن زمان شد. (نوربخش، ۱۳۷۰، ص۵۳-۴۴)
در دوران حکومت ساسانیان بر ایران، راه ها همانند دوران اشکانیان بود. تجارت ابریشم را ایرانیاندر دست داشتند و رومیان هر چه می کوشیدند که برای خرید مستقیم ابریشم از چین راهی پیدا کنند موفق نمیشدند. ساسانیان نیز مانند اشکانیان برای تامین هزینه نگهداری راه ها از کالاهای بازرگانی مالیات می گرفتند که از منابع مهم درآمد دولت به حساب می آمد. (نوربخش، ۱۳۷۰، ص ۴۴-۵۳ )
در پائیز ۶۱۶ ق، چنگیز به ایران یورش آورد و طی دو سال، بخش عظیمی از کشور ایران را تصرف کرد.
شاه اسماعیل صفوی با درهم شکستن قدرت خاندان آق قویونلو در سال۹۰۷ ق دولت مقتدر صفوی را بنا نهاد. به رغم آشفتگی های اوایل دوران صفوی، مسافرانی از کشورهای اروپایی به قصد تجارت و سیاحت به ایران سفر می کردند که از میان آنها می توان به کنستانتین لاسکاری ونیزی، لودوویکودی وارتمای ایتالیایی و لوئیچی رانچینوتوی ونیزی را نام برد. از زمان سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی را میتوان درخشان ترین دوره توسعه سیاحتگری در ایران به شمار آورد. توسعه گردش و سیاحت در آن دوره به چند عامل بستگی داشت که مهم ترین آنها عبارت بودند از : راه های ارتباطی مناسب، اقامتگاههای متعدد و مناسب، امنیت عبور و مرور.
امنیت عمومی و ثبات سیاسی کشور در دوره شاه عباس اول، مهمترین عامل توسعه اقتصادی، جلب جهانگردان خارجی و رونق سیر و سفر در ایران بود. از این دوره به بعد، برای سهولت ارتباطات و توسعه اقتصادی در کشور، شبکه منظمی از راه های اساسیبه وجود آمد. امروزه هنوز راههایی که به عنوان “راه شاه عباسی” شهرت دارد در بعضی نقاط کشور شناخته می شود که در واقع جایگزین ” شاهراه بزرگ هخامنشی” است. ژان شاردن فرانسوی، یکی دیگر از جهانگردان مشهور این دوره اولین بار در ۱۶۶۵ م به ایران آمد و پس از آن، دوبار به ایران سفر کرد. در این دوران، شمار بسیار زیادی از بازرگانان کشورهای اروپایی به اصفهان، پایتخت ایران، که ثروتمندترین و مشهورترین بازرگانان جهان به آنجا سفر می کردند، می رفتند تا به مبادله کالا بپردازند. (الوانی و پیروزبخت، ۱۳۸۵، ص۵۳)
پس از قیام چادرنشینان افغانی و تسلیم شدن شاه سلطان حسین، آخرین شاه صفوی، ایران دچار هرج و مرج شد و به دلیل اغتشاشات داخلی و کشمکش های خونین ناشی از آن، تجارت در ایران رو به انحطاط رفت و مسافرت های داخلی نیز جلوه و رونق خود را از دست داد. با آمدن نادر قلی از طایفه افشار و بیرون رانده شدن افغان ها، پادشاهی ایران برنامه های آبادانی کشور و به ویژه راه سازی، که متوقف شده بود را از سر گرفت. به دستور نادر شاه، راههایی هموار ساخته شد. با وجود کوشش های فراوان نادر شاه و علاقه او به توسعه تجارت، ایران دیگر نتوانست در مقایسه با کشورهای اروپایی، از جایگاه اقتصادی مهمی برخوردار شود. از جهانگردانی که در این دوره به ایران سفر کردند می توان از ویلیام فرانکلین، پرلند رودی اس، سسیلی، جی. آتر و پر بازن نام برد.
