فایل های متن کامل پایان نامه - مقاله - تحقیق - پروژه

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود پایان نامه درباره : بررسی اشتباهات ثبتی در ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سندی را بدون حضور اشخاصی که مطابق قانون باید حضور داشته باشد ثبت نماید در این صورت مطابق ماده ۲۲ قانون دفاتر اسناد رسمی هر گاه از تقصیر سردفتر در انجام وظیفه ضرری متوجه اشخاص شود علاوه بر مجازاتهای مقرر باید از عهده خسارت وارده بر آید . اما اگر در طرز تنظیم سند اشکال یا اشتباهی پیش آید همانگونه که بند ۷ ماده ۲۵ قانون ثبت مقرر می دارد رفع اشکال و صدور دستور لازم با هیات نظارت است . هر چند که در صورت تقصیر سردفتر در تنظیم سند , نامبرده مطابق ماده فوق (ماده۲۲) صرفا مسئولیت جبران خسارت اشخاص متضرر را دارد .

بخش پنجم- اشتباه و تفاوت آن با حکم ماده ۷۱ قانون دفاتر اسناد رسمی

لازم است در خصوص ماده ۷۱ قانون دفاتر اسناد رسمی توضیحی داده شود ماده مزبور مقرر می دارد که «محاکم دادگستری مکلفند در هر موردی که رای بر بی اعتباری سند رسمی صادر می کنند مراتب را به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اعلام کنند هر گاه موضوع سندی که ابطال شده ملک باشد مفاد حکم در ملاحظات ثبت دفتر اسناد رسمی توسط سردفتر منعکس خواهد شد ولی هر گونه اقدام نسبت به دفتر املاک و سند مالکیت موکول به صدور حکم نهایی و اعلام ان به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور خواهد بود. در صورتیکه بی اعتباری سند ناشی از تخلف سردفتر یا دفتر یار از قوانین و مقررات باشد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور جهت تعقیب انتظامی او اقدام خواهد کرد.» در خصوص ماده فوق باید گفت که حکم دادگاه جنبه اعلامی داشته یعنی مستلزم انجام عملی از طرف محکوم علیه نیست بنابراین بعد از انجام حکم دادگاه توسط دفاتر اسناد رسمی که همانا توضیح مفاد رای در حاشیه و ستون ملاحظات دفتر ثبت سند و سند مربوطه است و این یعنی اجرای حکم دادگاه، توسط دفتر تنظیم کننده سند و بوسیله اداره ثبت مربوطه به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اعلام می شود در مورد ماده مزبور باید گفت که مورد مزبور در ارتباط با اشتباهات ثبتی نبوده و این ماده بیشتر در ارتباط با شرایط اساسی صحت معامله است که در صورت فساد معامله و رای محاکم در خصوص بی اعتباری سند تنظیمی توسط دفاتر اسناد رسمی می باشد به عنوان نمونه مالک ملکی که محجور است و مطابق بند دوم ماده ۱۹۰ قانون مدنی فاقد اهلیت می باشد در صورت انجام هر گونه عقد در ارتباط با ملک خود معامله وی باطل بوده یا درصورت انجام هر گونه عقد توسط شخص مکره اگر بعد از رفع اکراه معامله را تنفیذ ننماید معامله باطل است ماده ۷۱ در ارتباط با اینگونه معاملات که اهلیت طرفین در معامله لحاظ نمی گردد می باشد وگرنه اشتباهاتی که در تنظیم اسناد ایجاد می شود فقط بعد از طی مراحل لازم و در مراجع ذیصلاح ثبتی قابل اصلاح هستند نه اینکه مطابق ماده ۷۱ ابطال شوند و فرق ابطال با اصلاح در اینست که در ابطال شرایط اساسی معامله مراعات نمی شود و معامله با فساد مواجه می شود ولی در اصلاح تمام شرایط صحت عقد پابرجاست منتها نقصی در سند ایجاد شده که با رضایت طرفین سند اصلاح می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بخش ششم – اشتباه در نقشه های شهرداری منجر به تفکیک

مطابق ماده ۱۰۱ قانون شهرداریها ادارات ثبت اسناد و املاک و حسب مورد دادگاهها موظفند در موقع دریافت تقاضای تفکیک یا افراز از اراضی واقع در محدوده و حریم شهرها از سوی مالکین عمل تفکیک و افراز را بر اساس نقشه ای انجام دهند که قبلا به تایید شهرداری مربوطه رسیده باشد….
در خصوص ماده مزبور باید گفت که مستند تفکیک ادارات ثبت و دادگاهها, نقشه اعلامی شهرداری است که اگر نقشه تنظیمی شهرداری ناقص باشد و ادارات ثبت و دادگاهها به استناد همان نقشه ناقص صورتجلسه تفکیکی تنظیم نمایند و بر این اساس به متقاضی تفکیک یا مالکین املاک خسارتی وارد شود بایستی مسئولین شهرداری که نقشه را تایید نموده و به ادارات مزبور ارسال نموده اند جوابگو بوده و از عهده خسارات وارده به متقاضیان برآیند که در این خصوص در فصل دوم , بخش ششم توضیح کافی داده شده است .

فصل دوم :

اشتباهات ثبتی

ددر فصل اول مفهوم اشتباه , اشتباهات ثبتی و انواع آن , تفاوت سند جعلی تنظیمی با اشتباه در اسناد تنظیمی دفاتر اسناد رسمی و نیز تنظیم اسناد مغایر با شرایط اساسی معامله (موضوع ماده ۱۹۰ قانون مدنی) در دفاتر اسناد رسمی مورد بحث قرار گرفت اینک در این فصل اشتباهات و اختلافات ثبتی با موارد و مصادیق آن بیان میشود.
ماده ۲۵ قانون ثبت مقرر میدارد که حدود صلاحیت و وضائف هیات نظارت بدین قرار است .

بخش اول- پذیرش تقاضای ثبت از متقاضیان

براساس بند ۱ ماده ۲۵ قانون ثبت «هرگاه در اجرای مقررات ماده ۱۱ از جهت پذیرفتن تقاضای ثبت اختلافی بین اشخاص و اداره ثبت واقع شود و یا اشتباهی تولید گردد و یا در تصرف اشخاص تزاحم و تعارض باشد رفع اختلاف و تعیین تکلیف و یا ابطال و یا اصلاح درخواست ثبت با هیات نظارت است». براساس ماده ۱۱ قانون ثبت «از تاریخ انتشار اولین آگهی مذکور در ماده ده[۲۸] تا شصت روز باید متصرفین به عنوان مالکیت و اشخاص مذکور در دو ماده ۲۷ (تقاضای ثبت املاک وقف و حبس و ثلث باقی) و ۳۲ (تقاضای ثبت املاک دولتی و شرکتها) نسبت به املاک واقع در آن ناحیه به وسیله اظهار نامه درخواست ثبت نمایند، اداره ثبت مکلف است تا نود روز پس از انتشار اولین آگهی مذکور صورت کلیه اشخاص را که اظهار نامه داده اند با نوع ملک و شماره ای که از طرف اداره ثبت برای هر یک معین شده در روزنامه ها آگهی نماید و این آگهی تا ۶۰ روز فقط در دو نوبت به فاصله سی روز منتشر خواهد شد مامور انتشار آگهی ها پس از انتشار و الصاق آگهی ها باید گواهی انتشار از کدخدای محل یا ژاندارمری یا یاسبان اخذ و تسلیم اداره ثبت نماید و در این موارد کدخدا و سایر مامورین دولتی باید به مامورین ثبت مساعدت نموده و گواهی لازم را به مامور ثبت بدهند.
تبصره- در مورد اراضی و املاکی که آثار تصرف مالکانه فعلی کسی نسبت به آنها موجود نباشد درخواست ثبت از کسی پذیرفته می شود که بر مالکیت یا بر تصرف سابق خود به عنوان مالکیت یا بر تصرف خود به عنوان تلقی از مالک یا قائم مقام قانونی مدارکی داشته باشد چنانچه تقاضای ثبت نسبت به این قبیل املاک به یکی از عناوین مذکور در دو ماده ۲۷ و ۳۲ باشد در صورتی تقاضای ثبت پذیرفته می شود که تقاضا کننده مدارکی بر عنوان مذکور یا بر تصرف سابق خود به آن عنوان یا بر تصرف کسی که تقاضا کننده قائم مقام قانونی او محسوب می شود، داشته باشد.
در توضیح بند فوق باید گفت که بعد از اعلان ثبت عمومی املاک واقعه در هر ناحیه در جرائد عمومی (ماده ۱۰ قانون ثبت) هر شخصی می تواند نسبت به املاک متعلقه (متصرفین به عنوان مالکیت، مدیران شرکت نسبت به املاک شرکت، اداره دارایی نسبت به املاک دولت، ولی یا قیم نسبت به املاک محجورین و ….) درخواست ثبت نماید در صورتیکه درخواست متقاضی ثبت بدون اشکال و مدارک و اسناد مربوطه شفاف و گویای مالکیت متقاضی باشد و ادعایی از طرف سایر اشخاص نسبت به مالکیت متقاضی نباشد قبول ثبت میشود یعنی اداره ثبت اظهار نامه را می پذیرد لیکن اگر در جریان تحقیقات توسط مامورین ثبت ادعایی از سوی اشخاص نسبت به تصرف متقاضی بعمل آید موضوع در هیات نظارت مطرح و اتخاذ تصمیم می گردد[۲۹].
نحوه طرح موضوع در هیات نظارت در ماده ۳ آئیننامه اجرایی رسیدگی اسناد مالکیت معارض در دو بند قید شده است که چکیده اش بدین صورت است که طرفین مدارک خود را به اداره ثبت محل وقوع ملک تسلیم مینمایند و اداره ثبت با اخطار به طرفین برای معاینه محل وقت مناسب تعیین می نماید و مطابق بند یک متذکر میشود که :
اولاً عدم حضور هر یک از طرفین مانع رسیدگی نخواهد بود.
ثانیاً: هر یک از طرفین می توانند تا قبل از وقت رسیدگی برای ملاحظه و اطلاع از مدارک تسلیمی طرف دیگر به اداره ثبت مراجعه نمایند.
علت تذکر اداره ثبت این است که طرفین بی جهت پرونده را به تاخیر نیندازند و قبلا از مدارک تسلیمی همدیگر به اداره ثبت مطلع شوند تا در رسیدگی و تحقیقات محلی با آگاهی کامل ادای توضیح نمایند در وقت مقرر نقشه بردار ثبت نقشه ملک مورد تقاضا را تهیه مینماید و کارشناس ثبت با ملاحظه نقشه اخذ توضیحات از طرفین و عنداللزوم تحقیق از شهود مبادرت به تنظیم صورت مجلس و گزارش جامعی مینماید و در آن در خصوص تصرفات و نحوه آن و منشا و مبنای تصرف و موارد لازم اظهار نظر نموده و با رعایت بند ۴۰۰[۳۰] مجموعه بخشنامه های ثبتی به ثبت استان گزارش مینماید تا در هیات نظارت مطرح شود.
در این مرحله اگر هیات نظارت مستندات و مدارک را کافی و بی نقص بداند نسبت به صدور رای اقدام مینماید و در رای اعلام مینماید که از کدام طرف قبول ثبت شود[۳۱] ولی اگر مدارک و مستندات دارای نقص باشد قرار رفع نقص صادر می نماید این رای باستناد تبصره ۴ ماده ۲۵ قابل تجدیدنظر در شورایعالی ثبت میباشد رای هیات نظارت در صورت عدم اعتراض از طرف هر یک از متقاضی و معترض یا در صورت اعتراض و طرح موضوع در شورایعالی ثبت و پس از صدور رای توسط شورایعالی ثبت به اجرا گذاشته میشود. بنابراین از نظر قانون ثبت متقاضیان ثبت شامل متصرفین، متولیان وقف و متصدی مال حبس شده و وصی در ثلث باقی، اشخاص حقوقی و دولتی می باشند که ذیلاً توضیح داده می شود.

