در نتیجه جنگ جهانی اول، انگلستان کنترل فلسطین را از امپراطوری عثمانی گرفت. نتیجتا این منطقه به عنوان فلسطین تحت قیومیت انگلستان شناخته شد. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۸ انگلستان بر یهودیان و عربهای ساکن این منطقه حکمرانی میکرد. انگلستان قسمت غربی فلسطین یعنی غرب رودخانه اردن را به امیر عبدالله بخشید تا پادشاهی اردن هاشمی را بنیان کند که در حال حاضر این منطقه، کشور اردن فعلی میباشد. اولین شورش علیه نقل و انتقالات یهودیان به منطقه در روز جهانی کارگر در منطقه جافا و تل آویو صورت گرفت که طی آن تعداد زیادی عرب و یهودی کشته شدند. فلسطینیها پیشنهاد تقسیم منطقه را مغایر تقسیم بندی جمعیتی اعراب و یهودیان در آن زمان ارزیابی میکرده و از این طریق ضمن رد پیشنهاد تقسیم بندی اعتراض کردند.[۲۱۳]رهبران صهیونیست به دلایل تاکتیکی و استراتژیکی این پیشنهاد را پذیرفتند.[۲۱۴]
جوانه دوم درگیری از بیت المقدس ایجاد و به سراسر کشور علی الخصوص الخلیل گسترش یافت، که در طی آن تعداد زیادی یهودی و مسلمان کشته شدند.[۲۱۵] در ماه آوریل ۱۹۳۶ در پاسخ به کشته شدن عزالدین قسام انگلیسیها، عربهای مقیم فلسطین تحت قیومیت انگلستان شورش بزرگ عرب را آغاز کردند. این شورش منجر به درگیریهای داخلی شد که طی آن یک محموله تسلیحات قاچاق که برای نیروهای نظامی یهودیان (هاگانا) ارسال میشد. ضبط شد. شورش تا سال ۱۹۳۹ زمانی که انگلستان برای جلب حمایت اعراب در مقابل جنگ علیه آلمان فروش زمین به یهودیان را ممنوع اعلام کرد. طول کشید.[۲۱۶]
تشکیل سازمان ملل متحد و تصویب قطعنامه ۱۸۱ توسط مجمع عمومی، آغازگر جنگ اعراب و اسرائیل در ابعاد وسیع و با حضور دولتهای عربی شد. شرایط فلسطین اشغالی از تصویب این قطعنامه تا انتفاضه اول در گفتار اول این مبحث بررسی میشود.
گفتار اول: از قطعنامه ۱۸۱ تا انتفاضه اول
مسئله فلسطین به مجرد تاسیس سازمان ملل توسط انگلستان به مجمع عمومی ارجاع شد. کمیته ۱۱ نفرهای در خصوص موضوع فلسطین (انسکاپ) در نخستین نشست ویژه مجمع عمومی در آوریل ۱۹۴۷ تشکیل شد. بیشتر اعضاء توصیه کردند که فلسطین به دو دولت عربی و یهودی تقسیم شده و موقعیتی بین المللی برای شهر بیت المقدس تحت مدیریت سازمان ملل تعریف شود. سازمان ملل متحد از سال ۱۹۴۷ تاکنون درگیر مسئله فلسطین است. اولین اقدام صدور قطعنامه ۱۸۱ توسط مجمع عمومی بوده است که فلسطین تحت قیومیت، به دو دولت عرب و یهودی تقسیم شود. به طور خلاصه طرح تقسیم که به عنوان سندی چهار بخشی به متن قطعنامه ضمیمه شده بود برای انقضاء قیومت و پیشرفت عقب نشینی ارتش انگلستان و تعیین مرزهای میان دو دولت و بیت المقدس تدارک دیده شد.
اسرائیل در ۱۱ مه ۱۹۴۹ به سازمان ملل پیوست. در مقدمه قطعنامه پذیرش اسرائیل برای عضویت در سازمان ملل به تعهدات ویژه اسرائیل برای اجرای قطعنامههای ۱۸۱ و ۱۹۴ سازمان ملل اشاره شده است یعنی قطعنامههایی که موضوع فلسطین را در کانون توجه سازمان ملل متحد قرار میداد و متضمن موارد زیر بود:
- تایید دریافت گزارش شورای امنیت در خصوص درخواست اسرائیل برای عضویت در سازمان ملل، یادآوری اینکه طبق نظر شورای امنیت اسرائیل دولت صلح دوستی است و خواهان و (قادر به) ایفای تعهدات مطرح در منشور سازمان ملل است.
- یادآوری اینکه شورای امنیت به مجمع عمومی توصیه کرده که عضویت اسرائیل در سازمان ملل را تصویب نماید،
به علاوه، یادآوری اعلامیه دولت اسرائیل مبنی بر پذیرش بی قید و شرط تعهدات مندرج در منشور سازمان ملل و اجرای آنها از روز به عضویت درآمدن در سازمان ملل،
- یادآوری قطعنامه ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ و ۱۱ دسامبر ۱۹۴۸ و نیز یادآوری اعلامیه و توضیحات ارائه شده از سوی نماینده دولت اسرائیل در برابر کمیته سیاسی ویژه در خصوص اجرای قطعنامههای مذکور، مجمع عمومی در راستای ایفای وظایف خود طبق ماده ۴ منشور و اصل ۱۲۵ قواعد آیین کار خویش:
۱- تصمیم میگیرد که اسرائیل دولت صلح دوستی است که تعهدات مطرح در منشور سازمان ملل را پذیرفته و خواهان و قادر به ایفای این تعهدات است.
۲- تصمیم میگیرد عضویت اسرائیل در سازمان ملل را بپذیرد.[۲۱۷]
سازمان ملل متحد از ابتدای تشکیل این نهاد تاکنون به صورت فعال درگیر مساله فلسطین بوده است. سازمان ملل متحد در قبال فلسطین سه موضوع محوری را دنبال میکند.
۱- ایجاد امنیت عاری از خشونت در منطقه
۲- توجه و رسیدگی به نیازهای بشر دوستانه مردم فلسطین
۳- پیشبرد مذاکرات صلح[۲۱۸]
سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به سازمان به طور فعال در این بیش از شش دهه درگیر مساله فلسطین بودهاند، به تبع سازمان ملل متحد سایر سازمانهای حقوق بشری بین المللی نیز در این زمینه بسیار فعال و موثر بودهاند.
تصویب قطعنامه ۱۸۱ به گسترش خشونت در فلسطین انجامید. با وخیم تر شدن اوضاع، شورای امنیت خواستار برقراری نشست ویژه مجمع عمومی شد. لذا این نشست از ۱۶ آوریل تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ به طول انجامید. در روز ۱۷ آوریل، شورای امنیت خواستار توقف تمام فعالیتها و اقدامات مسلحانه و غیر مسلحانه در فلسطین شد و در ۲۳ آوریل کمیسیون آتش بس را برای نظارت و کمک به ایجاد آتش بس تشکیل داد.
مجمع عمومی نیز کمیسیون فلسطین را منحل نمود و تصمیم گرفت برای پیشبرد استقرار صلح در همکاری با کمیسیون آتش بس یک میانجی منصوب سازد. در ۲۰ مه کنت فولک برنادت،[۲۱۹] رئیس صلیب سرخ سوئد به عنوان میانجی سازمان ملل منصوب شد.[۲۲۰]
دولتهای عربی از شناسایی اسرائیل سر باز زدند و این قطعنامه را نپذیرفتند. اسرائیل هم قطعنامه را نادیده گرفته و حوزه قلمرو قضایی خود را به بخش اشغال شده بیت المقدس گسترش داد. در ۲۳ ژانویه ۱۹۵۰ اسرائیل بیت المقدس را پایتخت خود اعلام کرد و دفاتر دولتی خود را در بخش غربی آن تاسیس کرد.[۲۲۱] اردن در بخش غربی کنترل خود را بر روی شهر قدیمی رسمی کرد. گرچه مجلس قانونگذاری اردن اعلام کرد که این عمل به معنای پیش داوری در حل و فصل نهایی مسئله فلسطین نخواهد بود.[۲۲۲]
پس از چند هفته جنگ متوقف شد و این به دلیل آتش بس چهار هفتهای بود که شورای امنیت در ۲۹ مه ۱۹۴۸ اعلام کرد. آتش بس در ۱۱ ژوئن تحت نظارت میانجی سازمان ملل با کمک گروهی از ناظران نظامی بین المللی که به عنوان سازمان نظارت بر آتش بس سازمان ملل متحد- یونتسو[۲۲۳] شناخته شدند، به مرحله اجرا درآمد به رغم تلاشهای میانجی هیچ توافقی بر تمدید آتش بس حاصل نشد و نبردها مجدداً در روز هشتم ژوییه از سر گرفته شد.
در ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۸ شورای امنیت طبق قطعنامهای اعلام کرد که شرایط فلسطین تهدیدی است علیه صلح و خواستار آتش بس شد و اعلام نمود که ناتوانی در رعایت آن به عنوان نقض صلح به شمار میآید که مستلزم اعمال فوری قوانین الزامی براساس فصل هفت منشور سازمان ملل خواهد بود. طبق این قطعنامه آتش بس دوم به وقوع به پیوست. تا آن زمان اسرائیل بخش بزرگی از سرزمینهای اعطا شده به دولت عربی (طبق طرح تقسیم) از جمله بخش غربی بیت المقدس را تصرف کرده بود. مصر و اردن هر یک کنترل مناطق باقیمانده از غزه و کرانه باختری رود اردن را (که شامل شرق المقدس یا شهر قدیمی میشد) حفظ کردند. جنگ در اکتبر ۱۹۴۸ و مارس ۱۹۴۹ به اوج خود رسید که طی آن اسرائیل بر سایر مناطق اختصاص یافته به دولت عربی نیز تسلط یافت. در سال ۱۹۵۰ اردن از کرانه باختری رود اردن از جمله شرق بیت المقدس به طور رسمی طبق قوانین خود تا زمان پیدایش یک راه حل برای مسئله چشم پوشی کرد.
این دشمنیها موجب بحرانهای شدید انسانی شد. تقریبا ۷۵۰ هزار فلسطینی از سرزمینهای خود آواره شدند. در همین زمان در اثنای مذاکرات میان طرفین، کنت برنادت در ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۸ در بخشی از بیت المقدس که از سوی اسرائیل تصرف شده بود بر اثر تیراندازی کشته شد و رالف بانچ از ایالات متحده به عنوان میانجی منصوب شد.[۲۲۴]
بین فوریه و ژوئیه ۱۹۴۹ و با حمایت و مساعدت سازمان ملل توافق نامههای آتش بس بین اسرائیل از یک سو مصر، اردن، لبنان و سوریه از سوی دیگر امضا شد. در این توافق نامهها که از لحاظ مضمون مشابه بودند، پذیرفته شده بود که استقرار آتش بس، گامی ضروری برای اعاده صلح در فلسطین است. آنها همچنین اعلام کردند که هدف آتش بس به معنای ایجاد یا به رسمیت شناختن ادعا و حق سرزمینی مالکیت یا سایر حقوق، ادعاها و منافع هیچ یک از طرفین نیست.
در آگوست ۱۹۴۹ شورای امنیت از ناظران یونتسو خواست تا بر آتش بس نظارت کنند. طبق تصمیم شورای امنیت ناظران یونتسو در خاورمیانه باقی ماندند.[۲۲۵]
در ماه می ۱۹۴۸ رهبران صهیونیست موجودیت کشور اسرائیل را اعلام کردند. جنگ میان اسرائیل و همسایگان عرب آن ایجاد شد. از طرف فلسطینیها این جنگ به عنوان نکبت یا فاجعه و مصیبت شناخته میشود ۰۰۰/۷۰۰ فلسطینی از سرزمین فلسطین رانده شدند. اسرائیل قطعات بسیاری از سرزمین فلسطین را ضمیمه اسرائیل کرد و حدود ۵۰۰ روستای فلسطینی را ویران کرد. اردن کنترل کرانه باختری و با موافقت ضمنی مصر و اسرائیل، مصر کنترل نوار غزه را به دست گرفت. حاکمیت بیتالمقدس میان اسرائیل و اردن تقسیم شد؛ به این شرح که قسمت غربی آن تحت کنترل اسرائیل و قسمت شرقی تحت کنترل اردن باقی ماند.
در ۱۱ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامه ۱۹۴ را تصویب کرد. طی مفاد این قطعنامه پناهندگان فلسطینی که مایل به بازگشت به خانه های خود باشند، باید مجاز به این بازگشت بوده و اسرائیل باید به آن دسته از پناهندگان که مایل به بازگشت نباشند، غرامت بپردازد.[۲۲۶]اسرائیل هرگز به این قطعنامه عمل نکرد.
درگیری میان اسرائیل و همسایگان عربی به صورت مداوم در جریان است. شمار بسیاری از فلسطینیها در طی این سالها ناچار به ترک اسرائیل شدند. آوارگی پناهندگان در فاصله آوریل تا آگوست ۱۹۴۸، به اوج خود رسید فلسطینیهای ساکن بخش شمالی به سمت شمال، سوریه و لبنان گریختند. جمعیت ساکن بخش ساحلی (حیفا و یافا) و عربهای رام الله و بیت المقدس به کرانه باختری رود اردن پناه بردند. در فاصله اکتبر ۱۹۴۸ تا ژانویه ۱۹۴۹ جنگ هایی یا موفقیت اسرائیل میان طرفین در گرفت که منجر به اخراج و آوارگی ۱۵۰٫۰۰۰ تا ۲۰۰٫۰۰۰ فلسطینی شد. از کل عربهای ساکن فلسطین حدود ۱۵۰٫۰۰۰ نفر باقی ماندند که به عنوان شهروندان اقلیت عرب اسرائیل در اسرائیل باقی ماندند.[۲۲۷]
در ماه می ۱۹۶۴ به دنبال تصمیم اتحادیه عرب، ۴۲۲ فلسطینی تحت رهبری احمد شوقیری، در بیت المقدس تشکیل جلسه دادند. در پی این همایش سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به رهبری احمد شوقیری اعلام موجودیت کرد. شورای ملی فلسطین، کمیته اجرائی فلسطین صندوق ملی و ارتش آزادبخش فلسطین اعلام موجودیت کردند. همچنین در این نشست، قانون اساسی و ملی فلسطین تصویب شد.[۲۲۸]
بند اول: سازمان ملل متحد و فلسطین
در قسمتهای مختلف این پایان نامه به قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین به کرات اشاره شده است. همچنین قطعنامههای مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد که عملکرد اسراییل با استناد به کنوانسیونهای ژنو محکوم شده است. نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد درگیر در مساله فلسطین[۲۲۹] به شرح زیر میباشند.
۱- شورای امنیت سازمان ملل متحد
۲- مجمع عمومی سازمان ملل متحد
۳- دبیرخانه و دبیر کل سازمان ملل متحد
۴- کمیته حقوق غیر قابل انکار مردم فلسطین براساس قطعنامه ۳۳۶۲ مجمع عمومی[۲۳۰]
۵- دایره حقوق فلسطین- بخش دبیر خانه در مورد مساله فلسطین که توسط کمیته مجمع عمومی سازمان ملل متحد (کمیته فوق) حمایت میشود.
۶- مجمع بازسازی و توسعه مناطق اشغالی فلسطین، این مجمع توسط کمیسیون حقوقی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای غرب آسیا، اتحادیه کشورهای عربی و مقامات خودگردان سازمان یافت.
۷- دفتر هماهنگ کننده ویژه روند صلح خاورمیانه که از سال ۱۹۹۴ پس از امضای پیمان اسلو تشکیل شد.
۸- گزارشگر ویژه در مورد شرایط حقوق بشر در مناطق اشغالی فلسطین از ۱۹۶۷، گزارشگر ویژه توسط کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد،
۹- بخش عملیات حافظ صلح سازمان ملل متحد
-
- سازمان نظارت بر آتش بس سازمان ملل متحد[۲۳۱]
-
- نیروهای ناظر بر قطع درگیری سازمان ملل متحد (آندوف)[۲۳۲]از زمان ترک مخاصمه میان اسرائیل و سوریه در بلندیهای جولان تشکیل شد.
III. نیروهای موقت سازمان ملل متحد در لبنان[۲۳۳]
۱۰- اداره همکاری برای امور بشر دوستانه سازمان ملل متحد
۱۱- آژانس کار و کمک به پناهنگان فلسطینی در خاورمیانه
۱۲- برنامه کمک به مردم فلسطین از برنامه توسعه سازمان ملل متحد
الف: تشکیل هیات سه نفره مجمع عمومی سازمان ملل متحد
دسامبر ۱۹۶۸ مجمع عمومی یک کمیته سه نفره را مامور به تحقیق در مورد حقوق مردم فلسطین و سایر عربها در مناطق اشغالی کرد و از آنها خواست تا به مجمع عمومی در این مورد گزارش دهند.[۲۳۴] از همان ابتدا رژیم اسرائیل به این کمیته خاص اجازه بازدید از مناطق اشغالی جهت تحقیق در مورد حقوق بشر در این مورد را نداد. اسرائیل ادعا کرد که قطعنامه تشکیل کمیته مخصوص تبعیض آمیز بوده و این کمیته با پیش داوری قبلی تحقیق میکند. از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۹ کمیته مخصوص گزارش سالیانه به مجمع عمومی داد.