دردوره فتحعلیشاه قاجار(۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰ق) عده زیادی از عوامل و دلالان انگلیسی و فرانسوی، برای کسب اطلاعات نظامی، در سراسر ایران به سفر پرداختند. جیمز موریه، نویسنده معروف کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، یکی از مشهورترین مسافرانی بود که در دوره فتحعلیشاه، دو بار به ایران سفر کرد و تحقیقات باستان شناسی ارزنده ای انجام داد. از آنچه در سفرنامه جهانگردان دوره پادشاهی محمد شاه آمده است چنین استنباط می شود که در دوره او، وسایل حمل و نقل و امکانات سفر در ایران تغییرات عمده ای نکرد. یکی از کارهایی که صدراعظم ناصرالدین شاه یعنی امیرکبیر در این دوران انجام داد، در کنار اجرای طرح های آبادانی، تاسیس چاپارخانه بود. در هر چاپارخانه، یکی دو اتاق برای توقف مسافران سر راه بنا کرده بودند. در زمان ناصرالدین شاه یک زن ایتالیایی به نام مادام کارلا سرنا وارد ایران شد و به مدت یک سال در ایران اقامت کرد. یکی دیگر از زنان جهانگرد، مادام دی لافوا، مهندس و باستان شناس معروف فرانسوی است که در سال ۱۸۸۱م/ ۱۲۹۸ق از راه ترکیه به ایران آمد. او وقایع روزانه مسافرت و شرح مشاهدات و نتیجه پژوهش های همسرش را به تفصیل یادداشت کرده است. در اوایل قرن ۱۳ هجری(۱۹میلادی) دیپلماسی غرب راه ورود به ایران را گشود و در نتیجه گروه های سیاسی و نظامی و به دنبال آن مسافران خارجی راه ایران را در پیش گرفتند. (نوربخش، ۱۳۷۰، ص ۳۷۴)
در آغاز قرن بیستم میلادی، ۲۴۰۰ کیلومتر راه شوسه در ایران ساخته شده بود که از شرق به غرب و از شمال به جنوب ایران امتداد داشت. راه های کاروان رو، به تدریج به جاده ی شوسه تبدیل شدند و در پی آن، تعداد زیادی اتومبیل وارد ایران شد. بهبود راه ها سبب شد که نخستین وسایل نقلیه ی عمومی برای حمل بار و مسافر شروع به کار کنند. کشور ایران، چهار راه بزرگ دنیای قدیم و جدید، و تنها وسیلهی ارتباط آسیا و اروپا به شمار می آمد. تا پیش از استفاده از راه های دریایی، ایران کماکان موقعیتی خود را حفظ کرده بود. با اختراع راه آهن، شرایط جغرافیایی و موقعیت طبیعی ایران سبب شد که دولت های خارجی برای بدست آوردن امتیاز راه آهن در ایران اقداماتی انجام دهند. یکی از مهمترین عواملی که در بهبود و پیشرفت صنعت جهانگردی (گردشگری) در هر کشوری موثر است، خطوط هوایی است. در اوایل قرن بیستم، ایجا خطوط هوایی در ایران مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۳۲ ق، نخستین هواپیما در آسمان تهران پدیدار شد و خلبان آن که فردی لهستانی بود، هواپیما را در میدان مشق فرود آورد. سازمان هواپیمایی ایران، در اواسط سال ۱۳۰۱ ش، تاسیس شد.
با گسترش روز افزون سفر خارجیان به ایران و توجه ایرانیان به سفرهای درون کشوری و به منظور شناساندن تمدن باستانی و غنی ایران به خارجیان، تاسیس سازمانی برای ارائه ی خدمات مربوط به سیر و سیاحت به نظر می رسید. به همین سبب در سال ۱۳۱۴ش، اداره ای به نام ” اداره ی جلب سیاحان خارجی و تبلیغات” در وزارت داخله(وزارت کشور) تاسیس شد که وظیفه آن، انجام امور مربوط به جهانگردی کشور بود. در سال ۱۳۳۰ ش، ” شورای عالی جهانگردی” جایگزین اداره ی جلب سیاحان خارجی و تبلیغات شد. این شورا هفته ای یک بار در وزارت کشور تشکیل می شد و مسئولیت آن به عهده ادارهی سیاسی وزارتخانه بود. در سال ۱۳۴۰ش، با تصویب هیات وزیران، شورای عالی جهانگردی تشکیل شد. وظیفه شورای عالی جهانگردی تعیین خط مشی و برنامه های اجرایی اداره ی امورجهانگردی وزارت کشور بود. نبود وسایل پذیرایی و تجهیزات کافی و نیاز به اقدامات اساسی در این زمینه سبب شد که دولت اقدامات جدی تر و موثرتری در زمینه ی جهانگردی انجام دهد. بر اساس تصویب نامه های هیات وزیران در ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ش، ” سازمان جلب سیاحان” تاسیس شد که هدف آن معرفی بیشتر کشور ایران، تشویق جهانگردان خارجی و داخلی به بازدید از آثار باستانی، تاریخی و مناظر طبیعی کشور بود. (الوانی و پیروزبخت، ۱۳۸۵، ص ۶۳) در سال ۱۳۵۳ سازمان جلب سیاحان و وزارت اطلاعات و جهانگردی تشکیل می شود. در سال ۱۳۵۴ طبق اساسنامه وزارت مذکور، شورای عالی جهانگردی با حضور چند وزیر و روسای برخی از سازمانها و چند صاحبنظر در مسایل جهانگردی شکل می گیرد. این تشکیلات تا انقلاب اسلامی به کار خود ادامه داد و پس از انقلاب در تاریخ ۲۱/۱/۱۳۵۸ مصوبه ای در شورای انقلاب اسلامی تصویب شد که طی آن شرکت سهامی گشت ها، شرکت تاسیسات جهانگردی و مرکز خانه های ایران و سازمان مراکز جهانگردی برای ورزشهای زمستانی در هم ادغام و سازمانی به نام ” سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی” وابسته به وزارت اطلاعات و جهانگردی پدید می آید. در تاریخ۷/۳/۱۳۵۸ وزارت اطلاعات و جهانگردی به وزارت ارشاد ملی تغییر نام داد و بعدها در سال ۱۳۵۹ وزارت ارشاد اسلامی نامیده شد. در این زمان معاونت امور سیاحتی و زیارتی وزارت یاد شده متولی بخش گردشگری در کشور می شود. در سال ۱۳۷۰ قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی مشتمل بر ۱۲ ماده و ۳ تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از ان ادارات کل نظارت بر خدمات سیاحتی و زیارتی، مرکز مطالعات و تحقیقات ایرانگردی و جهانگردی دفتر برنامه ریزی مرکز فرهنگی ایرانیان خارج از کشور زیر نظر معاونت امور سیاحتی و زیارتی فعالیتهایی را شروع کردند.
در حال حاضر سازمان ایرانگردی و جهانگردی در وزارت ارشاد استقرار داشته، کلیه امور و وظایف مربوط به معاونت سیاحتی و زیارتی را بر عهده دارد. این سازمان ادارات و مراکزی را در استانها ایجاد کرده و درصدد تمرکز بخشیدن به فعالیتهای مربوط به صنعت گردشگری می باشد. (روزنامه ایران، ۱۳۸۵، ص۱۶)
بطور کلی بعد از انقلاب اسلامی صنعت گردشگری در کشور با رکود مواجه گشت و به دلیل دگرگونیهایی که در ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی کشور بوجود آمد برای مدت حداقل یک دهه صنعت گردشگری به غفلت و فراموشی سپرده شد و این غفلت ضربات سنگینی برپیکره و ارکان این بخش خدماتی کشور وارد کرد که هنوز اثرات و نتایج آن از بین نرفته و با وجود این که اغلب مسئولان درصدد رونق بخش گردشگری کشور هستند اما هنوز موفقیتی حاصل نشده است.
براساس گزارشهای سازمان جهانی جهانگردی، ایران با در اختیار داشتن ۱۲۰۰ اثر مهم تاریخی، فرهنگی و جاذبه های طبیعی بی شمار در سال ۲۰۰۴ میلادی فقط ۶۹۰ هزار گردشگر بین المللی را جذب نموده است. درآمد ایران از این صنعت تنها ۷۰۰میلیون دلار بوده و رتبه ۴۲ را کسب نموده است. (ذوالفقاری، ۱۳۸۴، ص ۱۰۴)
۲-۳٫ جایگاه گردشگری در مطالعات جغرافیایی
ارتباط علمی و کارکردی میان جغرافیا و فعالیتهای گردشگری از آن جا فاش می شود که گردشگری در بسترمکان شکل گرفته و تداوم می یابد و مکان یکی از ارکان دانش جغرافیا است (منشی زاده، ۱۳۷۶، ص ۲۵)
از مجموعه تعاریفی که از علم جغرافیا و توریسم به عمل آمده چنین بر میآید جغرافیا علم روابط متقابل انسان و محیط است. (شکوئی، ۱۳۷۳، ص ۲۷)
به عبارت دیگر جغرافیا دارای سه ویژگی عمده است:
الف) تاکید بر مکان: در علم جغرافیا با گوناگونی مکانی، فضایی پدیده های طبیعی، انسانی روبرو هستیم.
ب) دومین ویژگی علم جغرافیا تاکید بر روابط انسان و محیط است که حالت اکولوژیک یا بوم شناختی جغرافیا را نشان می دهد، ویژگی اکولوژیک به دو صورت بررسی می شود:
۱- تاثیر مردم بر طبیعت
۲- تاثیر طبیعت بر مردم
ج) سومین ویژگی جغرافیا، تحلیل ناحیه است که در آن رویکرد مکانی، فضایی بررسی می شود. (زنگی آبادی، ۱۳۸۰، ص۲۸بادآبادی )
۲-۴٫ گردشگری شهری
گردشگری شهری سفر به شهر با انگیزه های متفاوت و بازدید از جاذبه ها و استفاده از امکانات و تسهیلات خدماتی موجود در شهر است. روند و جریان گردشگری در شهر نقش موثری بر ساختار اجتماعی – اقتصادی و فضایی شهر دارد.
گردشگری شهری فعالیت هایی است که در ارتباط با عناصر و جاذبه های انسانی و طبیعی و مراکز خدماتی، اقتصادی و بهداشتی و… در شهرها صورت می گیرد. شهرها با ارائه امکانات و خدمات مناسب و خلق جاذبه های طبیعی و مصنوعی باعث جذب گردشگر و در نتیجه باعث افزایش درآمد و ایجاد اشتغال در شهر می شوند.
نقش دوگانه شهرها در گردشگری
بطور کلی محیط شهری از دو نقطه نظر با صنعت گردشگری در ارتباط است؛ شهرها هم می توانند به عنوان مبدا مسافرت های گردشگری مطرح باشند و هم مقصد گردشگری باشند. محیط های شهری با ایفای دو نقش توریست پذیری و توریست فرستی از کانون های فعالیتهای توریستی به شمار می آیند.
به استثنای تعداد معدودی از شهرها که بر حسب مکان جغرافیایی با دریا و جنگل و مناظر طبیعی دیگر پیوند خورده اند و می توانند برای تفریح و استراحت جامعه شهری فضای باز و آزادی عرضه کنند، بقیه شهرهای جهان فضای سبز خود را به منظور ساخت میدان های بزرگ و ساختمان های شهری و توقف وسایل و سایر نیازهای شهری به ویژه در شهرهای صنعتی از بین برده اند و به جای آن شهری را از سنگ و آجر و سیمان و آسفالت جایگزین کرده اند. ممکن است این شهرها از لحاظ ذخایر فرهنگی غنی باشند و برای گردشگران خارجی جذاب باشند اما نمی توانند برای ساکنان خود شهر مدام جالبی باشند. فضای پرهیاهو و خسته کننده شهرها و خستگی روحی شهرنشینان، پیچیدگی روابط اجتماعی در شهرهای بزرگ و… از عواملی هستند که که شهرنشینان تمایل دارند برای ساعات و روزها و یا به مدت چند هفته از شهر و محیط شهری خارج شوند. همچنین شهرها دروازه های ورود و خروج گردشگران به اطراف و پیرامون خود هستند.
با وجود مشکلات و مسائل زندگی شهری نباید تصور کرد که زندگی در شهرها غیرقابل تحمل و فاقد هرگونه مزیت است. در شهرها عواملی وجود دارند که شهرنشینان را به زندگی امیدوار نموده و فعالیت را در آن رونق بخشیده است. دارا بودن جاذبه های توریستی و امکانات رفاهی، خدماتی، وجود مراکز خرید و تفریحی و ورزشی و بناهای تاریخی به ویژه در شهرهای قدیمی و دیگر جاذبه ها موجب شده اند که شهرها همیشه به عنوان مقصد گردشگری جهانگردان به شمار آیند.
عناصر گردشگری شهری
الگوهای رفتاری گردشگران متاثر از منابع و جاذبه های گردشگری، مراکز اقامتی و پذیرایی و امکانات و خدمات در شهر است و تبلور آن فضای گردشگری را شکل می دهد.
عناصر مهم گردشگری شهری را می توان بصورت ذیل تقسیم بندی نمود:
عناصر اولیه گردشگری
عنصر اولیه ورکن اصلی صنعت گردشگری، جاذبه است. جاذبه های گردشگری (Tourist attraction) گردشگران را به بازدید از یک منطقه ترغیب می کنند. وجود منابع و جاذبه های گردشگری در مقصد برای جذب گردشگران ضروری است. بازدید کنندگان و جهانگردان با دیدن آن نیازهای تفریحی موردنظر خود را از جهات مختلف تامین می کنند.
بطور کلی جاذبه ها به دو دسته تقسیم می شوند:
الف)- جاذبه های طبیعی: جاذبه هایی که طبیعت در اختیار ما قرار داده است؛ مانند سواحل شنی، جنگلهای استوایی، کوره راه های کوهستانی، چشمه های آب معدنی، چشم اندازهای طبیعی، رودخانه ها و… گردشگران را به محیط طبیعی جذب می کنند. برخی از گردشگران اساسا به خاطر آب و هوا به مسافرت می روند. عده ای گرما و تابش آفتاب و عده ای سرما و بارش برف و برخی نیز آب و هوای مرطوب را دوست دارند.
ب)- جاذبه های فرهنگی: که توسط بشر بوجود امده اند و شامل تمام تجلی ها و تبلورهای بیرونی و فرهنگ هر کشور است که می توان آنها را دید، نمایش داد و یا به نوعی عرضه نمود.
ج)- جاذبه های شهری: نفش پذیری و کارکرد شهرها در گردشگری تابعی از ویژگی ها، جاذبه ها و یا خدمات گردشگری می باشد. شهرها بر اساس نقش و کارکرد آنها به شهرهای تفرجگاهی و ییلاقی، شهرهای هنری و گنجینه ای، شهرهای فستیوالی و کنگره ای، شهرهای مذهبی و زیارتی، شهرهای درمانی و آسایشگاهی، برف شهرها و شهر بازنشستگان تقسیم بندی نمود.
جاذبه های شهری بطور خاص عبارتند از :
الف)- مکان های فعالیت برای گردشگران، در این نوع مکانها خود گردشگران از برخی فعالیتها بازدید میکنند و یا در برخی از آنها شرکت می کنند مانند خدمات و تسهیلات فرهنگی، ورزشی
ب)- مکان های تفریحی که مورد بازدید گردشگران قرار می گیرد مانند ویژگی های فیزیکی و نماد های اجتماعی و فرهنگی شهر
ارزشهای ذاتی یک جاذبه به خودی خود جذاب نمی شوند بلکه نحوه ی عرضه آن است که می تواند بر ارزش جاذبه بیفزاید و گردشگر بیشتری را جذب نماید. وجود امکاناتی مانند یک غذاسرای خوب، مکانی برای بازی کودکان، وجود تفریحگاه عمومی و… در کنار یک جاذبه نیازهای بسیاری از مردم را برطرف میسازد و در نتیجه آن جاذبه گردشگران بیشتری را به خود جذب می کند.
عناصر ثانویه گردشگری
عناصر ثانویه گردشگری تاسیسات اقامتی و پذیرایی هستند که به گردشگران خدمات می دهند. هر چه کمیت و کیفیت این عناصر بهتر باشد ماندگاری گردشگران در شهر و میل و رغبت آنان به سفر بیشتر خواهد شد. البته تنها بازدیدکنندگانی که از خارج از شهر می آیند از این امکانات استفاده نمی کنند بلکه خود مردم شهر نیز از این امکانات و زیر ساختها بهره خواهند برد.
گردشگران برای انتخاب مکان موردنظر خود عوامل مختلفی را در نظر می گیرند مانند امکانات مناسب، کیفیت، نزدیکی به شهر، نزدیکی به جاذبه های شهری و غیره. مهمترین تاسیسات گردشگری در شهرها عبارتند از هتل ها، هتل آپارتمانها، مهمانپذیرها و غذاسراها.
۲-۵٫ توسعه پایدار و توسعه پایدار شهر
توسعه پایدار از دو عنصر توسعه به معنی بهبود شرایط زندگی مردم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… و پایداری به معنای ماندگاری منابع زیست محیطی و عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی تشکیل شده است. اصطلاح توسعه پایدار را می توان چنین تعریف کرد: بهره برداری از منابع موجود و رفع نیازها و افزایش کیفیت زندگی نسل کنونی و نگهداری و محافظت از منابع برای نشل آینده تا آنان نیز بتوانند از این منابع استفاده کنند به عبارتی توسعه پایدار به نفع نسل حاضر و آینده است.
توسعه پایدار در شهر از نظر کالبدی تغییراتی است که در کاربری اراضی و سطوح تراکم جهترفع نیازهای ساکنان شهر در زمینه مسکن، حمل و نقل، اوقات فراغت و غذا انجام می گیرد تا شهر در طول زمان از نظر زیست محیطی سالم و بدون آلودگی و از نظر اقتصادی بادوام و از نظر اجتماعی همبسته باشد. (محمدی، ۱۳۸۰، ص ۱۱)
فصل سوم
عرصه طبیعی و انسانی تحقیق
۳-۱٫ کلیات جغرافیایی لاهیجان