مبحث اول - متصرفین

در ارتباط با تبصره ماده ۱۱ در اینکه متقاضیان ثبت چه کسانی می توانند باشند در قسمت اول تبصره از متصرفین نام برده یعنی اشخاصی که اسنادی ندارند تا بوسیله آن مالکیت خود را اثبات نمایند و به تصرف سابق خود یا تصرف خود بعنوان تلقی از مالک استناد می نمایند ماده ۳۵ قانون مدنی تصرف را به عنوان مالکیت دلیل مالکیت می شناسد مگر آنکه خلاف آن ثابت شود یعنی تصرف به استثناء موردیکه دلایل صریح و خلافی باشد اماره و نشانه مالکیت است اما تصرف چیست؟
تصرف استیلاء مادی و معنوی شخصی نسبت به اموالی که براساس آن وی می تواند هر گونه مداخله ای در آن مال داشته باشد بنظر برخی از حقوقدانان تصرف عبارت است از سلطه و اقتدار مادی است که شخص بر مالی مستقیم یا به واسطه غیر دارد[۳۲]. بنابراین تصرفاتی که نشان از مالکیت نبوده و عرفاً نیز نمی تواند دلیل مالکیت تلقی شود مورد نظر قانونگذار در ماده ۱۱ نمی باشد معهذا اگر کسانی که به درخواست متقاضی ثبت اعتراضی داشته باشد و مطابق ماده ۱۶[۳۳] قانون ثبت در موعد قانونی اعتراض نمایند اداره ثبت درخواست آنها را گرفته و به محکمه ای که مرجع رسیدگی است می فرستد تا در آن مرجع بدرخواست معترض رسیدگی شود و اداره ثبت حتی این را هم به محکمه اعلام خواهد نمود که اعتراض در موعد قانونی واصل شده در غیر اینصورت مطابق ماده ۲۴ قانون ثبت اعتراض به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد شد[۳۴] در حال حاضر تقاضای ثبت املاک دولتی با وزارتخانه دارایی می باشد.

مبحث دوم- متولیان وقف و متصدی مال حبس شده و وصی در ثلث باقی

دومین مورد تبصره، اشخاص نامبرده در ماده ۲۷ متولیان وقف و متصدی مال حبس شده یا وصی در ثلث باقی می باشند که هم می توانند تقاضای ثبت موقوفه و مورد وصیت یا مورد حبس را بدهند و هم میتوانند به عنوان معترض بدرخواست متقاضیان ثبت که حق و حقوق موقوفه یا ثلث مورد وصیت را ضایع کنند وارد عمل شوند.

مبحث سوم - اشخاص حقوقی و دولتی

سومین مورد تبصره، بیشتر به اشخاص حقوقی اعم از حقوق عمومی یا حقوق خصوصی اشاره دارد بدین معنی که تقاضای ثبت در اموال دولتی به عهده دارایی و املاک و موسسات بلدی[۳۵] بر عهده رئیس موسسه و املاک شرکتها به عهده مدیر شرکت و املاک محجورین بر عهده ولی یا قیم آنان می باشد. اشخاص مذکور در تبصره برای درخواست ثبت ملک باید دلایل و مدارک کافی بر دار بودن عنوان بند موصوف یا بر تصرف سابق خود به آن عنوان و یا تصرف کسی که تقاضا کننده قائم مقام قانونی او محسوب می شود داشته باشد.
بنابراین بند ۱ ماده ۲۵ قانون ثبت رفع اختلاف و اتخاذ تصمیم در موارد زیر را بعهده هیئت نظارت گذاشته است.
الف- اختلاف متقاضی و اداره ثبت در رابطه با تقاضای ثبت از سوی اشخاص
ب- تعارض و تزاحم در تصرف برخی اساتید در این خصوص معتقدند[۳۶] که:
ب-۱- تعارض: هر گاه دو مالک هر یک باستناد مدرک یا سندی خود را مالک ملکی بدانند که به هنگام تطبیق محدوده دو ملک بر خارج در تمام یا قسمتی از دو ملک تداخل باشد از این معنی به تزاحم در تصرف تعبیر می شود.
ب- ۲- تزاحم: در تعریف تعارض در تصرف گفته شده است: «هر گاه ملک معینی را هر یک از دو مالک متعلق به خود و در تصرف خود دانند از این معنی به تعارض در تصرف تعبیر می شود.
در این مورد به عکس مورد تزاحم در تصرف مساله تطبیق مدلول سند و مدرک بر خارج وجود ندارد و معذلک معنی اصطلاحی تزاحم در تصرف و تعارض در تصرف چندان دقیق نیست». [۳۷]
در مورد اختلافات بند ۱ در صورت تشکیل پرونده در مراجع قضایی توسط هر یک از طرفین، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت هیات نظارت صادر می گردد چرا که تعیین تکلیف در این خصوص فقط در صلاحیت هیات نظارت است[۳۸] نکته دیگر که قابل ذکر است اینکه ممکن است اظهارنامه توسط مستدعی و متقاضی ثبت تنظیم شود و عملیات ثبتی نیز تا پایان ادامه یابد ولی ملک در دفتر املاک ثبت نشود که مطابق بند ۲ از ماده ۳ آئین نامه اجرائی رسیدگی اسناد مالکیت معارض در این خصوص نیز ادارات ثبت بایستی مدارک مدعی را مطالبه و سوابق را با اظهار نظر کارشناس مربوطه به ثبت استان ارسال نمایند در این خصوص عدم تصرف متقاضی مقدم و تصرف حین تقاضای مدعی، ملاک قبولی اظهارنامه از طرفین است که رسیدگی اداره ثبت و ارسال مدارک به هیات نظارت مطابق مورد قبل بعمل می آید در این خصوص باید بررسی شود که در حین تقاضای ثبت پلاک مزبور در تصرف مالکانه چه شخصی بوده و در حال حاضر در تصرف کیست که هیات نظارت ممکن است درخواست ثبت را ابطال یا ادعا را مردود تشخیص دهد که این مورد نیز تصمیم یاد شده قابل تجدیدنظر در شورایعالی ثبت است. نکته قابل توجه اینکه در صورتیکه هیات نظارت باستناد گزارشی رای دهد سپس گزارش مخالف گزارش اول داده شود که موضوع رای هیات نظارت را تغییر دهد و مقتضی فسخ رای هیات باشد نقض رای هیات در صلاحیت شوری است و خود هیات نمی تواند رای خود را نقض کرده و رای دیگر بدهد[۳۹].
نمونه رای هیات نظارت در ارتباط با بند ۱ ماده ۲۵ :
اینک نمونه رای هیات نظارت در ارتباط بابند۱ ماده ۲۵ قانون ثبت که بعلت تجدیدنظرخواهی معترض در شورای عالی ثبت مطرح و منجر به تایید رای هیات نظارت مزبور گردیده است. آقای علیرضا… با تسلیم یک برگ استشهادیه و یک برگ قولنامه عادی درخواست ثبت ششدانگ یک قطعه زمین به مساحت ۵۲۷ مترمربع را نموده است سازمان… نیز با ارائه یک برگ استشهادیه که به تایید مراجع ذیربط رسیده درخواست ثبت همان ملک را نموده است با توجه به اینکه نسبت به ملک مورد گزارش دو تقاضای ثبت وجود داشته موضوع به نماینده و نقشه بردار ثبت محل ارجاع که پس از معاینه محل مبادرت به تنظیم صورت جلسه احراز تصرف نموده اند صورت جلسه اخیر الذکر حاکی از آنست که آقای علیرضا… متقاضی ثبت در ملک مورد تقاضا احداث بنا نموده و آنرا در تصرف دارد نامبرده به موجب سند عادی مورد تقاضا را از شخصی بنام آقای بهرام… که مالکیت وی نسبت به ملک مورد تقاضا به موجب دادنامه های صادره از شعبه دادگاه عمومی و از شعبه دادگاه تجدیدنظر استان اثبات و تایید شده خریداری نموده بنابراین نامبرده متقاضی ثبت می باشد در مورخه ۱۴/۶/۸۵ هیات نظارت بدین شرح در ارتباط با پرونده ثبتی مزبور رای داده است. با توجه به مراتب فوق و دادنامه مورخه ۱۱/۳/۸۳ دادگاه تجدیدنظر مقرر می گردد ثبت محل از متصرف برابر مقررات درخواست ثبت پذیر فته مراتب به معترض نیز ابلاغ تا پس از انتشار آگهی های نوبتی در صورت تمایل اعتراض خود را به مرجع قضائی صالحه تسلیم نماید.
این رای با توجه به اعتراض معترض (سازمان …) بعلت اینکه مطابق بند ۱ ماده ۲۵ قانون ثبت غیرقطعی بوده و قابل تجدیدنظر خواهی در شورای عالی ثبت میباشد در مورخه ۱/۱۲/۸۶ در شورایعالی ثبت مطرح و شور ا بدین شرح مبادرت به صدور رای مینماید با توجه به سوابق امر و محتویات پرونده چون اعتراض موثری از ناحیه معترض نسبت به رای هیات نظارت ثبت فارس به عمل نیامده است رای مذکور تایید میگردد بنابراین شورایعالی ثبت رای هیات نظارت را به لحاظ احراز تصرفات علیرضا… و تایید مدارک خریداری وی در مراجع قضایی عیناً تایید می نماید این رای در تعارض بین تصرف ملک و مدعی مالکیت، جانب متصرف را گرفته و تصرف را به عنوان مالکیت دلیل مالک بودن علیرضا … با مدارک نامبرده که دال بر مالکیت وی ارائه شده بود داشته است. هر چند مدارک ارائه شده از سازمان … به تائید اکثر مراجع ذیربط رسیده بود[۴۰].

بخش دوم – اشتباه در جریان مقدماتی ثبت املاک

براساس بند ۲ ماده ۲۵ قانون ثبت «هرگاه هیئت نظارت تشخیص دهد که در جریان مقدماتی ثبت املاک اشتباه موثر واقع شده آن اشتباه و همچنین عملیات بعدی که اشتباه مزبور در آن موثر بوده ابطال و جریان ثبت طبق مقررات تحدید یا تکمیل یا اصلاح می گردد. این بند مربوط به اشتباهات رخ داده در جریان مقدماتی ملک است که تاکنون ملک ثبت دفتر املاک نشده است». هرگاه در جریان مقدماتی اشتباه موثری واقع شود هیات نظارت آن اشتباه و همچنین عملیات بعدی را که اشتباه در آن موثر بوده ابطال و جریان ثبت را تجدید یا تکمیل و یا اصلاح می نماید مهمترین موضوع در این بند اینست که این بند شامل املاکی است که ثبت دفتر املاک نگردیده است در صورتیکه هیات نظارت رای بر تجدید آگهی نوبتی صادر نماید آگهی مزبور فقط یک نوبت انتشار می یابد در این مورد اگر هیئت نظارت اشتباه را موثر تشخیص دهد می تواند عملیات مقدماتی را اصلاح یا تکمیل و یا تجدید نماید به عنوان مثال اگر در مندرجات اظهارنامه از لحاظ مشخصات متقاضی ثبت یا مشخصات ملک اشتباهی واقع شود مانند اینکه در شماره پلاک اصلی، پلاک فرعی، نوع ملک، شماره بخش و مساحت ملک یا نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره شناسنامه محل صدور و یا سایر مشخصات متقاضی اشتباه شده باشد اصلاح و یا تکمیل موارد مزبور با هیئت نظارت است یا در صورت اشتباه در آگهی های نوبتی یا تحدید حدود هیات نظارت آن را بررسی و با توجه به اهمیت اشتباه تصمیم مقتضی می گیرد.
۱- هر گاه هیات اشتباه را موثر تشخیص ندهد دستور ادامه عملیات را صادر می نماید.
۲- در صورت یکه هیات تشخیص دهد که قسمتی از اظهارنامه ناقص بوده است.
۳- در صورت اشتباه در آگهی نوبتی (ماده ۱۱ ق.ثبت) یا اشتباه در آگهی تحدید حدود دستور تجدید آگهی ها را بدهد که بندهای ۳ الی ۱۶ ماده ۲ آئیننامه اجرایی رسیدگی به اسناد معارض در این خصوص راهکارهای لازم را ارائه داده است. شایان ذکر است که مطابق بند ۳۷۰ مجموعه بخشنامه های ثبتی دستور تجدید آگهی نوبتی موجب نمی شود تا آگهی تحدید حدود نیز تجدید شود مگر اینکه در رای هیات نظارت تجدید آ گهی تحدید حدود نیز قید شود[۴۱].
نمونه رای صادره توسط هیات نظارت بشماره ۳۴۲۲ مورخ ۳۰/۸/۶۸ در ارتباط باغ بند ۲ ماده ۲۵
بر ای گزارشهای اداره … و ضمائم آن مربوط به پرونده ثبتی پلاک شماره ۱۰ فرعی از ۱۲۲۴ اصلی واقع در بخش ۱۱ حوزه ثبتی …. مبنی بر اینکه مساحت یک باغ در اظهارنامه ۹۳۱ مترمربع قید شده در صورتیکه در مقام تحدید حدود مساحت آن ۲۰/۹۸۳ مترمربع تعیین گردیده است طبق بررسی محلی معلوم گردیده که حدود و طول متر ابعاد اظهارنامه تغییر نکرده و حد فاصل با مجاورین به نحوی است که موقع قبول ثبت بوده و به مجاورین تجاوزی نشده و وقوع اشتباه بر اثر بی دقتی مهندس نقشه بردار هنگام قبول ثبت به وجود آمده است و در آگهی های نوبتی مساحت قید نگردیده است هیات نظارت اداره کل ثبت استان … در جلسه مورخ ۳۰/۱/۶۸ پس از ملاحظه سوابق و مشاوره به اتفاق چنین رای داده است ر ای هیات- با توجه به محتویات پرونده وقوع اشتباه محرز تشخیص و مقرر می گردد ثبت محل نسبت به اصلاح مساحت مندرج در اظهارنامه پلاک فوق از ۹۳۱ مترمربع به ۲۰/۹۸۳ مترمربع یا حضور متقاضی یا قائم مقام او اقدام نماید و عملیات ثبتی را ادامه دهد.
این رای طبق بند ۲ از ماده ۲۵ قانون ثبت صادر و قطعی است.

    1. رئیس دادگاه تجدیدنظر شعبه … و عضو هیات نظارت
    1. رئیس دادگاه تجدید نظر شعبه ………………………….
    1. مدیر کل ثبت استان …

همانطوریکه از مفاد رای هیات نظارت بر می آید اشتباه مزبور موجب ابطال عملیات ثبتی نگردیده و علت آن بعلت سهل انگاری و بی دقتی مامور ثبتی بوده که با دستور هیات نظارت در حضور متقاضی قابل اصلاح بوده و سپس عملیات ثبتی ادامه پیدا می کند.

بخش سوم- اشتباه قلمی در ثبت املاک یا سند مالکیت

نظر دهید »
دانلود پایان نامه با فرمت word : پروژه های پژوهشی در مورد آسیب شناسی روابط ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در نخستین گام برای تحقق جامعۀ مدنی، الزامی است که کانونهای خصوصی و سازمانهای غیر انتفاعی که بن مایه های اصلی جامعۀ مدنی اند، به صورت داوطلبانه و خود انگیخته از متن جامعه با توجه به نیازهای مردمی شکل گیرند. اگر این سازمانها یا کانونها فرمایشی باشند یا صرفا شیرازۀ اهداف آنها را تطبیق پروژه های کوتاه مدت تشکیل دهد، در واقع از همان نخست نباید به این سازمانها امید داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین باید دید که زمینه های فرهنگی این مفهوم، در لایه های اجتماعی آن جامعه یافت میشود یا خیر.در مجموع، لازمه ظهور جامعۀ مدنى عبارت است از: تعددوتنوع بازیگران، رقایت گروهی، مشارکت گسترده سیاسی، منابع متعدد قدرت، استقلال عمل و چرخش نخبگان، خرد ورزى، تکثر، رقابت، اصالت قانون و قانونگرایى، انتخابات، مشارکت شهروندان، رعایت ‏حقوق و آزادیهاى شهروندان، مساوات در برابر قانون، کارگزارى دولت. این ویژگی‏ها از جمله ذاتیات جامعۀ مدنى به شمار میروند.» (کدیور،، ۱۳۷۹، ص ۲۵۸ – ۲۶۳)
در اینجا به اصل موضوع مورد بحث میرسیم؛ ویژگی هایی که در فوق برای جامعۀ مدنی گفته شددر واقع زمینۀ وجود یا رشد آنها مساعد نخواهد بود، مگر اینکه بستر مساعد سیاسی در جامعه وجود داشته باشد.
وجود نظام دموکراسی در بدو امر، اساس و بنیاد جامعۀ مدنی را تشکیل میدهد که در عین حال، شدید ترین حامی جامعۀ مدنی نیز خواهد بود .در تعریف حکومت مردم سالار و یا حکومت مبتی بر دموکراسی، این موضوع شاخص است که شکل گیری جامعه در جامعۀ مدنی، از پایین است و در جامعۀ غیر مدنی از بالا. در جامعۀ مدنی، مردم سرنوشت و اختیار خویش را در اختیار دارند، مردم قدرت و ارادۀ شان را به حکومت تفویض میکنند تا حکومت به نمایندگی مردم، ادارۀ عمومی نظام را به عهده داشته باشد. مردم، ناظر عملکرد حکومت اند و حکومت در استخدام مردم. حکومت نهاد مردمی است و مردم، محور حکومت و این یعنی جامعۀ مدنی.
نظام دموکراسی با ویژگی های منحصر به فرد آن در تئوری، معقول ترین نظام برای رشد جامعۀ مدنی است، در واقع به جرأت میتوان ادعا کرد که این دو در کنار هم رشد بیشتری خواهند یافت و برای سامان سیاسی و فرهنگی جوامع، افزونتر واقع خواهند شد؛ زیرا اصلاحات دموکراتیک، زمینه را برای ایجــاد فرهنگ مدنی، ابتکار، وجــدان، همبستگی و اخلاق فراهم میکند. به اندازه یی که عناصر جامعۀ مدنی و اخلاق سیاسی آن تقویت شوند، قدرت مطلق دولت همچنین کاهش خواهد یافت و این، اساسی ترین خواستگاه دموکراسی است.

۲-شرایط اقتصادی

یکی ازاستنتاج هایی که پیرامون رابطه نظام های سیاسی با عناصر متشکله آنها به عمل می آید،رابطه دموکراسی باتوسعه اقتصادی است.بر این اساس هراندازه ملتی از کیفیت مناسب ترزندگی بهره مند باشد به همان نسبت از دموکراسی بیشتری برخوردار است .از زمان ارسطو تا به امروز، مباحثات زیادی در مورد رابطه رفاه اقتصادی و دموکراسی به عمل آمده است .ارسطو معتقد بود که تنها در یک جامعه مرفه می توان شرایطی را به وجود آورد که توده مردم از روی تعقل در امور سیاسی مشارکت داشته باشند و فقط در چنین شرایطی است که مردم می توانند از تسلیم در برابر عوام فریبان غیر مسئول احتراز کنند.به این ترتیب جامعه ای که به دو گروه اکثریت فقرزده و اقلیت مرفه تقسیم شده باشد به ایجاد نوعی حکومت الیگارشی و یا نوعی حکومت ظالمانه کمک می کند . امروزه دو نظام سیاسی کلاسیک مزبور را می توان در پاره ای از مناطق دنیا مشاهده کرد.(قوام، ۱۳۸۷:ص۴۹)
برای بررسی فرضیه مزبور شاخص های توسعه اقتصادی، نظیر درآمد، شهرگرایی، تعلیم وتربیت وصنعتی شدن مورد توجه قرار گرفته، هریک از معیارهای فوق در میان کشورهای کم وبیش دموکراتیک مورد مقایسه قرار می گیرند. (قوام،۱۳۷۸:ص۵۰)
در ارتباط با شرایط اقتصادی باید خاطرنشان کرد که افزایش ثروت تنها به توسعه دموکراسی از طریق تغییر وتحولات شرایط اجتماعی گروه های کم درآمد مربوط نمی شود، بلکه بیشترین تاثیر آن بر روی نقش سیاسی این گروه از طریق تغییر شکل ساختار طبقاتی است .به طوری که نظام موجود از یک هرم بلند وکشیده که عده کثیری از طبقات پایین را در قاعده خود جا داده، به یک نظام کثرت گرا بدل میشود که در این روند با ورود افراد بیشتر در فرایند تصمیم گیری وگسترش مشارکت سیاسی تعدیلاتی در تضادهای درونی جامعه به وجود می آید.بدین طریق، انبساط نظام سیاسی می تواند به صورت سدی در برابر به قدرت رسیدن گروه های ضد دموکراتیک به شمار رود.( قوام،۱۳۸۷: ص۵۱)

۳- شرایط فرهنگی

یکی از الزامات جامعه مدنی برای گذار به دموکراسی داشتن یک نگرش دموکراتیک میباشد، قطعا این نگرش باعث داشتن یک حکومت دموکراسی خواهد شد در کنار مردم نگرش دموکراتیک دولتمردان در رسیدن به دموکراسی بسیار مهم و حیاتی است .امروزه کشورهایی در جهان هستند که مدعی حکومت دموکراسی هستند اما در عمل حاکمان و دولتمردان آنها به دلیل نداشتن نگرش دموکراتیک بدان پایبند نیستند و همین مسئله باعث تشویش ملتهای آن جوامع شده است.
به اعتقاد تسلر، وجود نگرش و ارزش دموکراتیک در میان مردم کماهمیتتر از نهادهای دموکراتیک برای پیشرفت و نهایتا ثبات یک گذار دموکراتیک نیست، در واقع وجود نگرش دموکراتیک یکی از ملزومات ثبات دموکراتیزاسیون است. اینگلهارت نیز اظهار میدارد که دموکراسی تنها با تغییرات نهادی و سازمانی یا عملیات نظامی در سطح نخبگان پدید نمیآید، بلکه بقای آن به ارزشها و اعتقادات حاکم بر شهروندان بستگی دارد. تحقیقات صورت گرفته در سالهای اخیر به این ملزومه جهت رسیدن به دموکراسی صحه میگذارد، این تحقیقات به سمت نظریههای فرهنگی سوق پیدا کرده است، به این صورت که بیشتر محققان بر نقش ارزشها و نگرشهای اعضای یک جامعه در گذار به دموکراسی خصوصا ثبات دموکراسی تاکید کردهاند(امامجمعهزاده و همکاران، ۱۳۹۰: ۱۶۵).
تسلر عقیده دارد در جهت گذار به دموکراسی و تثبیت آن دو عامل مهم باید مورد توجه قرار گیرد: ۱٫نهادها و سازمانهای سیاسی؛ و۲٫نگرش و ارزشهای شهروندان که میتوان به آن نام فرهنگ سیاسی داد. نهادها و فرایندها همان سازوکارهایی هستند که رهبران سیاسی را نسبت به نحوه اداره جامعه پاسخگو میکند؛ از قبیل آزادی، رقابت و انتخابات منظم. اما فرهنگ سیاسی گرایشهای افراد معمولی است تا جایی که به دموکراسی مربوط میشود؛ و میتوان آنها را توسعه هنجارهای مدنی و مشارکتی در میان فرد فرد شهروندان دانست . رابطه میان فرهنگ سیاسی دموکراتیک و رژیم دموکراتیک یک رابطه بازگشتی است؛ گسترش اندیشه ها و اعتقادات دموکراتیک در جامعه به عنوان لازمهای برای نگرشها و الگوهای حمایتی از شیوه رفتاری میباشد که تثبیت نهادهای دموکراتیک را تایید و تقویت میکند(هریک، : ۵۶،۱۹۹۴)[۲۳].

۴- شرایط اجتماعی

کرن هاوزر گونه شناسی خود را در تقسیم بندی دولتها برمبنای ساخت اجتماعی آنها بنا نهاد و بیشتر به ساخت اجتماعی که نقش میانجی را بین فرد ودولت ایفا می کنند،توجه می کنند که در این مورد باید به نقش نهادهای میانجی توجه کرد.(قوام،۱۳۸۷: ص ۴۷)
. شرایط اجتماعی ترکیب دو شرط فکری و روانشناختی است که در کل به میزان آمادگی جامعه برای پذیرش دموکراسی گفته میشود.

الف. شرایط فکری

توانایی و تجربه استفاده از استعدادهای عقلی شهروندان، رکن اساسی این شرط است. بدین منظور بایستی در جامعه جریان آزاد اطلاعاتی و طرح اندیشه های مختلف وجود داشته باشد چرا که باعث توانمندی شهروندان در مقولاتی مثل قدرت انتخاب و داوری و… میشود، قطعا برای استفاده از این امکانات اطلاعاتی مهارتهای آموزشی لازم است که شامل آموزشهای پایه انسانی است که امکان مهارت در تعاملات انسانی را فراهم کرده و لازمه آن استقلال اندیشه و پروردن هنرهای ارتباطی است. جامعه دموکراتیک به عقیده کوهن، جامعهای است که در آن اعضا مرتب با هم در گفتگو باشند و عقاید و پیشنهادها را با یکدیگر مبادله کنند. جفرسون[۲۴] میگوید «در تمدن جدید اگر ملتی انتظار داشته باشد جاهل و آزاد باشد، انتظار چیزی را دارد که نبوده است و نخواهد بود».(کوهن، ترجمه: مجیدی، ۱۳۷۳). نهانن[۲۵] نیز عقیده دارد که سطح سواد و نرخ آموزش پیشرفته، راه اصلاحات دموکراتیک را هموار کرده است.(اسپینگ[۲۶] و همکاران، ۲۰۰۸: ۳۴۱-۳۲۱).

ب. شرایط روانشناختی

یکی از شرایط دموکراسی شرایط روانشناختی است؛ یعنی خصوصیات، منش و عادتهایی ذهنی که اعضای یک اجتماع باید واجد آنها باشند تا بتوانند دموکراسی را عملی سازند. در نهایت، جای این شرایط در حالت درونی فردی شهروندان یعنی در روان آنان است اما در واقع به عنوان یک امر عملی، تاکید باید روی جلوههای بیرونی و رفتاری ویژگیهای منش صورت گیرد. این ویژگیها را دقیقا میتوان گرایش به رفتار کردن به شیوههایی معین تلقی کرد.(کوهن،۱۳۷۳ص۲۰۵).
اینکه اعضای یک اجتماع تا چه حد باید شرایط روانی را به منصه ظهور برسانند به طور دقیق قابل تعیین نیست، اما به یقین میتوان گفت که لازم نیست هر عضو اجتماع این صفات را نمایان سازد و نیز لازم نیست بخشی از اجتماع آنها را به طور پیوسته نشان دهند، اما دموکراسی ایجاب میکند که درصد قابل توجهی از اعضای یک اجتماع اکثر اوقات این رفتار را ظاهر سازند؛ به خصوص در مواقع بحرانی و در مورد مسایل بحث برانگیز باید چنین کنند. در واقع خلق و خوی عمدهای که لازمه دموکراسی است، همه بروی هم چیزی را تشکیل میدهد که «چارچوب دموکراتیک ذهن» نامیده میشود. شروط اجتماعی دموکراسی بسیار بااهمیت تلقی میشوند. شهروند دموکراتیک کسی است که آزادی فردی معتقد باشد، تحمل سیاسی بالایی داشته باشد و در عین حالی که به قدرت سیاسی بیاعتماد است به شهروندان دیگر جامعه اعتماد کافی داشته باشد و دولت را به عنوان امری تحمیلی از جانب قانون بنگرد گیبسون،.[۲۷] وجود روحیه رقابت، تحمل چندگانگی و تنوع و تکثرگرایی نیز از خصوصیات انسان دموکراتیک است(میشلر و ریچارد، ۲۰۰۵ ص۱۳۷)[۲۸] اسمر نیز شخص دارای ارزشهای دموکراتیک را چنین میداند: به دیگران اعتماد داشته باشد، به شرکایش اعتماد داشته باشد، آزاد باشد، بردبار باشد، اهل مصالحه باشد، میانهرو باشد و منتقد قدرت حاکم بوده اما آن را رد نکند(اسمر،۲۰۰۲: ۲۶۵-۹۸)[۲۹]. طبق نظریه اینگلهارت توسعه اجتماعی اقتصادی منشا تغییرات فرهنگی است که دامنه انتخابگری انسان را روز به روز از طریق افزایش امکانات، شناخت و منابع اجتماعی افزایش می‌دهد، این به نوبه خود باعث افزایش تاکید و توجه به خود ابزاری شده که سرآغاز بالا رفتن تقاضای عمومی برای آزادیهای مدنی و سیاسی، برابری جنسیتی، دولت پاسخگو و در نهایت کمک به استقرار و برقراری نهادهایی است که متناسب با حداکثر میزان توانایی انتخابگری مردمند؛ یعنی دموکراسی. وی شاخص خود ابزاری را اینگونه تعریف میکند: «اعتماد، استقلال، اعتماد به برابری جنسیتی، آزادی جنسی، آزادی اعتقاد و مذهب و غیره.» (اینگلهارت،۲۰۰۵ :۵۶). او با تایید تم اصلی حاکم بر نظریههای توسعه کلاسیک که توسعه اجتماعی و اقتصادی بوده، به این نکته اشاره میکند که روند تغییرات آنگونه که کلاسیکها پیشبینی میکردند نبوده، بلکه روند دیگری در جریان این توسعه شکل گرفته که همان تغییرات ارزشی است.
یکی دیگر از نظریهپردازان الکسی دوتوکویل[۳۰] است در اغلب موارد، منظور وی از واژه دموکراسی، نشان دادن وضع و حالتی از جامعه است، نه صورتی از حکومت آن جامعه. در دید وی دموکراسی در جهت مخالف آریستوکراسی قرار دارد. وی در توضیح این مساله مینویسد: «به این ترتیب که توده ملت به سوی دموکراسی روی میکند، طبقه خواص که به صنعت و تولید میپردازد اشرافیتر میشود. در طبقه توده، آدمها بیش از پیش به یکدیگر شباهت پیدا میکنند و در طبقه اشراف صاحب صنعت، مردم بیش از پیش از یکدیگر متفاوت میشوند و در حالی که در طبقه توده نابرابری مردم افزایش مییابد، به همان نسبت نابرابری در طبقه اشراف کاهش پیدا میکند.» به نظر وی تعریف رایج دموکراسی این است که ذاتا منافی آریستوکراسی است و قائل به انحلال نظام امتیازات و از میان رفتن تمایزات طبقاتی، و مآلا گرایش به برابری اقتصادی و یکسان شدن روش های زندگی مردم دارد. با آمدن آریستوکراسی، رابطه خادم و مخدوم از میان میرود و فرمانروایی اشراف مقید به الزاماتی می‌شود که هدف آن حمایت از رعیت فرمانبردار است. به طور خلاصه عمده نظریات دوتوکویل عبارتند از: ۱٫آزادی سیاسی بالاترین ارزشها است، حتی به هنگامی که نظامهای استبدادی آن را به نام دموکراسی زیر پا میگذارند؛ ۲٫ آزادی موقوف است بر آزادیهای شخصی و فکری و حمایت قوانین از انسانها تا بازیچه خودکامگی حاکمان قرار نگیرند، و نیز اینکه شهروندان بتوسط نمایندگی که بر میگزینند مداخله کنند؛ ۳٫ مادامی که در یک نظام سیاسی برابری و استبداد حاکم باشد سطح عواطف و عقول مردم پیوسته تنزّل خواهد کرد؛ ۴٫اگر کسی از روی فرصتطلبی از یک رژیم فاقد مشروعیّت اطاعت کند، به شهروند رعیّت شده مبّدل میگردد، یعنی به مصرفکنندهای که تنها نگران آسایش و رفاه خویش است و دیگر اعتنایی مسئولانه و توجهّی به امور عامه و منافع عمومی ندارد.
برای گذار جامعه مدنی بایستی تمامی عوامل سیاسی، اجتماعی و … در کنار یکدیگر باشند آنچه از همه این عوامل مهمتر میباشد این است که موانع رسیدن به دموکراسی در این عوامل شناسایی شود تا در تحقق این مهم خللی ایجاد نشود.

گفتار هفتم) طرح اجمالی دو الگوی رابطه دولت و جامعه مدنی و نهادهای مدنی درچارچوب نظریه سیستمی

هر چند مفهوم نوین جامعهمدنی محصول دوره نوین تاریخ تفکری بشر است، اما چنانچه در سیاست ارسطو آمده است، از همان دوران نیز انسان به نهادهایی میاندیشید که جدای از دولت بتوانند حیات اجتماعی آدمیان آزاد را محقق سازند. مفهوم جامعه مدنی و اثرات گوناگون آن، همواره و به ویژه در قرون جدید یکی از مهمترین مشغلههای ذهنی متفکران سیاسی و اجتماعی بوده است.(سلیمی، ۱۳۸۵). در رابطه با دولت و جامعه مدنی و نهاد مدنی بین متفکران اختلاف نظر وجود دارد.
یک عده از اندیشمندان برای جامعه مدنی در ذات آن اصالتی قائل نیستند و اصولا برای جامعه مدنی به عنوان مجموعه نهادهایی که فارغ از دولت، حقوق و آزادیهای افراد را تضمین میکنند، اصالتی قائل نیستند؛ بلکه جامعه مدنی را نهادهای دستساخته و یا در خدمت کلیت جامعه میدانند؛ جامعهای که مظهر و تجلی آن یک دولت عقلایی مدبر است که حال از دیدگاه برخی به عنوان مظهر عقلایی بشر عمل میکند و از نظر برخی دیگر، کمیته اجرایی طبقه یا گروه اجتماعی طبقه حاکم است.
اما دستهای از متفکران به جامعه مدنی اصالت میدهند. آنها جامعه مدنی را عرصه تضمین و تثبیت حقوق و آزادیهای افراد بشر میدانند. به عبارت بهتر، پایه اصلی جامعه مدنی را نهادینه شدن حقوق بشر میشمرند. از نظر آنها دولت و کلیت اجتماعی، مقدم و ارجح بر جامعه مدنی نیستند بلکه باید در خدمت آن باشند.
گذشته از نظر متفکران در ارتباط با دولت و جامعه مدنی و اینکه کدام یک از اولویت برخوردار است، بررسی رابطه بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. به اعتقاد هگل فرد در جامعه مدنی بر خلاف خانواده قادر است به استقلال دست یابد، زیرا فردیتی که در خانواده تحت شعاع و نفوذ نیازهای مشترک قرار میگیرد، در جامعه مدنی به واقعیت عینی میپیوندد، یعنی ایده اخلاقی از مرحله مفهومی به مرتبه واقعی خود میرسد. بدین گونه، گذر فرد از خانواده به جامعه مدنی به معنای ارتقای مرتبه منطقی-حقوقی، پدیدارشناختی و متافیزیکی او از شکلی جزیی به شکلی کلی است. اما جامعه مدنی بیانگر تمامیت جامع وحدت و یکپارچگی میان جزء و کل نیست، زیرا تمامیت در جامعه مدنی در وجود خصوصی افراد متبلور میشود. بنابراین تنها نهاد دولت تجلی واقعی یکسانی میان جزء و کل است، زیرا دولت به شکلی مطلق تحقق مییابد و دارای غایتی مطلقا کلی است. دولت تبلور آزادی تحقق یافته و زندگی اخلاقی کامل است.( ایرانیطلب، ۱۳۷۸:ص۲۵).
در تعبیر دیگر نهادهای مدنی در حکم کرم روده ی دولت و مزاحم دولت تلقی می شوند،.در این تعبیر یک نگاه خصمانه به نهادهای مدنی است و اجازه شکل گیری و مشارکت به نهادهای مدنی داده نمی شود .ارتباط دولت با جامعه مدنی و نهاهای مدنی یا به صورت غیر تعاملی است و یا تعاملی و همکاریجویانه؛

الف) الگوی غیرتعاملی و بیاعتمادی بین دولت و جامعه مدنی و نهادهای مدنی

در این الگو رابطه بین دولت و جامعه و نهادهای مدنی در یک راستا و همسو نیست، بلکه با هم در تناقض میباشند. گاها اقدامات دولت جامعه مدنی را سرکوب و نابود میکند و برای فرار از این مشکل بعضا همه سطوح جامعه را غیردولتی میکنند و مالکیت را تغییر میدهند. و از عوامل سیاسی مانند ایجاد اقتصاد توسعهیافته مبتنی بر بازار کار، خودمختاری جامعه و همه بخشهای آن، حاکمیت قانون و تاکید بر شهروندان استفاده میکنند.
فرهنگ سیاسی دموکراتیک، جامعه دموکراتیک، همچنین آزادیهای اخلاقی و معنوی، عوامل تغییر و نوآوری هستند جدا از هر چیز، ضروری است موقعیت طبقه میانی از حالت فقر (موجود در آن) بهبود یابد؛ طبقهای که ستون فقرات جامعه مدنی به شمار میآید. علاوه بر آن لازم است توسعه فرهنگ سیاسی دموکراتیک که بدون آن نهادهای سیاسی دموکراتیک به فساد و انحطاط گرایش می‌یابند تشویق گردد. فرهنگ سیاسی، فرهنگ مدنی، موثرترین پاسدار و انتقال دهنده ارزشهای اساسی فرهنگی، چشم انداز اخلاقی زندگی اجتماعی و روابط میان جامعه و دولت است. چنانچه روابط بین دولت و نهادهای مدنی و جامعه مدنی بر اساس بی‌اعتمادی باشد این اهداف متحقق نخواهد شد و جامعه و دولت متضرر خواهند شد. چرا که این عوامل کلیدی برای ایجاد هماهنگی میان دو عرصه خصوصی و عمومی، فردی و اجتماعی، خط مشیهای جامعه مدنی و دولت است.

ب) الگوی تعاملی و همکاریجویانه

در این الگو رابطه دولت با جامعه مدنی و نهادهای مدنی در یک راستا و هماهنگ با یکدیگر است و اهداف مشترکی را دنبال میکنند و اهداف آنها با یکدیگر تناقض ندارد. طبق این الگو هیچ یک دیگری را با فعالیتهای خود سرکوب نمیکند بلکه تمامی فعالیتها با یکدیگر همپوشی دارد. در این الگو با در نظر گرفتن نقش و کارکرد دولت، جامعه مدنی و نهادهای مدنی یک نگاه مسالمتجویانه به وجود میآید و جنگ و ستیز در آن نخواهد بود. جامعه مدنی در خدمت و درون کلیت دولت معنی پیدا میکند و موجب کمال انسان میشود و دولت محافظ و نگهدارنده جامعه مدنی و نهادهای مدنی است.

ج) تحلیل نظری رابطه تعاملی و همکاریجویانه بین دولت و نهادهای مدنی در چهارچوب مدل سیستمی

برای تحلیل نظری رابطه تعاملی بین دولت و نهادهای مدنی ابتدا به تشریح ابعاد رابطه دولت و نهاد مدنی پرداخته شده است تا ضمن روشن شدن این ابعاد به تحلیل رابطه تعاملی و همکاری جویانه آن‌ها دست یافت.
از دید لاری دیاموند (۱۹۹۷: ۴) جامعه مدنی، حوزه زندگی اجتماعی سازمان یافته، ارادی، خودجوش و مستقل از دولت است که گستره ای از نهادهای صنفی، اجتماعی،گروه های مدنی، اقتصادی، فرهنگی، آگاهی دهنده، آموزشی، گروه های معطوف به توسعه، معطوف به هدف خاص، مطبوعات و انجمن های داوطلبانه در عرصه عمومی و حد فاصل بین عرصه خصوصی و دولت ها را در بر می‌گیرد.
فیلیپ اشمیتر، جامعه مدنی را متشکل از انجمن ها، گروه ها و نهادهای میانجی مستقل از دولت و در حد فاصل بین خانواده ها و دولت می داند که : مستقل از مقامات عمومی شکل می گیرند، قادر به گفتگو و سازمان دهی برای اقدام به کنش جمعی برای پیگیری خواسته ها و مطالبات خود هستند و فعالیت آنها در چهارچوب قانون است. وی چهار ویژگی یا عنصر برای جامعه مدنی قائل است که عبارتند از: ۱)استقلال دوگانه (هم در شگل گیری و هم ایفای نقش) ۲) کنش جمعی هماهنگ ۳)عدم تعدی به حقوق و مصالح دیگری ۴) مدنی بودن. برای مثال گروه های مافیایی از ویژگی های سوم و چهارم برخوردار نیستند. به نظر می رسد که این تعریف، جامع باشد و نیاز به تکرار تعریف های دیگر نباشد.
نگاه ما به نهادهای مدنی نباید به صورت پیشینی و با استناد به اهداف اعلامی آنها باشد، بلکه باید عمدتا یک نگاه واقع بینانه، عینی، عملکردی و پسینی باشد. اگر نهادهای مدنی اهداف اعلامی و خواسته های اعضاء قانونمندی و اخلاق فاصله بگیرند و به سمت الیگارشیک شدن و تحقق اهداف قدرت طلبانه رهبران خود حرکت کنند، در واقع از جامعه مدنی فاصله گرفته و به سمت جامعه سیاسی با محوریت قدرت طلبی حرکت کرده اند.
به عبارتی دیگر ماباید یک نگاه آسیب شناسانه در مورد نهادهای مدنی با در نظر گرفتن احتمال و پتانسیل های فساد و قدرت طلبی را مدنظر داشته باشیم. مهمتر آنکه بررسی کنیم آیا خود نهاد مدنی تعهد عملی به اصول دموکراسی و اخلاق مدنی دارد یا نه ؟ آیا نهادهای مدنی عمدتاً اراده معطوف به قدرت و کسب مستقیم قدرت سیاسی دارند یا اراده معطوف به قانونمندی اخلاق، توسعه، پیگیری خواسته های اعضاء و اهداف عمومی؟ البته تمایز جامعه مدنی از جامعه سیاسی به این معنی نیست که مشارکت نهادهای مدنی در عرصه پویش های سیاسی برای تاثیر بر سیاست و تصمیمات حکومتی را به معنی سوق یافته آنها به جامعه سیاسی تلقی کنیم ؛ در واقع، باید هدف نهادهای مدنی مشارکت در پویش های سیاسی برای پیگیری منافع اعضاء در کنار اهداف عمومی و با رعایت قانونمندی و احترام به حقوق دیگران باشد .(سردارنیا،، ۱۳۹۰،ص۸۰).
مفهوم جامعه مدنی به گونهای با جامعه سیاسی یا دولت پیوند خورده است. هر چند جامعه مدنی به معنای دولت نیست اما بنابر اقتضای نیازها دارای تعاملی دوسویه هستند و این رابطه بر اساس تعامل و همکاری است. حوزه جامعه مدنی یک نظامنامه خاصی است که متعلق به حقوق خصوصی میباشد. در حقیقت میتوان گفت یک دولت بیرونی است. و در این دولت بیرونی نیازها و مقتضیاتی میباشد که در سایه دولت و نهادها میسر میشود و بدین منظور نیازمند رابطه همکاریجویانه و تعاملی است.
یکی از مدلهای نظری مطلوب در ارتباط باتاثیر جامعه مدنی و نظام سیاسی،مدل سیستمی یانظام سیاسی است که توسط دیویدایستون،الموند وهمکارانش ارائه شده است.تحلیل سیستمی محور بررسی خود را کل نظام یاسیستم دولت_ملت شامل مجموعه تعاملات سیاسی، اقتصادی واجتماعی قرار داده است ومی توانددر فرایند مقایسه،انتخاب وسازماندهی اطلاعات دارای ارزش ابزاری فراوانی باشد.ایستون نظام سیاسی را مجموعه ای از کنش های متقابل تعریف می کندکه ازطریق آن، ارزشها،خدمات وکالاها برحسب قدرت معتبربرای همه بخش های جامعه سهم بندی می شود.در تحلیل سیستمی،مرزبندی های نظام ازاهمیت خاصی برخوردار است زیرا براین اساس است که فرآیندهای تعاملی به سه قسمت نهاده،تبدیل وداده تقسیم می شوند.ازطریق نهاده ها وداده هاست که نظام سیاسی با سایر نظام های اجتماعی ارتباط برقرار می کند و باعث تبادل میان نظام ومحیط آن می شود.(قوام،۳۲:۱۳۸۱)
ناتوانی نظام سیاسی یا عدم پاسخگویی آن در ارائه داده های مناسب منجربه تغییر رژیم وبه هم ریختگی جامعه سیاسی خواهد شد.رابطه میان محیط سیاسی ونظام سیاسی عبارت است از حالت تعادل یا عدم تعادل میان نهادها وداده ها. ماهیت تعاملی نظام ومحیط آن تابعی از درجه سازواری وتطابق نظام با دگرگونی واغتشاش در محیط برای حفظ تعادل است.از آنجاکه نظام سیاسی باز است کلیه پارامترهای سیاسی اعم ازنهاده ها وتبدیل آن به داده ها ونیزبازگشت آن به محیط،براساس نوعی مکانیسم تعاملی تحلیل می شود.(قوام،۴۰:۱۳۸۱)

بر اساس این مدل:

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد با موضوع دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی- ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵-۳-۲- سوال دوم ۸۴
۵-۳-۳- سوال سوم ۸۷
۵-۳-۴- سوال چهارم ۹۰
۵-۴- نتیجه‌گیری ۹۱
۵-۵- پیشنهادها ۹۲
۵-۵-۱- پیشنهادهای کاربردی ۹۲
۵-۵-۱- پیشنهادهای پژوهشی ۹۳
منابع فارسی ۹۴
منابع انگلیسی ۹۷
پیوست‌ها ۱۰۵
فهرست جداول
عنوان جدول صفحه
جدول ۳-۱: مراحل تست BOT-2 60
جدول ۴-۱: اطلاعات توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی آزمودنیها ۷۰
جدول ۴-۲: متوسط مدت زمان حفظ وضعیت بر حسب ثانیه یا تعداد گامهای درست طی شده در مراحل مختلف زیرآزمون تعادلی آزمون BOT-2 در کلیه دانشآموزان ۷۱
جدول ۴-۳: میانگین و انحراف معیار تعادل ایستا در پیشآزمون، پسآزمون و ماندگاری ۷۲
جدول ۴-۴: میانگین و انحراف معیار تعادل پویا در پیشآزمون، پسآزمون و ماندگاری ۷۳
جدول ۴-۵: یافته های تحلیل کوواریانس یک طرفه در اجرای تعادل ایستا ۷۴
جدول ۴-۶: یافته های تحلیل کوواریانس یک طرفه در افت عملکرد تعادل ایستا ۷۵
جدول ۴-۷: یافته های تحلیل کوواریانس یک طرفه در اجرای تعادل پویا ۷۷
جدول ۴-۸: یافته های تحلیل کوواریانس یک طرفه در افت عملکرد تعادل پویا ۷۸
فهرست شکل‌ها
عنوان شکل صفحه
شکل ۲-۱: مدل محدودیتهای نیوول ۲۱
شکل ۲-۲: مدل ساعت شنی گالاهو ۲۳
شکل۲-۳: کوه رشد حرکتی کلارک و متکالف (۲۰۰۲) ۲۷
شکل ۳-۱: سه جهت آزمون تعادلی Y 62
فهرست نمودارها
عنوان نمودار صفحه
نمودار ۴-۱: مقایسه تعادل ایستا در گروه های کنترل و تجربی در پیشآزمون، پسآزمون و ماندگاری ۷۲
نمودار ۴-۲: مقایسه تعادل پویا در گروه های کنترل و تجربی در پیشآزمون، پسآزمون و ماندگاری ۷۳
نمودار ۴-۳: مقایسه دو گروه کنترل و تجربی در اجرا و ماندگاری تعادل ایستا ۷۶
نمودار ۴-۴: مقایسه دو گروه کنترل و تجربی در اجرا و ماندگاری تعادل پویا ۷۹
فصل اول
مقدمه
۱-۱ کلیات
“علوم ورزشی” در پی گسترش وسیع خود در زمینه های مختلف توانسته است، راهکارهای تازهای را برای پیشرفت عملکرد ورزشی ورزشکاران مطرح نمایند، که به موجب آن امکان دستیابی به موفقیتها، سریعتر گردد. بنابراین هرگونه مطالعهای که در پی روابط و عوامل زیربنایی تشکیل دهنده عملکرد ورزشی باشد، در نهایت چشم اندازی به آینده برای کمک به پیشرفتهای بارز مهارتی داشته و بدین ترتیب زیربنای تحقیقات کاربردی را تشکیل میدهد (شعبانی بهار، ۱۳۹۰). در همین راستا محققین حیطه “رفتار حرکتی“ اخیراً تلاشهای مضاعفی را انجام دادهاند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آنچه که به طور کلی در حیطه رفتار حرکتی و به طور ویژهتر در زمینه یادگیری مهارت حرکتی مورد توجه است، اجرای یک مهارت در زمینه های تمرین شده و به طور مهمتر در زمینه های تمرین نشده و تعمیمپذیری یادگیری است. از این رو یکی از اهدف اساسی تحقیق در یادگیری حرکتی تعیین برنامه تمرینی بهینه برای فراگیران است (اشمیت و لی، ۲۰۰۵). جنتایل[۱] (۱۹۷۲،۱۹۸۷) یادگیری مهارتهای حرکتی را به صورت پیشروی بین دو مرحله معرفی کرد. در مرحله اول، هدف شاگرد “درک مفهوم حرکت” است؛ یعنی کاری که فرد برای رسیدن به هدف حرکت باید انجام دهد. همچنین فرد علاوه بر الگوی پایه حرکتی باید بیاموزد، که بین “شرایط تنظیمی” و “شرایط غیرتنظیمی” تمایز قائل شود.
“شرایط تنظیمی” ویژگیهایی از بافت محیطی است، که خصوصیات حرکت را کنترل می کند، یعنی شخص باید برای کسب موفقیت حرکات با این خصوصیات محیطی خاص تطابق یابد؛ مانند سطحی که شخص روی آن راه میرود. گاهی اوقات این شرایط ثابت است و گاهی اوقات متحرک. “شرایط غیرتنظیمی” ویژگیهایی از بافت محیطی است که بر ویژگیهای حرکت بیاثر است. اما در مرحله دوم هدف شاگرد “ تثبیت/ تغییر” است. در این مرحله فرد باید برای ادامه پیشرفت مهارت، چند ویژگی را به دست آورد. اول فرد باید توانایی سازگاری الگوی حرکتی را با نیاز محیطی مختلف بهدست آورد. دوم باید همسانی را به حرکت خود برای رسیدن به هدف در شرایط محیطی ثابت اضافه کند و سوم فرد باید بیاموزد که حرکت را با تلاش اقتصادی اجرا کند (مگیل ، ۱۳۹۱: ۲۴۹). به نظر میرسد توجه به تعریف این محقق در زمینه اجرای بسیاری از قابلیت‌ها از جمله “تعادل” موثر باشد.
هر انسانی از بی تعادلی حرکت، تأثیر پذیرفته یا پتانسیل تأثیرپذیری از آن را دارد. اگرچه که انسان به طور پایدار در محیط حرکت مینماید، اما اکثراً از چگونگی تأثیر سیستم عضلانی مرکزی بر حرکات آگاهی لازم را ندارد، به علاوه احتمالاً نسبت به این موضوع که، عدم تعادل عضلات تا چه حد میتواند بر شکل، کارکرد و اجرا اثر بگذارد، نیز آگاهی ندارد. به نظر میرسد اجرای موثر حرکات به طور کلی از توانایی عضلات مرکزی بدن تأثیر میپذیرد که به نوبه خود در اجرای حرکات تعادلی نیز تغییراتی را اعمال مینماید (اسلینگر[۲] ، ۲۰۱۱).
” ناحیه مرکزی بدن[۳]“ قسمتی از بدن است، که شامل مجموعه عضلات و مفاصل شکمی، کمری، لگنی و رانی است، که مسئول حفظ پایداری (ثبات) کمر و لگن برای تولید و انتقال نیرو از قسمتهای بزرگ به قسمتهای کوچک بدن در بسیاری از فعالیتهای ورزشی میباشد.
عضلات این ناحیه دارای وظایف دوگانه (نقش اول، تثبیت ستون فقرات و نقش دوم، تولید و انتقال نیرو) هستند (کیبلر و همکاران[۴] ، ۲۰۰۶؛ برومیت[۵] ، ۱۳۹۱: ۱۲).
در اصل عضلات ناحیه مرکزی بدن به عنوان چارچوبی تصور میشود که عضلات شکمی در جلوی آن و عضلات راستکننده ستون مهرهها و سرینیها در پشت آن، عضله دیافراگم در سقف آن و لگن و عضلات کمربند لگنی به عنوان قسمت تحتانی و قعر آن قرار دارد، شناخته شدهاند (آکوتوتا و نادلر[۶] ، ۲۰۰۴).
اخیراً، استفاده از تمریناتی به نام ” ثبات مرکزی[۷]“ علاقه محققان را به خود جلب کرده است، در نتیجه اهمیت عملکرد ناحیه مرکزی بدن، برای پایداری و تولید نیرو در انواع فعالیتها به رسمیت شناخته شده است. در واقع، هدف از این تمرینات فراهمسازی قدرت لازم به منظور اجرای مناسب یک تکلیف حرکتی است (کیبلر و همکاران ، ۲۰۰۶).
در سالهای اولیه کودکی، کودکان شروع به یادگیری گروهی از مهارتهای حرکتی موسوم به ” مهارتهای حرکتی بنیادی “[۸]میکنند، مهارتهایی که در واقع، زیربنای حرکات و فعالیتهای جسمانی آینده را تشکیل میدهند (استودن و همکاران[۹] ، ۲۰۰۸).
مهارتهای حرکتی بنیادی شامل حرکات پایداری، دستکاری و جابهجایی میباشند. از این میان پایداری مهمترین جنبه در یادگیری برای حرکت کردن است و شامل توانایی حفظ ارتباط با نیروی جاذبه است. بنابراین پایداری مهمترین مؤلفه در یادگیری برای حرکت است، و مقدم بر طبقات جابهجایی و دستکاری است چرا که تمام حرکات شامل یک بخش پایداری هستند (گالاهو و اُزمون[۱۰] ، ۱۳۹۰: ۳۱۱).
از سوی دیگر بنا بر عقیده پاینه و ایساکس[۱۱] (۱۳۸۹) کودکان در رشد حرکات بنیادی با یکسری محدودیتهای رشدی مواجهاند. از جمله مهمترین این محدودیتها عبارتند از: کمبود قدرت، توان عضلانی و تعادل که کودک باید در هنگام اجرای مهارتها بر آنها فائق آید. بنابراین تعادل به عنوان یک عامل مهم در مطالعات توانبخشی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات حرکتی باشد، از طرف دیگر، در اجرای تمامی رشته های ورزشی توانایی حفظ تعادل از اهمیت فوق العادهای

نظر دهید »
دانلود فایل ها در مورد تحلیل حقوقی شرط عدم ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

با نگاهی به ماده ۷۳۴ قانون مدنی می توان عقد کفالت را نیز از اقسام ضمان عقدی محسوب دانست لیکن به نظر استاد دکتر کاتوزیان « تفاوت اصلی عقد ضمان با کفالت در این است که در ضمان تعهد بر دین مدیون است و در کفالت احضار او پس کفالت را نباید سبب انتقال دین شمرد ، التزام کفیل به پرداخت دین ، نتیجه تخلف او در وفای به عهد ( احضار مکفول ) است » همچنین به نظر استاد « کفالت عقد تبعی است و با انحلال و سقوط عقد اصلی از بین می رود . » (۱)
در خصوص ماهیت حقوقی ضمان قهری و ناشی از حکم قانون نیز مقررات قانونی قابل اشاره است از جمله طبق ماده یک قانون مسئولیت مدنی مصوب سال ۱۳۳۹ ورود لطمه ای که بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی موجب ضرر مادی یا معنوی به دیگری شود موجب ضمان
بوده و شخص مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود میباشد .
همچنین در ماده یک قانون بیمه اجباری و مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب آذر ماه ۱۳۴۷ کلیه دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی و انواع یدک و تریلر متصل به وسائل مزبور و قطارهای راه آهن اعم از اینکه اشخاص حقیقی یا حقوقی باشند را مسئول جبران خسارت بدنی و مالی ناشی از حوادث وسائل نقلیه مزبور در قبال اشخاص ثالث دانسته و دارندگان اینگونه وسائل را مکلف به بیمه نمودن وسائل نقلیه نزد شرکت سهامی بیمه ایران و یا یکی از موسسات بیمه داخلی نموده است .
در قانون مجازات اسلامی در کتاب چهارم دیات و باب پنجم در موجبات ضمان در مواد ۳۱۶ به بعد به بیان شرایط و موجبات ضمان ناشی از مباشرت و تسبیب واجتماع مباشر و سبب پرداخته است که جملگی از مصادیق ضمان قهری محسوب می گردند . همچنین در ماده ۳۰۸ قانون مدنی اسباب ضمان قهری را بر شمرده که عبارتند از ۱- غصب و آنچه در حکم غصب است ۲- اتلاف ۳- تسبیب ۴- استیفاء
۱ . ۲) انواع ضمان
ضمان بر دو نوع است الف : ضمان عقدی یا قراردادی ب : ضمان قهری یا غیر قراردادی
اول : ضمان عقدی یا قراردادی
ضمان عقدی به معنای خاص به عقد ضمان معروف است که در قانون مدنی در ماده ۶۸۴ تعریف
——————————–
۱) کاتوزیان ، ناصر ، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی ، پیشین ، ص ۴۷۱
شده است « عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده بگیرد ، متعهد را ضامن ، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند » . در اثر ضمان بین ضامن ومضمون له در ماده ۶۹۸ قانون مدنی آمده است « بعد از اینکه ضمان بطور صحیح واقع شد ، ذمه مضمون عنه بری و ذمه ضامن به مضمون له مشغول می شود » بنظر دکتر کاتوزیان : « ماده ۶۹۸ قانون مدنی اثر ضمان مطلق را بیان می کند و قاعده ای است تکمیلی و بر خلاف آن می توان شرط کرد » (۱)
ضمان عقدی به معنای عام شامل عقد ضمان و عقد حواله و عقد کفالت می شود زیرا در هر یک از عقود فوق به موجب عقد و توافق طرفین ، شئی خاصی بر عهده شخصی به نفع دیگری قرار می گیرد . در نتیجه می توان گفت ضمان عقدی نوعی مسئولیت قراردادی است که در نتیجه اجرا نکردن تعهدی که از عقد ناشی شده است بوجود می آید . بنظر می رسد در ضمان ناشی از نقض تعهد و قرارداد نیز اگر چه ضمان در ظاهر ناشی از قرارداد است و طرفین عقد می توانند در میزان خسارت توافق نمایند با این وجود می توان ضمان ناشی از نقض قرارداد را نوعی ضمان ناشی از حکم قانون دانست زیرا اولا اثر عقد در قرارداد ها انجام تعهد است و ضمان پیش بینی شده در صورت عدم ایفای تعهد ناشی از حکم قانون است که بر عهده متعهد قرار می گیرد . ماده ۲۲۱ قانون مدنی در این زمینه بیان می دارد « اگر کسی تعهد اقدام به امری را بکند یا تعهد نماید که از انجام امری خودداری کند در صورت تخلف مسئول خسارت طرف مقابل است ، مشروط بر اینکه جبران خسارت تصریح شده و یا تعهد عرفاً به منزله تصریح باشد و یا بر حسب قانون موجب ضمان باشد . » لذا همانطور که دکتر کاتوزیان می فرمایند « مسئولیت قراردادی در زمره قواعد عمومی قرارداد هاست و فایده شرط تصریح دو طرف یا حکم قانون و عرف مربوط به خساراتی فراتر از متعارف است و وجه التزام پیش بینی شده در قرارداد ها در واقع تراضی در باره خسارات ناشی از عدم انجام تعهد است » (۲)
دوم : ضمان قهری یا غیر قراردادی
در ضمان قهری شئی معینی در عهده کسی استقرار می یابد اما منشاء ضمان قرارداد یا التزام از طرف ضامن نیست بلکه مبنای ضمان ناشی از یک عمل مادی است که ممکن است در قالب اتلاف یا تسبیب و یا استیلای نا مشروع و غیره باشد که از شخص سر می زند و قانون این عمل را موجب مسئولیت و ضمان بداند . صدمات بدنی غیر عمدی مستوجب دیه را میتوان از مصادیق ضمان قهری و قانونی دانست که بر عهده مرتکب قرار می گیرد . عناصری که موجبات ضمان قهری را در اینگونه جرایم غیر عمدی فراهم می سازند ممکن است انجام کاری باشد که در آن احتمال خطر یا صدمه
برای دیگران وجود داشته و یا عدم انجام کاری است که برای پیشگیری از وقوع یک خطر احتمالی الزامی بوده است . همچنین بی احتیاطی و بی مبالاتی و عدم مهارت یا عدم رعایت نظامات دولتی

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

——————————
۱ – کاتوزیان ، ناصر ، همان ، ص ۴۵۷
۲ – همان منبع ، ص ۲۱۴
را می توان از عناصر منشاء مسئولیت قهری و قانونی نام برد .
نتیجه آنکه در ضمان قهری بر خلاف ضمان عقدی قصد و اراده متعهد در ایجاد ضمان تاثیری ندارد بلکه منشاء ضمان ناشی از حکم قانون است و به عبارت دیگر در ضمان قهری تعهد به پرداخت مال اختیاری نیست خواه مبنای ضمان ناشی از قرارداد باشد یا یک واقعه حقوقی ویا عمل ناشی از تقصیر .
۱ . ۳) برخی شرایط اساسی ضمان عقدی د ر قانون مدنی
اول : طبق ماده ۶۸۶ قانون مدنی ضامن باید برای معامله اهلیت داشته باشد ، از آنجایی که عقد ضمان میان ضامن و مضمون عنه بسته می شود رضای هر دو شرط است و به همین دلیل اهلیت هر دو ضروری است .
دوم : طبق ماده ۶۸۵قانون مدنی که مقرر می دارد « در ضمان رضای مدیون اصلی شرط نیست »
زیرا عقد ضمان بین ضامن و مضمون عنه منعقد می شود
سوم : بر اساس ماده ۶۹۰ قانون مدنی « در ضمان شرط نیست که ضامن مالدار باشد ، اگر مضمون له در وقت ضمان به عدم تمکن ضامن جاهل بوده باشد ، می تواند عقد ضمان را فسخ کند . ولی اگر ضامن بعد از عقد غیر ملی شود مضمون له خیاری نخواهدداشت. »
چهارم : یکی از شرایط مهمی که در قانون مدنی در خصوص عقد ضمان به آن اشاره شده است ممنوعیت تعلیق در ضمان است . ماده ۶۹۹ قانون مدنی در این مورد بیان می دارد « تعلیق در ضمان مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مدیون نداد من ضامنم باطل است ولی التزام به تادیه ممکن است معلق باشد . » بنابر این آنچه در ضمان باطل است تعلیق در ضمان است نه التزام به تادیه که ممکن است معلق باشد ، مثل اینکه کسی بگوید من ضامن فلانی هستم ، اگر او دین خود را نپردازد من می پردازم . (۱)
پنجم : طبق مواد ۷۰۲ و ۷۰۳ قانون مدنی عقد ضمان ممکن است حال باشد یا مدت دار . و در ضمان که مدت داشته باشد حتی اگر دین حال شد مضمون له تا قبل از انقضاء مدت حق رجوع به ضامن را جهت وصول طلب خود را ندارد و بر عکس در ضمان حال مضمون له علیرغم موجل بودن دین ، حق مراجعه به ضامن و مطالبه طلب خود را دارد .
رویه قضایی :
رای شماره ۹۱۴ مورخ ۳/۵/۱۳۲۸ شعبه سوم دیوانعالی کشور : « …… اگر عبارت ضمانت نامه این باشد ، اینجانب ضمانت مدیون را می نمایم چنانچه در اول موعد بدهی خود را به داین نداد از عهده آن برآیم ، چنین ضمانتی حاکی از تعلیق در عقد ضمان نسیت و مطابق ذیل ماده ۶۹۹ و ماده ۷۲۳ قانون مدنی ممکن است التزام به تادیه معلق باشد …. » (۲)
——————————
۱) محمدی ، ابوالحسن ، مبانی استنباط حقوق اسلامی ، انتشارات تهران ، ۱۳۸۹ ، ص ۵۹
۲) معاونت آموزش قوه قضاییه ، رویه قضایی ، منبع پیشین ، ص ۱۴۹
۱ . ۴) ضمانت نامه بانکی
یکی از روش های تضمین ثمن که بیشتر در معاملات و قرارداد های بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد اخذ اعتبار نامه های بانکی است . ضمانت نامه های بانکی یکی از انواع اعتبار نامه می باشد . در تعریف ضمانت نامه بانکی آمده است « ضمانت نامه بانکی یک تعهد ابتدایی و مستقل است که بوسله ضمانت کننده بعهده گرفته می شود تا وجه آن طبق شرایط پرداخت شود . »(۱)
معمولا ضمانت نامه های بانکی با دو هدف صادر می شوند . گاهی هدف از صدور ضمانت نامه های بانکی این است که اگر خریدار ثمن معامله را در موعد مقرر پرداخت نکند ، فروشنده بتواند از محل ضمانت نامه صادره مطالبات خود را وصول نماید . هدف دیگر از صدور ضمانت نامه بانکی تضمین منافع خریدار جهت حسن اجرای تعهد از سوی فروشنده در تحویل و تسلیم مبیع ویا به منظور اخذ تامین لازم در برابر تادیه ثمن قبل از تحویل کالا می باشد .
ضمانت نامه های بانکی اغلب بصورت تعهد بدون قید و شرط توسط بانکها صادر و در صورتی که ذینفع دلایل لازم را ارائه نماید بانک موظف به تادیه می باشد . از این جهت ضمانت نامه های بانکی شبیه اعتبارات اسنادی تایید شده توسط بانکها می باشند .
رویه قضایی :
موضوع : نفس مراجعه مضمون له به بانک ضامن دلالت بر تخف مضمون عنه نیست
رای شماره ۷۱ مورخ ۲۲/۹/۱۳۴۶ هیات عمومی دیوان عالی کشور
« نظر به اینکه به دلالت صریح ضمانت نامه مستند دعوی ، تعهد بانک تهران به پرداخت مبلغی ( تا حدود هشتصد هزار ریال ) به فرجامخواه مطلق نبوده و مقید به اعلام تخلف شرکت پخش فیلم از ناحیه فرجامخواه به بانک تهران در اجرای مواد قراردادی که بین شرکت مزبور و نامبرده منعقد گردیده بوده است و نظر به اینکه هیچ یک از نامه های فرجام خواه بایگانی در پرونده خطاب به بانک ایران و خاور میانه و بانک تهران ، اشعاری بر اعلام تخلف شرکت پخش فیلم ندارد و اعتراض وکیل فرجامخواه به اینکه به نفس مراجعه موکل به بانک به دلالت التزام دال بر تخلف شرکت است وارد و موجه نمی باشد علیهذا دادنامه فرجام خواسته به اکثریت آراء ابرام می شود . » (۲)
۲) شرط وجه التزام در عقد
۲ . ۱) تعریف وجه التزام
یکی دیگر از راه های تضمین پرداخت ثمن و جلوگیری از تخلف در تادیه ثمن در سررسید تعیین وجه التزام می باشد . متعاقدین می توانند ضمن عقد بیع شرط نمایند که چنانچه مشتری در تاریخ سررسید از پرداخت ثمن امتناع کند ملزم به پرداخت مبلغ معینی به عنوان خسارت و وجه التزام به
——————————-
۱) اخلاقی ، بهروز ، مقاله بحثی پیرامون ضمانت نامه های بانکی ، مجله کانون وکلا شماره ۱۴۹- ۱۴۸ ، ص ۱۵۳
۲) معاونت هموزش قوه قضاییه ، رویه قضایی ، منبع پیشین ، ص ۵۴ )
بایع خ

نظر دهید »
پایان نامه های انجام شده درباره : بررسی رابطه ...
ارسال شده در 17 آذر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ظاهر ما به چشم دیگری چگونه می نماید «تصویر سیمایی ظاهری ما ».
داوری آنها درباره ی ظاهر ما چیست ؟
«تفسیر واکنش دیگران »
۳.چه احساسی از خود برای ما پدید می آید ،غرور یا احساس سرشکستگی (رشد مفهوم خود )بنابراین از نظر کولی تصور افراد در باره یکدیگر واقعیتهای اجتماعی را تشکیل می دهد واین واقعیات فرد را قادر می سازد تا تصور «خود »را رشد دهد .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه ی نقش پذیری مید:
به نظر «جورج هربرت مید »یکی از نتایج جامعه پذیری توانایی پیش بینی انتظارات دیگر از ما شکل دادن به رفتارمان بر طبق آنها ،می باشد او استدلال می کند که این توانایی از طریق نقش پذیری بدست می آید مید از طریق مشاهداتی که درباره ی کارکردهای بازی انجام داد . نشان می دهند که چگونه کودک با بازی کردن نقش دیگران (والدین ،هم بازیها ،قهرمانان )ودرونی کردن رفتار آنان از نظر فکری رشد می یابد وجامعه پذیر می گردد . کودک بدین سان مقررات بازی را یاد می گیرد ودر ضمن می آموزد که خود را به عنوان یکی از اعضای گروه بپندارد ؛در حالی که بوسیله ی نقشی که دارد از دیگران متمایز ومتفاوت می شود . برای مید آنچه دربازی می گذرد ،تصویری از زندگی روزمره ی است . خود کودک از طریق همانندی با دیگران در نقشهایی که ایفا می کند وخصوصاًبه وسیله ی درونی کردن «دیگران به طور عمد »رشد می یابد وهمچنین ،کودک «خود »را با تمیز وتشخیصی که بین نقش خود ودیگران می دهد ،می سازد .(روشه ،۶۰:۱۳۶۷)
مید رشد «خود »را در سه مرحله نشان می دهد :
۱.مرحله آمادگی «تقلید »
مرحله ی آمادگی که در دوران کودکی رخ می دهد وشامل سالهای دوم وسوم زندگی می شود ،کودکان رفتار دیگران مثل نحوه قاشق گرفتن یا راه رفتن یا اشاره های ضمنی را تقلید می کنند ؛اما خاصیت وعلت وجودی آن را کمتر درک می کنند . این امر واقعاًنقش پذیری نیست ؛ولی آمادگی برای پذیرش نقش را فراهم می سازد . کودک در طی چنین سالهایی رفته رفته خود را در مقام دیگران می گذارد ،یعنی نقش های دیگران را بازی می کند ،ما این عمل به صورت کاملاًتقلیدی وناآگاهانه انجام می شود . برای این مثال :کودکی ممکن است ادای روزنامه خواندن پدرش را در بیاورد ،وروزنامه را برعکس بدست بگیرد این عمل در ابتدا برای کودک تقریباًبه معنی است که فقط می داند که می خواهد کارهای دیگر اعضای خانواده را انجام دهد ؛ولی از خود آگاهیومشاهده خود در این عمل اثری دیده نمی شود .
۲.بازی بدون قاعده :
کودکان در چهار یا پنج سالگی وارد صحنه ی بازی می شوند ودر نقش مادر ،پدر ،معلم ،پلیس و…بازی می کنند آنان با کفش والدین خود راه می روند و وانمود می کنند که بزرگسال هستند ویک عروسک را سرزنش می کنند ویا خانه بازی می کنند وامثال اینها . کودکان در این بازیها از طریق وانمود کردن به پذیرش نقش دیگران خاص ،نخستین مراحل یادگیری را می گذرانند ؛یعنی دنیا را از دید گاهی غیر از دیدگاه خود می بینند. (رابر تسون،۱۲۲:۱۳۷۲)
۳.بازی باقاعده :
بازی باقاعده (بازی گروهی عبارت است از فعالیتهای گروهی که در آن نقش هر بازیگر شرکت کننده .ایجاب می کند با یک یا چند بازیکن دیگر کنش متقابل داشته باشد .
بازی باقاعده ،برخلاف بازی بی قاعده کاری جدی است واز کودکان انتظار می رود نقشهایی که بر عهده می گیرند انجام دهند ورفتارهای دیگر بازیکنان را به طور مؤثر فرا گیرند ؛زیرا هر بازی باقاعده دارای یک چهارچوب مقرراتی است مثلاًدر بازی فوتبال ،بازیکنان نه فقط باید با وظیفه ونقش خود ،آگاه باشند ،بلکه به نقش دیگر بازیکنان نیز باید آگاهی داشته باشند . در واقع در هر لحظه از بازی هربازیکن ،تصوری از شیوه عمل وحرکت سایر بازیکنان ودر آن واحد ،خود را در نقش دیگر بازیکنان نیز احساس کرد ودر نتیجه ،حرکات وپاسخهای خود را کنترل وپیش بینی کند .
نظریه های روان شناختی جامعه پذیری :
روان شناسان ،جامعه پذیری را به عنوان مبارزه ای میان فرد وجامعه تلقی می کنند ومی گویند فرد مدام در حال گرایش به دور افکندن قید وبندهای اجتماعی وهنجارهای جامعه است . آنها کسب شناخت (دانش )را نیز نتیجه ی رویارویی ومجادله فرد (ذهن )ومحیط (عینیت )می دانند .
نظریه جامعه پذیری فروید :
زیگموند فروید ،جامعه پذیری را فرآیندی می داند که از طریق آن هنجارهای والدین را به صورتی عمقی می پذیرد وبه کسب من برتر می پردازد از نظر او ،از آنجا که مایه وخاستگاه «من »و«من برتر »را محیط تهیه می بیند ،عوامل اجتماعی یا تشکیل این دو پدیده به درون فرد منتقل می شوند بدین شکل فرد «جامعه پذیر »می گردد. فروید سه بخش متمایز شخصیت را به زیر تشخیص می دهد :

    1. نهاد :

«نهاد »بخشی از شخصیت انسان است که با خود انسان زاده می شود واز غرایز اولیه ناخود آگاه انسان است که هیچ گونه به قید وبندی نمی شناسد وفعالیت آن بر اسصل ذلت استوار است ومی خواهد به سرعت ارضاءشود این نیروی روانی که منشاءزیستی دارد ،مایهی زندگی و پایه ی اصلی شخصیت است و «من »و«من برتر »از آن منشعب می شوند وبرای فعالیتهای خود نیرویی لازم را از آن می گیرند .
۲.من :
پس از مدت کوتاهی که از تولد کودک می گذرد ،بخشی از نهاد در برخورد وتماس با واقعیت به «من»تبدیل می شود «من» گرچه از همان زیست مایه برای کار خود استفاده می کند ولی کارکردهایش باخصوصیات «نهاد »کاملاًتفاوت دارد. «من »بر اساس اصل واقعیت عمل می کند یعنی به شرایط وواقعیت موجود برای ارضای نیازها یا بر آورده شدن آرزوهای خود توجه دارد ومی تواند ناکامی را تحمل کند . «من »تلاش می کند که توقعات وانتظارات نهاد را در رابطه با واقعیت از یک سو در رابطه با من برتر از سوی دیگر تسهیل کند ،ودر مقابل تهدیدهای درونی وبیرونی توسط ساز وکارهای دفاعی از خود دفاع کند .
در واقع این رشد «من »است که منجر به رسیدگی عاطفی، جنسی،اجتماعی ،و…می شود . در افراد با شخصیتهای نارسیده «من »ضعیف وشکننده است . مرزهای آن استحکام کافی ندارد ودر اثر حوادث ناگوار ویا ناکامی ،ممکن است تاب فشار را نداشته ودر هم فرو شکسته شود .

    1. من برتر :

بخشی از من در نتیجه معیارها وارزشهای خانوادگی ،اخلاقی ،مذهبی واخلاقی به من برتر تبدیل می شود در واقع من برتر محل ارزیابی رفتاری فرد است وجایگاه وجدان بنابراین سرزنش کننده وارشاد کننده است . نفوذ والدین در رشد من برتر بسیار قوی است اما دیگر افراد با اقتدار مانند معلمان یا پلیس نیز در رشد آن بی تأثیر نیست .
تضاد میان سه بخش شخصیت :
به نظر فروید ستیز بین نهاد ومن برتر اجتناب ناپذیر است وبین خواسته های آن دو یک بر خورد درونی وجود دارد تا در نهایت من ساخته شود . من باید با فشارهایی که از سه جهت جهان خارج ،نهاد ،من برتر –وارد می شود ،مقابله نماید . فروید می گوید در زندگی روزمره هر کس می تواند به آسانی تضاد بین سه بخش شخصیت را عیناًمشاهده کند . فرض کنید دانشجویی که روز بعد امتحان مهمی دارد به یک مهمانی دعوت شود در این مهمانی که دوستان نیز جمع هستند بساط خوردنی گپ زنی ،وشب زنداری گسترده است . در این وضعیت نهاد ،دانشجو را به رفتن مهمانی تشویق می کند ،زیرا برای لذت بردن باید به مهمانی رفت اما من برتر که فقط مقابل نهاد است به او هشدار می دهد که این امتحان سرنوشت او را تعیین می کند پس باید شب را مطالعه کند تا برای امتحان فردا آماده باشد ،مهمانی را بعداًنیز هم می توان رفت . من در این موقعیت مجبور به ارزیابی هر دو ادعاست ؛مطالعه یا مهمانی شاید من راضی شود بیشتر وقت شب را به مطالعه بپردازد ودو ساعت آخر وقت را در مهمانی بگذراند از نظر فروید ،تصمیم در این باره به توانایی های نهاد ومن برتر بستگی دارد تا من را متقاعد کند .
نظریه ی شناختی رشد پیاژه :
پیاژه روانشناس سرییسی کوشیده است به دور از هنجارهای اجتماعی وپیش رویدادهای بزرگسالان به درک وتحلیل ودیدگاه کودک بپردازد خواسته است زندگی روزانه کودک را با تمام پریشانی ،اضطراب و آشفتگیهایش بازسازی کند . این نوآوری ودگرگونی در روش نگرش ،نتایجی به بار آورده که با ژرفترین واستوارترین اعتقادمان مارا درباره ی دوران کودکی زیر رو کند .
از نظر پیاژه ساختار شخصیت در یک فرآِند تدریجی (پلکانی )شکل می گیرد و آگاهی از خود مستلزم مقایسه مداوم میان من ودیگری است . تأکید او بیشتر بر توانایی های شناختی ،یعنی ظرفیت به کار گیری درک انسان از تفکر ،حافظه ودیگر فرآیندهای ذهنی برای دست یابی بر دانشهاست .
پیاژه بر این باور بود در سال( ۱۹۷۰)که توانایی شناختی کودک طی چهار مرحله ی اصلی رشد می یابد این مراحل در ارتباط با سن کودک است زیرا اولآًمغز کودک باید در طول زمان رشد یابد تا بتواند برخی از انواع شناختها را درک کند . تءثیر تجربه در طول زمان بدست می‌آید به همین دلیل ،اگر بشنویم کودک شش ماهه ای صحبت می کند یا کودک هشت ماهه ای درباره ی ارتباط وکنش متقابل نمادی بحث می کند حیرت زده می شویم . مراحلی که پیاژه از تولد تا دوازده سالگی وپس از آن را شامل می شود به شرح زیر است :

    1. مرحله حسی –حرکتی :

مرحله حسی-حرکتی شامل دوسال اول زندگی کودک است کودک در خلال این سالها ،تجربه های حسی (دیدن اشیاء)وفعالیتهای حرکتی (لمس کردن چیزها)را به کمک حواس خود یاد می گیرد وکشف می کند که با دست یابیبه چیزهایی یا رنگ روشن ،مانند اسباب بازی های متحرک با جغ جغه ،قادر است آنها را لمس کند ،بغل بگیرد یاحتی تکان دهد .کودک در چنین حالی قادر به نشخیص خود از محیط اطراف است در سه یا چهار ماهگی ،کودک تواناییاین کار را ندارد ،امادر ۹ماهگی شروع به جستجوی اسباب بازی کرده ،آن راهنگام حرکت با چشم دنبال می کند در این حال است که کودک تمیز می دهد که اسباب بازی دارای موجودیت خاص ومستقل است .
۲.مرحله قبل از تفکر =مرحله تفکر شهودی:این مرحله از دوسالگی تا هفت سالگی را در برمی گیرد پیاژه این مرحله را مرحله ماقبل تفکرنامید زیراکه در طی این دوره کودک قادر به انجام بسیاری از فعالیتها ی ذهنی نیست وبه طور کامل برخی مفاهیم اساسی چون وزن،اندازه،سرعت،علت ومعلول را درک نمی کند .توانایهای آشکار کودک در این مرحله اغواکننده وکاه خطر ناک است .مثلا مربی کودک به او می گوید همین جا بایست ،تکان نخور.مبادابه خیابان بروی سپس برای اطمینان خاطر ممکن است از او بپرسند :قرارشد چه کار کنی وکودک موضوع را توضیح دهد ،در این جا چنین به نظر می رسد که کودک خطر را درک کرده است اما در واقع چنین نیست کودک هنوز سرعت اتومبیل وعلت ومعلول را به طور درست درک نمی کند وبه همین دلیل در خیابان صدمه می بیند یا کشته می شود . بنابراین اگر چه کودک حرفهای مربی رافهمید ولی هوز جوانتر از آن است که بتواند قضیه را دوبار خطر سرعت اتومبیل بفهمد .از سوی دیگر وجه تسمیه تفکر شهودی آن است که کودک در این سنین با تخیلاتی شبیه شهود یا اشراف هنرمندان واندیشمندان بزرگ زندگی می کند ،با این تفاوت که شهود کودک از مقوله نا آگاهی است «جان پنداری »عروسکی در کودک در بغل دارد به او غذا می دهد خسته شدن توپ بازی ،ودهها مثالدیگر از این نوع تفکرات شهودی کودک حکایت می کند .

    1. مرحله تفکر عینی:یا مرحله تفکر انضمامی :

در این مرحله که کودکان هفت تا دوازده سال را شامل می شود ،کودکان قادر به استدلال وضعیتهای عینی هستند آنها تجربه ها ومهارتهای شناخت را که لازمه زندگی روزمره است ،فرا می گیرند . اندازه ،سرعت، وزن ،زبان وعلت ومعلول را می فهمند وبر خلاف کودکان جوانتر ،آنها قادرند از دیگران قدر دانی کنند وهمچنان که «مید »معتقد است نقطه نظرات واعمال دیگران را با رفتارها ونقطه نظرات خود هماهنگ وهمراه سازند ،اما هنوز توانایی تفکر انتزاعی را ندارند یا در واقع ،تفکر آنها منضم به حضور شی ءیا شخص است وچون شی ءیا شخص رفت ،تفکر هم پس از مدتی ناپدید می شود .
۴.مرحله ی تفکر انتزاعی =مرحله تفکر منطقی :
در این مرحله که معمولاًپس از دوازده سالگی وآغاز دوره بلوغ روی می دهد نوجوان می تواند مفاهیم انتزاعی را کاملاًدرک کند بدون آنکه لازم باشد به دنیای مادی رجوع کند . در این مرحله نوجوان می تواند تصور دوست داشتن کسی را بکند که وجود ندارد ،یا مفهوم مرگ را بدون آنکه کسی بمیرد درک کند او می تواند درباره ی نظرها وبینش های مختلف با دقت وهوشیاری فکر کند وقادر است تا در مورد عملیات پیچیده ریاضی ،مسائل اخلاقی وقوانین منطقی به بحث بنشیند وبه حل مسائل ومشکلات اقدام نماید ونیز به اظهار نظر ونقد وتحلیل در زمینه مسائل سیاسی فلسفی بپردازد .
به نظر می رسد که فرآِند جامعه پذیری شناختی در همه جای جهان عمومیت دارد به این صورت که در همه جامعه ها مردم از مراحل متوالی یکسان رشد عبور می کنند ،لیکن محتوای این مراحل از لحاظ فرهنگی متغییر است ،چه چیز وچقدر می آموزیم به محیط اجتماعی بستگی دارد . اگر در فرهنگ ما اعتقاد براین است که زمین مسطح است پس از طریق همین مفاهیم جهان را تفسیر خواهیم کرد حتی درون یک جامعه معین نیز عوامل اجتماعی یا فرهنگی ،گروهای مختلفی از مردم را به وجود می آورد که شیوه های متفاوت در باره موضوعهای مختلف فکر می کنند چنانچه زنان ایرانی به گونه ای جامعه پذیر شده اند که احتمالاًبیش از مردان به خانه داری وبچه داری فکر می کنند .
فرهنگ وشخصیت
یکی از ویژگیهای انسان ،دارا بودن نیروی اندیشه است . انسان به یاری اندیشه توانسته است بر خلاف دیگر حیوانات خود را از تسلیم ووابستگی بی قیذ وشرط به طبیعت بر هاند و برای مبارزه وتسلط بر آن ،شیوه ها ،وسیله ها وروشهایی را ابداع کند که ما مجموعه آنها را فرهنگ می نامیم . در واقع اندیشیدن یک نیروی درونی وفرهنگ آفرینی تجلی بیرونی آنی است .به همین دلیل است که انسان شناسان برای آدمی هنری بزرگتر از فرهنگ آفرینی نمی شناسند وگوناگونی پاسخگویی به نیاز های اولیه انسان را فرهنگ می دانند .
تعریف فرهنگ :
فرهنگ شامل همه فعالیتهای انسانها وسیمای واقعی آنان است در واقع فرهنگ تمام آن ساخته ها ،اندیشه ها ،نهادها ،اداب ورسوم ،روش های اخلاقی ونظایر آنهاست که تمامیت آ»ها محیطی را بوجود آورده که ساخته وپرداخته خود انسان است به بیان دیگر ،فرهنگ مجموعاًکوششهای انسان است برای انطباقش با محیط واصلاح شیوه های زندگیش (لینگ ،۸۵:۱۳۴۶)وبالاخره آنچه جامعه می آفریند وبه انسان وا می گذارد فرهنگ نام دارد . (اگ برن ونیم کوف ،۱۳۳:۱۳۵۷)

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 163

جستجو

  • نگارش پایان نامه با موضوع تاثیر بیکاری بر جرم ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با مقایسه ...
  • فایل پایان نامه با فرمت word : دانلود مطالب پژوهشی در مورد : بررسی تأثیر رضایت ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع شرح مشکلات ...
  • دانلود فایل پایان نامه : راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره ترکیبهای ...
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : تحقیقات انجام شده با موضوع بررسی ایده آل های ...
  • پایان نامه کارشناسی ارشد : مقالات و پایان نامه ها در رابطه با هویت غرب ...
  • دانلود فایل ها در مورد مشخص کردن نحوه انعکاس معلولیت و تصویرسازی از ...
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با قیمت گذاری بلیط ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره تاثیر ارائه مجدد ...
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲۵- مدل شناختی رفتاری راچمن – 4
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با تبیین مبانی انسان شناختی مفهوم مسئولیت پذیری در مکتب ...
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بخشبندی ...
  • پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی و پ‍‍‍ژوهشی ...
  • دانلود فایل ها در رابطه با : تبیین ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان