صبر مهمترین و عام ترین صفت نفسانی بازدارنده است . « صبر » در لغت به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است[۲۰۶] . ملا مهدی نراقی در مورد صبر فرموده است : «ضد بی تابی صبر است ، وآن ثبات نفس و عدم اضطرابش است در سختی ها و مصیبت ها به این صورت که در برابر آن ها مقاومت کند ، و از سعه صدر و آن چه از شادمانی و آرامش که پیش از آن داشت خارج نشود و زبانش را از شمایت و اعضایش را از حرکت های غیر متعارف خارج نکند.»[۲۰۷]
ملامحسن فیض کاشانی در مورد صبر و فضیلت آن چنین گفته است :« صبر ، آرامشی است که هرگاه در شخص پیدا شود موجب استحکام دین اوست .در برابر آن بی صبری و بی ثباتی است که موجبات هواهای نفسانی را فراهم می سازد.»[۲۰۸]
زندگی انسان در دنیا همواره با ناملایمات و سختیها روبرو است اگر فرد بتواند در برابر این سختی ها مقاوت و شکیبایی کند پیروزخواهد شد.اگر مقاومت نکند به زمین خواهد خورد .حضرت علی علیه السلام فرمودند : «مِفْتَاحُ الظَّفَرِ لُزُومُ الصَّبْر»[۲۰۹] «کلید پیروزی ملازمت با صبر است »
۳-۱۰-۱. اهمیت صبر
درباره اهمیت صبر می توان گفت که صبر منزلی از منازل سالکان است و مقامی از مقامات توحید باوران است و به سبب آن است که بنده در ملک مقربان داخل می شود و به جوار پروردگار عالمیان وصول پیدا می کند[۲۱۰] و راهی برای رسیدن به امامت و ولایت است[۲۱۱]. صبر بنده را به درجات بلند و مقامات ارجمند می رساند و او را بر مسند عزت و تخت سعادت می نشاند و اکثر درجات بهشت را به آن متعلق فرموده و اوصاف بسیاری برای صابرین ثابت کرده و برای آن ها صلوات و رحمت و هدایت قرار داده و اجر آن ها را بی حساب قرار داده است.[۲۱۲]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۱۰-۲. آیات قرآن
در مورد صبر و پاداش صابران آیاتی آمده است از جمله :
«وَ جَعَلْنَا مِنهُمْ أَئمَّهً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرُواْ وَ کَانُواْ بِایَاتِنَا یُوقِنُون»[۲۱۳]
«و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مىکردند چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.»
این آیه شریفه شرط رسیدن به مقام رهبری و امامت و هدایت گری امت را دو چیز می داند، یکی صبر و استقامت و دیگری یقین داشتن به آیات خدا.و این مطلب اهمیت صبر و استقامت را نشان می دهد.
امام صادق علیه السلام درباره این آیه می فرمایند:« َ
فَصَبَرَ النَّبِیُّ ص فِی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ ثُمَّ بُشِّرَ فِی عِتْرَتِهِ بِالْأَئِمَّهِ وَ وُصِفُوا بِالصَّبْرِ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُون » [۲۱۴]
یعنی «پس پیغمبر صلى الله علیه و آله در همه احوال صبر کرد، تا به امامان از عترتش به او مژده دادند و آنها را به صبر معرفى کردند و خدا- جل ثناءه- فرمود: «چون صابر بودند و به آیات ما یقین داشتند، ایشان را پیشوایانى ساختیم که به امر ما هدایت کنند.»
قرآن کریم راه پیشرفت و پیروزی بر مشکلات را دو رکن فرموده : یکی صبر و دیگری نماز.
«وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبرِ وَ الصَّلَوهِ وَ إِنهَّا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلىَ الخْاشِعِین»[۲۱۵]
«از صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار، جز براى خاشعان، گران است.»
خداوند علاوه بر پاداش دنیوی که بر صابران وعده داده در آخرت نیز بر آن ها سلام می کند و این بالا بودن درجه صابران را می رساند :
«سَلَامٌ عَلَیْکمُ بِمَا صَبرْتمُْ فَنِعْمَ عُقْبىَ الدَّار»[۲۱۶]
«(و به آنان مىگویند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا (ى جاویدان)»
در سوره مبارکه عصر نیز خداوند مؤمنان را سفارش کرده که همدیگر را به صبر دعوت کنند چون هر فردی در مسیر زندگی و رسیدن به خدا با موانعی روبه رو می شود که اگر استقامت نداشته باشد نمی تواند عمل صالح انجام دهد و ایمان خود را حفظ کند و حق را ادا کند و این کارها جز با ایستادگی و استقامت امکان ندارد:
«وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ * اِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرِ»[۲۱۷]
«به عصر سوگند،که انسانها همه در زیانند مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نمودهاند! »
آیاتی که صبر در آن ها مورد سفارش و تأکید قرار گرفته است زیاد است و همین، نشان از اهمیت این صفت اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام دارد.
۳-۱۰-۳. روایات
در روایتی رسول اکرم صلی الله علیه وآله صبر را به منزله مرکب سواری تشبیه کرده اند: «الصَّبْرُ خَیْرُ مَرْکَبٍ مَا رَزَقَ اللَّهُ عَبْداً خَیْراً لَهُ وَ لَا أَوْسَعَ مِنَ الصَّبْر»[۲۱۸] «صبر بهترین مرکب سواری است ؛ خداوند هیچ بنده ای را بهتر و گسترده تر از صبر روزی نداده است.» همانطور که یک مرکب خوب انسان را به مقصد می رساند همچنین است اگر فردی در برابر ناملایمات زندگی استقامت داشته باشد و صبور باشد به هدف و مقصد خود ان شاءالله خواهد رسید.
در حدیث دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام است که می فرمایند:« الصَّبْرُ ثَمَرَهُ الْإِیمَان»[۲۱۹] «صبر میوه ایمان است.» در این روایت حضرت علی علیه السلام ، میوه و ثمره ایمان را صبر معرفی کرده اند لذا اگر فردی ببیند بهره ای از صبر ندارد باید در ایمان داشتن خود شک داشته باشد.
در حدیثی دیگر، امام صادق علیه السلام رابطه صبر و ایمان را به تشبیهی دیگر بیان کرده اند:« الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ.»[۲۲۰] «صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به تن، که چون سر برود تن هم میرود، همچنین اگر صبر برود ایمان می رود.»
امام صادق علیه السلام همچنین اجر و مزد صابر را چنین فرموده اند: « مَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَیْهِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ.»[۲۲۱] «هر کس از مؤمنین به بلائى گرفتار شود و صبر کند، برایش اجر هزار شهید باشد.»
۳-۱۱. شکر
شکر از برترین اعمال است و عبارت است از«قدردانی نعمت منعم [۲۲۲]»ملا احمد نراقی فرموده :«شکر عبارت است از شناختن نعمت از منعم . وآن را از او دانستن و به آن شاد و خرم بودن و به مقتضای آن شادی ، عمل کردن ، به این معنی که خیر منعم را در دل گرفتن و حمد او را کردن و نعمت را به مصرفی که او راضی باشد رسانیدن»[۲۲۳]
از لحاظ لغوی راغب در مفردات گفته که : «شکر ، تصور نعمت و اظهار آن است و گفته شده است که آن مقلوب «کشر » به معنای « کشف » و ضد آن « کفر » است که پوشیدن نعمت و نسیان آن است بنابراین شکر عبارت است از :«امتلاء از ذکر منعم علیه »[۲۲۴]
۳-۱۱-۱. آیات قرآن
در سوره لقمان که یکی از مصادیق حکمت شکرگزاری بیان شده است چنین آمده است:
«وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا لُقْمَانَ الحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنىٌِّ حَمِید»[۲۲۵]
«ما به لقمان حکمت دادیم (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجاى آور هر کس شکرگزارى کند، تنها به سود خویش شکر کرده و آن کس که کفران کند، (زیانى به خدا نمىرساند) چرا که خداوند بىنیاز و ستوده است.»
مفسرین لام در لنفسه را لام نفع می دانند،[۲۲۶] بنابراین سود شکرگزاری به خود انسان بر می گردد و نتیجه کفران و ناسپاسی نیز به ضرر خود شخص تمام می شود زیرا خداوند بی نیاز مطلق است.
ارتباط شکرگزاری با ازدیاد نعمت در آیه ۲۷ از سوره مبارکه ابراهیم آمده است :
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئنِ کَفَرْتمُْ إِنَّ عَذَابىِ لَشَدِید»[۲۲۷]
«و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!»
۳-۱۱-۲. روایات
در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وظیفه انسان ها را در برابرنعمت های الهی بیان می کنندو اجر و پاداش خداوند در قبال شکر گزاری است:
« الطَّاعِمُ الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الصَّائِمِ الْمُحْتَسِبِ وَ الْمُعَافَى الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الْمُبْتَلَى الصَّابِرِ وَ الْمُعْطَى الشَّاکِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کَأَجْرِ الْمَحْرُومِ الْقَانِعِ »[۲۲۸]
«خورنده سپاسگزار اجرش مانند روزهدار خداجوست،و تندرست شکرگزار اجرش مانند- اجر گرفتار صابر است و عطاشونده سپاسگزار اجرش مانند اجر محروم قانع است.»
حضرت علی علیه السلام نیز اولین وظیفه ما در برابر نعمت های الهی را شکرگزاری بیان کرده اند:
«اَوَّلُ مَا یَجِبُ عَلَیْکُمْ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ شُکْرُ أَیَادِیهِ وَ ابْتِغَاءُ مَرَاضِیه»[۲۲۹]
«اوّل آنچه واجب مىشود بر شما از براى خدا- که پاک است او- شکر کردن نعمتهاى اوست و طلب نمودن خوشنودیهاى او یعنى آنچه باعث رضا و خشنودى او شود از شما.»
امام صادق علیه السلام راه شکرگزاری در برابر نعم الهی را آموزش می دهند:
«شُکْرُ النِّعْمَهِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ، وَ تَمَامُ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»[۲۳۰]
«شکر نعمت دورى از محرمات است و نهایت شکر الحمد للَّه رب العالمینگفتن است.»
با بهره گرفتن از این نکته که شکر نعمت با دوری از حرام های الهی است و با نظر به دیگر سخنان معصومین در این زمینه می توان گفت شکر نعمت این است که نعمت های الهی را در همان راهی که خداوند امر کرده باید مصرف کنیم که این همان شکر عملی است. و شکر زبانی نیز با بیان الحمدلله رب العالمین می باشد.
۳-۱۱-۳. فضیلت شکر
در باب فضیلت و ارجمندی و جایگاه شکر علاوه بر احادیث و روایاتی که ذکر شد به کلام عالم جلیل القدر اخلاقی ملامهدی نراقی در جامع السعادات اکتفا می کنیم. ایشان چنینی می فرمایند : «شکر ، برترین منزل های ابرار و عمده توشه مسافران است به عالم نورها و آن موجب دفع بلاست و ازدیاد نعمت ها و به تحقیق ترغیب شدیدی برایش وارد شده و خداوند آن را سبب زیادت قرار داده است.»[۲۳۱]