فایل های متن کامل پایان نامه - مقاله - تحقیق - پروژه

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره بررسی روند تغییرات ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱۴

۱۹. ۸

۲۴. ۸

۲۸. ۳

۲۵. ۵

۲۲. ۳

۱۸

۹. ۶

۹

۱۶. ۳

۳-۴. دوره آماری مورد مطالعه
مطالعات اولیه نشان می‌دهد آمارهایی که از اداره کل هواشناسی استان گیلان اخذ شده آمار های ۱۷ سال اخیر را دارا است و مابقی آمارها از سازمان هواشناسی گرفته شده و در این ایستگاه سینوپتیکی عمل تبدیل ماه های شمسی به میلادی برای آنها انجام گرفته است و طول دوره آماری ۵۰ سال است که از سال ۱۹۶۲ شروع و تا سال۲۰۱۱ ادامه دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۵. بازسازی داده ها
برای تکمیل نواقص آماری موجود از روش غیر گرافیکی تفاضل ها و نسبت ها استفاده شده است. از بین تمام داده ها آمار بارش ماه نوامبر و دسامبر سال ۱۹۵۴ مفقود بوده برای انجام آن ایستگاه رشت که آمار آن کامل و قابل اطمینان است به عنوان ایستگاه مبنا انتخاب گردید و آمار ایستگاه بندرانزلی با رعایت یکنواختی وضع توپوگرافی براساس معادله زیر تصحیح گردید.

میانگین بارندگی در سال های مشترک برای ایستگاه ناقص
میانگین بارندگی در سال های مشترک برای ایستگاه مبنا
میانگین بارندگی در ایستگاه ناقص
میانگین کل بارندگی در ایستگاه مبنا
بدین ترتیب عنصر مورد نظر برای هر یک از سال های فاقد آمار را از طریق میانگین بارندگی در ایستگاه مبنا با ضریب اصلاحی به دست آمده تکمیل می نماییم (علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۰۹). همچنین جهت تحلیل آماری و فرمول نویسی از بسته نرم افزاری  استفاده شده است.
۳-۶. روش کار
از مهمترین کارها در تغییرات زمانی و مکانی بارش و دما تحلیل سری های زمانی است. در این راستا با بهره گرفتن از آزمون آماری من- کندال و گرافیکی، بررسی گام به گام روند برای تشخیص و تعیین وجود و یا عدم وجود تغییرات اقلیمی در ایستگاه انزلی با بهره گرفتن از داده های دو متغیر دما و بارش به صورت ماهانه در یک دوره آماری ۵۰ ساله (۲۰۱۱ - ۱۹۶۲) محاسبه گردید.
برای آزمون فرض صفر عدم وجود روند، آماره کندال t) ) براساس فرمول زیر محاسبه شد:
که در آن، P فراوانی تجمعی تعداد رتبه هایی که بالاتر از هر ردیف قرار می گیرند و N تعداد سال های دوره آماری است که در ای تحقیق ۵۰ سال است. آماره استاندارد کندال ()، از رابطه زیر محاسبه شد:
در این فرمول tg سطح معنی داری یا اطمینان آزمون است که در این تحقیق بر اساس سطح احتمال ۹۵% مقدار آن ۱. ۹۶ است حال با توجه به مقدار بحرانی به دست آمده سه حالت زیر برقرار خواهد شد:
اگر باشد روند معنی داری در سری های زمانی مشاهده نمی شود.
اگر باشد روند معنی دار منفی در سری های زمانی مشاهده گردیده است.
اگر باشد روند معنی دار مثبت در سری های زمانی مشاهده گردیده است.
نتایج مربوط به محاسبه این قسمت برای تمام ایستگاه های مورد مطالعه به طور کامل در جداول شماره ۱و۲ آورده شده است. در گام دوم در صورت تأیید معنی داری روند، با بهره گرفتن از آماره گرافیکی من – کندال، زمان و نوع تغییرات تعیین گردید. برای این کار دو مؤلفه ی U و َ U محاسبه شد.
برای این منظور تعداد رتبه های بزرگتر از رتبه هر ردیف () محاسبه شد. همچنین فراوانی تجمعی در ستون بعدی قرار دارد (). سپس امید ریاضی، واریانس و مولفه U به ترتیب و براساس فرمول های ۳، ۴ و۵ به شرح زیر محاسبه شدند:
در این فرمول ها i شماره ردیف است.
محاسبه مؤلفه ی َ U برعکس U است. برای محاسبه این مولفه تعداد رتبه های کوچکتر از رتبه هر ردیف () محاسبه شد. همچنین فراوانی تجمعی در ستون بعدی قرار دارد (). سپس امید ریاضی، واریانس و مولفه U به ترتیب و براساس فرمول های ۶، ۷ و۸ به شرح زیر محاسبه شدند:
۳-۷. روش ها و تکنیک های مورد استفاده در تحقیق
برای انجام تمام آزمون ها یک پیش شرط مشترک آماری نیاز است: نمونه مورد آزمون باید به صورت تصادفی انتخاب شده باشد. در مورد آزمون های  ، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون باید متغییرهای مورد مطالعه از توزیع نرمال نیز برخوردار باشند. همچنین در مورد آزمون  و تحلیل واریانس باید گروه هایی که با یکدیگر مقایسه می شوند، دارای تغییرات یکسانی باشند « یعنی دارای انحراف معیار یکسانی باشند». حال اگر نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده باشد (این موضوع تحت کنترل ما است)، اما اگر داده ها شرایط لازم را برای انجام آزمون پارامتریک نداشته باشند، یعنی داده های گردآوری شده از توزیع نرمال و تغییرات یکسانی (همگنی) برخوردار نباشند (این موضوع تحت کنترل ما نیست) در این صورت برای رویارویی با چنین داده هایی باید از آزمون غیرپارامتریک استفاده کرد.
اصطلاح غیرپارامتریک به این معنا است که نیازی به پارامترهایی نظیر انحراف معیار نیست. از آزمون غیرپارامتریک تحت عنوان آزمون توزیع آزاد نیز نام برده می شود؛ زیرا در این آزمون ها نیازی نیست که داده ها از توزیع نرمال برخوردار باشند. در نقطه مقابل آزمون همبستگی پیرسون، آزمون  و آزمون تحلیل واریانس به عنوان آزمون های پارامتریک محسوب می شوند؛ زیرا داده ها باید از توزیع نرمال و تغییرات یکسانی برخوردار باشند (واگان، ۱۳۸۴، ۲۰۶).
به منظور ارزیابی وجود روند فرضیات زیر را مورد آزمون قرار می دهند:
مشاهدات فاقد رفتار افزایشی ـ کاهشی می باشد (فرض مانایی[۷])
روند یکنواخت در امتداد زمان وجود دارد (نامانایی).
اگر داده ها را با تابع توزیع  و  و به شکل  تعریف کنیم. در این صورت وجود روند افزایشی  <  است و به شرط وجود روند کاهشی  >  است.
برای استفاده از این آزمون نیاز به مقادیر نسبی داده ها داریم. بدین دلیل اگر سری ها طولانی یا حاوی اعشار هستند، ضروری است که قبل از کاربرد آزمون، مقادیر را با رتبه هایشان جایگزین نماییم. بدین ترتیب هر مقدار متناظر با یک عدد رتبه ای می شود و در مجموع از ۱ تا  رتبه خواهیم داشت. رتبه ی هر عدد مقدار نسبی آن عدد را نسبت به بقیه ی مقادیر نشان می دهد. به هر حال در مرحله بعدی آماره ی  را محاسبه می نماییم. این آماره به شرح زیر به دست می آید.
مقدار اولین داده  یا رتبه ی آن  را برای سری های بعدی مقایسه می کنیم. مقادیری که از آن بالاتر است مشخص نموده و تعداد آنها را با  نشان می دهیم. سپس جمله ی دوم را با بقیه ی مقادیر بعدی مقایسه می‌کنیم و مقادیری که بالاتر از  یا  است محاسبه نموده و مجموع آنها را  می نامیم این رویه را برای هر یک از سری ها تا  ادامه می دهیم و آن را  می نامیم.
۳-۸. روش های پارامتری و ناپارامتری
گاهی با داده های نمونه می توان اندازه های جامعه را کم و بیش، برآورد نمود. برای برآورد مقادیر جامعه می بایست مفروضاتی را پذیرفت. روش های آماری که بر اساس این مفروضات به کار می رود به آمار پارامتریک موسوم است. فنون آمار پارامتری به شدت تحت تاثیر مقیاس ها و توزیع آماری جامعه (نمونه) است. اگر شواهد موجود فرض نرمال بودن جامعه (نمونه) را تائید کند، فرضیه پژوهشی پارامتری خواهد بود. به بیان ساده برای سنجش فرضیه هایی که متغییر آن کمی است. از آمار پارامتریک استفاده می‎شود. عموماً برآورد اندازه های جامعه و یا مفروضات مربوط به آن، به آسانی قابل دستیابی نیست. همچنین برای سنجش فرضیه های کیفی یا کاهش عملیات محاسباتی و یا بکارگیری روشی خاص، آمار ناپارامتریک استفاده می شود. پیش فرض های اصلی آمار ناپارامتری کم تر، ضعیف تر و ساده تر از پیش فرض های مربوط به آمار پارامتری است. آزمون های مرتبط با آمار ناپارامتری از برخی ویژگی های توزیع جامعه مستقل هستند. از این رو آزمون های مزبور را ” توزیع آزاد[۸] ” می نامند. در این نوع آمار، رتبه ها یا علائم، جایگزین اندازه گیری های کمی می شود. بدین ترتیب داده های موجود مجموعه ای از اعداد ترتیبی یعنی اولین، دومین، سومین و. . . و n امین و یا بر اساس علائم (منفی و مثبت) و یا صفر و یک تبدیل می شوند. در آمار ناپارامتری انجام عملیات آماری بر روی رتبه ها و علائم انجام می گیرد. برای مثال رتبه بندی سال ها یا شهرها بر اساس میزان سرما ، بارش، تعداد روزها ی یخبندان و یا فراوانی سایر عناصر اقلیمی، محاسبه رابطه آن با رتبه عناصر یا عوامل دیگر اقلیمی، آزمون آن بر اساس نوع توزیع داده ها و. . . از کاربردهای آمار ناپارامتری در اقلیم شناسی است. برخی آزمون فرض های متغیرهای اقلیمی (اسمی و رتبه ای) تنها به کمک فنون ناپارامتری انجام پذیر است. (عساکره، ۱۳۹۰، ۳۱)
۳-۹. محاسن و معایب روش های ناپارامتری
(الف) روش های ناپارامتری می تواند برای طیف وسیعی از موقعیت ها به کار رود، زیرا شرایط ساخت و جدی برای پارامترهای متناظر لازم ندارند. به خصوص، روش های ناپارامتری، مستلزم جامعه هایی با توزیع معلوم نیستند. به این لحاظ، روش های ناپارامتری را روش های آزاد توزیع گوییم.
(ب) برخلاف روش های پارامتری، روش های ناپارامتری اغلب می تواند برای داده های اسمی که فاقد مقادیر عددی دقیق هستند به کار رود.
(ج) روش های ناپارامتری اغلب متضمن محاسباتی هستند که نسبت به روش پارامتری متناظرشان ساده‌تر است.
(د) چون روش های پارامتری متضمن محاسبات ساده تری هستند، ساده تر هم فهمیده می شوند.
(ه) در روش ناپارامتری، برخی اطلاعات دور ریخته و تلف می شوند، زیرا داده های عددی دقیق، اغلب به شکل کیفی تبدیل می شوند.
(و) روش های ناپارامتری معمولاً کمتر حساسند که روش های پارامتری متناظرشان، بدین معنی که برای رد یا فرض آماری نیازمند گواه قوی تری هستیم (گندمی، ۱۳۸۴، ۲۷۰)
۳-۱۰. آزمون گرافیکی من کندال
پارامترهای اقلیمی در مقیاس زمان و مکان به دلایل زیادی تغییر می کنند که باید نحوه تغییرات آنها براساس مشاهدات و با بهره گیری از روش های آماری تعیین شود. تحلیل روند از جمله مهمترین روش های آماری است که به طور گسترده برای ارزیابی اثرات بالقوه تغییر اقلیم بر روی سری های زمانی مانند سری های مشاهداتی دما، بارش، جریان رودخانه و. . . در نقاط مختلف جهان استفاده شده است. اثبات وجود روند معنی دار در یک سری زمانی بارندگی به تنهایی نمی تواند دلیلی قاطع بر وقوع تغییر اقلیم در یک منطقه باشد بلکه فرض رخداد آن را تقویت می نماید. این ویژگی ناشی از متعدد بودن عوامل کنترل کننده سامانه اقلیم می باشد. وجود یا عدم روند و تحلیل سری های زمانی و تغییر اقلیم ارائه شده در دو دسته روش های پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم بندی می شوند. روش های پارامتریک عمدتاً بر اساس رابطه رگرسیونی بین سری داده ها با زمان استوار می باشند. روش های ناپارامتریک از کاربرد نسبتاً وسیع تر و چشمگیرتری نسبت به روش های پارامتریک برخوردارند. برای سری هایی که توزیع آماری خاصی بر آنها قابل برازش نیست و چولگی یا کشیدگی زیادی دارند استفاده از روش های ناپارامتریک مناسب تر است. آزمون من – کندال جزء متداول ترین و پرکاربردترین روش های ناپارامتریک تحلیل روند سری های زمانی به شمار می روند با استفادهاز روش من – کندال تغییرات داده ها شناسایی، نوع و زمان آن مشخص می گردد.
آزمون ناپارامتری من – کندال ابتدا توسط Mann (1945) ارائه و سپس توسط Kendall (1975) بر پایه رتبه داده ها در یک سری زمانی بسط و توسعه یافت. این روش به طور متداول و گسترده ای در تحلیل روند سری های هیدرولیکی و هواشناسی بکارگرفته می شود. از نقاط ضعف این روش می توان به مناسب بودن کاربرد برای سری های زمانی که از توزیع آماری خاصی پیروی نمی کنند اشاره نمود. اثر پذیری ناچیز این روش از مقادیر حدی که در برخی از سری های زمانی مشاهده می گردند نیز از دیگر مزایای استفاده از این روش است. فرض صفر این آزمون بر تصادفی بودن و عدم وجود روند در سری داده ها دلالت دارد و پذیرش فرض یک (رد فرض صفر) دال بر وجود روند در سری ها می باشند. در سال ۱۹۸۸ به وسیله سازمان جهانی هواشناسی (WMO) پیشنهاد شد و در بررسی معنی داری روند سری های اقلیمی به کرات و در موارد مختلف استفاده شده است. (همتی، www. pishbin. blogsky. com)
این آزمون به دو روش محاسبه می شود :
۱ – آزمون آماره (T) من – کندال

نظر دهید »
پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع عوامل مؤثر تحت کنترل ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

به همین منظور برای اندازه‌گیری این شاخص از نسبت ریسک اعتباری استفاده می نماییم، ریسک اعتباری یکی از شاخص‌های مهم و تاثیر گذار در مدیریت ریسک اعتباری است از نسبت مجموع مطالبات سررسید گذشته، معوق و مشکوک الوصول بر کل مانده تسهیلات اعطایی به دست می‌آید. هر چه عدد حاصله این نسبت به صفر نزدیکتر باشد نشان دهنده بهبود وضعیت وصول مطالبات مدیریت شعب و حاکی از دوره متوسط وصول مطلوب و گردش وجوه در بانک و پرداخت تسهیلات صحیح توسط شعب استان می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مجموع مطالبات سررسید گذشته، معوق و مشکوک الوصول
مجموع تسهیلات اعطایی

در تحقیقات انجام شده ای که این نسبت را مورد توجه قرار داده اند و نتایج مثبت و معنی داری هم به دنبال داشته است می توان به تحقیق خانم رستمی اشاره نمود که به نتایج معنی داری رسیده‌است.
مدیریت هزینه: یکی از مهمترین اجزای تشکیل دهنده کل هزینه ها در نظام بانکداری متعارف، هزینه های بهره ای است . به دلیل بررسی و آزمون تاثیر ارزش کل هزینه ها بر سودآوری بانک در تحلیل رگرسیونی مدل تحقیق، ارزش کل هزینه های بانک به کل دارایی ها تقسیم شده و حاصل این نسبت به صورت متغیری مستقل منظور گردیده است.

کل هزینه‌ها
مجموع داراییها

برخی از مطالعات انجام گرفته، نشان داده که رابطه‌ای مثبت بین ارزش کل هزینه ها و سودآوری بانک وجود دارد در این راستا در مطالعه استینهر و هیوونیرس در سال ۱۹۹۴، نسبت کل هزینه به داراییها به عنوان کارآیی مدیریت هزیته‌های بانک انتخاب شده است همچنین در مطالعه صورت گرفته در سال ۱۳۸۵ توسط باقری به این نتیجه رسیده بود که مدیریت کارای هزینه‌ها یکی از توزیع‌گرهای با معنی بر سودآوری بالای بانک می باشد. در نتیجه، با توجه به مطالعات داخلی و خارجی انجام شده که تاثیر با معنی این نسبت بر سودآوری را اثبات می‌کند انتظار می‌رود در تحقیق حاضر با معنی بودن و تاثیرگذاری این نسبت یر سودآوری مورد تایید مدل رگرسیونی باشد.
تعادل بین منابع و مصارف: در هر بانک سیاست‌ها و خط‌مشی‌هایی وجود دارد که در جهت حرکت هدفمند بانک توسط هیئت مدیره به تصویب می‌رسد؛ یکی از مهمترین سیاست‌ها در بانک‌ها، مشخص کردن درصد مصارف نسبت به حجم منابع جذب شده می باشد. در بانک نمونه درصد مصارف برابر با ۶۹% می باشد که برای اندازه گیری رعایت منابع به مصارف ابتدا باید میزان مجاز مصارف تعیین گردد لذا در گام اول از طریق فرمول زیر مبلغ انحراف منابع از مصارف را محاسبه می‌نماییم
مبلغ مجاز پرداخت تسهیلات – مبلغ پرداختی تسهیلات
سپس برای محاسبه نسبت انحراف منابع از مصارف با تقسیم مبلغ بدست آمده از فرمول بالا بر کل داراییها به نسبت مدنظر خواهیم رسید.(رستمی، ۱۳۹۰، ص۷۹).

مبلغ انحراف منابع از مصارف
مجموع داراییها

این نسبت یکی از شاخص های با اهمیت برای سنجش مدیریت شعب بانک نمونه می باشد که برای تعیین میزان حرکت مدیریت شعب در چارچوب استراتژی‌ها و برنامه‌های سازمان مفید می باشد؛ همچنین رستمی در تحقیق خود از این شاخص استفاده نموده است که تاثیر منفی و با معنی بر سودآوری بانک مورد مطالعه خود داشته است.
۳-۷-۲ متغیر وابسته
شاخص بازده دارایی ها به عنوان یکی از نسبت های مالی جهت سنجش میزان سودآوری بانک به شمار می آید که از حاصل تقسیم خالص درآمدها به کل دارایی های بانک بدست آمده و بیان کننده نسبت درآمدهای کسب شده از محل سرمایه گذاری های بانک است . در واقع بازده دارایی ها نشان دهنده نقش و تاثیر مدیریت بانک در کسب سود، از هر یک دلار سرمایه گذاری هایی که بانک انجام داده است، می باشد(هاسون، ۲۰۰۲)
استفاده از نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند مناسبترین تحلیل از عوامل سودآوری مدیریت شعب را دربر داشته باشد زیرا نسبت بازده حقوق صاحبان سهام به دلیل شناسایی و ارائه نشدن حقوق صاحبان سهام در صورتهای مالی مدیریت شعب می‌تواند بهترین شاخص برای اندازه‌گیری و نمایش دادن سودآوری باشد.

سود خالص
مجموع داراییها

سایر مطالعات انجام گرفته توسط بشیر و حسن(۲۰۰۴) و بن ناکور(۲۰۰۳) نیز موید اهمیت این شاخص در مقایسه نظام‌های بانکداری بوده بطوریکه این محققین نیز بازده دارایی‌ها را به صورت متغیری وابسته در مدل وارد کرده‌اند. همچنین اکثر تحقیقات داخلی انجام شده بازده دارایی‌ها را بعنوان شاخص اندازه گیری بر سودآوری قرار داده‌اند.

نظر دهید »
منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله : بررسی مقایسه هوش هیجانی ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

هیجان چیست ؟
هیجانها بسیار پیچیده تر از آن هستند که ابتدا به چشم می خورند .در نگاه اول ،همگی هیجان ها را به عنوان احساس ،می شناسیم . ما شادی وترس را می شناسیم زیرا جنبه ی احساسی آنها طبق تجربه ی ما خیلی بارز هستند .وقتی با تهدیدی مواجه می شویم (ترس )یا به سمت هدفی پیشرفت می کنیم (شادی )، تقریباًغیر ممکن است که متوجه جنبه احساسی هیجان نشویم . اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است ،احساس ها نیز فقط جزئی از هیجان هستند .
هیجان ها چند بُعدی هستند . آنها به صورت پدیده های ذهنی ،زیستی ،هدفمندواجتماعی وجود دارند (ایزارد،۱۹۹۳).هیجانها تا اندازه ای احساس های ذهنی هستند ،به این صورت که باعث می شوند به شیوه ی خاصی ،مثل عصبانی یا خوشحال ،احساس کنیم . اما هیجان ها واکنش های زیستی نیز هستند ،یعنی ،پاسخ های بسیج کننده ی انرژی که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که فرد با آن مواجه شده ،آماده می کنند . هیجانها هدفمند هم هستند ،خیلی شبیه گرسنگی که هدف دارد . برای مثال ،خشم ،میل انگیزشی برای انجام دادن کاری ،مانند جنگیدن با دشمن یا اعتراض کردن به بی عدالتی درما ایجاد می کند که در غیر این صورت چنین نمی کردیم . هیجانها پدیده های اجتماعی نیز هستند . وقتی هیجان زده می شویم ،علایم قابل تشخیص چهره ای ،ژستی وکلامی می فرستیم که دیگران را از کیفیت وشدت هیجان پذیری ما با خبر می کنند (مثل حرکت ابروها ،لحن صدا ).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به این چهار ویژگی هیجان معلوم می شود که هیجان را نمی توان به روشنی تعریف کرد . مشکل تعریف کردن هیجان شاید در ابتدا شما را متحیر کند ،زیرا هیجانها در تجربیات روزمره ،خیلی سریع به نظر می رسند . هر کسی می داند که تجربه ی شادی وخشم چگونه است بنابراین شاید بپرسید ،«واقعاًمشکل تعریف کردن هیجان چیست؟»مشکل این است :«تا وقتی از کسی خواسته نشده باشد هیجان را تعریف کند ،می داند که هیجان چیست »(فروراسل ،سال ۱۹۸۴).
هیچ یک از این ابعاد مجزای ذهنی ،زیستی ،اجتماعی ،هیجان را به نحو شایسته ای تعریف نمی کند هریک از این چهار بُعد فقط بر ویژگی متفاوت هیجان تأکید دارد . برای شناختن وتعریف کردن هیجان ،بررسی هریک از چهار بُعد هیجان ونحوه ای که بر یکدیگر اثر متقابل می گذارند ،ضرورت دارد . چهار بُعد (یا عنصر ) هیجان در شکل ۱-۱۱نشان داده شده است . این شکل چهار مستطیل را نشان می دهد که هر کدام با جنبه ی مجزا ی هیجان مطابقت دارد . عنصر احساسی ،به هیجان تجربه ذهنی می دهد که معنی واهمیت شخصی دارد . هیجانهم از نظر شدت وهم از نظر کیفیت ،در سطح ذهنی (یا «پدیدار شناختی »)احساس وتجربه می شود . جنبه ی احساسی در فر آیندهای شناختی وذهنی ریشه دارد عنصر انگیختگی بدن ،فعال سازی ذهنی وفیزیولوژیکی ،از جمله فعالیت سیستم های خود مختار وهورمونی را شامل می شود که رفتار مقابله کردن بدن را هنگام هیجان ،آماده وتنظیم می کند انگیختگی بدن وفعال سازی فیزیولوژیکی به قدری با هیجان آمیخته است که اصلاًنمی توان فرد عصبانی یا متنفر را که بر انگیخته نباشد تصور کرد . وقتی هیجان زده می شویم ،بدنمان برای عمل آماده می شود واین آمادگی به صورت فیزیولوژیکی (ضربان قلب ،اپی نفری در جریان خون )ونظام عضلانی (حالت هوشیار بدن ،مشت گره کرده )می باشد عنصر هدفمند ،حالت انگیزشی هدفمند به هیجان می دهد تا برای مقابله کردن با شرایط هیجان آوری که شخص مواجه شده ،اقدام لازم را انجام دهد . جنبه ی هدفمند توضیح می دهد چرا افراد از هیجانشان بهره مند می شوند کسی که هیجان ندارد در مقایسه با سایر افراد در وضعیت اجتماعی وتکاملی نا مطلوبی قرار دارد . برای مثال ،تصور کنید کسی که توانایی ترس ،علاقه ،یا عشق ندارد از لحاظ بقای اجتماعی وجسمانی چقدر معلول است . عنصر اجتماعی –بیانگر ،جنبه ی ارتباطی هیجان است . تجربیات خصوصی حالتهای بدن ژستها
آواگری ها ،و جلوه های صورت ،علنی می شوند . وقتی هیجان خود را ابراز می کنیم به صورت غیر کلامی به دیگران می رسانیم چه احساسی داریم وچگونه موقیت موجود را تعبیر می کنیم .برای مثال،وقتی کسی نامه ای خصوصی را باز می کند ،به صورت او نگاه می کنیم وبه لحن صدایش گوش می کنیم تا از هیجان او سردر آوریم .بنابراین ،هیجانها کل وجود ما یعنی ،احساسها ،انگیختگی بدن ،احساس هدفمندی وارتباطهای غیر کلامی را فعال می کنند . باتوجه به این مقدمه درباره چهار عنصر هیجان ،اکنون می توانیم هیجان را به صورت مقدماتی تعریف کنیم . هیجانها پدیده های احساسی –انگیختگی –هدفمند – بیانگر کم دوام هستند .که به ما کمک می کنند که با فرصتها وچالشهایی که هنگام رویدادهای مهم زندگی مواجه می شویم ،سازگار شویم .چونهیجانها در پاسخ به رویدادهای مهم زندگی ایجاد می شوند ،شکل صفحه بعدی مسیری از «رویداد مهم زندگی »به «هیجان »را در بر دارد . تعریف کردن هیجان خیلی پیچیده تر از تعریف «مجموع اجزای آن »است .هیجان نوعی ساختار روان شناختی است که این چهار جنبه ی تجربه را در یک الگوی همزمان هماهنگ می کند . به همین علت است که اصطلاح «هیجان »در شکل صفحه بعد به صورت ساختاری مجزا از عناصر مفرد آن ،نشان داده شده است .
هیجان همان چیزی است که عناصر احساس ،انگیختگی ،هدفمندی ،وبیانگری را در واکنشی منسجم به رویداد فراخوان تنظیم می کند . برای مثال ،در مورد ترس ،رویداد فراخوان می تواند شیبهای تند اسکی باشد ،در حالی که در این واکنش ،احساس ها ،انگیختگی بدن ،امیال هدفمند ،وارتباط های غیر کلامی علنی را در بر دارد .بنابراین ،اسکی باز تهدید شده ،احساس وحشت می کند (جنبه ی احساسی )،قلبش به تپش می افتد (جنبه ی انگیختگی بدن )،شدیداًمیل دارد از خودش محافظت کند (جنبه ی هدفمند )،وچشمان پر تنش وگوشه های دهان به عقب کشیده شده نشان می دهد (جنبه ی بیانگر ). این عناصر هماهنگ ومتقابلاًحمایت کننده ،حالت واکنش پذیری به خطر محیطی را که هیجان ترس است تشکیل می دهند .
این توصیف هیجان نشان می دهد که جنبه های مختلف تجربه ،مکمل وهماهنگ کننده ی یکدیگر هستند (آوریل ۱۹۹۰؛لدوکس ،۱۹۸۹)برای مثال ،آنچه افراد احساس می کنند با نحوه ای که عضلات صورتشان را حرکت می دهند ،ارتباط دارد . برای مثال ،وقتی غذای گندیده ای را می بینید ،نحوه ای که بینی خود را چروک می اندازید ولب بالای خود را منقبض می کنید ،به صورت یک سیستم احساسی – بیانگری منسجم ،هماهنگ شده اند . همین طور ،نحوه ای که صورت خودتان را حرکت می دهید ،با واکنش پذیری فیزیولوژیکی شما ،مانند پایین بردن ابرو وفشردن محکم لبها به هم ،با افزایش ضربان قلب وبالا رفتن دمای پوست ،هماهنگ است (دیوید سون وهمکاران ۱۹۹۰).
این روابط متقابل وهماهنگی بین چهار عنصر متفاوت هیجان در شکل ۱-۱۱با خطوطی که هر جنبه ی هیجان را به سه جنبه ی دیگر مرتبط می کند نشان داده شده اند . فلش های دو طرفه نشان می دهند که برای مثال ،تغییرات در احساسها ،برانگیختگی بدن تأثیر می گذارد وهمان گونه که تغییرات در انگیختگی بدن ،بر احساسهاتأثیر می گذارد . شکل ۲-۱از اصل انتزاعی که در شکل ۱-۱۱نشان داده شده است ،مثالی عینی در اختیار می گذارد . غم نوعی واکنش هیجانی به مواجه شدن با رویداد مهمی چون جدایی یا شکست است . این احساس ناخوشایند برانگیختگی خموده ی بدن ،احساس هدفمندی برای دگرگون کردن جدایی وجلوه ی صورت مشخص غم ،تأثیر می گذارد تا ما را برای سازگار شدن با شرایط محیطی ،آماده کنند .«هیجان »واژه ای است که روانشناسان برای نامیدن این فرایند هماهنگ شده وهمزمان به کار می برند .
رابطه هیجان با انگیزش :
هیجانها به دو صورت با انگیزش ارتباط دارند . اولاًهیجانها یک نوع انگیزه هستند . هیجانها مانند همه انگیزه های دیگر (مثل نیازها ،شناختها )رفتار را نیرومند وهدایت می کنند . برای مثال ،خشم منابع ذهنی ،فیزیولوژیکی ،هورمونی ،عضلانی را بسیج می کند (یعنی رفتار را نیرومند می کند )تا به هدف خاصی ،مانند غلبه کردن بر موانع یا رفع بی عدالتی ،برسد (یعنی رفتار را هدایت می کند). ثانیاً،هیجانها به عنوان یک سیستم «نمایش »عمل می کنند تا نشان دهد سازگاری فرد چقدر خوب یا بد پیش می رود . برای مثال ،شادی از پیش روی به سمت هدفمان ،در حالی که پریشانی از شکست خبر می دهد .
هیجان به عنوان انگیزش :
اغلب پژوهشگران هیجان قبول دارند که هیجانها به صورت نوعی انگیزه عمل می کنند . اما برخی پژوهشگران از این فراتر می روند ومی گویند هیجانها سیستم انگیزشی نخستین را تشکیل می دهند (تامکیتز ،۱۹۶۲،۱۹۶۳،۱۹۸۴؛ایزارد ۱۹۹۱). در طول ۱۰۰سال تاریخ روان شناسی ،سایق های فیزیولوژیکی (گرسنگی ،تشنگی ،خواب ،میل جنسی ،درد )بر انگیزاننده های نخستین محسوب می شدند (هان ،۱۹۴۳،۱۹۵۲). محرومیت از هوا نمونه ای از آن است . محروم شدن از هوا ،سابق فیزیولوژیکی ایجاد می کند که می تواند توجه کامل فرد را جلب کرده ،عمل او را نیرومند کند ،ورفتار را به سمت هدف خاصی هدایت نماید .بنابراین ،منطقی به نظر می رسد که نتیجه بگیریم ،محرومیت از هوا،انگیزه ای قوی را برای اقدامات لازم جهت بدست آوردن هوا برای برگرداندن تعادل حیاتی ،به بار می آورد (به فصل ۴ مراجعه کنید ).
اما سیلوان تامکینز،پژوهشگر هیجان ،این استدلال ،این حقیقت ظاهری را «خطای اساسی »نامید . تامکینز،فقدان هوا ،واکنش هیجانی نیرومندی را به وجود می آورد –واکنش ترس یا وحشت . همین وحشت است که انگیزش عمل کردن را تأمین می کند ،بنابراین وحشت ،نه محرومیت از هوا یا به خطر افتادن تعادل حیاتی بدن ،علت اصلی رفتار با انگیزه ی دست وپا زدن وحشت زده است . بنابراین ،اگر هیجان را حذف کنیم انگیزش را حذف کرده ایم .
هیجان به عنوان سیستم نمایش:
هیجان همچنین ،وضعیت حالتهای نگیزشی دائماًدر حال تغییر فرد ووضعیت سازگاری او را نمایش می دهند (باک ،۱۹۸۸).هیجانهای مثبت ،مشغولیت وخشنودی حالتهای انگیزشی ما را منعکس می کنند ،در حالی که هیجانهای منفی ،بی اعتنایی وناکامی حالتهای انگیزشی ما را نشان می دهند .هیجانهای مثبت همچنین سازگاری موفقیت آمیز را با شرایطی که مواجه می شویم نشان می دهند ،در حالی که هیجانهای منفی ،سازگاری ناموفق را منعکس می کنند . هیجانها از این نقطه نظر ،لزوماًمانند نیازها وشناختها ،انگیزه نیستند ،بلکه در عوض ،وضعیت ارضاءشده یا ناکام شده ی انگیزه ها را منعکس می کنند . برای مثال انگیزش جنسی ونحوه ای که هیجان پیشرفت جاری را گزارش می دهد (« نمایش می دهد »)واز این طریق به برخی از رفتارها کمک می کند واز رفتارهای دیگر جلوگیری می نماید ،در نظر بگیرید .هنگام آمیزش جنسی ،هیجانهای مثبتی چون علاقه وشادی علامت می دهند که همه چیز رو به راه است وبه رفتار جنسی کمک می کنند . هیجانهای منفی مانند نفرت ،خشم وگناه ،علامت می دهند که هیچ چیز رو به راه نیست واز رفتار جنسی جلوگیری می کنند . هیجانهای مثبت ،هنگام فعال کردن وارضاءکردن انگیزه های فرد (یعنی علاقه ،شادی )،به صورت استعاره ،چراغ سبزی را برای ادامه دادن رفتار روشن می کنند . از سوی دیگر هیجانهای منفی هنگام فعال کردن وارضاءکردن انگیزه های فرد (یعنی ،نفرت ،گناه )،چراغ قرمزی را برای متوقف کردن رفتار روشن می کنند .
چه چیزی موجب هیجان می شود ؟
وقتی با واقعه ی مهمی روبرو می شویم ،به طوری که شکل ۳-۱۱نشان می دهد ،هیجان وارد کار می شود . به طوری که در این شکل نشان داده شده اس ،ذهن (فرآیندهای شناختی )وبدن افراد (فرایندهای فیزیولوژیکی )به شیوه ی سازگارانه ای به این واقع واکنش نشان می دهد . یعنی ،مواجه شدن با رویدادهای مهم فرآیندهای شناختی وزیستی را فعال می کند که جمعاًعناصر مهم هیجان از جمله احساسها ،انگیختگی بدن ،رفتار هدفمند ،وبیانگری را فعال می سازند .

 

فرآیندهای شناختی
رویداد موقعیتی مهم
فرآیندهای زیستی
یکی از سؤال های اساسی در بررسی هیجان این است که چه چیزی موجب هیجان می شود؟ دیدگاه های متعددی نظیر آنهایی که زیستی ،روانی – تکاملی ،شناختی ،رشدی ،روان کاوی ،اجتماعی ،جامعه شناختی ،فرهنگی ،وانسان شناختی هستند ،وارد این بررسی علیتی می شوند . به رغم این تنوع ،آگاهی از اینکه چه چیزی موجب هیجان می شود بریک مجادله اساسی استوار است : زیست شناسی در برابر شناخت در واقع ،این مجادله می پرسد آیا هیجان ها عمدتا” پدیده های زیستی هستند یا شناختی . اگر هیجان ها عمدتا” زیستی باشند ،پس باید از یک منبع زیستی مانند مدارهای مغزی و نحوه ای که بدن به رویدادهای مهم واکنش نشان می دهد ،سر چشمه بگیرند . اما اگر هیجان ها عمدتا” شناختی باشند .در این صورت باید از رویدادهای ذهنی علیتی،مانندارزیابی های ذهنی از معنی موقعیت برای سلامتی فردسرچشمه
بگیرند
زیست شناسی و شناخت
دیدگاه های شناختی و زیستی باهم تصویر جامعی از فرایندهیجان در اختیار می گذارند . بااین حال ،قبول کردن این نکته که جنبه های شناختی و زیستی هردو بنای هیجان هستنداین سؤال را پیش می کشد که کدام یک اصلی است : عوامل زیستی یا شناختی . آنهایی که طرفدار برتری شناخت هستند معتقدند تا وقتی افراد معنی و اهمیت شخصی یک رویداد را به صورت شناختی ارزیابی نکرده باشند ،نمی توانند به صورت هیجانی پاسخ دهند :آیا این رویداد به سلامتی ربطی دارد ؟آیا با سلامتی فردی عزیز ارتباط دارد ؟ اهمیت دارد ؟ فایده دارد ؟ زیانبار است ؟ ابتدا معنی برقرار می شود وبعد هیجان مطابق باآن روی می دهد . ارزیابی معنی ،موجب هیجان می شود . آنهایی که طرفدار برتری عوامل زیستی هستند ،معتقدند واکنش های هیجانی لزوما” به ارزیابی های شناختی نیازی ندارند . رویدادهای متفاوت ،مانند فعالیت عصبی زیر قشری یا جلوه های صورت خودانگیخته ،هیجان را فعال می کنند . از دید نظریه پرداز زیستی ،هیجان ها می توانند بدون رویدادشناختی قبل ازآن ،روی دهند ،ولی نمی توانند بدون رویداد زیستی قبل ازآن روی دهند . بنابراین ،عوامل زیستی ،نه شناختی ،برتراند .
دیدگاه زیستی
کارول ایزارد (۱۹۸۹، ۱۹۹۱)،پل اکمن (۱۹۹۲)،وجک پنکسپ(۱۹۸۲، ۱۹۹۴)سه نماینده دیدگاه زیستی هستند . ایزارد اعلام می دارد که اطفال به رغم کمبودهای شناختی ،(مثل وازگان محدود ،گنجایش حافظه محدود )به برخی رویدادها ،به صورت هیجانی پاسخ می دهند . برای مثال ،یک بچه ۲۰ روزه ،در پاسخ به صدای تیز انسان ،لبخند می زند (ولف ،۱۹۶۹)ویک بچه دو ماهه در پاسخ به درد ،خشم نشان می دهد (ایزارد و همکاران ،۱۹۸۳). بعد از اینکه کودک زبان را فرامی گیرد و استفاده از توانایی های حافظه بلند مدت را آغاز می کند ،بسیاری از رویدادهای هیجانی ،مقدار زیادی پردازش شناختی رادر بر دارند . با این حال به رغم پرمایگی فعالیت شناختی در فرایند هیجان ،ایزارد (۱۹۸۹ )تاکید دارد که بیشتر پردازش هیجانی رویدادهای زندگی ،غیر شناختی هستند ،یعنی خودکار و ناهشیارند و ساختارهای زیر قشری میانجی آنها می شود . چون کودکان از لحاظ زیستی پیشرفته ولی از لحاظ شناختی ضعیف هستند ،برتری عوامل
زیستی در هیجان را بهتر به اثبات می رسانند.
اکمن (۱۹۹۲)خاطر نشان می سازد که هیجان ها بسیار سریع شروع می شوند ،کوتاه مدت اند ،و می توانند به صورت خودکار / غیر اردای ،روی دهند . بنابراین ،وقتی به صورت هیجانی عمل می کنیم ،حتی قبل از اینکه از این هیجان پذیری آگاه باشیم ،هیجان ها درما روی می دهند . هیجان ها به این علت زیستی هستند که از طریق ارزش سازگاری شان برای پرداختن به تکالیف اساسی زندگی ،تکامل یافته اند . اکمن نیز مانند ایزارد ،دخالت عوامل شناختی ،اجتماعی ،وفرهنگی رادر تجربه هیجان قبول دارد ،اما نتیجه می گیرد که علت اصلی هیجان ،عوامل زیستی است نه یادگیری ،تعامل اجتماعی ،یا تاریخچه جامعه پذیری .
از نظر پنکسپ (۱۹۸۲ ،۱۹۹۴)،هیجان ها از مدارهای عصبی که فعالیت مغز را تنظیم می کنند ناشی می شوند (مثل رویدادهای زیست شیمی و عصب – هورمونی ).پنکسپ قبول دارد که بررسی اعماق مدارهای مغزی از بررسی احساس هایی که بر چسب کلامی به آنها زده ایم ،دشوارتر است . اما او تاکید دارد که مدارهای مغزی شالوده زیستی تجربه هیجان هستند . برای مثال ،ما (وسایر حیوانات )مدار مغزی خشم ،مدار مغزی ترس ،مدار مغزی غم ،وچند مدار دیگر را به ارث می بریم . دلیل منطقی برای حمایت کردن از دیدگاه زیستی
پنکسپ از سه یافته حاصل می شود:
چون معمولا” بر زبان آوردن حالت های هیجانی دشوار است ،پس آنها باید علت های غیر شناختی (نه زبانی )داشته باشند .
تجربه هیجان را می توان با روش های غیر شناختی ،مانند تحریک برقی مغز یا فعالیت نظام عضلانی صورت ایجاد کرد .
هیجان ها در اطفال و حیوانات روی می دهند .
دیدگاه شناختی
سه نماینده دیدگاه شناختی ،ریچارد لازاروس (۱۹۸۴ ،۱۹۹۱ )،کلاس شرر (۱۹۹۴،۱۹۹۴ ،۱۹۹۷)،وبرناردوینر (۱۹۸۶)هستند . به نظر هریک از این نظریه پردازان ،فعالیت شناختی شرط لازم هیجان است . اگر پردازش شناختی حذف
شود . هیجان ناپدید خواهد شد .
لازاروس معتقد است که بدون آگاهی از ارتباط شخصی یک رویداد با سلامتی فرد ،دلیلی برای پاسخ دادن به صورت هیجانی وجود ندارد . محرک هایی که نامربوط ارزیابی می شوند ،واکنش های هیجانی را ایجاد نمی کنند . از نظر لازاروس ،ارزیابی شناختی فرد از معنی یک رویداد (نه آن رویداد به تنهایی )،زمینه را برای تجربه هیجان آماده می سازد . یعنی اتومبیلی که به سمت شما می آید موجب ترس نمی شود مگر اینکه نحوه نزدیک شدن آن طوری باشد که تصور کنید سلامتی شما به گونه ای در معرض خطر قرار دارد فرایند هیجان انگیز با خود رویداد وواکنش زیستی فرد به آن ،شروع نمیشود
بلکه با ارزیابی شناختی معنی آن ،شروع می شود .
شرر(۱۹۹۴،۱۹۹۷)با لازاروس موافق است که برخی از تجربیات زندگی موجب هیجان می شوند در حالی که تجربیات دیگر موجب آن نمی شوند . او چند ارزیابی شناختی خاص را که موجب تجربیات هیجانی می شوند ،مشخص کرده است ،از جمله اینکه :آیا این رویداد خوب است یا بد ؟آیا می توانم یا این موقعیت به طرز موفقیت آمیزی مقابله کنم ؟وآیا این رویداد از نظر اخلاقی مانعی ندارد ؟پاسخ به این سؤال های چگونه موقعیتی را که باآن مواجه می شویم ارزیابی می کنیم ،نوع پردازش شناختی را که موجب هیجان
ها می شود تشکیل می دهد .
وینر (۱۹۸۶) در تحلیل انتسابی هیجان ،روی پردازش اطلاعاتی که بعد از وقوع پیامدهای زندگی صورت می گیرند تمرکز می کند . یعنی ،نظریه انتساب روی تفکر و تامل بعد از موفقیت ها و شکست ها ،تاکید دارد . بعد از موفقیت ،اگر معتقد باشیم که خودمان آن را به بار آورده ایم ،یک هیجان به وجود می آید (غرور )،در حالی که اگر باور داشته باشیم که دوستمان آن را به بارآورده است ،هیجان متفاوتی به وجود می آید (تشکر). توجه کنید که پیامد و رویداد زندگی ممکن است یکسان باشند ،اما اگر انتساب متفاوت باشد ،دراین صورت تجربه هیجان نیز متفاوت خواهد بود . بنابراین ،انتساب ،نه
رویداد یا پیامد ،هیجان را به بار می آورد .
فایده ای که از مجادله شناخت در برابر زیست شناسی حاصل می شود این است که هردو طرف به روشنی دیدگاه خودشان را بیان می کنند . وقتی به هردو دیدگاه فکر می کنیم این سؤال ها مطرح می شوند :کدام یک درست است؟یا کدام یک درست تر است ؟روان شناسان هیجان تلاش کرده اند به این
سؤال پاسخ دهند ودو پاسخ پدیدار شده است .
دیدگاه دو سیستمی
یک پاسخ به سؤال “چه چیزی موجب هیجان می شود؟"این است که شناخت و عوامل زیستی هردو موجب هیجان می شوند . طبق دیدگاه باک (۱۹۸۴)،انسان هادو سیستم همزمان دارند که هیجان را فعال وتنظیم می کنند . یک سیتم ،سیستم فطری،خودانگیخته ،وفیزلوژیکی است که به صورت غیرارادی به محرک های هیجانی واکنش نشان می دهد . سیستم دیگر ،سیستم شناختی مبتنی بر تجربه است که به صورت تعبیری و اجتماعی واکنش نشان می دهد . سیستم فیزیولوژیکی هیجان در تاریخ تکامل انسان ابتدا به وجود آمده است (یعنی ،سیستم لیمبیک )،در حالی که سیستم شناختی هیجان بعدا"که انسان ها به طور فزاینده ای متفکر و اجتماعی شدند به وجود آمده است (یعنی قشر تازه مخ ). سیستم زیستی ابتدایی و سیستم شناختی جدید با هم ترکیب می شوند ومکانیزم هیجان دو سیستمی بسیار انطباق را به
وجود می آورند .
دیدگاه دو سیستمی در شکل ۴-۱۱ نشان داده شده است (باک ،۱۹۸۴).سیستم اول ،زیستی است منشاءآن به تاریخ تکامل باستانی گونه برمیگردد. اطلاعات حسی به سرعت ،خودکار ،وبه صورت ناهشیار توسط ساختارها وگذرگاه های زی قشری (یعنی لیمبیک )پردازش می شود . سیستم دوم ،شناختی است وبه تاریخچه اجتماعی و فرهنگی منحصر به فرد انسان بستگی دارد . اطلاعات حسی به صورت ارزیابی ،تعبیری وهشیار توسط گذرگاه های مغزی پردازش می شود . این دو سیستم هیجان مکمل هم هستند (نه رقیب هم )وبرای فعال

نظر دهید »
دانلود فایل های پایان نامه درباره : شناسایی ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

پژوهش یا تولید دانش مهم‌ترین کارکرد در مجموعه آموزش عالی است و مراکز این تولید دانشگاه‌ها هستند. پژوهش، “کنشی عقلانی و فرآیندی خردمندانه و منظم است که با بازنگری، نقد و پالایش و یا تولید و خلق اندیشه منجر می‌شود". این فرایند با پرسش و یا پرسش‌هایی آغاز و با پاسخ یا پاسخ‌هایی نسبتاً قانع کننده به آن پرسش یا پرسش­ها به فرجام می­رسد. البته این فرجام نسبی است و خود نیز آغاز دیگری است و معمولاً به طرح پرسش یا پرسش‌هایی جدیدتر و ارائه پاسخ یا پاسخ­هایی پیچیده­تر و حرکت از سطح به عمق و از دانی به عالی منجر می‌شود. در فرایند چنین حرکتی است که تولید، تبادل و ذخیره اطلاعات یعنی توسعه و تکامل فرهنگی و به طبع آن، توسعه جامعه و همه وجوه و ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن تحقق می‌پذیرد. به طوری که می‌توان گفت پژوهش یکی از اصلی­ترین و مستمرترین عوامل و شاخص‌های توسعه هر جامعه و سطح توسعه و شرایط عینی و ذهنی حاکم بر آن جامعه پیوستگی وجود دارد [۱۵].

    • آموزش

دومین کارکرد اصلی آموزش عالی، انتقال دانش تولید شده به نسل‌های جوان به منظور تربیت دانش آموختگان فرهیخته و نیروی انسانی متخصص برای جامعه است. دانشگاه در جوامع صنعتی نوین، با تربیت دانش آموختگان فرهیخته، عامل اصلی پیدایش و شکل­ گیری اندیشه­ها و جهان­بینی­های نو و نهضت­های فلسفی و اجتماعی و نیز مکانی مناسب برای تضارب افکار هستند. همین دانشگاه­ها، از سوی دیگر و به طور هم زمان، تأمین کننده نیروی انسانی متخصص برای بخش­های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هم به شمار می‌آیند [۱۵].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • اطلاع رسانی (نشر دانش)

سومین کارکرد اصلی آموزش عالی، اشاعه و نشر دانش تولید شده است. تفکیک امر پژوهش از اطلاع رسانی ناممکن به نظر می­رسد. اصولاً اطلاع­رسانی در بستر فعالیت­های علمی متکی به پژوهش زاده می­ شود، می­بالد و ثمر می­دهد. به بیان دیگر از آنجا که تحقیق مبنای اساسی همه تصمیم‌های مهم تلقی می‌شود، بر اطلاع­رسانی نیز تاکید بسیار می­ورزند. پژوهش­های جدید مکمل دانسته ­های علمی­اند به شرط این که اطلاع­رسانی محتوایی پژوهش­های تازه را به گونه ­ای زودیاب سازماندهی و در گستره مناسب اشاعه دهد [۱۵].
۲-۳- عوامل حیاتی موفقیت و عوامل کلیدی موفقیت
بخش مهمی از برنامه­ ریزی مستلزم آگاهی از عوامل و اسباب کلیدی است که می ­تواند چگونگی رسیدن به اهداف را مشخص کند. «عوامل کلیدی موفقیت[۵]» در یک سازمان، عواملی هستند که بیشترین تأثیر را بر موفقیت بازیگران آن سازمان می­گذارند. عواملی که آگاهی از آنها برای سازمان­ها بسیار حیاتی بوده و عدم توجه به آن موجب شکست می­ شود. از این رو شناخت این عوامل یکی از ملاحظات اصلی در تدوین راهبرد­های سازمانی محسوب می­ شود و برنامه ­های راهبردی باید در جهتی تدوین شوند که موجب تقویت برخی از این عوامل در سازمان گردد. در دهه­های گذشته بسیاری از صاحب­نظران مدیریت سعی بر آن داشته اند تا با شناسایی عوامل کلیدی موفقیت، مدیران را در موفقیت بنگاه­های خود یاری رسانند [۲۱].
همچنین بنا به نظر کارشناسان، امروزه آنچه سبب نیرومندی سازمان­های خصوصی خواهد شد تشخیص «عوامل حیاتی موفقیت»، یا «عوامل بحرانی موفقیت» اطلاعات و میزان استفاده بهینه از آنها است [۳]. تعاریف متعددی درباره عوامل حیاتی موفقیت و عوامل کلیدی موفقیت ارائه شده است، که در زیر به برخی از این تعاریف اشاره می­ شود:

    • عوامل حیاتی موفقیت تعداد محدود و معینی از حوزه ­های فعالیت هستند که باید نتایج رضایت­بخش را که برای تحقق اهداف سازمانی ضروری هستند، حاصل نماید تا مدیریت بتواند به هدف­های خود برسد. در حقیقت این عوامل دقیقاً خاطرنشان می­سازند چه فاکتورهایی برای یک مدیر حیاتی و کلیدی هستند تا وی بتواند به موفقیت دست یابد [۳].
    • عوامل کلیدی موفقیت، شاخص ­ها و مراحل برجسته­ای هستند که موفقیت­ها را ارزیابی کرده و نقش تعیین کننده ­ای را در چگونگی پیشرفت صحیح به سمت اهداف و مقاصد ایفا می­ کنند [۲۲].
    • عوامل کلیدی موفقیت، فاکتورهای حیاتی یا کاربردی معدودی می­باشند که معنای اختلاف بین موفقیت و شکستند. این عوامل از صنعتی به صنعت دیگر بسیار متغیرند، اما در داخل یک صنعت فاکتورها مشابه بوده و هر فاکتور تمام شرکت­های رقیب را برای بازاری یکسان به چالش می­طلبد [۲۲].
    • عوامل کلیدی موفقیت عبارتند از مشخصه­ها، شرایط یا متغیرهایی که اگر درست مدیریت شوند می­توانند اثر قابل ملاحظه­ای بر موفقیت موضع رقابتی سازمان داشته باشند [۴].
    • تعیین عوامل حیاتی موفقیت، روشی است که مدیر به وسیله آن می ­تواند نیازهای خود را تعریف کند و اطلاعات مورد نیاز و ضروری خود را دریافت کند [۳].

پیشینه تحقیقات در زمینه عوامل حیاتی موفقیت به سال ۱۹۶۱ باز می­گردد. آنجا که دانیل[۶] برای بار اول بحث “عوامل موفقیت” را در ادبیات مدیریت مطرح نمود. وی در رویکردی کلان، توجه خود را بر عوامل موفقیت مرتبط با صنایع معطوف کرد و بیان نمود که عوامل موفقیت در صنعتی خاص، برای تمام سازمان­ها و شرکت­های آن صنعت خاص یکسان است. آنتونی[۷] در سال ۱۹۷۲ پا را فراتر گذاشت و بیان نمود که عوامل موفقیت برای سازمان­ها بسته به اهداف راهبردی و نوع خاص مدیریت آن متفاوت است [۲۱]. راکارت در دیدگاهی بینابین دو رویکرد بالا این‌گونه موضوع را مطرح می­ کند که عوامل حیاتی موفقیت بسته به اهداف راهبردی و منطقه جغرافیایی در یک صنعت خاص می ­تواند متفاوت باشد. به گفته­ی وی عوامل حیاتی موفقیت عبارتند از “تعداد محدودی از حوزه ­های فعالیت که عملکرد رقابتی موفقیت­آمیزی در پی خواهند داشت” [۲۳]. در اوایل سال ۱۹۸۰ پیترز و واترمن نتایج تحقیقات خود را درباره شرکت­های موفق و بزرگ آمریکایی منتشر کردند. نتایج مذکور نشان می­داد که همه شرکت­های موفق بر هشت عامل حیاتی یکسان تاکید نموده بودند و این ادعا مطرح گردید که اگر شرکت­های دیگر نیز دارای این ویژگی­ها باشند به موفقیت دست خواهند یافت. به دنبال آن انستیتو تکنولوژی ماساچوست[۸] در سال ۱۹۸۱ میلادی مقاله­ای را تحت عنوان “درآمدی بر عوامل حیاتی موفقیت” به چاپ رسانید [۲۴].
از جمله صاحب­نظرانی که به محیط خارجی سازمان در تدوین راهبرد اهمیت و تاکید زیادی نموده است، می­توان به انسف اشاره کرد. وی نقش مهمی به تناسب بخشیدن بین توانمندی­های درون سازمانی و عوامل محیطی برای موفقیت سازمان­ها قائل است و معتقد است که شرایط محیطی، الزاماتی را در جهت شکل دادن به توانمندی­های سازمانی ایجاد می­نماید. وی از این عوامل و توانمندی­ها تحت عنوان “عوامل کلیدی موفقیت” یاد کرده است. درباره عوامل کلیدی موفقیت سه دیدگاه عمده وجود دارد که در زیر به آن اشاره می­ شود [۲۵]:
الف: عوامل کلیدی موفقیت به عنوان فاکتورهای مورد نیاز برای موفقیت سازمان یاد می­ شود ولی این عوامل را عاملی برای مزیت رقابتی در سازمان برنمی‌شمارند.
ب: چیزی به نام عوامل کلیدی موفقیت در یک سازمان وجود نداشته و اعتقاد داشتن به یافتن و شناسایی آن‌ها اعتقاد باطل و بیهوده­ای است.
ج: به اعتقاد اکثر صاحب­نظران، سازمان­ها می­توانند با شناخت و کسب نتایج خوب در عوامل کلیدی موفقیت، برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنند. لذا دارا بودن موقعیت ممتاز در یک یا چند مورد از عوامل کلیدی موفقیت برای سازمان یک فرصت طلایی و استثنایی را جهت بدست آوردن مزیت رقابتی ایجاد می­نماید.
هر چند مفهوم عوامل حیاتی موفقیت برای اولین بار در حوزه مدیریت مطرح شد، در سال­های اخیر این مفهوم به طور فزاینده‌ای توسط مشاوران و مدیران سیستم­های اطلاعاتی، برای تدوین راهبرد بکار گرفته شده است [۲۱]. عوامل حیاتی موفقیت از ارکان جدایی­ناپذیر نظام­های مدرن مدیریت و برنامه­ ریزی راهبردی به شمار می­روند و بسیاری از استراتژیست­ها با درک کلیات و مفاهیم عوامل حیاتی موفقیت بر پایه قضاوت­های ذهنی و تجربی، به شناسایی و استخراج آنها می­پردازند [۲۶].
عوامل حیاتی موفقیت از آن جهت اهمیت می­یابند که هر چه سازمان­ها در تدوین راهبرد­های خود، توجه بیشتری به آنها مبذول دارند، از شانس بیشتری برای موفقیت برخوردار خواهند شد. شناسایی عوامل حیاتی موفقیت موجب می­گردد که سازمان تصمیمات راهبردی خود را در درجه اول بر اساس برخورداری حداقلی از همه عوامل و در درجه دوم بر اساس برتری در چند عامل پایه­گذاری نماید [۲۱]. به بیان دیگر در صورتی که یک سازمان، بتواند به واسطه راهبرد­های صحیح، در همه عوامل حیاتی موفقیت موقعیت مطلوبی داشته باشد و در عین حال در یکی از آن عوامل نسبت به سایر رقبا پیش‌تر باشد موفقیت خود را تضمین نموده است. همچنین آنالیز عوامل حیاتی موفقیت در نهایت ما را به چند مجموعه حیاتی از قبیل: مجموعه تصمیمات، مجموعه مفروضات و مجموعه اطلاعات حیاتی که مبنای طراحی مدل راهبردی داده ­ها است، هدایت می­ کند. لذا تدوین و مستندسازی و بررسی عوامل حیاتی موفقیت در هر سازمان به عنوان گام مهم و کمک کننده ­ای از فرایند تدوین راهبرد­های سازمان است و در بالاترین اولویت­­ها قرار دارد [۲۱و۲].
در بررسی ادبیات موضوع بین عوامل حیاتی موفقیت و عوامل کلیدی موفقیت تفاوتی مشاهده نمی­ شود و صاحب­نظران حوزه، این دو مفهوم را به جای یکدیگر به کار می­گیرند. بنا بر این در این پژوهش از عبارت “عوامل حیاتی موفقیت” استفاده می­ شود.
۲-۳-۱- منابع و ریشه ­های عوامل حیاتی موفقیت
در یک سازمان، سطوح و لایه­ های مختلف مدیران وجود دارد که هر یک ممکن است محیط عملیاتی متفاوتی داشته باشند. به این خاطر لایه­ های مختلف عوامل حیاتی موفقیت سازمان، از منابع متعددی ناشی می­ شود. این عوامل به طور عمده با توجه به لایه مدیریتی تعریف می­شوند. راکارت ۵ منبع کلیدی عوامل حیاتی موفقیت را برای سازمان بدین صورت تعریف می­ کند: “صنعتی که سازمان در آن رقابت می­ کند و حیات دارد"، “محیط کلی کسب و کار یا محیط سازمان"، “شناخت همتایان (رقبا)"، ” عوامل حیاتی موفقیت مرتبط با لایه مدیریت” و ” عوامل حیاتی موفقیت موقتی"[۲۶]. الکس میلر[۹] چهار منبع مهم ایجاد کننده عوامل حیاتی موفقیت سازمان را معرفی می­ کند که عبارتند از: “ویژگی­های صنعت"، “موقعیت و جایگاه رقابتی شرکت"، “محیط عمومی” و “توسعه سازمانی". روکارت و همکارانش و رضاییان نیز چهار منبع اصلی برای عوامل حیاتی موفقیت معرفی نموده ­اند: “فاکتورهای صنعتی"، “استراتژی رقبا، موقعیت صنعتی و محل جغرافیایی"، “عوامل محیطی” و “فاکتورهای زمانی". انسف نیز “محیط سازمان” را منشأ اصلی این عوامل یاد می­ کند. تامسون و استریکلند[۱۰] مدلی را معرفی می­نمایند که در آن به دسته­بندی عوامل حیاتی موفقیت می­پردازند. مدل آنها شامل هفت گروه “تولیدی"، تکنولوژی"، “توزیع"، “بازاریابی"، “مهارت” و “توانایی سازمان” می­باشد [۲۵].
۲-۳-۲- روش­های شناسایی و استخراج عوامل حیاتی موفقیت
به طور کلی برای شناسایی عوامل حیاتی موفقیت، می­توان از روش­های مختلفی استفاده نمود، ولی بررسی مستندات و مصاحبه دو ابزار اصلی استخراج و شناسایی عوامل حیاتی موفقیت سازمان هستند [۲۶]. بر این اساس، روش­های مهم شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در جدول(۲-۱) خلاصه شده است[۲۷].

جدول(۲-۱): انواع روش­های شناسایی عوامل حیاتی موفقیت [۲۷]

شماره روش­های شناسایی عوامل حیاتی موفقیت
۱ مطالعه عملیات
۲ مطالعه موردی
۳ روش دلفی
۴ مصاحبه گروهی و جمعی
نظر دهید »
منابع علمی پایان نامه : راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

برای بررسی ارتباط استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستانهای دولتی با عملکرد آنان،فرضیات زیر را در نظر می گیریم:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستانهای دولتی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد:H0
بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستانهای دولتی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود دارد:H1
برای بررسی این فرض ، با توجه به جدول شماره (۱۳-۴) از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است که مقدار عددی ارائه شده برای میزان ارتباط عملکرد کارکنان با تندرستی۰٫۰۵۳ R=می باشد و با توجه به سطح معنی داری Sig=0.477 مشخص می گردد که از سطح خطای  بیشتر بوده ، یعنی فرض وابستگی در سطح خطای  رد می گردد.
بنابراین فرض H1 رد و H0 تائید می شود . بنابراین بین استراتژی های تندرستی کارکنان بیمارستانهای دولتی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد.
بررسی ارتباط متغییر های خدمات رفاهی ، تندرستی ، بیمه و بازنشستگی با عملکرد کارکنان بیمارستان خصوصی به کمک ضریب همبستگی اسپیرمن.
فرضیه اول: بین استراتژی های خدمات رفاهی نیروی انسانی باعملکرد کارکنان بیمارستان خصوصی
رابطه معنی داری وجود دارد

      خدمات رفاهی
ضریب همبستگی اسپیرمن   عملکرد .۱۸۰
سطح معنی داری .۰۸۵
تعداد ۲۵۰

جدول شماره (۱۴-۴) خدمات رفاهی روستایی
برای بررسی ارتباط استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستان خصوصی با عملکرد آنان، فرضیات زیر را در نظر می گیریم:
بین استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود ندارد:H0
بین استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستان خصوصی و عملکردآنان رابطه معنی داری وجود دارد:H1
برای بررسی این فرض ، با توجه به جدول شماره (۱۴-۴) از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده
شده است که مقدار عددی ارائه شده برای میزان ارتباط عملکرد کارکنان با خدمات رفاهی R=0.180 می باشد و با توجه به سطح معنی داری۰۸۵ Sig=0. مشخص می گردد که از سطح خطای  بیشتربوده ، یعنی فرض وابستگی در سطح خطای  رد می گردد.
بنابراین فرض H0 پذیرفته می شود . بنابراین بین استراتژی های خدمات رفاهی کارکنان بیمارستان خصوصی رابطه معنی داری وجود ندارد.
فرضیه دوم: بین استراتژی های بیمه و بازنشستگی نیروی انسانی باعملکرد بیمارستان خصوصی رابطه معنی داری وجود دارد جدول(۱۵-۴)بیمه و بازنشستگی بیمارستان خصوصی

      بیمه و بازنشستگی
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 163

جستجو

  • نگارش پایان نامه با موضوع تاثیر بیکاری بر جرم ...
  • مطالب پژوهشی درباره بررسی موانع استقرار دولت ...
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع روشی-برای-ارزیابی-عملکرد-واحدهای-تصمیم گیری-مبتنی-بر-تحلیل-پوششی-داده ها-و-وزن های-مشترک- ...
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ممیزی بالینی ترانسفوزیون فرآورده های خونی در کودکان مبتلا ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با مقایسه ...
  • پژوهش های انجام شده در مورد فرهنگ سازمانی و مدیریت مشارکتی در سازمان جهاد کشاورزی استان ...
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی ساکنین در اسکان ...
  • نگارش پایان نامه با موضوع تأثیر به ‌کارگیری سیستم‌ اطلاعات ...
  • دانلود منابع تحقیقاتی : منابع کارشناسی ارشد در مورد نفت و توسعه ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با ...
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله تحلیلی بر نقش کاربری های مذهبی در شکل گیری ...
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با تبیین مبانی انسان شناختی مفهوم مسئولیت پذیری در مکتب ...
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۳-۱-۷-روش افراز املاک – 3
  • راهنمای نگارش مقاله درباره بررسی و تحلیل تأثیر احداث اقامتگاه های بوم گردی ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد در مورد شناخت و ...
  • سایت دانلود پایان نامه : پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی روابط ساختاری برخی ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان